در یادداشتی بررسی شد،
استراتژی آمریکا و غرب در سومالی
تشدید ناامنی و آشوب، مقابله با چین و روسیه، فشار به سودان برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی از مهمترین راهبردهای کلان آمریکا در سومالی است.
به گزارش
سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما، سومالی اگر چه در نقشه سیاسی کشورهای جهان کشور شاخصی نیست، اما در صحنه ژئوپلتیک یکی از گرههای مهم در معادلات راهبردی جهان را تشکیل میدهد. این کشور که یکی از طولانیترین سواحل آفریقا را داراست بخش اعظم دسترسی دریایی منطقه شاخ آفریقا را در انحصار دارد. تنگه باب المندب و خلیج عدن در همسایگی سومالی از مهمترین گذرگاههای راهبردی جهان است که بخش عمده ارتباطات شرق و غرب جهان از حاملهای انرژی گرفته تا مصنوعات تولیدی و حتی ارتباطات الکترونیکی از طریق آن انجام میشود. با جدایی اریتره از اتیوپی و محصور شدن این کشور و حضور ۱۱۰ میلیونی اتیوپی در مرزهای غربی سومالی، اهمیت راهبرد این کشور باز هم افزایش یافته است. ذخایر غنی آبزیان در منطقه غرب اقیانوس هند و به ویژه سواحل سومالی در کنار کشف نفت در این مناطق منابع راهبردی این کشور محسوب و عامل دیگری در جذب قدرتهای منطقهای و جهانی است.
رقابت بلوک شرق و غرب در شاخ آفریقا
در دوران جنگ سرد تلاش روسها برای نفوذ به شاخ آفریقا و از جمله احداث پایگاه زیر دریایی در این منطقه باعث رقابت شدید دو قطب برای گسترش نفوذ در سومالی بود که در نهایت با رسیدن غرب به سومالی و جیبوتی و دسترسی بلوک شرق به اتیوپی و اریتره ادامه پیدا کرد. پس از پایان جنگ سرد حضور نظامی آمریکا در سومالی با ماجرای سقوط شاهین سیاه که به کشته شدن و اسارت شماری از نظامیان این کشور توسط گروههای شورشی انجامید پایان یافت، اما آنچه به اتمام نرسید جنگ داخلی فراگیر و خونین در سومالی بود که کشور را چند پاره و همواره درگیر تبدیل کرد.
فعالیت گروههای تروریستی الشباب و داعش در سومالی
علاوه بر تقسیم بندیهای منطقهای برآمده از ۵ قومیت اصلی مردم سومالی، حضور گروه تروریستی الشباب و اخیراَ داعش نیز درگیری و ناامنیهای داخلی را در این کشور افزایش داده و ثبات و امنیت لازم برای پیشرفت و توسعه آن را به کل از میان برده است. به این ترتیب سومالی تبدیل به یک دولت عقب مانده شده که به هیچ وجه توان مدیریت امور کشور و اعمال حق حاکیت خود را ندارد.
اکنون شمال کشور در اختیار دولت خودخوانده سومالی لند و ایالت جدایی طلب پانتلند است. در بخش مرکزی کشور گروه تروریستی الشباب جولان میدهد و در ایالتهای باقیمانده نیز نیرورهای نظامی اتحادیه آفریقا (آمیسام) که تحت نفوذ کشورهای همسایه به ویژه کنیا و اتیوپی هستند برقراری امنیت را بر عهده دارند.
وابستگی سومالی به کشورهای غربی
سومالی عموما با کمکهای مالی سایر کشورها اداره میشود و مستشارانی از کشورهای مختلف دنیا، از ایتالیا تا ترکیه تدبیر امور امنیتی آن را بر عهده دارند.
کرونا مانع برگزاری اولین انتخابات غیر قبیلهای در سومالی
طبق اعلام قبلی، قرار بود انتخابات سراسری در این کشور برای اولین بار به شکل غیر قبیله و با روش هر فرد یک رای انجام گیرد که این اتفاق به سبب شیوع کرونا و درگیریهای سیاسی بین ایالتهای مختلف و دولت فدرال به تعویق افتاده است. این درگیریها موجب برکناری نخست وزیر سومالی نیز شد که عدهای از آن به عنوان تمایل فاراماجو برای قبضه قدرت در کشور یاد میکنند.
راهبرد آمریکا در سومالی مقابله با چین و روسیه
دولت آمریکا که نزدیک به دو دهه هیچ نمایندگیای در سومالی نداشت دو سال پیش دونالد یاماموتو را به عنوان سفیر در این کشور منصوب کرد. سیاست آمریکاییها در این کشور تا به حال حمایت از دولت فدرال به ریاست جمهوری کارمند سابق شهرداری شیکاگو و تبعه سابق آمریکا، محمد فاراماجو است. همزمان پیرو سیاست کلی آمریکا که در قالب راهبرد آفریقایی این کشور در سال ۲۰۱۸ منتشر شده، رقابت با چین و روسیه و جلوگیری از نفوذ این دو کشور در کانون سیاست آمریکا در شاخ آفریقا و سومالی قرار دارد.
