حدود یک سال از شهادت حاج قاسم گذشت، اما در دلها حرارتی برای خون حاج قاسم هست که بعد از یک سال سرد نشده، شاید جنس این حرارت سرد شدنی نباشد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز خراسان شمالی؛ بعد از حاج قاسم آنچه برما گذشت، گذشت. اما محبت او از دل کسی نگذشته است اسم سردار سلیمانی را در هر مصاحبه و پیش هرکس که میبرم واکنشها یکی است، حرفها و عبارتها متفاوت است، اما رنگ چهره و اشکی که پس از یک سال در چشمها حلقه میزند، در همه نگاهها یکسان است.
مشت نمونه خروار است
موضوع گزارش ام این است که بعد از یک سال مردم چقدر حاج قاسم را یاد میکنند.
خراسان شمالی رنگین کمان اقوام و زبانهای ایران است اگر امکانش نیست که درباره سردار سلیمانی به گوشه و کنار کشور بروم و از رابطه قلبی آنها با حاج قاسم بپرسم، در خراسان شمالی همه اقوام ایرانی هستند و تفکر و صحبت شان درباره سردار دلها حکایت "مشت نمونهی خروار" است.
ترکمنها و سردار دلها
ترکمنهای خراسان شمالی در منطقه راز و جرگلان در ۱۲۰کیلومتری شمال بجنورد ساکن هستند برای بزرگان خود احترام خاصی قائلند بخصوص وقتی به سن ۶۳سالگی میرسند مراسم "آق قیون یا پیغمبرقُینی" را برگزار میکنند با این کار بزرگی و احترام به آن فرد برای بقیه گوشزد میشود.
حالا بخاطر ۶۳سالگی سردار سلیمانی او را با اشعار خاصی، با نام آق قیون (پیغمبر قُینی) یاد میکنند.
امان دُردی میگوید هیچ ترکمنی نیست که بزرگی کار حاج قاسم را نداند هم به خاطر دفاع از ایران در برابر تفکر داعش هم به خاطر آزاد سازی شهر ترکمن نشین آمرلی عراق.
نمیدانستم مردم آمرلی عراق ترکمن هستند از این رو موضوع عملیات آمرلی را بیشتر جستجو کردم که متوجه شدم این عملیات آنقدر شجاعانه بوده که مقام معظم رهبری آن را شاهد و مثالی برای بیان شجاعت حاج قاسم آورده است.
در این عملیات حاج قاسم سردار بزرگ ایرانی با بالگرد از خط دشمن عبور میکند و به کمک رزمندگان شهر محاصره شده آمرلی میرود، زنان و کودکان ترکمن این شهر نجات مییابند، آمرلی آزاد میشود. اغلب ترکمنها این عملیات حاج قاسم را بیش ازهمه در خاطر دارند.
در کنار قوم ترکمن، کرمانجها یکی دیگر از رنگهای رنگین کمان اقوام خراسان شمالی هستند آنها هم مثل ترکمنها اخبار جنایت داعش را از طریق منطقه دیگری در عراق دنبال میکردند و آن منطقه سنجار است که کرمانجها در آن سکونت دارند.
احمدرضا یکی از مدافعان حرم کرمانج خراسان شمالی، که آنچه دیگران شنیده اند او به چشم دیده، درباره اتفاقات سنجار عراق همان جمله حاج قاسم را میگفت که داعش روی چنگیزخان مغول را سفید کرده است.
احمدرضا میگوید وقتی تصاویر زنان و کودکان کرمانج شهر سنجار را میدیدم تصور میکردم کودکان من و یا بچههای من در چنگال داعش اند.
عبدل آبادی از خانمهای کرمانج وقتی میخواست بعد از یک سال درباره حاج قاسم صحبت کند بغض گلویش را میگرفت و با ادبیاتی که انگار تصاویر شهر سنجار را در ذهن مرور میکند از حاج قاسم به عنوان انتقام گیرنده بزرگ مظلومان یاد کرد.
