وصیت نامه در همه جوامع مرسوم بوده و در دین اسلام خیلی مورد تاکید است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، وصیت نامه سندی است که به موجب آن، فرد برای امور شرعی، شخصی و مالی خود پس از فوت تعیین تکلیف میکند.
اگر فرد بخواهد برای امور پس از مرگش وصیت نامه تنظیم کند، لازم است از شرایط قانونی تنظیم وصیتنامه آگاه باشد تا وصیت وی مطابق با قانون، قابل اجرا باشد.
البته فرد تا وقتی زنده است نیازی به وصیت ندارد خود او تصمیم گیرنده و عامل است و بر همین اساس گفته میشود " آدم زنده که وکیل و وصی نمیخواهد "، اما به محض فوت، مالکیت و اختیار اموال در اختیار نزدیکان یا همان ورثه قرار میگیرد و از اینجاست که نقش و جایگاه وصیت نامه روشن میشود.
ممکن است فردی وصیت نامهای نوشته باشد که در طول سالها بارها به این وصیت نامه رجوع کند و آن را تغییر بدهد، بنابراین آخرین وصیت ملاک عمل است.
رجوع موصی (وصیت کننده) از وصیت همواره جایز است و فرد میتواند بارها در وصیتنامه خود تجدید نظر کند، بنابراین آخرین وصیتنامه متوفی که مطابق تشریفات قانونی تنظیم شده باشد، معتبر خواهد بود، به این ترتیب با اطلاع از تشریفات قانونی تنظیم وصیتنامه و رعایت آن، علاوه بر آنکه هدف فرد از وصیت و آخرین اراده وی در باره اموالش اجرایی میشود، مانع بروز اختلاف و تنش در خانوادهها شده و از حجم پروندههای دادگستری و هزینههای افراد و دولت در این باره کاسته خواهد شد.
در برخی موارد عمل به وصیت نامه یک فرد باعث اختلافهای بسیاری مابین وراث میشود و کار به دادگاه میکشد. از این رو قانونگذار برای رفع این مشکل به موجب موازین فقهی و قانونی یکسری سازوکارهایی پیش بینی کرده است تا فرد برای بعد از مرگ نیز درباره اموال و داراییهای خود تصمیم گیری کند و با استناد به این قوانین و قواعد از بروز اختلافات ورثه نیز تا حدود زیادی کاسته شود.
وصیت نامه اعم از اینکه عهدی یا تملیکی یا درباره اموال منقول یا غیرمنقول باشد، به سه شکل رسمی، خودنوشت و سری تنظیم میشود.
وصیتنامه رسمی، سندی رسمی و لازم الاجراست که در دفتر اسناد رسمی نوشته میشود و مفاد آن خواه ناظر به اموال منقول یا غیرمنقول باشد، بدون نیاز به حکم دادگاه، قابل اجرا است و اسناد عادی تاب مقاومت در مقابل اسناد رسمی را ندارد.
وصیتنامه رسمی، چون مورد پذیرش قانون است از بسیاری جهات بر سایر انواع وصیت نامهها برتری دارد.
ترتیب تنظیم وصیتنامه رسمی و اعتبار آن نیز همانند شرایطی است که برای اسناد تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمی مقرر شده است. مزیت این شکل از وصیتنامه است که افراد فاقد توانایی خواندن و نوشتن نیز میتوانند از آن استفاده کنند.
بهترین نوع وصیتنامه، وصیت نامه رسمی است چرا که امکان دخل و تصرف و جعل در آن وجود ندارد، در واقع با ثبت این نوع از وصیت نامه در دفاتر اسناد رسمی، نگرانیهای ناشی از گم شدن، تحریف شدن و از بین رفتن وصیتنامه از بین میرود و مصون از تعرض و خطرات ناشی از وقوع حوادث است، به این معنا که به دلیل ثبت آن در دفاتر اسناد رسمی، امکان اضافه یا کم کردن مطلبی به آن وجود ندارد.
