دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی خود به مناسبت سالروز میلاد پیامبر گرامی اسلام گفت سوء استفاده کشورهای غربی از گروههای تکفیری باید متوقف شود.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان که به مناسبت سالروز میلاد پیامبر گرامی اسلام سخنرانی میکرد، گفت: خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبیراً (۴۵-۴۷ سوره احزاب) (ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارتدهنده و انذارکننده! و تو را دعوتکننده بسوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنیبخش! و مؤمنان را بشارت ده که برای آنان از سوی خدا فضل بزرگی است.)
در آغاز به مناسبت بزرگ میلاد پیامبر گرامی اسلام سرور پیامبرمان محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم به تمامی مسلمانان جهان و ملت لبنان تبریک میگویم. همچنین سالگرد میلاد نوه عظیم الشان ایشان امام جعفر صادق علیه السلام را نیز تبریک میگویم.
در آغاز میخواهم مختصری درباره این مناسبت سخن بگویم و از این گذرگاه وارد برخی از مسائل و موضوعات قابل توجه در مرحله کنونی شوم.
سرور ما محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم تقریباً هزار و چهارصد و نود و پنج سال پیش در عام الفیل در ماه ربیع الاول به دنیا آمد، البته در اینکه در دوازدهم ربیع الاول به دنیا آمده اند یا در هفدهم ربیع الاول اختلاف نظر وجود دارد. این میلاد مبارک مقدمه طبیعی زایش و اعلام آخرین پیام الهی بود پیامی که دچار نسخ، تغییر و دگرگونی نمیشود، از همین رو حلال محمد (صلی الله علیه و آله) تا روز قیامت حلال است و حرام محمد (صلی الله علیه و آله) تا روز قیامت حرام است.
میلاد پیامبر مقدمه طبیعی زایش جدیدی برای زندگی انسانی حقیقی بود، زندگی حقیقی برای نسلهایی که از طریق این نوزاد از تاریکیها به سمت نور رهنمون میشدند. همچنین میلاد پیامبر مقدمه زایش امتی جاویدان بود که تا روز قیامت جاوید خواهد ماند.
همه ما میدانیم که انبیا و پیامبران معجزات و دستاوردهایی دارند، بویژه وقتی از پیامبران بزرگ الهی همچون ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام سخن میگوییم این معجزات را میبینیم، مردمانی که معاصر این پیامبران بوده اند با چشمان خویش این معجزات را دیدند و خبر این معجزات را برای ما نقل نمودند و کتابهای مقدس و بویژه قرآن کریم و کتب تاریخ و کتب روایت به بیان این معجزات پرداخته اند.
محمد رسول خدا (ص) نیز معجزات متنوعی داشته است، که مردم زمان پیامبر آنها را به چشم دیدند و در همان زمان پیامبر پایان یافت و ما از طریق روایتها و کتب تاریخ از آنها آگاه شده ایم و خودمان به چشمان خود آنها را ندیده ایم، اما پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم معجزهای جاویدان، مستمر و زنده دارد که تا روز قیامت باقی است و تمامی نسلها در همه دورهها و زمانها شاهد این معجزه بوده اند. این معجزه کتاب مقدس او است که خداوند بر قلب پیامبر نازل کرده است. این کتاب همچنان محفوظ است و عبارات، آیات و سورههای آن از بیش از هزار و چهارصد و پنجاه سال پیش تا کنون بدون هرگونه تحریف، جعل و تغییری باقی مانده است. یعنی یک کتاب دینی که آیات و عبارات و مضامین آن محفوظ باقی مانده است و دچار هیچگونه جعل و تحریفی نشده است هرچند که انگیزههایی برای تغییر، جعل و تحریف قرآن چه در درون جامعه مسلمانان و چه در خارج از جامعه مسلمانان وجود داشته است. اینکه قرآن به این صورت دقیق و عجیب محفوظ مانده است خودش یک معجزه است و مصداق وعده الهی است که فرمود: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (ما قرآن را نازل کردیم، و ما بطور قطع آن را پاسداری میکنیم.) ممکن نیست یک کتاب دینی که در زندگی میلیونها و صدها میلیون و هم اکنون دو میلیارد مسلمان مهم بوده به این صورت محفوظ بماند بی آنکه خدشهای بر آن وارد شود، آن هم با وجود آنکه انگیزههای عقیدتی، مذهبی و سیاسی برای تحریف و جعل این کتاب وجود داشته است و این مساله نشان دهنده آن است که خداوند متعال خود به صیانت از کتاب پیامبرش پرداخته است.
این قرآن از هزار و چهارصد و پنجاه سال پیش تا کنون بشر را به مبارزه و چالش میطلبد و از آنها میخواهد که اگر میتوانند قرآنی همانند این قرآن بیاورند و در این زمینه حتی مجاز هستند که با همدیگر همفکری کنند. یا از آنها میخواهد که ده سوره مانند سورههای قرآن بیاورند یا آنکه حتی یک سوره مانند سورههای قرآن بیاورند. این قرآن همچنان روح زندگی در انسانها میدمد و انسانها را از تاریکیها به نور رهنمون میشود و این کتاب معجزه جاویدان پیامبر است.
