به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما ، رئیس جمهور سوریه در مصاحبه با شبکه روسی زوزدا با اشاره به حمایت مستقیم آمریکا، فرانسه، انگلیس، قطر و عربستان از تروریستها در سوریه تاکید کرد مشکل آمریکاییها این است که هر شخصی را که به خاطر منافع کشورش تلاش کند یا در تصمیم گیری ملی مستقل باشد، نمیپذیرند.
شبکه تلویزیونی وزارت دفاع روسیه زوزدا (Zvezda) به مناسبت پنجمین سالگرد آغاز مشارکت نیروهای نظامی روسیه در جنگ علیه تروریسم در سوریه با بشار اسد رئیس جمهور این کشور مصاحبه کرد.
متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است.
مجری: از اینکه این فرصت را به ما دادید و با مصاحبه با ما در سوریه به مناسبت پنجمین سالگرد آغاز عملیات نظامی روسیه در خاک کشورتان موافقت کردید، بسیار سپاسگزاریم. این عملیات برای کمک به آزادسازی سوریه از تروریسم اجرا شد به همین علت میخواهیم با شما درباره نتایج این رویدادها گفتگو کنیم.
بشار اسد: به سوریه خوش آمدید. من از حضور شما و مصاحبه با شبکه محترم شما بسیار خرسندم.
مجری شبکه پرسید اگر به حوادث پنج سال پیش بازگردیم امروز چگونه میتوان اوضاع گذشته سوریه و مربوط به سال ۲۰۱۵ را توصیف کرد، آیا امیدی به دریافت کمک خارجی داشتید؟
بشار اسد پاسخ داد اگر بخواهم اوضاع را در آن زمان خلاصه کنم میتوانم بگویم که اوضاع بسیار خطرناک بود. تروریستها در مناطق مختلفی در سوریه پیشروی میکردند و شهرها را با حمایت مستقیم آمریکا، فرانسه، انگلیس، قطر و عربستان سعودی و حمایت غیر مستقیم کشورهای غربی یا به طور کلی گروه غربی اشغال میکردند و اوضاع در سوریه که خطرناک توصیف کردم محور گفتگوی ما و مقامات نظامی و سیاسی روسیه بود به ویژه بعد از آمدن داعش در سال ۲۰۱۴ و اشغال مناطق گستردهای در بادیه سوریه. البته امیدوار بودیم که به دلایل متعددی کمک صورت گیرد. علت اول این بود که موقعیت و جایگاه سیاسی سوریه مهم است بنابراین هرگونه خللی در این منطقه در کل منطقه خاورمیانه گسترش خواهد یافت و بر مناطق دیگر تاثیر خواهد گذاشت و درگیری بر سر سوریه به علت اهمیت آن از قبل از تاریخ بود و این چیز جدیدی نیست. علت دیگر این بود که تروریسمی که سوریه با آن میجنگید همان تروریسمی است که کودکان را در سال ۲۰۰۴ در مدرسه بیسلان ربود و همان تروریسمی است که وارد سالن تئاتر شد و افراد بیگناه را به قتل رساند؛ بنابراین این تروریسم جهانی است پس اولا به نفع روسیه است که این تروریسم را در سوریه نابود کند و ثانیا این ثبات را که چه بسا بر منافع کشورهای دیگر از جمله منافع روسیه تاثیر بگذارد، حفظ کند.
مجری شبکه پرسید اگر اوضاع پنج سال پیش را با اوضاع فعلی مقایسه کنیم اقدامات روسیه و نقش وزارت دفاع و اقداماتی را که نظامیان روس از پنج سال پیش در خط مقدم جنگ با تروریسم انجام میدهند چگونه ارزیابی میکنید؟
رئیس جمهور سوریه پاسخ داد شکی نیست که ارتش روسیه از نظر فنی ارتش بسیار پیشرفتهای است. این چیزی است که جنگ آن را ثابت کرده و آشکارا نشان داده است. نکته دیگر اینکه آن ارتش حرفهای به تمام معنا است که با دقت اهداف را مشخص و با عزم و اراده برای اجرای آنها اقدام میکند. اما اگر بخواهم نظامیان روسی را که به طور مستقیم با آنها در سطوح مختلف یعنی افسران یا نیروها تعامل داشتیم توصیف کنم باید بگویم آنها بی وقفه تلاش و فعالیت میکردند. به عنوان مثال در رابطه با خلبانان روس، زمانی که درگیریها شدت میگرفت ساعت سه بامداد قبل از طلوع خورشید پروازها را آغاز میکردند و گاهی تا بعد از نیمه شب هم متوقف نمیشد. آنها زمانی برای استراحت نداشتند. ارتش روسیه در خاک سوریه فداکاری و جانفشانی کرد و شهید داد. اما در رابطه با وزارت دفاع (روسیه)، باید بگویم این وزارتخانه همان چتری است که از این نیروها حمایت میکند و این جنبه نظامی و سیاسی دارد و از اعتبار بالایی برخوردار است. اگر این اعتبار بالا نبود اجرای این ماموریتهای نظامی به طور مشترک بین دو ارتش دشوار بود؛ اعتباری که وزارت دفاع روسیه از طریق شفافیت بالا و صداقت در همه توافقها با ما که در پنج سال گذشته اجرا شد نشان داد. این خلاصهای از اوضاع پنج سال گذشته و برداشت بسیاری از نظامیان سوری درباره تعامل با نظامیان روس است. میخواهم اینجا یک نکته را اضافه کنم و آن اینکه شهروند روس همیشه به ارتش خود بسیار افتخار میکند، اما بعد از این نبردها حق دارد به دستاوردهای بزرگ آن بیشتر افتخار کند.