ضمن اینکه در اجرای وصیتنامه رسمی، نیاز به اثبات اصالت وصیت نامه از جانب کسی که وصیت به نفع او شده است (موصی له) وجود ندارد و در بسیاری از موارد، حتی رجوع به دادگاه نیز ضرورتی پیدا نمیکند و کوتاهی در ارسال وصیتنامه به دادگاه از اعتبار آن نمیکاهد.
ضمن اینکه تنظیم وصیت نامه به صورت رسمی، از آمار پروندههای قضایی میکاهد، زیرا درصد بالایی از پروندههای موجود در محاکم، مربوط به دعواهایی از قبیل ارث یا عدم پذیرش وصیت نامه عادی متوفی یا وصیتنامه ناقص است.
در حقیقت، در وصیت نامه رسمی، نیازی به گذراندن مراحل دست و پاگیر و طولانی قضایی و اداری وجود ندارد. چون دادگاهی که گواهی حصر وارثت را صادر میکند، به موضوع صحت اصالت سند، رعایت تشریفات و سایر امور لازم درباره وصیتنامه عادی، به نحوی که در قانون امور حسبی و سایر قوانین مقرر شده است، وارد نشده و رسیدگی نمیکند و فقط مراتب ارایه وصیت نامه مربوطه را در گواهی حصر وراثت ذکر میکند و چنانچه از حیث ثلث و مازاد بر آن اختلافی وجود نداشته نباشد، وصیت نامه بدون هیچ گونه منعی قابل اجرا خواهد بود.
وصیت نامه خودنوشت نیز به وصیت نامهای گفته میشود که دارای تاریخ روز و ماه و سال است و وصیت کننده باید آن را با خط خود نوشته و امضا کرده باشد، در غیر این صورت وصیت نامه فاقد اعتبار است.
شاید مرسومترین نوع وصیت نامه نیز همین وصیت خود نوشت است که شخص وصیت کننده حرفهایش خطاب به ورثه را بر ورقهای از کاغذ با دستخط خودش مینویسد و مهر و امضا میکند و در صورت امکان از چند معتمد محل نیز میخواهد امضا کنند.
البته این نوع وصیتنامه از لحاظ حقوقی، وصیتنامه عادی تلقی میشود و اگر ورثه صحت و درستی آن را تایید نکنند، معمولا در مراجع رسمی پذیرفته نمیشود؛ بنابراین برای کاستن از مشکلات پس از مرگ موصی، باید وصیتنامه به غیر از خودنوشت یا سری به شکل رسمی نیز تنظیم شود.
وصیتنامه سری ممکن است به خط وصیت کننده یا فرد دیگری باشد، اما در هر صورت باید امضای موصی را داشته باشد و فرد میتواند پس از نوشتن وصیت نامه آن را در صندوق امانات به امانت بگذارد یا اینکه چنین وصیت نامهای باید در اداره ثبت یا محل دیگری که آن اداره معین میکند، به امانت گذاشته شود. البته شخص وصیت کننده هر زمانی که اراده کرد، میتواند وصیت نامه اش را از اداره ثبت پس بگیرد.
البته کسی که سواد (خواندن و نوشتند) ندارد، نمیتواند وصیتنامه خودنوشت و سری را بنویسد، البته کسانی که قادر به صحبت کردن نیستند از تنظیم وصیتنامه سری معذور هستند.
برغم مزیتهایی که برای وصیت نامه رسمی ذکر شد، افراد برای نوشتن وصیت نامه خود نوشت و سری بیشتر تمایل دارند چرا که در وصیت نامه رسمی ماهیت وصیت معمولا اشکار میشود، اما در وصیت خودنوشت و سری تا زمان مرگ موصی، کسی از آن مطلع نمیشود.
در واقع تمایل فرد وصیت کننده به پنهان نگاه داشتن وصیت و نیز صرفهجویی در وقت و هزینه ثبت سند، موجب میشود که رغبت عمومی بر وصیت نامه خودنوشت که یک وصیت عادی است، بیشتر باشد. این موضوع در حالی است که بسیاری از افرادی که به نوشتن وصیتنامه خودنوشت اقدام میکنند، به دلیل نداشتن اطلاعات حقوقی کافی، مرتکب اشتباه قانونی و موارد خلاف مقررات در متن وصیت نامه میشوند و همین موضوع زمینه اختلافات و شکل گیری پرونده در محاکم میشود که اغلب نیز زمان بر است.