پیامبران علاوه بر معجزه دستاوردهایی هم داشته اند. بزرگترین دستاورد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که یک دستاورد انسانی است و به دست پیامبر محقق شده و چیزی شبه معجزه است، این است که تحولی عمیق و عظیم در جامعه شبه جزیره عربی پدید آورد. تحولی که به دست پیامبر و به لطف فراخوان، تلاشها و جهادهای او ایجاد شد. اگر ما به جامعه شبه جزیره بنگریم، و شهرهای مکه، یثرب، طائف، عشیرهها و قبیلههای موجود در شبه جزیره را بنگریم و وضعیت مردم پیش از میلاد و بعثت پیامبر را مورد توجه قرار دهیم و به اعتقادات دینی آنها بنگریم و وضعیت علمی و فرهنگی آنها را مورد توجه قرار دهیم و ارزش ها، عادات و سنتهای آنها را لحاظ کنیم و سطح معیشتی و فقر آنها را در نظر بگیریم و اوضاع امنیتی و جنگهای آنها را مورد توجه قرار دهیم و تمامی جوانب زندگی آنها را لحاظ کنیم، میبینیم که پیامبر کار بزرگی را انجام داده است. پیامبر نیامده بود که تنها یک جنبه از جنبههای مختلف زندگی این افراد را درمان و تصحیح کند بلکه به درمان تمامی جنبههای زندگی آنها میپرداخت و در مقدمه به اصلاح جنبه عقیدتی، ایمانی، دانشی و فرهنگی و اخلاقی میپرداخت.
اگر ما اوضاع شبه جزیره پس از بعثت پیامبر را مورد توجه قرار دهیم میبینیم که ساکنان شبه جزیره عربی با چه تحول و پیشرفت شگرفی همراه شدند و تحولات بزرگ و بسیار مهمی در آنجا رخ داد. پیامبر کاری کرد که عرب جاهلی از بت پرستی به خداپرستی و یگانه پرستی روی بیاورد. پیامبر کاری کرد که دانش، فرهنگ و سامانه ارزشی آنها تغییر کرد، نگاه آنها به انسان و زن و پیروان دیگر ادیان تغییر کرد. عادات و سنتهای آنها نیز دچار تغییر شد، رفتار و اخلاق و ارزشهای اخلاقی آنها نیز تغییر کرد و یک پایگاه اساسی برای ایجاد و جنبش امت و رسیدن صدای این امت به تمام جهان پدید آمد، شبه جزیره عربی به پایگاهی برای ایجاد تغییر جهانی بدل شد و این دستاورد پیامبر گرامی اسلام بود. یکی از مسائل بسیار مهم این است که این دستاورد مهم تنها طی بیست و سه سال به دست آمد. ایجاد تغییرات بزرگ و شگرف در مدت بیست و سه سال کار بسیار دشواری است، اما پیامبر توانست این مهم را تحقق بخشد. تمامی مسلمانان در طول تاریخ به این پیامبر عظیم محبت و عشق ورزیده اند و او را ارج نهاده اند و به او احترام گذاشته و او را تقدیس کرده اند و چنین برخوردهای ویژه را در حق هیچ انسان دیگری اعمال نکرده اند هرچند که دیگر پیامبران، امامان و صالحان نیز مورد احترام و تقدیر آنها بوده اند.
همه مسلمانان نگاهی متمایز، ایمانی ویژه و محبتی ویژه به این مرد داشته اند. مسلمانان ممکن است در میان خود در مورد مسائل مختلفی همچون مسائل فکری، عقیدتی، احکام شرعی، مسائل حلال و حرام، ارزیابی حوادث تاریخی و ارزیابی شخصیتها اختلاف داشته باشند و در عصر حاضر نیز در خصوص مسائل سیاسی با هم اختلاف دارند، اما با این حال مسائلی هست که در مورد آنها اجماع وجود دارد و مسلمانان در طول تاریخ در مورد آن اختلاف نداشته اند و تا روز قیامت نیز در آن خصوص اختلافی نخواهند داشت که یکی از مهمترین مسائل اجماعی مسلمانان، ایمان آنها به محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله، ایمان به پیامبری وی، عظمت وی، جایگاه و مقام وی است. مسلمانها به او به عنوان خاتم پیامبران مینگرند که هیچ پیامبری بعد از او نخواهد آمد، او را سرور پیامبران و برترین خلق خدا و سرور موجودات میدانند او را کاملترین انسان و بزرگترین انسان میدانند پیامبر را به عنوان نزدیکترین موجود به خدا تلقی میکنند کسی که محبوبترین و ارزشمندترین انسان در نزد خدا محسوب میشود. این نگاه مسلمانان به این پیامبر است.
