عضو هیئت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی: از دیدگاه غرب، چون انقلاب اسلامی ایران مسئله جدیدی بود باید حذف میشد، چرا که از تکثیر آن میترسیدند.
وی افزود: دوران قبل از انقلاب را در تاریخ به عنوان جنگ سرد اشاره میکنند دورهای که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد و فاتحان جنگ جهانی دوم مانند آمریکا به عنوان نماینده دنیای غرب و اتحاد جماهیر شوروی قدرت را بین خود تقسیم کردند و یک توافقی بین آنها شکل گرفت.
دولت آبادی ادامه داد: در دوران جنگ سرد تمام دنیا به دو قسمت آبی و قرمز تقسیم میشد که قسمت آبی سرزمین منجیان انسان و مربوط به حدود و سیطره امپرالیسم لبیرال دموکراسی با شعار و فلسفه سیاسی قدرت بود و از انقلاب فرانسه همچنین شعار برادری و برابری سوسیالیستی برگرفته از اتحاد جماهیر شوروی نشات میگرفت.
وی اضافه کرد: روابط بین این دو گروه قراردادی بود و براساس همین قواعد هماهنگ شده نیات و اهداف استعماری خود را پیاده میکردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه دفاع ملی عنوان کرد: در واقع هر حادثه و قدرت افکنی و نقش آفرینی قدرتها تحت عنوان سازههای سیاسی مثل کشور در چهارچوب قواعد بازی قدرت تعریف شده بود و هیچگاه جنگ بزرگی که حدود و مرزها تغییر یابد اتفاق نمیافتاد چرا که همه مسائل توافقی بود.
وی اظهار کرد: مثال بارز تغییر نکردن محدودیتها جنگ کره و سایر کشورهایی است که حدود مرزی آنها تغییری پیدا نکرد و نه کشوری به وجود آمد و نه کشوری از بین رفت که این امر ناشی از بلوک غرب بود و هر بازی قدرتی در این هندسه تعریف میشد و در نهایت توازن قدرت در دنیا محدودهها و مرزها تغییری نکرد و کره همان کره شمالی و کره جنوبی و ویتنام نیز همین طور ویتنام شمالی ویتنام جنوبی شد.
دولت آبادی ادامه داد: در نظام بینالملل از نظر تعادل ژئوپولتیکی دنیا دو حالت تعادل و ثبات دارد و یک دوره بیثباتی و بیتعادلی وقتی که طی میشود دوره گذار به وجود میآید که این دوره بیثباتی است که پس از آن حتما دوره ثبات ایجاد میشود؛ علت آن نیز این است که در دوره ثبات حوادث و قوانین باید در یک چارچوب قابل تعریف و تفسیر باشد.
وی خاطر نشان کرد: در دوران جنگ سرد شوروی روزبه روز از نظر اقتصادی ضعیفتر و آمریکا روز به روز در حال قوی شدن بود، اما دلیلی بر تغییر الگوی توافقی نبود.
پژوهشگر مسائل راهبردی و ژئوپولیتیکی تصریح کرد: جنس انقلاب اسلامی با تمام حکومتها متفاوت بود و به دلیل همین تفاوت نیز حکومت جدید و نوینی محسوب میشد و از دیدگاه غرب، چون انقلاب اسلامی ایران مسئله جدید و نوینی بود، باید حذف میشد چرا که از تکثیر انقلاب در سایر مناطق میترسیدند.
وی تصریح کرد: کشورهای صاحب قدرت آن دوران هر چه با قدرت سخت و جنگ با این انقلاب اسلامی مقابله کردند به نتیجه دلخواه خود نرسیدند بلکه این مقابلههای سخت مانند هرس کردن درخت انقلاب بود و یک درخت را هر چه هرس کنی بزرگتر و تنومندتر خواهد شد به همین دلیل به دنبال تغییر رویه و جنگ فرهنگی و نرم هستند تا از داخل با این پدیده مقابله کنند.
دولت آبادی عنوان کرد: بیماری اقتصادی هلندی که در کشور ما وجود دارد برگرفته از نگرشی است که خود آنها برای ما در نظر گرفتهاند، علت آن نیز این است قواعدی را در اقتصاد در نظر گرفتهاند که هویت ما لحاظ نشده است.
وی گفت: اقتصاد ایران به هیچ عنوان مردمی نیست بنابراین باید تحولاتی با ایجاد ساز و کار مشخص در زمینه اقتصاد ایجاد کنیم تا موفق شویم.
این استاد دانشگاه گفت: بنا به فرمایش مقام معظم رهبری نیز برای قدرت گرفتن مردم ایران ابتدا باید در چاههای نفتی را بست، اما مسئولان هیچوقت به این مهم توجهی نمیکنند چرا که منفعت بیشتری در عین حال راحتی و سهولت را در پی دارد.
وی در پایان بیان کرد: گزینهای که دشمن برای مردم برنامه ریزی کند قطعا بر پایه نقاط ضعف کشور خواهد بود.