گزارش مکتوب..
گردشگری بیماری در مازندران
روایت دختری که در تهران زندگی و کار میکند و در سفر ساحلی خود به مازندران به ویروس کرونا مبتلا شد.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما مرکز مازندران؛ دختر تهرانی که با دوستانش برای حضور درجشن تولد یکی از دوستان خود به ویلای ساحلی رفت، به ویروس کرونا مبتلا شد و از ۱۵ دی تا کنون، احساس انزوا وترس و نا امیدی میکند.
او قبل از تشخیص با چندین نفر از جمله پدر و خواهرش که اکنون در قرنطینه هستند، دیدار کرده بود.
هر چند او دوست ندارد، اسمش منتشر شود، اما میخواهد تجربه گردشگری بیماری را با خوانندگان به اشتراک بگذارد تا اشتباه او تکرار نشود.
حیاط خلوت کرونا
میگوید؛ اول دی به شمال سفر کردم و تا هشتم دی آنجا ماندم، بیشتر در منطقه ساحلی رامسر اقامت داشتم، مواردی از ویروس کرونا در منطقه بود، اما در آنجا زندگی به صورت عادی ادامه داشت.
برخی از بررسیها هنگام ورود به مازندران انجام شده بود. من هم هنگام ورود به این استان ماسک و دستکش داشتم و باتب سنج گرمای بدنم سنجیده شد که طبیعی بود.
وقتی که از مازندران رفتم دوباره وضعیت جسمی خودم را مورد بررسی قرار ندادم تا اینکه درتاریخ ۱۳ دی با آشکار شدن علائم در بدنم، مورد بررسی قرار گرفتم.
مسافر چگونه به ویروس کرونا مبتلا شد؟
دختر تهرانی میگوید: من در سفر، با دوستانم اقامت داشتم که ممکن است ویروس را از آنها گرفته باشم. چون هشتم دی زمانی که رامسر را ترک کردم دختر شش ساله یکی از دوستانم تب بالایی داشت.
مادرش به داروخانه رفته بود وتب بُر گرفت، اما تست ویروس کرونا انجام نداد که الان مادرش هم بیمار است.
وقتی دوشنبه ۸ دی به تهران برگشتم، چون مازندران تنها استان قرمز کشور نبود، نگران نبودم بنابراین مثل همیشه کنار خانواده ام رفتم.
سه شنبه ۹ دی سرکار بودم، همکارم خبر فوری برای من ارسال کرد که بنابر اعلام روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، وضعیت کرونا در شهرستانهای ساری، آمل، رامسر و سوادکوه شمالی قرمز شدو از مردم خواسته شده بود در رعایت شیوه نامههای بهداشتی، بیش از پیش مراعات کنند.
موضوع را به کارفرمای خود گفتم و آنها به من گفتند که سریع آنجا را ترک کنم وبه خانه بروم، من هم با ۴۰۳۰ تماس گرفتم و به آنها گفتم کجا بودم.
توصیه در آن زمان این بود؛ من وافرادی که با آنها دیدار کرده بودم در صورت داشتن علائم، خود را قرنطینه کنیم.
روز بعد دوباره به محل کار خود برگشتم و مراقب بودم همانطور که در مشاوره به من گفته شد باید به خاطر داشته باشم که در دوره مهمی هستم وشاید در زمان خفتگی علائم باشم و در صورت بروز علائم باید دوباره با آنها تماس بگیرم. اما چون علامتی نداشتم احساس خوبی داشتم، بنابراین عصر آن روز با خواهر و دوستم برای شام بیرون رفتیم.
خوش نشینی کرونا در بدن
تقریباً ۵ روز بعد از سفر متوجه تغییر در خودم شدم، چون علائم خفیف بود. اگر به مازندران سفر نمیکردم با ۴۰۳۰ تماس نمیگرفتم، آن را به عنوان علامت سرماخوردگی میدانستم.
اولین علامتی که متوجه شدم درد پا بود، حالتی شبیه به این که فردی عضلات ساق پایم را فشار میدهد، برای من عجیب بود، چون ورزش سنگینی انجام نداده بودم و به باشگاه نرفته بودم . بعد دچار گلودرد شدم، که سه روز طول کشید و بعد رفع شد.
صبح ۱۳ دی به سختی بیدار شدم. خیلی خسته بودم و فکر میکردم این خستگی به دلیل کار زیاد است.