گاهی وراث وصیتنامه خودنوشت را انکار میکنند که برای رسیدگی به این ادعا باید به دادگاه حقوقی مراجعه کنند و رسیدگی به آن باید با تشریفات قانونی صورت گیرد. این در حالی است که اگر افراد وصیتنامه رسمی را قبول نداشته باشند، باید با ادعای جعل آن به دادگاه مراجعه و طرح دعوی کنند.
در حالی که امکان بروز چنین اشتباهی با مراجعه افراد به دفاتر اسناد رسمی برای تنظیم وصیت نامه رسمی، به صفر میرسد.
گاهی دیده میشود در وصیت نامه خود نوشت فردی میخواهد یکی از فرزندانش را از ارث محروم کند یا اموال خود را به کسی ببخشد، بنابراین بدون داشتن اطلاعات حقوقی مورد نیاز یا توجه به قوانین مورد نظر در این خصوص، اقدام به نوشتن (تنظیم) وصیت نامه (خود نوشت) میکند و تصورش این است که با نوشتن چنین وصیت نامهای اموالش در زمان پس از فوت، به طریق دلخواه و مورد نظر بین وراث تقسیم میشود و فرزند محروم از ارث نیز طبق وصیت اش، هیچ بهره و سهمی از این اموال نخواهد برد.
این در حالی است که بر اساس ماده ۸۴۳ قانون مدنی، افراد تنها میتوانند تا یک سوم از اموال خود را وصیت کنند و در صورت وصیت بر بیش از این میزان، اجرای وصیت نامه نیاز به اجازه وراث دارد یعنی در صورتی وصیت نسبت به بیش از یک سوم اموال قابل اجرا است که وراث رضایت داشته باشند.
اگر همگی وراث رضایت خود را اعلام نکنند، این امر تنها نسبت به سهم ورثه یا وراثی که رضایت داده اند، قابل اعمال است و بقیه اموال طبق قانون تقسیم خواهند شد.
بر این اساس دوسوم باقیمانده اموال، طبق قانون ارث و میراث بین وراث تقسیم میشود، اما نکته مهم این است که ابتدا باید بدهی موصی تسویه شود. البته توجه به این نکته ضروری است که طبق ماده ۸۴۵ قانون مدنی، منظور از ثلث (یک سوم) اموال، یک سوم در زمان فوت موصی است و نه در زمان تنظیم وصیتنامه؛ بنابراین کسی نمیتواند در وصیت نامه، وراث خود را از ارث محروم کند، مگر اینکه در زمان حیات، تکلیف اموال خود را مشخص کرده باشد که این موضوع، بحث دیگری است و ربطی به وصیت نامه ندارد.
همچنین وصیت کننده (موصی) اگر وارثی نداشته باشد، میتواند هر کسی را به عنوان وارث خود معرفی کند.
اگر موصی، وصیتنامهای را برخلاف وصیتنامه اول تنظیم کند، وصیتنامه دوم قابل اجرا (نافذ) خواهد بود.
وصیت تملیکی و وصیت عهدی از اقسام وصیت نامه هستند.
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی از مال خود را برای زمان بعد از فوتش به دیگری به صورت رایگان میبخشد، با این نوع وصیت، شخص میتواند تا حدودی تکلیف اموال خود را معین کند و به عنوان مثال، در مواردی اموال خود را برای استفاده در امور خیریه، تملیک کند.
در وصیت تملیکی، اموال پس از فوت فرد به نام دیگری تملیک میشود؛ بنابراین قبول آن قبل از فوت موصی موثر نیست.
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور کند. مثلا فرد وصیت کننده؛ برای دوره بعد از فوت، شخصی را وصی (وکیل) میکند تا بعد از مرگ، بدهی اش را پرداخت کند که در وصیت عهدی، شخصی را که به موجب وصیت، به عنوان، ولی بر صغیر یا برای انجام کارهای دیگر انتخاب میشود، وصی میگویند. البته یک وصیتنامه میتواند هم تملیکی و هم عهدی باشد.