مجری شبکه تصریح کرد به گفتگو درباره موضوع همکاری مشترک بین ارتشهای روسیه و سوریه ادامه میدهیم. ارتش سوریه نیز در پنج سال گذشته تغییر زیادی کرده است، کارشناسان و نظامیان سوری از طریق همکاری با نظامیان روس و وزارت دفاع روسیه چه تجربیاتی کسب کرده اند؟
بشار اسد پاسخ داد بدون شک ارتش روسیه تجربیات متنوعی دارد چه به جنگ ملی بزرگی بازگردیم که در آن تجربیات نظامی در جنگ کلاسیک کسب کرد و علاوه بر آن تجربیات چچن است و آن جنگ نامتعارفی است که به جنگی شباهت دارد که درگیر آن شدیم از این نظر که این جنگ با هدف تضعیف روسیه و چه بسا با هدف تقسیم آن مورد حمایت خارج بود و در آن گروههای تروریستی به شکلهای مختلف و به صورت هستههای خفته ظاهر میشدند. همه آنچه در جنگ چچن بود نامتعارف بود. ما تجربیاتی داریم که چه بسا متفاوت است. ما تجربیاتی در درگیری با تروریسم در نیمه دوم دهه هفتاد داریم که تا آغاز دهه هشتاد ادامه یافت. همچنین درگیری با گروههای تروریستی تندرو رخ داد، اما این جنگ از نظر حمایت خارجی و از این نظر که درگیر جنگ نامتعارف بودند، به جنگ چچن نزدیکتر بود. آنها کمتر از ارتش، اما بیشتر از هستههای خفته بودند. پس شکی نیست که ادغام بین دو تجربه روسیه در برخوردشان با تروریسم و (جنگ) سوریه بسیار مهم بود. باید این موضوع را هم مورد توجه قرار دهیم که تروریستها در این مرحله یعنی پنج سال گذشته، شیوههای خود را به گونهای تغییر و گسترش دادند که با تجربه ما و تجربه شما متفاوت بود. پس درسهایی وجود داشت که ما و شما یعنی ارتشهای سوریه و روسیه در برخورد با تروریسم آموختیم؛ بنابراین میتوانم بگویم این از نظر نظامی تجربه بسیار غنی بود و تا زمانی که تروریسم از بین نرفته باشد همیشه درسهای جدیدی وجود دارد، زیرا هر نبردی که درگیر آن میشویم با دیگری متفاوت است، اما بدون شک جمع کردن دو تجربه و دو تجربه بزرگ تاثیر بسیار زیادی به ویژه برای ما در سوریه داشت.
