کارشناس مسائل تاریخی: کشوری می‌تواند به بقیه جنبه‌های استقلال فکر کند که توانسته باشد در قدم اول استقلال که استقلال کشورش از نظر تمامیت ارضی و جغرافیایی است حرفی برای گفتن داشته باشد.
وی ادامه داد: وقتی ما استقلال را مطرح می‌کنیم استقلال معانی خاص خودش را دارد و یکی از معانی اولی و بدیهی استقلال، تمامیت ارضی است. یعنی وقتی می‌خواهیم کشور مستقلی داشته باشیم که حالا این استقلال در بعد سیاسی نظامی فرهنگی علمی دفاعی جای بحث دارد، اما در بلد تمامیت ارضی بحثی بنیادی و اساسی است.
حسینی افزود: کشوری می‌تواند به بقیه جنبه‌های استقلال فکر کند که توانسته باشد در قدم اول استقلال که استقلال کشورش از نظر تمامیت ارضی و جغرافیایی است حرفی برای گفتن داشته باشد.
وی افزود: زمانی که شمال کشور در اشغال روس‌ها و جنوب کشور در اشغال انگلیسی‌ها بود شاه کشور موظف بود اگر می‌خواهد به سرحدات شمالی سر بزند با سفارت روس هماهنگ کند و اگر بخواهد به سرحدات جنوبی سفر کند با سفارت انگلیسی و بعد و برغم همه خودباختگی‌ها و خود فروختگی‌ها تاریخ می‌گوید یکروزی صدای شاه ملعون در آمد که مرده شور سلطنتی را ببرد که پادشاه کشور برای شمال و جنوب رفتن در کشورش باید با سفارت روس و انگلیسی هماهنگ کند.
وی گفت: مردم ما در پیروزی انقلاب اسلامی حقیقتا قدر استقلال را به معنای واقعی کلمه درک کردند و حس کردند. البته امروز تکلیف ما این است که این مفهوم را با همه وجودش به عنوان یک دستاورد بزرگ برای مردم تبیین کنیم به خصوص برای نسل جوان جامعه که در برابر تهاجم‌های فکری دشمن قرار دارد.
حسینی ادامه داد: لایه سطحی و بیرونی استقلال کشور استقلال جغرافیایی است و ما به لطف خداوند علیرغم تجربه کردن طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم در دفاع مقدس ده ساله که معروف به دفاع هشت ساله است که این هشت سال فقط برای جنگ بین ایران و رژیم بعث عراق بود در صورتیکه ما از اوایل سال ۵۸ دشمن جنگ را با ما شروع کرد و حمایت از گروه‌های مسلح تجزیه طلبی که در همه سرحدات مرزی ما تحت عنوان خلق عرب و ترکمن و ... همگی اقدام برای تجزیه بود.
حتی زمانیکه شاه ملعون از ایران فرار کرد کلمه‌ای گفت که پیام داشت. گفت من می‌روم ما اگر نظام شاهنشاهی در ایران از هم بپاشد ایران ایرانستان می‌شود. یعنی ایران دیگر ایران یکپارچه نخواهد بود و تجزیه خواهد شد به کشور‌های مختلف.
وی ادامه داد: کشور ایران از لحاظ تنوع اقوام ادیان و ... ظرفیت زیادی برای تجزیه شدن دارد، اما هم دشمنان ما و نظام سلطه و هم سرسپرده مزدور نظام سلطه این را نفهمیده بود که یک حلقه وصلی وجود دارد که می‌تواند تفرقه‌ها را به رنگین کمان زیبای اقوام و مذاهب به نام ایرانی بودن و مسلمان بودن تبدیل کند.
وی ادامه داد: وقتی صحبت از تمدن می‌شود تمدن یعنی فرهنگ انباشته شده نسل‌ها و کشوری متمدن است که توانسته پیشینه فرهنگی خود را حفظ کرده و گسترش دهد و در هر نسل چیزی به آن بیفزاید. اگر در جایی در مسیر حرکت ملت این فرهنگ دچار انحطاط شد بحث دیگری است.
کارشناس تاریخ گفت: وقتی صحبت از تمدن نوین اسلامی می‌شود و در بیانیه گام دوم انقلاب هم به عنوان فرجام مطرح می‌شود و در فرایند پنج گانه که مقام‌معظم رهبری برای تحقق اهداف اسلامی بیان فرمودند که مرحله پنجم تمدن نوین اسلامی است؛ مقصود این است که ما از دانش و پیشینه ملت خودمان برای جامعه سازی استفاده می‌کنیم و از زمانی که ملت ایران با آغوش باز اسلام را پذیرفتند و فرهنگ اسلامی ایرانی به عنوان معجونی نجات بخش برای همه درد‌های جامعه بود، در مسیر بالندگی خودش تا زمانی که به مقطع انقلاب اسلامی رسید نتوانست آنچنان که شایسته بود باز شود.