با این ایمان، محبت پیامبر با خون و گوشت و پیکر و روح مسلمانان آمیخته شده است. نوعی ارتباط عاطفی، روحی و روانی میان مسلمانان با پیامبر ایجاد شده است. مسلمانان پیامبر را در دنیا بزرگ میدارند و از عظمت و جایگاه ویژه او در آخرت مطلع هستند. از این رو مسلمانان نمیتوانند هیچگونه توهین و اهانت به چنین پیامبر بزرگی را تحمل کنند. آنها دفاع از کرامت پیامبرشان را از جمله برترین اولویتهای شان میشمارند و این مساله بر تمامی مصالح و حسابهای دیگر اولویت دارد. آنها این مساله را در رأس اولویتهای خود میدانند؛ و در این زمینه سهل انگاری نکرده و تسامح به خرج نمیدهند و هرگز در این باره سکوت نمیکنند و در نتیجه با هرگونه رفتار و برخوردی که توهین و اهانت به پیامبر باشد به گونه متفاوتی برخورد میکنند.
از همین جا من وارد پرونده نخست سخنرانی امشب میشوم، این مساله مشکلی است که تنها مربوط به مسلمانان یک کشور خاص نیست بلکه به تمامی مسلمانان جهان مربوط میشود و آن مشکلی است که میان مقامات فرانسوی و اسلام و مسلمانان وجود دارد.
تمایل دارم به شکلی آرام، عینی و علمی سخن بگویم تا به تحلیل این مساله پرداخته و درصدد چاره جویی برای آن برآییم و این کار را بر مبنای تلاش برای دستیابی به راه حل، انجام خواهیم داد نه آنکه بر مبنای تقویت دشمنیها و پی جویی خصومتهای جدید انجام دهیم.
نخست از حادثه اخیر آغاز میکنیم تا آنکه حق با باطل و باطل با حق در نیامیزد و حق را تباه کند. ما از حادثه شهر نیس فرانسه آغاز میکنیم. در این حادثه یک مرد مسلمان اقدام به کشتن سه تن و مجروح کردن تعدادی دیگر کرده است.
ما این حادثه را به شدت محکوم میکنیم و مسلمانان نیز این حادثه را محکوم کرده اند، آنها از مواضع مختلف علمایی، دینی و سیاسی به محکومیت این حادثه پرداخته اند. جهان اسلام و مسلمانان مقیم فرانسه، اروپا و دیگر نقاط جهان حادثه نیس را محکوم کرده اند. اسلام نیز این حادثه را رد میکند و اجازه نمیدهد که هیچ کس این حادثه را به پای اسلام بنویسد. دین اسلام قتل بی گناهان یا تجاوز به آنها یا آزار کردن آنها را حرام میداند، اسلام جایز نمیداند که افراد بی گناه صرفاً به خاطر اختلاف اعتقادی مورد تعرض قرار گیرند. اسلام و مسلمانان هر حادثه مشابه دیگری را چه آنها که پیش از حادثه نیس بوده اند و چه آنهایی که بعد از این حادثه رخ میدهند محکوم کرده و مردود میدانند.
اما مساله دیگر این است که مقامات فرانسوی و غیرفرانسوی نیز حق ندارند که مسئولیت جنایتی را که یک فرد خاص مرتکب شده است به پای دین آن فرد یا به پای تمامی پیروان دین آن فرد بنویسند. به عبارت روشن تر، اگر کسی که مرتکب جنایت شده مسلمان باشد هیچ کس حق ندارد که اسلام را مسئول این جنایت بداند، هیچ کس حق ندارد مسلمانان را مسئول این جنایت بداند. این نوع برخورد یک برخورد ناصحیح، غیرواقعی، غیرقانونی و غیراخلاقی است. وقتی یک فرد جنایتی مرتکب میشود حال با هر انگیزه ای، باید خودش مسئولیت آن جنایت را بر عهده بگیرد حتی در این میان اگر به اعتقاد خودش انگیزه دینی برای آن جنایت داشته باشد.
اگر فرض کنیم -که البته چنین مسالهای در فرانسه، اروپا و دیگر نقاط جهان اتفاق هم افتاده است- یک فرد مسیحی جنایتی از همین قبیل انجام دهد که البته در فرانسه چنین حادثهای نیز رخ داده است و باید توجه داشت که اغلب جرائمی که در فرانسه و اروپا رخ میدهد از ناحیه مسلمانها نیست، این در صورت رخ دادن چنین حادثهای درست است که کسی بیاید و بگوید که مسئول این جنایت حضرت مسیح علیه السلام است یا آنکه بگوید مسئولیت این جنایت بر عهده دین مسیحیت است یا آنکه مسیحیان جهان را مسئول این حادثه بداند یا آنکه مسیحیان کشوری را که محل حادثه بوده مسئول بداند. هیچ کس چنین نوع برخوردی را قبول نمیکند، اما با تاسف بسیار مقامات فرانسوی چنین رفتار میکنند.