نشست ادیان علیه افراط گری:
ادیان هیچ ارتباطی به افراطگری ندارند
نشست ادیان علیه افراطگری با هدف روشنگری پیرامون عدم ارتباط میان ادیان و تروریسم در روز جهان عاری از خشونت در دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار گردید.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما استانها، به نقل از روابط عمومی
انجمن دفاع از قربانیان تروریسم نشست ادیان علیه افراطگری" با هدف روشنگری پیرامون عدم ارتباط میان ادیان و تروریسم با مشارکت و همکاری دانشگاه ادیان و مذاهب و فرهنگسرای ملل و با حضور اساتید،
کارشناسان حقوق بشر و حوزه ادیان و نیز خانوادههای شهدای ترور در روز جهان عاری از خشونت در دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار گردید.در ابتدای نشست جملاتی از کتب مقدسه ادیان جهان پیرامون پرهیز از خشونت و افراطگری قرائت گردید.
اسلام هیچ ارتباطی به فتک و تروریسم ندارددر ادامه حجت الاسلام ابوالحسن نواب
رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب در سخنانی با موضوع
"ادیان نجات بخش و کاهنده آلام بشر" بیان داشت:
اسلام دین سلام و صلح است. رسولش آمده است برای برداشت آلام بشری و قرآنش آمده ایت تا راههای سلامت را به بشر نشان دهد. ایشان در ادامه گفت:
اسلام همانطور که از کلمه اش پیداست دین سلام است یعنی اسلام دین صلح و دین گفتگو است و رحمت برای مردم.
اسم رمز هر کاری در اسلام بسم الله الرحمن الرحیم است و رحمان و رحیم که کلمه رحمت است اسم هر کاری در اسلام است.
رئیس دانشگاه ادیان در ادامه سخنانش گفت: دین آمده است آلام بشر را کم کند. اسلام هیچ ارتباطی به فتک و تروریسم ندارد.
رهبران دینی و حتی فرزندان خردسالشان نیز همگی قربانی ترور هستند. ایشان ادامه داد: اسلام هیچ ارتباطی با عملیاتهای تروریستی که در سالهای گذشته در ایران و نقاط دیگر جهان شاهد بودیم ندارد.
حجت الاسلام نواب در ادامه سخنانش عنوان داشت: باید به مشترکات دینی تکیه کنیم. اسلام آنقدر به گفتگو تاکید دارد که
در سوره سبا می فرماید که یا هر دو در ضلالتیم و یا هر دو در هدایت. ایشان ادامه داد:
سه چیز در اسلام اصل است: خدا قرآن و پیامبر. خدای اسلام که رحمان و رحیم است. کتابش قرآن نیز راه سلامتی را نشان میدهد و پیامبرش نیز رحمت للعالمین است.
رئیس دانشگاه ادیان در انتها عنوان داشت:
پیامبر اسلام آمده است تا غل و زنجیر از دست و پای بشریت باز کند و همه آلامش را برطرف کند.مهمترین اصول مشترک پیامبران این است که آرمان صلحشان استموبد پدرام سروش پور، عضو هیئت مدیره انجمن موبدان ایران درابتدای سخنانش گفت:
برای نیل به جهان آرمانی و حقیقت الهی باید با هم همبسته و همازور شویم و برای همازوری نیاز به تکیه بر مشترکات داریم. نبود صدای مشترک موجب سوءاستفاده از دین میشود و اگر همصدایی باشد هیچ کسی به نام دین به دین ضربه نمیزند. ایشان ادامه داد: در همین زمینه باید پیرامون خدا پیامبر و معاد دور هم جمع شویم.
ایشان در ادامه سخنانشان گفتند:
یکی از مهمترین اصول مشترک پیامبران این است که آرمانشان صلح بوده و کسی که آرمانش صلح است پس نمیتواند خودش را به جنگ نسبت دهد. عضو هیئت مدیره انجمن موبدان ایران در ادامه گفت: بر اساس دین زرتشتی اهورامزدا از راستی و اندیشه نیک خواست تا پیامبرش را در راه دین یاری نماید.
به همین دلیل اندیشه نیک و آگاهی و آگاهاندن یکی از اعمال پیامبران است. وی ادامه داد: تمام پیامبران ادیان در زمان خود نوگرا بودند و جهانی نو را ایجاد کردند و اینکه امروزه از دین به عنوان مظهر خشونت و کهنه گرایی و دگم اندیشی نام برده می شود بی اساس است.
ایشان در ادامه گفت:
من به این نشست احترام می گذارم و امیدوارم به مرحلهای برسیم که به مرحله کاربردی وارد شویم یعنی به سمینارهایی بدل شود که در بستر آزادی و گفتگو صورت گیرد و در آن به اشتراکات بپردازیم.
ایشان در انتها گفت: باید همازور شویم. تا زمانی که ادیان به یک صدای مشترک نرسند زمینههای سوءاستفاده از ادیان فراهم میشود و موجب میشود که از آن آرمانها دور شویم.
