نهضت استادی بسیج به مناسبت ۱۳ آبان و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی بیانیهای منتشر کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
سیزدهم آبان در تقویم سیاسی انقلاب ملت بزرگ ایران یادآور رویدادهای مهمی میباشد که برای همیشه به عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی ماندگار شده است. امسال، اما این روز برزگ با دو مناسبت مهم دیگر مقارن شده تا اهمیت آن دو چندان و ضرورت پاسداشت آن بیشتر آشکار گردد
تقارن این روز با میلاد مسعود پیامبر رحمت (ص) که این روزها به دلیل اقدام تروریسم فرهنگی صهیونیزم بین الملل و حمایت سفیهانه مدعیان اروپایی آزادی از آنها، قلوب میلیاردها مسلمان و مومن واقعی را آکنده از عشق و محبت به آن شخصیت والامقام آسمانی کرده فرصت مناسبی فراهم ساخته تا سیره نظری و عملی آن حضرت در مبارزه با استکبار مورد دقت نظر قرار گیرد.
استکبار ستیزی شاخصه مهم و ثابت تمامی پیام آوران وحی بوده که به طور مشخص زمانی با بت شکنی، گاهی با ایستادگی در برابر فراعنه و در برههای نیز با مبارزه نرم در برابر جهل مرکب جاهلیت کهن تبلور یافته است. اصل تقابل با متکبران در آیینهای آسمانی برآمده از باورهای توحیدی است که برای هر انسانی چهار دشمن مستکبر بر میشمارد. نخستین مستکبر، ابلیس است که از همان روز نخست خلقت در برابر آدمی قرار گرفت، دومی نفس آدمی است، سومین نوع، انسانها و گروههای اجتماعی شیطانی و تحت تاثیر نفس میباشند چهارمین تبلور استکبار همانا دولتهای تمامیت خواه و انحصار طلبی هستند که فلسفه وجودی خود را رهبری سلطه جویانه بر دنیا اعلام کرده و سیاست شان ستمگری است. دولتهایی که خودبرتربینی شان را تفسیری ایدئولوژیک و خواست خدا جلوه داده و برای دیکتاتوری و ستم پشتوانه فلسفی تولید کردند. حکام مستکبری که برای پیشبرد اهداف خویش انسانهای بی شماری را به اسارت گرفته اند.
اینک، اما بدون تردید مصداق بارز چنین دولتی، آمریکا است که در اندیشه سیاسی امام راحل (ره) به شیطان بزرگ لقب گرفته است. دولتی که برای رسیدن به اهدافش از هیچ جنایتی فروگذار نکرده و برای غارت منابع، اندیشه و ساختارهای دولت - ملتها به انواع جنگهای سخت، نیمه سخت و نرم از جمله فن تحریف مبادرت میکند؛
نخستین تحریف و شاید بزرگترین آنها این است که در مواجهه آدمی با استکبار در هیچ یک از مصادیق آن انسانهای مظلوم، یا دولت و ملت های استقلال طلب شروع کننده تخاصم نبوده اند. چنانچه در ابتدای خلقت آدمی این ابلیس بود که سوگند یاد کرد تا برای همیشه، انسان را بفریبد. نفس سرکش آدمی نیز مشغلهای جز امر به سوء ندارد. نیروهای اجتماعی شیطانی هم معمولا با اهداف خاص به سراغ دیگران میروند. این روند در دولتهای مستکبر از روزگارانی دور تا به امروز مصادیق فراوانی دارد. چراکه خوی برتری طلبی ایجاب میکند تا قدرت شیطانی به سراغ دیگران رفته و برتری خود را اعمال و آنها را به سلطه خویش درآورد. از این زاویه ایستادگی در برابر متکبران امری دفاعی و مطابق عقلانیت است. مستکبران، اما برای وارانه جلوه دادن این معادله تلاش میکنند تا ملتهای مظلوم مورد همجه خود را به نوعی مقصر جلوه داده و بهانه برای توجیه عمل خود بسازند.
یکی از تحریفهای صورت گرفت در روند استکبار ستیزی ملت ایران معرفی انقلاب اسلامی به عنوان ریشه و علت دشمنی و خصومتهای آمریکا و غرب است به گونهای که امروز برخی از جوانان تحت تاثیر شبکه رسانهای استکبار تصور میکنند اگر انقلاب اسلامی نبود مشکلی نداشته و آمریکاییها صادقادنه و صمیمانه در کنار مردم ایران بودند! این در حالی است که مستندات تاریخی و شواهد میدانی نشان میدهد روایت صحیح چیز دیگری است؛ واقعیت این است که:
۱- آغاز برنامه خصمانه آمریکا و غرب برای حذف اسلام سیاسی و نظامهای دینی - انقلابی در جهان به سالهای آغازین قرن بیست باز میگردد که این کشور عملیات PSB را برای حذف کلیه ایدئولوژیهای جهان آغاز کرد و بنیادهای مهمی مانند کارنگی، فورد و راکفلر را برای پشتیبانی مالی آن تاسیس کرد که البته این راهبرد خود، یک ایدئولوژی تمام عیار است!