ترکها و تاتها و حاج قاسم
تصور و تصویر حاج قاسم بین همه اقوام مشترک است اکرمی از شهروندان تات زبان خراسان شمالی باهمان لهجه شیرین میگوید" اخلاص و ایمان سردار سلیمانی باعث وبا که اور محبوب همه کِرَه. بِرِه همی همه قَومون ایرانی مدیون خین حاج قاسمِن". محمدی با لهجه ترکی میگفت: " تمام ببرنن حاج قاسمینگ قاننه دشمن لردن آلمز" انتقام خون حاج قاسم را همه با هم میگیریم این حق به گردن همه ماست تا زمانی که محقق بشه".
بچههای حاج قاسم و دفع داعش درمرزهای شرقی
پیش از انکه داعش در عراق و سوریه جولان دهد، تفکر و رفتار داعشی در مرزهای شرقی ایران جولان داد و خواست همان کاری که بعدا با اقوام عراقی انجام داد، با اقوام ایرانی انجام دهد.
بچههای حاج قاسم قبل از اینکه به سمت سوریه بروند این خطر را در سال ۸۷ در مرزهای شرقی کشور دفع کردند.
سردار محمدزاده سردار بزرگ خراسان شمالی که همیشه لبخندی از جنس سلیمانی به لب داشت از همان نیروهای دفع کننده تفکر داعش در سیستان و بلوچستان بود.
حاج قاسم درباره او میگفت: محمدزاده فرمانده سفارشی نبود، او در آتش جنگ و کوره داغ میدان نبرد بزرگ شد.
سردار محمد زاده از بچههای حاج قاسم بود که هدف عملیات انتحاری در "پیشین" شهرستان سرباز بلوچستان قرار گرفت و به اتفاق شهید شوشتری به نام شهید وحدت مشهور شدند. در خراسان شمالی هرکه لبخند همیشگی شهید محمدزاده را میبیند یاد سردارسلیمانی میافتد بچههای حاج قاسم چقدر شبیه حاج قاسم اند.
بعد از حاج قاسم خیلیها مرد شدند
در حین گزارشم با سرباز مرزبانی به نام قاسمیان مواجه شدم که پس از شهادت حاج قاسم خیلی متفاوت شده بود، به قول ما، سرباز فراری بود و از خدمت گریزان بود. به سراغش رفتم درحالی که تازه از پست نگهبانی برمی گشت اینگونه شرح ماجرا کرد: من نمیخواستم خدمت سربازی بروم، اما پس از شهادت حاج قاسم خیلی با خودم کلنجار رفتم تا اینکه تصمیم گرفتم من هم کاری کنم دفترچه سربازی را پر کردم و حالا یک سال از سربازی ام گذشته است و خوشحالم از پوشیدن لباس مقدس خدمت.
هرکس به طریقی یاد سردار است
دشمن میخواست نام حاج قاسم از بین برود، اما وقتی به ثبت احوال مراجعه کردم با خبر افزایش اسامی قاسم و ترکیبات آن بعد از شهادت حاج قاسم مواجه شدم.
به سراغ پدر یکی از همین نوزادان که شماره تلفنش را از ثبت احوال گرفتم، رفتم.
فیروز آبادی میگفت نام پسرش را محمد قاسم گذاشته است. محمد را به یُمن برکت نام پیامبر اسلام و قاسم را به خاطر اینکه حاج قاسم بزرگ مدافع اسلام ناب محمدی بود انتخاب کردیم.
آقای وحدانی خانواده دیگری بود که خداوند بعد از ۵ سال فرزندی به آنها هدیه داد و آنها برای زنده نگه داشتن اسم و رسم حاج قاسم نام فرزند خود را قاسم نامیدند.
در حین گزارش با ابوذرعمیق، هنرمند برجسته و چهره پرداز خراسان شمالی مواجه شدم که عمیقا مشغول چهره نگاری سردار دلها بود چهرهای که گاهی تصویر نگاهش و گاهی تصویر لبخندش، قلم او را شیفته خود کرده بود.
او میگوید چهره حاج قاسم سلیمانی بسیار دوست داشتنی است و او با زبان هنر این شخصیت استوار را معرفی میکند. تا یاد سردار نه تنها در خاطرهی ما ایرانیها بلکه در ذهن همه جهانیان بماند.
به راستی حاج قاسم، صادقترین و واقعیترین مدافع حقوق بشر در جهان بود.
نویسنده: رقیه الهی