بعدازظهر همان روز وقتی به خانه آمدم خوابم برد و با تب بیدار شدم. دوباره به ۴۰۳۰ زنگ زدم، مشاور به من گفت بایدتست pcr بدهم و تا زمان مشخص شدن جواب تست باید در قرنطینه خانگی باشم.
مشاور ۴۰۳۰ به من گفته بود به محل آزمایش ۱۶ ساعته تست کرونا در نزدیکترین منطقه محل سکونتم بروم.
البته در اخبار هم دیده وشنیده بودم که سیما سادات لاری- سخنگوی وزیر بهداشت، درمان وآموزش پزشکی- گفته بود: اولویت انجام تست کرونا در مراکز ۱۶ ساعته و ۲۴ ساعته با افراد بالای ۶۰ سال و افرادی است که بیماری زمینهای دارند. برای افراد کمتر از ۶۰ سال و جوانتر نیز در صورت داشتن علائم ابتلا به ویروس کرونا و تشخیص پزشک این مراکز به صورت رایگان تست انجام میشود؛ و من، چون دیابت داشتم میتوانستم در این مراکز در اولویت قرار بگیرم ونگران هزینه گران تست pcr به صورت آزاد نباشم، بنابراین بسیار سریع به مرکز تست pcr در درمانگاه منطقه ۱۰ رفتم.
یک پرستار کاملاً پوشیده با دستکش و ماسک و گان بیرون آمد، شماره کارت ملی من ثبت شده بود و پرستار چند سوال در زمینه علائمی که داشتم و اینکه چه بیماری زمینهای دارم پرسید. سپس او یک سواب پنبه بلند گرفت، آن را به پشت دهان من فرو کرد. دردناک بود. احساس سوزش میکردم. دو دقیقه طول کشید تا انجام شد ومن دوباره سوار ماشین شدم وبه خانه برگشتم.
پدرم علائمی نداشت، اما چون مرا همراهی میکرد و با من به مرکز آماده بود خود را قرنطینه کرد.
خواهرم ممکن است به آن مبتلا باشد، در حال حاضر او هم در قرنطینه است، چون علائم شبیه به آنفولانزا دارد.
پشیمانی از سفر
وزارت بهداشت، درمان و علوم پزشکی میگوید: پس از شروع علائم باید ۱۴ روز در قرنطینه بمانید.
من در خانه با چهار نفر دیگر زندگی میکنم، بنابراین مجبورم از همان آشپزخانه و یا حمامی استفاده کنم که آنها استفاده میکنند.
من باید دستشویی و تمام سطوحی را که در آشپزخانه لمس کرده بودم تمیز کنم و مجبورم حداقل دو متر از افراد خانواده فاصله بگیرم و حتی موقع خواب ماسک داشته باشم.
من همیشه پردهها را کنار و پنجرهها را باز میگذاشتم تا هوای تازه به اتاقم بیاید، اما این روزها به دلیل آلودگی هوا به مازوت نمیتوانم پنجره را بازکنم.
کرونا، ویروسی است که میتواند خیلی راحت وسریع شیوع پیدا کند و، چون علائم و شدت آن در بدن هر فرد متفاوت است نگران هستم با انتقال دادن آن موجب کشته شدن یک فرد شوم.
وقتی این روزها میبینم که با قرمز شدن ۱۰ شهر مازندران، مردم با بی تفاوتی و با بهانههای مختلف از آلودگی هوا گرفته تا ملاقات کاری وسرزدن به ویلا مجوز میگیرند و از تهران، خراسان و البرز به مازندران سفر میکنند، نگران میشوم.
میخواهم به آنها بگویم: خودتان و مردم شمال را در معرض خطر قرار ندهید. درک کنید که انسانها چقدر اجتماعی هستند ومبتلا شدن به کرونا هر آنچه را از همنشینی وهمصحبتی هست از شما میگیرد.
این روزها من تنها شدم، آرزو میکنم کاش به سفر نمیرفتم، آروز میکنم کاش فقط بتوانم دستان پدرم را لمس کنم وبتوانم خواهرم را درآغوش بگیرم.
از خود ودیگران مراقبت کنید تا همانند من لحظههای تلخ پشیمانی را نچشید.
خبرنگار سرویس اجتماعی خبرگزاری صداوسیما