خروج نیروهای نظامی آمریکا از سومالی شوی تبلیغاتی ترامپ بود
به نظر میرسد سومالی یکی از بسترهای اصلی جنگ سرد جدید بین آمریکا و ابرقدرت در حال ظهور یعنی چین در منطقه شاخ آفریقا خواهد بود. یکی از شعارهای تبلیغاتی ترامپ خارج نمودن نیروهای نظامی خود از سومالی بوده است. تحقق این شعار به دلایل گوناگون ازجمله درگیر بودن آمریکا در مناطق بحرانی دیگر، مدتها به تاخیر افتاد. آمریکا حدود ۷۰۰ نیروی نظامی در سومالی دارد. حضور این نیروها با توجه به ادعای استقلال منطقه سومالی لند و تحرکات گروههای افراطی از جمله الشباب، چالشهایی را برای این منطقه به همراه داشته است. حکومت مرکزی به دلیل نیازهای امنیتی، همواره خواستار حضور نیروهای آمریکایی و دیگران بوده است. در اختیار قرار دادن پایگاه نظامی به امارات از این نمونه است. اخیراً و پس از اعلام خروج نیروهای نظامی امریکایی، محمد عبدالله فرماجو، رئیس جمهور سومالی از آمریکا خواسته است که حمایت خود از سومالی را قطع نکند. به نظر میرسد راهبرد کلان آمریکا حفظ حضور خود در این منطقه با اهداف کنترل فعالیتهای گروههای تندرو و نظارت بر آبراههای استراتژیک و همچنین رصد تحولات کشورهای پیرامون است؛ لذا اقدام ترامپ حتی در صورت تحقق، به دولت بعدی سرایت نخواهد کرد. کما اینکه پنتاگون نیز تاکنون نسبت به دستور ترامپ واکنش نشان نداده است.
فشار آمریکا به سودان برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی
برخی منابع خبری سومالی اخیراً از اعمال فشار دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا بر این کشور برای سازش با رژیم صهیونیستی خبر دادند. حساب توئیتری «الصومال بالعربیة» نیز ضمن تایید این اخبار نوشت: «بنا بر اعلام برخی منابع آگاه دولت سومالی در معرض فشارهای سیاسی و باجخواهی از سوی دولت دونالد ترامپ به منظور عادیسازی روابط با اسرائیل قرار گرفته است. طبق این گزارش، «محمد عبدالله فرماجو» رئیسجمهور سومالی تاکنون با این فشارهای آمریکا مخالفت کرده است.
تشدید ناامنی و آشوب راهبرد غربی ها در سومالی
با توجه به اهمیت ویژه ژئوپلتیک سومالی و نیز هوشمندی و تواناییهای ذاتی مردم سومالی و آرزوهای دور دراز آنها برای تشکیل سومالی بزرگ، به نظر میرسد برخی از کشورهای غربی تمایلی به ایجاد ثبات و امنیت در این کشور ندارند و وضعیت آشوب کنترل شده در این کشور را ترجیح میدهند. این، اما به شرطی است که اولا نفوذ الشباب در این کشور کنترل شود تا موجب گسیل یافتن نیروهای این گروه به سایر کشورهای منطقه و تکرار حوادثی مثل وست گیت در کنیا نشود و ثانیا سیل مهاجران سومالیایی قابل کنترل و سدبندی باشد. اروپاییها به ایفای نقش درجه دومی معمول خود در این منطقه از جهان ادامه میدهند و ضمن اعطای کمکهای مالی به دولت فدرال سومالی در زمینه مبارزه با دزدی دریایی، جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی و آموزش نیروهای نظامی و انتظامی سومالی فعال هستند. این بازتابی از نگرانیهای اصلی اروپاییها در مورد مسئله امنیت دریایی و سیل مهاجرت از آفریقا است. در این میان انگلیس سیاستی جدا گانه دارد و به واسطه سوابق استعماری روابط بهتری با سومالی لند یعنی مهمترین تهدید علیه حاکمیت و تمامیت ارضی سومالی ایجاد کرده است. به طور کلی رویکرد اتحادیه اروپا بیشتر بر برقراری صلح و امنیت از طریق سازوکارهای سیاسی و انتخاباتی استوار است. مهمترین هدف این اتحادیه، جلوگیری از موضوع قاچاق مهاجران به اتحادیه اروپاست که فقر و ناامنی را با خود به اروپا به ارمغان خواهند آورد.
نويسنده: مجتبي شاهسوني
کارشناس مسائل آفريقا