کارشناس مسائل غرب آسیا: سردار سلیمانی با حضور فیزیکی و با مدیریتی مستقیم نقش بی بدیلی را در مدیریت جبهه مقاومت داشت.
وی با تعریف جبهه مقاومت افزود:به طور کلی ایستادی و مقاومت در مقابل هر نوع زیاده خواهی و ظلم را میتوان مقاومت نامید، اما به صورت اصطلاحی آنچه که جبهه مقاومت جا افتاده، چیزی است که بعد از انقلاب اسلامی ایران و به تدریج و با گذر زمان هم تاسیس و هم تثبیت و تقویتش را شاهد هستیم. در معنای خاص جبههای تحت عنوان جبهه مقاومت مشهور است به سرپرستی و رهبری جمهوری اسلامی ایران به ویژه سپاه قدس و با عضویت کشورهایی مثل عراق سوریه و حزب الله لبنان که شامل تعداد زیادی از گروههای مقاومت هست.
وی ادامه داد: چهار دهه در ۴۰ سال گذشته را در چهار بازه زمانی تقسیم میکنیم و دهه اول دهه تثبیت انقلاب است از این جهت که شاهد یکسری اتفاقها هستیم، انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی که از سمت صدام تحمیل شد. بحث سیاست عدم تعهد انقلابی را داریم یعنی مقابله با شوری و آمریکای آن زمان. نکته سوم بحث تاسیس حزب الله، حماس و جهاد اسلامی را داریم. نکته چهارم مقابله با ایران به عنوان راس جبهه مقاومت است. نکته پنجم این است که پیشنهادهایی در این دوره داریم یکی از اینها تشکیل سپاه قدس اسلامی از کشورهای اسلامی است برای مقابله با رژیم اسرائیل و تشکیل جبهه متحد اسلامی و بحث صدور آرمانهای انقلاب را هم داریم و مجموعه اینها نکاتی هست که در بازه دهه اول تاسیس این جبهه شاهدش هستیم.
وی ادامه داد: دهه دوم را میتوان کادر سازی نامید. یکی از اینها پایان نظام دو قطبی و جایگزین شدن اسلام به جای کمونیسم در مدار مخالفان غرب است. شروع تحریمهای جدی اقتصادی ثانویه علیه ایران نکته دوم است. نکته سوم تقویت حزب اله و تشدید حملات ضد اسرائیلی را داریم. نکته چهارم ارتباط با حماس و جهاد اسلامی است. نکته پنجم شروع مذاکرات مادرید و روند اسلو و مخالفت جبهه مقاومت به رهبری ایران با این روند مذاکرات در قالب گروههای ده گانه مقاومت است.
وی با بیان دهه سوم نیز گفت:در این دهه که دهه سختی برای جبهه مقاومت است چند اتفاق میافتد. وقایع یازده سپتامبر ۲۰۰۱ هست که باعث حمله آمریکا به عراق و افغانستان میشود، دومین آنها تحریم سنگینی که از سوی وزارت خزانه داری به شکل مستمر علیه ایران ادامه پیدا کرده است، بحث پرونده هستهای ایران علیه جبهه مقاومت است. نکته بعدی جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ را داریم که طی آن اسرایئیل شکست میخورد.
وی افزود: نکته قابل توجه این است که اسرائیلیها برای اولین بار اقرار کردند که شکست خوردند. دهه چهارم دهه گسترش منطقهای جبهه مقاومت است که در آن شاهد بیداری اسلامی هستیم. واقعه بعدی سوریه را داریم که جنگ جهانی کوچکی را در آنجا شاهدیم و اینجا آزمایشگاه عملی جبهه مقاومت در مقابل عمده کشورهای منطقهای و جهانی است و نتیجه آن هم سیطره دولت قانونی اسد و پیروزی جبهه مقاومت بر داعش است. نکته بعدی نا کامی اسرائیل در پروژه کردستان عراق است و نکته چهارم شاهد مداخله و جنگ نابرابر عربستان در یمن هستیم و نکته پنجم تداوم بازدارندگی حزب اله در شمال فلسطین اشغالی که در حقیقت بحث جبهه شمال از اینجا شروع میشود. این چهار دهه سیر تحول جبهه مقاومت را نشان میدهد.