۲- واقعیت این است که دومارانش از سازمان اطلاعات فرانسه در سال ۱۳۵۱ برای اجرای برنامه هایش جهت مقابله با روحانیت در ایران و شبکه مساجد رسماً به عنوان مشاور شاه حکم و حقوق نجومی دریافت میکند.
۳- واقعیت این است که اولین کودتا در کشورمان را انگلیسیها در سال ۱۲۹۹ رقم زدند و استبداد پهلوی را برای ۵۸ سال در کشورمان بنا گذاشتند.
۴- واقعیت این است که کودتای آمریکاییها علیه دولت قانونی ایران ۲۵ سال قبل از انقلاب اسلامی (۲۸ مرداد ۳۲) امری عینی و در کارنامه ننگین دولت آمریکا علیه ملت ایران در تاریخ ثبت شده است.
۵- این واقعیت دارد که آمریکاییها برای جلوگیری از قیام ملت ایران علیه استبداد پهلوی، دولت امینی را در سال ۱۳۳۹ به ایران تحمیل کرده و اصلاحات آمرانهی اقتصادی - سیاسی همسو با خود را از بالا به پایین را طراحی کردند.
۶- واقعیت این است که آمریکاییها به کمک سایر کشورهای غربی برای جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی و حفظ نظام استبدادی شاه از هیچ کوششی دریغ نکردند گو این که سفر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا شش ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شاهدی بر این مدعااست، البته پنداری غلط آنها را به این تلقی کشانید که ایران در آستانه تحول انقلابی، جزیره ثبات غرب در منطقه است.
۷- واقعیت دارد که آمریکاییها برای منحرف کردن مسیر انقلاب ملت ایران به هر ترفندی دست زده که از جمله آنها وارد کردن نیروهایی به جمع راهپیمایان تاسوعا و عاشورای ۵۷ بود تا با حمل تصاویری از آیت الله شریعتمداری این گونه وانمود شود که مردم ایران بر سر رهبری نهضت انقلابی اختلاف نظر دارند وضعیتی که آنها آن را در چشم انداز جنگهای داخلی طراحی مینمودند
۸- واقعیت تلخ دیگر این بود که وقتی ملت ایران در مقابل گلولههای آتشین رژیم ایستاده و جانشان را در برابر دیکتاتوری پهلوی در طبق اخلاص میگذاشتند، آمریکاییها با تمام قوا از شاه حمایت میکردهد و برای بقای او معرفی چهرههایی از ملی گرایان که جزو رابطین خوب آنها نیز به شمار میآمدند را در دستور کارهای عملیات دولت سازی قرار میدادند؛ وقتی که انقلاب پیروز شد هم این آمریکاییها بودند که به شاه مخلوع ایران پناهندگی سیاسی دادند، این در حالی بود که در ایام یاد شده مردم ایران در راهپیماییهای خود شعار مرگ بر آمریکا هم سر نمیدادند!
۹- واقعیت این است که در همان مقطع که حضرت امام در فرانسه بود سازمان اطلاعاتی این کشور برای حذف فیزیکی امام برنامه ربایش ایشان را طراحی کرده بود گو این که آمریکاییها دو برنامه برای ترور ایشان طراحی کرده بودند.
۱۰- از جمله واقعیتهای بزرگی که ملت ایران پس از پیروزی انقلاب بزرگ خویش با تمام وجود مشاهده کرد همانا تداوم جنایتها و خیانتهای آمریکا بود که در قالب کودتا، طرح ترور، حمله نظامی، تجزیه طلبی و گسیل نیروهایش با کد و رمز جاسوسی به درون دولت موقت بود تا به نظر خودشان مانع ورود انقلابیون به مدیریت کشور شده و از روند انقلابی گری نهادهای انقلابی و مطالبات مردمگرایانهی رهبر انقلاب ممانعت شود که اسناد آن نیز در سیزدهم آبان ۵۸ با تسخیر سفارت این کشور به دست آمد.
تحریف دیگر در روند استکبار ستیزی ملت ایران این است که اگر لانه جاسوسی توسط دانشجویان خط امام تسخیر نمیشد آمریکاییها هم کاری به کار مردم ایران نداشتند. این تحریف سبب شده تا برخی جوانان همه دشمنیهای آمریکا از جنگ مستقیم تا جنگ نیابتی، حمایت مستقیم و غیر مستقیم از صدام، حمله ناجوانمردانه به هواپیمای مسافربری، تحریمهای اقتصادی و ... را به خاطر تسخیر لانه جاسوسی تلقی نمایند. این درحالیست که دانشجویان خط امام در اعتراض به حمایت آمریکا از شاه، بلوکه کردن اموال ملت ایران، دخالتهای این کشور در دولت موقت صورت گرفته و مستندات این دخالتها نیز با دسترسی دانشجویان به اسناد لانه جاسوسی آمریکا روشن گردید.