وی افزود: چالش‌هایی که در زمان گذشته بود این بود که اسلام اجازه ظهور و بروز نداشت. در این ۱۴۰۰ سالی که فرهنگ اسلام با فرهنگ ایرانی پیوند خورد مقاطعی که این دو توانستند میدانی برای خودنمایی ایجاد کنند پیشرفت‌های بزرگی داشتیم و این بیشتر از اینکه حتی ملت ما به این مسئله اشراف داشته باشد، متاسفانه غربی‌ها به آن اشراف دارند و در دانشگاه هایشان تدریس می‌کنند.
حسینی افزود:، اما انقلاب ما به برکت خون مطهر شهدا کار بزرگی که کرد این بود که میدانی با همراهی ملت و با پیشتازی ملت فراهم کرد که این فرهنگ اسلامی و ایرانی تمام پتانسیل و ظرفیت اندوخته‌ای را که دارند در میدان عمل بیاورند و نظام نوینی را پایه گذاری کردند که پیش از این سابقه نداشت.
آنچه در دفاع مقدس ما اتفاق افتاد، تنها جنگی بود که در طول تاریخ ما در قرن بیستم حتی یک وجب از خاک ما دست دشمن نیفتاد.
وی ادامه داد: جنگ ما با همه دنیا بود و رژیم بعث عراق نمایندگی می‌کرد همه را و شواهدش هست. آنچه توانست ملت ما را در برابر تهاجم گسترده همه جانبه هشت ساله پیروز از میدان بیرون بیاورد ترکیب این دو ویژگی بود. هم عشق به وطن و هم عشق به اسلام و دین توانمندی را به جوانان ما در صحنه جنگ می‌داد که مافوق همه سختی‌هایی که انسان تحمل می‌کند از دست دادن جان است و این تبدیل به یک آرزو و آرمان می‌شود.
وی در ادامه بیان داشت: کار به جایی می‌رسد وقتی امام خمینی با جوان‌ها دیدار دارند می‌گویند جوان‌ها به من می‌گویند دعا کن تا شهید شویم امام می‌فرمایند من دعا می‌کنم آن‌ها اجر شهید داشته باشند، بمانند و عاقبت بخیر شوند و خدمت کنند. این ترکیب صرفا با ملی گرایی حاصل نمی‌شود.
حسینی افزود: در تجربه استقلال اقتصادی مان همه کسانی که تاریخ را بررسی می‌کنند می‌دانند اگر پرچم داری جریان ملی گرایی با پرچم داری جریان مذهبی و دینی در کنار هم قرار نگرفته بود هیچ قدرتی برای خارج کردن شاه از ایران فراهم نمی‌شد.
وی ادامه داد: در مقطع انقلاب اسلامی و ابتدایش همه کشور‌ها اذعان می‌کردند ما ملت ایران را نشناختیم و همین عدم شناخت ما باعث شد انقلاب اسلامی رخ دهد. اما طی این ۴۲ سال برای اینکه دشمنان از ما شناخت پیدا کنند، خیلی مطالعه کردند.
حسینی با بیان صحبت‌های یک نظریه پرداز گفت: انقلاب اسلامی به سه دلیل مانده است و سه جزء دارد. او انقلاب اسلامی را به پرنده‌ای تشبیه می‌کند که یک بال سرخ دارد و یک بال سبز بال سرخ از عاشورا آموخته و بال سبز نهضت انتظار است. او می‌گوید این پرنده هم بلند پرواز است و هم زرهی به تن دارد که تیر‌های ما نمی‌تواند او را شکار کند و آن زره ولایت فقیه است. ما در کشور‌های اروپایی هم مراکز عاشورا شناسی و مطالعه درباره ولایت فقیه و مهدویت داریم.
وی در ادامه عنوان داشت: در این ۴۲ سال انقلاب اسلامی توانست کشوری بسازد که قابل قیاس با کشور‌های همسایه نیست. ما الان ادعا نمی‌کنیم حکومتمان اسلامی است، اما ادعا می‌کنیم که به سمت حکومتی دینی می‌رویم.