معادلات پیرامون انتخابات ریاست جمهوری حول چهار محور شیوه مقابله با کرونا، ساماندهی اوضاع معیشتی، خنثیسازی تحریمها و تقویت وحدت و انسجام ملی شکل خواهد گرفت.
اول؛ این دوره از انتخابات در حالی قرار است خردادماه ۱۴۰۰ برگزار شود که در فاصله پنج ماه مانده به برگزاری انتخابات هیچ افق روشنی در زمینه غلبه کامل بر همهگیری کرونا وجود ندارد و همین مسئله گمانهزنیهایی را در خصوص شیوه برگزاری انتخابات (چند روزه یا غیر حضوری) در محافل سیاسی ایجاد کرده است.
دوم؛ در فاصله پنج ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شاهد پررنگ شدن فاصلهگذاری میان احزاب و گروههای سیاسی هستیم به گونهای که مثلا گروههای موسوم به اصلاحطلب به شدت به دنبال فاصله گرفتن از جریان حاکم بر پاستور هستند که با تابلوی سیاسی حزب اعتدال و توسعه شناخته میشوند.
جریانهای اصلاحطلب تصریحا و تلویحا اعلام کردهاند که عملکرد دولت دوازدهم در تحقق وعدهها و مدیریت اوضاع نابسامان اقتصادی و معیشتی مردم را مطلوب نمیدانند و از این رو با فاصله گرفتن از جریان اعتدال در تلاشند تا از زیر بار مسئولیت ناکامیهای دولت شانه خالی کنند.
انتقادات اخیر صادق خرازی به دولت و پاسخ تند رییس دفتر رییس جمهور به او را شاید بتوان به عنوان جدیترین جدال این دو جریان در روزهای اخیر مورد توجه قرار داد.
همین شرایط موجب شده تا تلاش برای رسیدن به یک نامزد واحد که قابلیت احراز صلاحیتهای قانونی را داشته باشد به هدف اصلی جریان اصلاحات تبدیل شده و اسامی چهرههای مختلفی در این طیف را بر سر زبانها بیندازد، نامهایی که اساسا در چارچوب راهبرد ابهام مطرح و تبلیغ میشوند!
از سوی دیگر اما؛ جریانهای موسوم به اصولگرا حال و هوای دیگری دارند و با توجه به عملکرد جناح حاکم، خود را پیشاپیش پیروز دانسته و از همین رو چندین چهره آنان حضور قطعی خود در انتخابات را رسمی یا تلویحی اعلام کردهاند! این در حالی است برخی تحلیلگران تکثر نامزدها را پاشنه آشیل این جریان در انتخابات پیشِ رو میدانند.
سوم؛ یکی از حاشیههای ایجاد شده در فاصله پنج ماه مانده به انتخابات ۱۴۰۰ موضوع نامزدی افرادی با سوابق نظامی در این دوره است.
اعلام آمادگی حسین دهقان وزیر دفاع دولت اول روحانی و احتمال حضور چهرههایی، چون سعید محمد فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران هشت سال دفاع مقدس و البته احتمال حضور محمدباقر قالیباف رئیس مجلس و از فرماندهان سابق سپاه و همچنین رستم قاسمی فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (ص) و وزیر نفت دولت احمدینژاد، گمانهزنیها برای اینکه رئیس جمهور آینده فردی با سابقه نظامی باشد را تقویت کرده است.
البته جریان اصولگرا معتقد است توانمندی مدیریتی، سلامت افراد و برنامه آنها باید معیار انتخاب باشد و طرح مباحثی همچون سوابق نظامی افراد را بحثی انحرافی و حاشیهسازی رقیب برای دوقطبیسازی جامعه میداند که نتیجهای جز به محاق رفتن مسائل اصلی و موجسواری معاندین نخواهد داشت.
چهارم؛ انتخابات ۱۴۰۰ از نقطه نظر بینالمللی در فضایی برگزار میشود که نظام سلطه تلاش دارد از حربه تحریم برای اثرگذاری بر انتخاب مردم بهرهبرداری مطلوب کند.
تشدید تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران ذیل راهبرد «فشار حداکثری» دولت ترامپ همان کاشتهای است که فضاسازیهای رسانهای غرب پس از پیروزی بایدن به دنبال برداشت میوههای آن است. یکی از این میوهها جایگزینی گزینه «ادامه تحریم یا مذاکره» به جای راهبرد «نه جنگ نه مذاکره» در اذهان عمومی برای اثرگذاری در انتخابات است.
این خط که متاسفانه برخی در داخل به شدت در حال تقویت آن هستند، بدون اشاره به خودتحریمیهای ناشی از سوء مدیریتهای اجرایی، راهبرد «مقاومت فعال» را عامل وضع موجود دانسته و راه حل تمامی مشکلات را «مذاکره با آمریکا» معرفی میکند.
این در حالی است که تجربه نشان داده «اتکاء به توانمندیهای داخلی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی» و بهکارگیری «مدیریت جهادی» در صورتی که با اراده و همکاری مجموعه قوای سهگانه و دستگاههای حاکمیتی همراه باشد تنها راهکار حل مشکلات است.
تجربیات چند ساله اخیر نشان داده که نتیجه دل بستن به مذاکره صرف، معطل ماندن ظرفیتهای سرشار داخلی و فرصتسوزی از ملتی است که به سرعت میتواند با رفع موانع در حوزههای مختلف فنی، صنعتی و اقتصادی قلههای پیشرفت را زیر پا بگذارد.
انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ صرف نظر از رویکرد جریانهای سیاسی فعال در این عرصه به دلیل شرایط خاص اجتماعی و همچنین ضرورتهای سیاسی و اقتصادی در ابعاد داخلی و خارجی به نوعی تبدیل به عرصهای برای گزینش عنصر «کارآمدی» در مقام مدیریت چهار موضوع راهبردی است که اولویتهای اصلی جامعه به شمار میروند.
شیوه «مقابله با همهگیری کرونا»، «ساماندهی اوضاع معیشتی و اقتصادی»، «خنثیسازی تحریمها و تبدیل حربه تحریم به ابزاری بیاثر» و «تقویت وحدت و انسجام ملی برای حرکت به سمت گام دوم انقلاب» اصول چهارگانهای است که معادلات پیرامون انتخابات ریاست جمهوری حول آن شکل خواهد گرفت.
فاصله گرفتن کاندیداهای جریانات مختلف از کلیگوییهای رایج در تبلیغات انتخاباتی و ارائه برنامه دقیق و البته قابل ارزیابی در محورهای ذکر شده و اثبات توانمندیهای مدیریتی برای اجرای برنامهها، مهمترین اقدامی است که میتواند شانس نامزدهای انتخاباتی برای حضور ۴ ساله در پاستور را به صورت قابل ملاحظهای افزایش دهد.