تنها ایمان تقلبی و جعلی است که میتواند هر نوع استفاده زور و ارعاب و ترور را توجیه کندلورنس توادل، کشیش کلیسای اسکاتلند در ژنو بیان داشت کسانی هستند که از ترور حمایت میکنند و برای این کار خود از توجیه مذهبی بهره میبرند، اما نمیتوانند بفهمند که استدال شان متناقض است و دیگران هزینه وحشتناک آن را میپردارند.
از تعالیم یهودی – مسیحی متوجه میشویم خداوند با بیوه ها، یتیمان، مظلومان، ضعفا، گرسنگان و آسیب پذیران است.
جنگها بیشتر درباره برندهها و بازنده هاست و نه درباره درستی و نادرستی. حقیقت معمولا اولین قربانی جنگ هاست. ما می توانیم مطمئن باشیم که خدای عشق طرف ماست.
هنگامی که از پاک سازی قومیتی، نسل کشی و استفاده از سلاحهای شیمیایی میشنویم، در حالی که دولتها اهمیت کمی به حقیقت میدهند، باید چه اقدامی انجام دهیم؟ منتظر بمانیم و امید به بهتر شدن امور داشته باشیم؟
یکی از مشکلات ما جنگ به نام دین است. دین و خشونت با هم سازگار نیستند. جنگ و خون ریزی راه و روش دین واقعی نیست. تنها ایمان تقلبی و جعلی است که میتواند هر نوع استفاده زور و ارعاب و ترور را توجیه کند.
این مردم هستند که به هر دلیلی به خشونت رو میآورند که ممکن است سیاسی، فرهنگی، تاریخی و یا مذهبی باشد؛ و گاهی هم بر سر نفت و یا آب باشد. در نتیجه بی گناهان کشته میشوند.
چطور عدهای جرئت میکنند معنی ایمان مذهبی را خراب کنند تا به اعمال خود تقدس دهند؟ هر چه میخواهید آن را بنامید، اما آن را دین ننامید.
باید بین آن کسانی که خودشان را زمامدار و مفسر دین میدانند و آنچه واقعا در آن دین وجود دارد تمایز قائل شویم
دکتر سیدمحمد روحانی، عضو هیئت علمی گروه ادیان و عرفان دانشکده عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب بیان داشت افراط گرایی و تعصبات بی جای قومی، نژادی، طبقاتی، سیاسی و اعتقادی و مذهبی از سالیان متمادی در همه دنیا به وجود آمده و وقتی جنبه دینی به خودش میگیرد خطرناکتر میشود.
فردی که معتقد است بابت اعمال خلاف فطرت و وجدان و جنایاتی که انجام میدهد پاداش اخروی میگیرد و اگر در این راه کشته شود سعادتمند است، فطرت و ذات نیکوی او پوشیده میشود و خیلی راحت کارهایی میکند که اگر این اعتقادات را نداشت مطمئنا چنین جنایاتی را مرتکب نمیشد.
نکته مهم این است که وقتی شما یک تفسیر اشتباه میبینید نباید آن دین را محکوم کنید باید آن را مشخصا محکوم نمایید. این نکتهای است که باعث سوء تفاهم میان ادیان و خشونت میشود مثلا یک کشیش یک مولوی کی حجت الاسلام، یک خاخام در یک کلیسا، یک کنیسه و یک مسجد سخنی را میگوید و همه این را به حساب آن دین میگذارند و شروع به تکفیر آن دین میکنند.
بنابراین باید بین آن کسانی که خودشان را زمامدار و مفسر دین میدانند و آنچه واقعا در آن دین وجود دارد تمایز قائل شویم و این باعث جلوگیری از افراط گرایی، خشونت و ایجاد همزیستی مسالت آمیز میشود.
نمونهای از یک جامعه متکثر که توانسته به یک همزیستی مسالمت آمیز برسد و از افراط گرایی و تعصبات دوری کند. شبه قاره هند است که در ۹۰درصد موارد چیزی به نام درگیری، ترور و بمب گذاری دیده نمیشود و قرنها در کنار هم زندگی کرده اند. اگر این روحیه همزیستی را در لایههای ادیان و مذاهب هند بررسی کنیم، میبینیم که آئینهای مختلف در هند بر عدم خشونت تاکید دارند.
بنیادگرایان دین را به عنوان یک ابزار در نظر میگیرند
آقای احمدرضا مفتاح، دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب و رئیس دانشکده ادیان بیان داشت برای همه روشن است که متون دینی سرشار از توصیههایی در مورد صلح و محبت است و نیاز به بحث ندارد، در دین مسیحیت موارد زیادی را میتوان به متون مقدس استناد کرد که توصیه به محبت و صلح شده است.
به یکی دو نمونه در این رابطه اشاره میکنم. حضرت عیسی علیهالسلام توصیه به محبت میکند، حتی به دشمن یا در مواردی به احکام قصاص اشاره میکند و میگوید شنیده اید که دندان بر برابر دندان، اما من به شما میگویم اگر کسی به یک طرف صورت شما سیلی زد، آن طرف را هم جلو ببرید که این موارد در مقام گذشت است.
