آیا بایدن رویکرد آمریکا در خاورمیانه را تغییر خواهد داد؟

در حالیکه پیروزی جو بایدن نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا قطعی شده این دیدگاه مطرح است که آیا با انتخاب او سیاست های منطقه ای آمریکا در غرب آسیا (خاورمیانه) تغییر خواهد کرد یا اینکه همان سیاست ها با تاکتیک‌های جدید پیگیری خواهد شد؟
در روزهایی که شمارش آرا در آمریکا ادامه و نتیجه آن از پیروزی بایدن حکایت داشت در رسانه ها از نگرانی های محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و همچنین مقام های امارات، بحرین و رژیم صهیونیستی از پیروزی او سخن گفته می‌شد.
اما بیان این نگرانی ها با یک مغالطه شیطنت آمیز حق به جانب همراه بوده که متکی بر ادعاهای گذشته و بر محور ایران هراسی استوار است.
به عنوان مثال سایت صهیونیستی والا به نقل از وزیر شهرک سازی کابینه نتانیاهو از این موضوع نگران است که جوبایدن به برجام برگردد و تهران به سمت تولید سلاح هسته‌ای متمایل شود و بر اساس این ادعا از حمله رژیم صهیونیستی به ایران در صورت بازگشت آمریکا به برجام سخن می گوید.
یا اینکه فارن پالسی با اشاره به نگرانی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان از پیروزی جوبایدن می نویسد او از این نگران است که نفوذ ایران در منطقه افزایش یابد. یا این ادعا مطرح می شود که پس از اینکه اوباما به برجام برگشت و ایران از نظر مالی تقویت شد حمایت خود از حزب‌الله را دو برابر کرد.
اینها همه آدرس های غلطی است که از سوی رسانه ها درباره چرایی نگرانی محور سعودی و صهیونیستی از پیروزی بایدن مطرح می شود و روشن می‌کند که این محور با استفاده ابزاری از رویکرد ایران هراسی به دنبال ایجاد فضایی برای پیگیری اهداف منطقه ای خود هستند.
حال باید دید که جوبایدن هم که همچون اوباما با شعارهای متفاوت به کاخ سفید راه یافت در مورد غرب آسیا چه رویکردی را اتخاذ خواهد کرد؟
آیا او آگاهانه چشم بر روی واقعیت هایی که در غرب آسیا از آنها رنج می برد خواهد بست و به ایران فشار خواهد آورد؟ یا اینکه برخلاف ترامپ که همه تخم مرغ های خود را در سبد رژیم صهیونیستی نهاده بود و با باج گیری از عربستان و امارات دست آنها را برای جنگ افروزی در منطقه از جمله لشکر کشی به یمن باز گذاشته بود، رویکرد متفاوتی در پیش خواهد گرفت؟
آیا بایدن ولیعهد عربستان را به دلیل جنگ افروزی در یمن، ترویج تروریسم و فرقه افراطی وهابیت، مسائل حقوق بشری از جمله قتل جمال خاشقچی و کودتای سفید تحت‌ فشار قرار خواهد داد و به محاکمه خواهد کشید یا اینکه همچون ترامپ به باج گیری از عربستان خواهد پرداخت و او هم همچون ترامپ با این کشور مانند یک گاو شیرده خواهد نگریست؟
باید دید آیا جوبایدن در مقابل توسعه طلبی رژیم صهیونیستی و طرح معامله قرن که ثمره آن نابودی مساله فلسطین حتی حقوق حداقلی فلسطین مبنی بر تشکیل کشور فلسطین در مرزهای 1967 خواهد ایستاد یا همچون ترامپ با فرافکنی و تمرکز بر ایران، دست این رژیم را برای نابود کردن فلسطین باز خواهد گذاشت و با فشار بر کشورهای منطقه آنها را در مقابل هیچ به سمت عادی سازی روابط با این رژیم سوق خواهد داد؟
باید دید آیا جوبایدن به برجام باز خواهد گشت و با جبران خسارت های ایران زمینه را برای مذاکره عادلانه و تنش زدایی در روابط تهران - واشنگتن فراهم خواهد کرد یا اینکه با تغییر تاکتیک همان ادعاهایی را علیه ایران مطرح خواهد کرد که پیش از این ترامپ و متحدان او در رژیم صهیونیستی و ائتلاف سعودی و اماراتی مطرح می کردند؟
باید دید آیا بایدن هم همچون ترامپ با پیگیری طرح های تجزیه سوریه و عراق نظامیان آمریکایی را در این دو کشور حفظ خواهد کرد و به تقویت وتسلیح شبه نظامیان و نیروهای گریز از مرکز خواهد پرداخت یا اینکه با خارج کردن نیروهای خود از این دو کشور و احترام به حاکمیت و دیدگاه مردم این دو کشور روابط خود را از مجرای صحیح تامین منافع دو جانبه حفظ خواهد کرد؟
اینها همه مواردی است که روشن خواهد کرد که آیا به راستی تغییری در کاخ سفید رخ داده است یا اینکه مهره ای رفته و مهره دیگری با همان سیاست ها اما با شیوه متفاوت به قدرت رسیده است؟
در این میان به نظر می‌رسد یکی از وظایف اهل قلم و رسانه ها تبیین این واقعیت ها ست که چه طرف هایی در منطقه غرب آسیا نیروی بر هم زننده ثبات و امنیت هستند تا طرف هایی چون رژیم صهیونیستی و ائتلاف سعودی و اماراتی با دادن آدرس غلط فضا را همچون گذشته با استفاده از ابزار ایران هراسی به نفع خود تغییر ندهند.

---------------------------------------------------
رضا محمدمراد