روند تحریف گری در مسیر استکبار ستیزی ملت ایران در طول ۴۰ سال گذشته به انحاء مختلف در هستهای شدن، موشکی شدن، نفوذ منطقهای و یا مسائل حقوق بشری ادامه یافت؛ در هر مرحلهای تلاش شده که رفتار ملت و دولت ایران عامل خصومت آمریکاییها معرفی و دشمن حق به جانب نشان داده شود؛ تا زمانی که ترامپ برجام را پاره کرد و چهره واقعی آمریکای مدعی منطق و مذاکره به نمایش گذاشته شد؛ اینک نیز که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا درست در روز ملی مبارزه با استکبار جهانی برگزار میشود، چنین وانمود میکنند که ملت ایران آرزو دارد ترامپ حذف شده و بایدن به پیروزی برسد!
این تحریفات در حالی است که ملت ایران برگزاری این انتخابات در سیزده آبان را موید راهی میداند که از سالها پیش با شناخت و براساس عقلانیت انتخاب کرده و یقین دارد با عوض شدن شخصیتها و دست به دست شدن قدرت میان دمکراتها و جمهوری خواهان هیچ تغییری در مسیر خصومت این کشور علیه ملتها ایجاد نخواهد شد. چنانکه در طول چهار دهه گذشته این جابجاییها، بارها رخ داده، اما روحیه استکباری و خوی سلطه جویی حاکمیت در آمریکا مانع از تغییر سیاستهای کلان این کشور نشده است. به ویژه آنکه وقایع سیاسی چند سال اخیر در آمریکا اثبات میکند، انتخابات در این کشور غیردمکراتیک بوده و نامزدهای اصلی و مطرح، هریک در امور ایران بداخلاق تر، هتاکتر و ضد ایرانیتر از دیگری هستند. البته تحریف پیچیدهتر دیگری که در این زمینه صورت میگیرد این است که عدهای میخواهند با معرفی بایدن به عنوان چهره میانه رو و معتدل، خواست ملت ایران و مسلمانان جبهه مقاومت در نابودی عامل ترور سردار بزرگ جهان اسلام و قاتل شهید حاج قاسم سلیمانی را به استقبال از رقیب وی مرتبط سازند. حال آنکه بایدن با سیاست پیچیده تری اهداف مستکبران را دنبال کرده و تلاش خواهد کرد تا باری دیگر مسیر مذاکره تحمیلی را نشان دهد؛ این راهی است که ممکن است مجدداً برخی را به اشتباه انداخته و با متمایز جلوه دادن او سالها توان کشور را مصروف راه آزموده شدهای کنند که پایان آن تبلور ذات دولت استکباری آمریکااست در این میان ترامپ، اما آمریکای بدون روتوش را به نمایش گذاشته و از چهره واقعی این کشور پرده بر میدارد که نحوه مواجهه با آن را برای ملتها از جمله مردم کشورمان آسانتر میسازد.
نتیجه این که نهضت استادی بسیج در کشور با توجه به زیستهی چهل سالهی ملت ایران و عیان شدن ذات و ساختار رسمی سیاست و قدرت بر آن است که شرطی کردن پیشرفت و توسعه ایران با مذاکرات بی حاصل با دشمنان ملت از منظر تجربه و عقلانیت انقلابی و قضاوت عقل ابزاری، راهبردی خلاف اقتضای ایران بزرگ و استعدادهای ملی است گو این که راه پیشرفت روستاها، شهرها، استانها و تمامی کشور و نیز مسیر جهشها در تولید، علم، فناوری، صنعت، کشاورزی، معادن و. نه از راه مذاکره با آمریکای جنایت کار و اروپای همدست او بلکه از راه اعتنا به تبلور ظرفیتهای ملی و برنامه ریزیهای هوشمندانه و مدیریت جهادی و توجه به توصیههای راهبردی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و به میدان آوردن قدرت مشارکت مردم حاصل خواهد شد ضمن این که باید دانست سفارتخانه جاسوسی و فیزیکی آمریکا اگرچه از ایران برچیده شد، اما باید مراقبت کرد تا دل و روح برخی کارگزاران بی انگیزه تحت تاثیر جنگ روایتها و نبردهای شناختی اندیشکده های آمریکایی به اتاق کار و سفارت مجازی آنها تبدیل نشود، زیرا در این شرایط حساس که ایران به جهش در پیشرفت نیاز دارد کارگزاران بی انگیزه، خواسته یا ناخواسته میتوانند به سفیران مجازی آمریکا تبدیل شوند پس ضروری است با اتخاذ روحیه جهادی طمع آمریکای در حال افول به ایران بزرگ را سد کنیم!