سوال این است که چطور میشود ادیان الهی که متون شان سرشار از توصیه به محبت و صلح است منجر به جریانهای افراط گرایی وخشونت شده است؟
در جهان مسیحیت اگر بخواهیم بگوییم چه عواملی باعث این شده باید بگویم عامل اول قدرت طلبی است که باعث خشونت میشود و نمونه بارز آن را در طول قرون وسطی در جنگهای صلیبی شاهد هستیم.
عامل دوم مطلب انگاری و انحصارگرایی است. وقتی در طول تاریخ، کلیسا ادعای انحصارگرایی و مطلق گرایی داشته طبیعی است دیگران نپذیرند و با دگرپذیری حتی میان سایر فرقههای مسیحی هم مشکل داشته باشد که نتیجهاش در جنگهای ۳۰ ساله مشاهده میکنیم.
عامل سوم بنیادگرایی است. جریانی که در دورههای اخیر ابتدا در جهان مسیحیت و بعدا در جهان اسلام ظهور کردند.
بنیاد گرایان کسانی هستند که اعای احیای سنت را دارند و فکر میکنند اگر در مسیحیت هستند، مسیحیت اصیل را نشان میدهند، اگر در اسلام هستند، فکر میکنند تفسیر آنها یک فهم واقعی است در حالی که قشری فکر میکنند. بنیادگرایان دین را به عنوان یک ابزار در نظر میگیرند.
تنها جریانی که رویکرد افراطی دارد، جریان مسیحیت بنیادگرایی آمریکا یا مسحیت صهیونیستی است که با برداشت ظاهری از کتاب مقدمس و برای مباحث آخرالزمانی خودشان را در جبهه خیر میدانند و دیگران را در جبهه شر قرار میدهند.
آقای ایمان کرد، رئیس فرهنگسرای ملل بیان داشت خشونت، صرف نظر از عوامل تاریخی، اقتصادی، سیاسی و روانی خود، حاصل نوعی منطق است که امروز بلندتر از هر زمان دیگر در اردوگاه همه خشونت طلبان با همه اختلافهای ایدئولوژیک و سیاسی شنیده میشود و آن منطق عبارت است از اینکه:
"هرکس با ما نیست، بر ما است"و این "ما" که دایرهای بسیار تنگ دارد، حق دارد که نسبت به آنکه او را غیر و دشمن میشمارد هر تصمیمی را اتخاذ کند یا او را تسلیم مطامع خود کند یا از میان بردارد. آنکه قدرت دارد همه قدرت را در این مسیر به کار میگیرد و آنکه قدرت ندارد میکوشد تا ابزار قدرت را به هر قیمتی به دست آورد و این منطق وحشتناک مخالف منطقی است که همه پیامبران خدا، همه ادیان بزرگ و همه مصلحان، منادی و معلم آن بوده اند.
امروز گرچه خشونت و جنگ و ترور همه جا گیر شده است، ولی خوشبختانه شاهد ظهور نوعی احساس مشترک در همه جای دنیا هستیم.
هیچ گاه در تاریخ، چون امروز وحدت نظر نسبت به این امور وجود نداشته است:
۱- امنیت امری جهانی و بشری است؛ یا باید برای همه باشد، یا هیچ جا نخواهد بود.
۲-مشکل امروز بشر ناامنی است.
۳-خشونت اگر مورد تقدیس قرار گیرد، ویرانگرتر خواهد بود.
۴- عدالت مطلوب گمشده انسانی است که تا پایدار و همه جا گیر نگردد، انتظار جهان امن، انتظاری بیهوده است.
۵-حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خود و آزادی در اِعمال این حق باید برای همگان به رسمیت شناخته شود.
شرارت منافقین زندگی مرا دگرگون کرده و مرا با داغ همسر، بر روی ویلچر با یک دنیا آرزو تنها گذاشتند
روایت خانم گلرخ مهری هموطن زرتشتی آسیب دیده در اثر فاجعه ترورستی منافقین در یک ارتباط ویدئوکنفرانسی با نشست پخش گردید. ایشان بیان داشت ششم آذر۱۳۶۰ در اوج شادکامی، شرارت منافقین زندگی مرا دگرگون کرده و مرا با داغ همسر، بر روی ویلچر با یک دنیا آرزو تنها گذاشتند؛ که بیان مصیبتهای رسیدنم تا به امروز، ساعتها فرصت میخواهد.
اما چه کنم که بازگویی بخش کوچکی از این حقایق میتواند در توجیه افکار عمومی و جلوگیری از تکرار اینگونه فجایع موثر باشد، لذا به همین کلام بسنده میکنم که واقعا مصیبتی بی پایان را تحمل مینمایم، مهمتر از همه روشن نشدن حقیقت پس از گذشت ۳۹سال است که چرا و چه کسانی این فاجعه را طراحی و هدایت نموند و امروز کجا هستند؟ امیدوارم مسئولان امر در هرکجا که هستند صدای ما را بشنوند و در جهت پاسخگویی به این سوالات اقدام نمایند.