این دختر که قبلا جزء دانش آموزان برتر در درس ریاضی بود، میگوید: «از مادرم پرسیدم چه وقت میتوانم دوباره به مدرسه بازگردم؟ مادرم جواب داد مدرسه دیگر کافی است، تو باید فقط کار کنی.»
کاری که «ایما» انجام میدهد بر زندگی دختر ۱۴ ساله دیگری به نام «اولیوا چفین» که آنسوی دنیا، جایی در کوهستانهای شرق {ایالت} تنسی {آمریکا} زندگی میکند، تأثیر دارد. گرچه این دو دختر هرگز با یکدیگر ملاقات نکرده اند.
روغن پالم یا همان روغن نخل در محصولات بسیاری از مواد آرایشی و خمیر دندان گرفته تا فرآوردهای غذایی و بهداشتی کاربرد دارد. بخشی از روغن پالم تهیه شده در نخلستانهایی که «ایما» در آنها کار میکند، به یک شرکت تولید کننده کیکهای اغذیه و بیسکویت منتقل میشود.
«اولیویا» که این بیسکویتها را میخورد، میگوید از اینکه نادانسته در ایجاد رنج و زحمت برای دختر اندونزیایی نقش داشته، ناراحت است.
او میگوید: «هولناک است، حتی نمیتوانم تصور کنم که این جور زندگی کردن چقدر وحشتناک است».
افزایش تقاضا برای روغن پالم همچنین به تخریب میلیونها هکتار از جنگلهای بارانی منجر شده است، اما آثار نامطلوب زیست محیطی فقط بخشی از پیامدهای این صنعت است.
«رابین آوربِک»، از فعالان جنگلبانی و حفاظت از جنگلها در سن فرانسیسکو میگوید: «در صنعت روغن پالم میتوان به کارگیری گسترده کودکان کار، قاچاق انسان، کار اجباری و نقض حقوق زنان را مشاهده کرد.»
نزدیک به ۸۵ درصد از روغن پالم دنیا در دو کشور اندونزی و مالزی تولید میشود و میلیونها نفر در این صنعت مشغول به کارند.
مقامات دولت اندونزی اقرار میکنند که باید برای جلوگیری از نقض حقوق کارگران و سوء استفاده از آنها در این صنعت، اقدامات بیشتری انجام دهند.
«رافائل والانگیتان»، از مقامات وزارت «توانمندسازی زنان و حفاظت از کودکان» در اندونزی میگوید: «مسئله حفاظتهای ناکافی، بحث سلامت زنان و استفاده از کودکان در این صنعت (روغن پالم) نیز به یکی دیگر از نگرانیهایی ما تبدیل شده است.»