مقاله واشنگتن پست؛
شکست فاجعه بار سیاستهای ترامپ در قبال ایران
روزنامه واشنگتن پست در گزارشی، راهبرد دونالد ترامپ در غرب آسیا بخصوص در قبال جمهوری اسلامی ایران را بن بست فاجعه بار توصیف کرد.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما؛ روزنامه واشنگتن پست در مقاله ای جنگ روانی ترامپ در خصوص حمله احتمالی به ایران را نشان از شکست فشار حداکثری به ایران دانست و نوشت، این تلاشهای مذبوحانه نشان میدهد که چگونه راهبرد اصلی ترامپ در چهار سال گدشته به بن بستی فاجعه بار منجر شده است.
واشنگتن پست نوشت، مثبتترین میراث سیاست خارجی دونالد ترامپ می توان به توافق آشکار سازی سه کشور عربی با اسرائیل اشاره کرد.
سیاست های اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ در خلع سلاح کره شمالی و فشار اقتصادی به ونزوئلا و همچنین تلاشهای وی برای استفاده از تعرفهها به منظور مجبور کردن چین به ترک سلطه بر بازار جهانی نتیجهای در بر نداشت.
این روزنامه آمریکایی در پایگاه اینترنتی خود و در تحلیلی به قلم جکسون دیل نوشت: به هرحال سیاست اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ در خلع سلاح کره شمالی و فشار اقتصادی به ونزوئلا ناکام ماند، همانگونه که تلاشهای وی برای استفاده از تعرفهها به منظور مجبور کردن چین به ترک بازارگرایی نتیجهای نداشت. روابط آمریکا با متحدان نزدیکش در اروپا نیز در حال نابودی است.
البته در غرب آسیا هم ماجرایی بزرگتر و منفیتر از اینها وجود دارد. اکنون مشخص شده است که مهمترین بخش از سیاستهای ترامپ در غرب آسیا به مراسمی که ماه سپتامبر در کاخ سفید با حضور سران امارات عربی متحده، بحرین و اسرائیل برگزار شد، مربوط نمیشود، بلکه با نشست ۱۰ روز پیش در دفتر رئیس جمهور ارتباط دارد که در آن ترامپ درباره حمله به ایران از مشاورانش نظر خواست.
این تلاش مذبوحانه ترامپ که بلافاصله با مخالفت گروه امنیت ملی آمریکا مواجه شد، نشان دهنده آن است که چگونه راهبرد اصلی ترامپ در چهار سال گذشته به بن بستی فاجعه بار منجر شده است.
در واقع حرکت اصلی بازی ترامپ در غرب آسیا متحد کردن اسرائیل، عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس و پس ازآن همراه شدن با آنها در یک مبارزه بی امان ضد ایران بود. ترامپ مصمم بود توافق هستهای با جمهوری اسلامی را برهم زند، زیرا این توافق دستاورد سیاست خارجی باراک اوباما بود، وی در اولین سفر خارجی خود به عنوان رئیس جمهور آمریکا با سران عربستان سعودی رقص شمشیر کرد، کشوری که به اشتباه فکر میکرد صدها میلیارد دلار سلاح از آمریکا خریداری خواهد کرد و از طرف دیگر وی میخواست اسرائیل را از خود خشنود سازد.
سیاست های ترامپ در غرب آسیا از هر جهت شکست خورد. باوجود اعمال تحریمهای شدید علیه ایران و ترور سردار قاسم سلیمانی، حکومت تهران نه سرنگون شد و نه نفوذش در سراسر غرب آسیا کاهش پیدا کرد.
اما این سیاست از هر جهت شکست خورد. باوجود اعمال تحریمهای شدید علیه ایران و ترور فرمانده ارشد ایرانی (شهادت سردار قاسم سلیمانی)، حکومت تهران نه سرنگون شد و نه نفوذش در سراسر غرب آسیا کاهش داد.
پس از خارج شدن ترامپ از توافق هسته ای، تهران هم تولید اورانیوم غنی شده خود را افزایش داد و اکنون ۱۲ برابر بیشتر از زمانی که ترامپ رئیس جمهور شد، اورانیوم غنی شده دارد. این حجم برای ساخت دو کلاهک کافی است. این پیشرفت، ترامپ را به بررسی جسورانه و بی نتیجه حمله به ایران واداشت، ایدهای که مشاورانش آن را رد کردند و گفتند میتواند در آخرین روزهای ریاست جمهوری وی به وقوع یک جنگ منطقهای منجر شود.
اتحاد مستحکم ترامپ با سعودیها موجب شد وی به توجیه تهاجمات خارجی و سرکوبهای داخلی آنها بپردازد، جنایاتی مانند بمباران مدارس و فروشگاهها در یمن تا به قتل رساندن و مثله کردن جمال خاشقچی، روزنامه نگار در تبعید سعودی. حمایت بی قید و شرط ترامپ از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نیز باعث شد وی از یک طرح صلح یک جانبه بین اسرائیل و فلسطینیان حمایت کند که تنها به برهم زدن روابط بین آنها انجامید.
شاید از همه مهمتر این بود که ترامپ درست خلاف آنچه در وعدههای انتخاباتی اش گفته بود، یعنی خارج کردن آمریکا از غرب آسیا و جنگهای بی پایان این منطقه، عمل کرد. اوباما هم همین هدف را داشت و توافق با ایران راه اصلی رسیدن به چنین هدفی بود. ایده، مقابله با بزرگترین تهدید بالقوه ضد آمریکا و اسرائیل بود، یعنی یک زرادخانه هستهای ایرانی و پس از آن ایجاد تعادل در منطقه بین ایران و عربستان سعودی.
ترامپ تهدید هستهای ایران را تقویت کرد، به جنگهای فرقهای در لبنان، عراق و سوریه دامن زد و پس از آن آمریکا را با طرف سنی متحد کرد و جدا شدن آمریکا از منطقه غرب آسیا را غیرممکن ساخت.
اما ترامپ تهدید هستهای ایران را تقویت کرد، به جنگهای فرقهای در لبنان، عراق و سوریه دامن زد و پس از آن آمریکا را با طرف سنی متحد کرد و جدا شدن آمریکا از منطقه را غیرممکن ساخت. حتی وی هزاران نیروی آمریکایی دیگر به غرب آسیا اعزام کرد تا به محافظت از چاههای نفت عراق و سوریه بپردازند.
حال این پرسش مطرح است که جو بایدن، رئیس جمهور جدید آمریکا، در این وضعیت چه کاری انجام خواهد داد.
نخست آنکه وی میخواهد اشتباهاتی را که او و اوباما مرتکب شدند به یاد بیاورد، مهمتر از همه، قضاوت اشتباه آنها درباره توافق سازش اسرائیل و فلسطینیان به عنوان موضوع کلیدی منطقه و در اولویت قرار دادن آن با وجود عدم تمایل آشکار رهبران فلسطینی.
اما پس از آن وی باید راهبرد تعادل اوباما را احیا کند، راهبردی که به آمریکا اجازه میدهد خود را در برابر تهاجمات و موارد نقض حقوق بشر عربستان سعودی همسو کند و در عین حال از غرب آسیا دور شود، هدفی که دو رئیس جمهور قبلی نیز به دنبال آن بودند.