موصی میتواند در وصیتنامه خود فردی را به عنوان وصی برای اجرای وصیت نامه قرار دهد. در این بین، موصی میتواند فرد صغیر را نیز به عنوان وصی خطاب کند، در صورتی که وصی صغیر باشد از اصطلاح اجتماع صغیر و کبیر سخن میگویند.
بدین معنی که در کنار وصی صغیر، وصی کبیر نیز تعیین میشود که تا زمانی که صغیر بزرگ شود و به سن قانونی برسد، امور مذکور در وصیتنامه را اجرا کنند.
ممکن این سوال مطرح شود که اگر وصی صغیر پیش از رسیدن به سن رشد، فوت کند تکلیف چه خواهد بود؟
در این حالت وصی کبیر به کار خود به عنوان وصی مستقل ادامه خواهد داد و در این بین دولت (حاکم) نمیتواند مدعی دخل و تصرف در وصیتنامه متوفی باشد.
در صورت جنون وصی صغیر نیز همین شرایط حاکم است. همچنین موصی میتواند، چند نفر را به صورت ترتیبی وصی قرار دهد. بدین گونه، اگر اولی فوت کند، دیگری وصی خواهد بود.
البته به جز این شیوههای تنظیم وصیتنامه نوع دیگری نیز وجود دارد که به وصیتنامه در مواقع اضطراری معروف است.
منظور از مواقع اضطراری زمانهایی است که حالت فوقالعاده بر جامعه حاکم است، مثل شرایط جنگی، بمباران هوایی یا شیوع بیماریهای مسری که در چنین حالتی شخص میتواند به طور شفاهی نزد ۲ شاهد وصیت کند، به شرطی که یکی از شاهدان مفاد وصیت نامه را با تاریخ روز، ماه و سال تنظیم کند و به امضای حاضران برساند.
وصیت فقط شامل اموال نمیشود و علاوه بر نحوه مدیریت اموال بعد از مرگ، میتوان درباره مسایل دیگر نیز وصیت کرد، اما این وصیت باید معقول (دارای منفعت عقلایی) باشد و غیر مشروع نباشد که در واقع با این نوع از وصیت میتوان انجام برخی از امور و تعهدات را در صورت قبول دیگران، بر عهده آنها گذاشت.
وصیت کردن بر مال دیگری یا غیر باطل است، ضمن اینکه آنچه وصیت میشود باید ارزش مالی و منفعت عقلایی داشته باشد و غیرمشروع نباشد بنابراین وصیت در خصوص مواد مخدر، مشروبات الکلی و امثال آن باطل است.
مال مورد وصیت باید قابلیت معامله و نقل و انتقال داشته باشد، بر این اساس اموال عمومی و موقوفه نمیتواند مورد وصیت قرار گیرد، همچنین آنچه وصیت میشود باید در مالکیت وصیت کننده باشد و وصیت بر مال غیر، باطل است.
وصیت کردن برای جنین شاید اقدامی ناآشنا برای عدهای باشد، اما وصیت بر حمل یعنی جنینی که در رحم مادر است، وجهه قانونی و حقوقی دارد.
البته شرط اجرای این وصیت آن است که جنین زنده متولد شود؛ به طوری که اگر جنین سقط شود، حقوق ناشی از وصیت به ورثه او تعلق میگیرد.
وصیت نامه باید درباره اموال، دارییها، بدهی، دیون، تکالیف دینی و مالی خود و ... تعیین تکلیف کند و مخاطبان وصیت نامه هم، باید کسانی باشند که علاوه بر نفع بردن از اموال و دارییهای متوفی (ماترک)، گاه موظف به پرداخت دیون و بدهیهای متوفی و گاه نیز موظف به ایفای تکالیف دینی و مالی متوفی میشوند.
علاوه بر وراث (موصی له)، ممکن است موصی در وصیتنامه خود، وصی تعیین کند، بدین نحو که یک نفر را به عنوان وصی در اجرای وصیتنامه قرار میدهد.