وی در ادامه نیز درباره ویژگیهای این جریان، بیان کرد: برای توضیح ویژگیهای جبهه مقاومت باید جبهه مقاومت و عملکردش را مروری کنیم. چند فاکتور را به عنوان ویژگیهای جبهه مقاومت بیان میکنم: اولین آنها و مهمترین عنصر، اسلام خواهی است. نکته دوم صلح طلبی و مقاومت در برابر نظام سلطه است. نکته سوم مبارزه با استبداد و استعمار است. نکته چهارم استقلال طلبی است. نکته پنجم مبارزه با فتنه مذهبی و طایفهای هست. بعدی ایجاد جبهه ضد استکباری و بعدی کوشش برای اتحاد در منطقه و جهان اسلام است.
وی درباره ابعاد محور مقاومت نیز ادامه داد: همه ما جبهه مقاومت را در قالب نیروی قدس سپاه در منطقه میشناسند، اما واقعیت این است جدای از این بعد که مقاومت نظامی محسوب میشود و شرایط کنونی ایجاب میکند که آن پیشانی مقاومت باشد، اما مقاومتهای دیگری هم هست از جمله اینها مقاومت سیاسی هست. یعنی مقاومتی که بشود کشورهای اسلامی را در مقابل رژیم اسرائیل متحد کرد. نکته بعدی مقاومت اقتصادی است. مقاومت فرهنگی نیز یکی دیگر از این ابعاد است و به عنوان مثال اتحادیه رادیو و تلویزیونهای جهان اسلام یکی از این اتحادیهها هست. مقاومت حقوقی نیز هم افزایی حقوق دانها و موسساتی است که میتوانند علیه اقدامات آمریکا و رژیم اسرائیل ادعای حقوقی داشته باشند. همچنین مقاومت مردمی نیز یکی از موثرترین اینهاست.
وی درباره آثار و پیامدهای این مقاومت نیز عنوان کرد: اولین مورد ایجاد اعتماد به نفس در بین کشورهای منطقه است. نکته دوم تبدیل ایران به قدرت منطقهای و موثر در مقابل نظام سلطه است. نکته سوم طرح جدی مسئله زوال رژیم اسرائیل است. نکته چهارم افول هژمونی جهانی آمریکا است. پنجمین نکته گسترش جنبشهای ضدآمریکا و ضد اسرائیلی است.
رضوی در ادامه نیز درباره شخصیت سردار سلیمانی در محور مقاومت بیان داشت: ایشان فقط یک فرمانده نظامی نبود. از بعد نظامی باید به این اشاره کنیم وقتی آمریکاییها سردار را ترور کردند، هرچند جبهه مقاومت دارای ساختاری است که در چندین دهه سازمان یافته است، اما نقش سردار سلیمانی در منطقه بی بدیلی بود.
سردار سلیمانی در دو دهه اخیر نقش پررنگی در منطقه داشته است مثل جنگ ۳۳ روزه. یا در همین سالهای اخیر در سوریه نماهنگهای متعددی پخش شده درباره اینکه سردار سلیمانی خود به میدان نبرد رفت. همچنین نقش سردار سلیمانی در هماهنگی بین گروههای متعدد به ویژه در عراق و گروههای سیاسی و نظامی عراق سردار را شخصیت سیاسی و نظامی میدیدند و میتوانست از قدرت رهبری خودشان در شرایط بحرانی، مدیریت زمانی و مکانی را رعایت کنند. سردار سلیمانی با حضور فیزیکی و با مدیریت مستقیم نقش بی بدیلی را در مدیریت جبهه مقاومت داشتند.
وی درباره اینکه آیا خدشهای در آینده حرکت پیش رونده جبهه مقاومت حاصل شده است؟ ادامه داد: واقعیت این است که ما فرماندهان متعددی را در منطقه از دست دادیم. اما باز به جهت اینکه سپاه قدس در این ۴ دهه توانسته طوری سازمان دهی کند که باز هم مدیریت خود را ادامه دهد، طبیعتا تاثیرش واقعی و جدی بود، اما باز هم این جبهه میتواند خودش را سازمان دهی کند. راهپیمایی و حضور مردم در تشییع سردار سلیمانی میتواند سران جبهه مقاومت را به کارهایشان دلگرم کند.