فردی که وصیت میکند، باید در زمان تنظیم وصیتنامه از اهلیت برخوردار بوده باشد. بدین نحو، اگر بعد از نوشتن وصیتنامه فرد دچار سفه یا جنون شود مانع از نفوذ وصیتنامه نخواهد شد و وصیتنامه معتبر است و قابل اجرا؛ اما فردی که قصد خودکشی و به هلاکت رساندن خود را داشته باشد، اهلیت تنظیم وصیتنامه را ندارد و اگر وصیتنامهای هم داشته باشد، معتبر نخواهد بود.
موصی تنها اهلیت وصیت در خصوص اموال خود را دارد و نمیتواند در خصوص اموال دیگران هرچند با اجازه مالک آن وصیت کند، به عبارتی موصی نسبت به اموالی میتواند وصیت کند که مجاز به تصرف در آنها باشد.
به هر حال همان طور که در دین اسلام نیز بر لزوم آن تاکید شده است، وصیت کردن از واجبات و جزء لاینفک زندگی بشر است و ضروری است که مردان و زنان مسلمان، وصیت نامه را تنظیم و درباره وضعیت اموال، دارایی، بدهی، دیون و تکالیف دینی و مالی خود تعیین تکلیف کنند.
پس از فوت متوفی، وراث به دنبال تعیین تکلیف اموال و داراییها و دیون متوفی خواهند بود حتی اگر وصیت نامهای هم نباشد مطابق قانون مربوطه عمل و تعیین تکلیف خواهد شد.
البته وصیتنامه در سریعتر کردن این فرایند بسیار کمک خواهد کرد. وصیتنامه در تمامی مراحلی که در انتقال ماترک (آنچه از متوفی به جا مانده است) طی میشود مانند پرداخت هزینههای کفن و دفن، پرداخت دیون، درخواست صدور گواهی انحصار وراثت و در نهایت تقسیم اموال حضور پررنگ و تاثیرگذاری خواهد داشت.
فرج اله محمدپور خبرنگار سرويس اجتماعی، خبرگزاری صدا و سیما |
پدرم سال 85فوت کرده یک وصیت نامه دست نوشته مخفی نوشته بود با امضای خودش با دو شاهد وبرادر کوچکم هم مسوول کرده بود که بعد فوتش حتمن روکنهو اجراش کنه . وصیت شامل این بود که مغازه و باغ بین 5برادرم و مادرم تقسیم بشه وخانه برای من و خواهرم باشه که وضع زندگیمون افتضآح بود. من طلاق گرفته بودم و خواهرم شوهرش معتاد و بی مسوولیت بود. شبی که قرار بود تقسیم ارث شه با وجود ده پانزده از فامیل مادرم راضی نشد خانه برا ما دو نا دختر بشه. توافق کردیم که ما و مادرم همگی سهم مساوی ببریم و برادرا امضا کردن تا مادر زندس دست به خانه نزنیم. بعد توافق همان شب برادر بزرگترم از رو عصبانیت وصیت را پاره کرد. وادعا کرد که زرنگم نزاشتم خانه برا دخترا شود.
مغازه و باغ فروخته شد و به صورت مساوی بین وراث تقسیم شد در صورتی که همه طلبا و جنس مغازه را برادر بزرگتربرداشن و چیزی به کسی نداد
بعد از چند سال مادرم فوت کرد حالا همان برادر قانون قانون میکند و میگوید دختر باید نصف ارث ببرد و قبول نمیکند از سهم خانه برابر برداریم. حالا ما باید چکار کنیم ایا قانونی میتوان کاری کرد ممنون میشم راهنماییم بکنید
ایا میشود این توافق نامه را اکنون که پدر فوت نموده بر هم زد
ممنون به من کمک کنید
مادر بزرگم که حقوق بگیر هم هست مدعی ارث هست
درحکم صادره از دادسرای شورای حل اختلاف ،مراتب ارائه وصیت نامه رسمی در گواهی حصروراثت ذکر شده است .
تکلیف من چیست؟ حکم این وصییت نامه چه هست؟