مجری شبکه پرسید شما در نهایت میدانید که بین کشورهای ما در بسیاری از مسائل تشابه وجود دارد، زیرا در سوریه همیشه طی قرنهای متمادی منافع کشورهای مختلف یا گروههای مختلف تلاقی داشته است. روسیه نیز طی تاریخ خود وارد جنگهای متعددی شده است البته ما آغازگر جنگ نبوده ایم بلکه دشمن به سمت ما آمده است با توجه به اینکه شما به این موضوع پرداختید کشور ما امسال هفتاد و پنجمین سالگرد پیروزی بزرگ را جشن میگیرد پیروزی در جنگ ملی بزرگ. در این جنگ وحشتناک برای ملت ما، جنگ ملی بزرگ، نقطه تحول، نبرد به خاطر استالینگراد بود. بعد از آن حمله به سمت غرب آغاز شد و توانستیم فاشیستها را از این کشورمان بیرون برانیم. آیا میتوانیم آن را با آنچه برای ملت سوریه رخ داده است مقایسه کنیم، نبرد به خاطر آزادسازی حلب که در بسیاری از مواقع آن را استالینگراد سوریه مینامند؟ تاثیر آزادسازی حلب در عملیات آزادسازی سوریه از تروریسم چه تاثیری داشت؟
بشار اسد در پاسخ به این سوال گفت شما از مرحله بسیار مهمی در جنگ سوریه سوال کردید که همان نبرد حلب است و مقایسهای که میکنید نزد شهروندان سوری موجود است، زیرا حلب بیش از دو سال محاصره شد و اکثر مواقع محاصره کامل بود و اگر امکانی برای وارد کردن برخی مواد غذایی یا برخی نیازهای اساسی وجود داشت از گذرگاههایی انجام میشد که هدف حملات تروریستها قرار داشت یعنی شاید میرسید و شاید هم نمیرسید و در آنجا خطراتی وجود داشت، برق نبود، آب نبود، مواد اساسی نبود، با این حال ساکنان حلب در این نبرد مقاومت و ایستادگی کردند. من معتقدم اهمیت این مقایسه در محاصره و مقاومت و ایستادگی ملت نهفته است. پس زمانی که از استالینگراد صحبت میکنید قبل از اینکه پیروزیهای نظامی را بگویید مقاومت و ایستادگی ملت یعنی فرزندان استالینگراد را میگویید. اگر این مقاومت و ایستادگی نبود ارتش روسیه نمیتوانست حمله بزرگی را آغاز کند. همین اتفاق در سوریه افتاد. اگر مقاومت و ایستادگی ساکنان حلب نبود امکان نداشت ارتش بتواند برای نبردی بزرگ زمینه سازی کند. مقایسه دیگر این است که ارتش در استالینگراد تا پایان جنگ جهانی دوم به سمت غرب حرکت کرد. در حلب نیز حرکت ارتش به سمت غرب بود و ادامه آزادسازی به سمت ادلب به ناچار باید به طرف غرب میبود. البته اهمیت حلب و دمشق از این جهت است که دو شهر بزرگ سوریه هستند. حلب اهمیت سیاسی و اقتصادی و نظامی دارد و بدون شک نبرد حلب با نتایج راهبردی نبرد بسیار مهمی صرف نظر از مساحت یا شمار نیروها بود. این نبرد با نتایجی که داشت تعیین کننده بود و سمت و سوی جنگ را در سوریه تغییر داد به همین علت معتقدم آنچه بعد از (نبرد) حلب رخ داد مانند نبردها و اوضاع سیاسی، همانند قبل از (نبرد) حلب نخواهد بود. پس مقایسهای که درباره آن سوال کردید مقایسه درستی است البته بین دو کشور از نظر مساحت تفاوتهایی وجود دارد.
مجری شبکه پرسید این نبرد ابعاد بزرگی برای سوریه دارد و همچنین خسارتهای سنگینی بر جا گذاشت. این نبرد نقش سرنوشت سازی در تغییر روند رویدادها داشت. براساس توافقنامهای که بین روسیه و سوریه امضا شد دو پایگاه نظامی روسی حمیمیم و طرطوس در سوریه وجود دارد به نظر شما این دو پایگاه امروز چه نقشی در تامین امنیت سوریه ایفا خواهند کرد و چه نقشی در آینده خواهند داشت؟
بشار اسد پاسخ داد نگاه به نقش نظامی روسیه در سوریه به ویژه پایگاهها مبتنی بر دو نکته است. نکته اول مبارزه با تروریسم است که آن را تروریسم بین المللی مینامیم و این تروریسم بین المللی روزی از بین میرود یا بهتر است بگوییم در نتیجه نبردهای مداوم به منظور نابودی آن، تضعیف خواهد شد. چه اتفاقی بعد از این تروریسم میافتد؟ نکته دیگر نقش روسیه در جهان است. ما امروز در یک جنگل بین المللی زندگی میکنیم نه در سایه قانون بین المللی و علت آن این است که به مدت ۲۵ سال توازن بین المللی وجود نداشته است. این توازن بین المللی از نظر سیاسی در سازمانهای بین المللی به نقش روسیه نیاز دارد و از نظر نظامی باید پایگاههایی وجود داشته باشد. چگونه از این موضوع به عنوان یک کشور کوچک و بسیاری از کشورهای کوچک استفاده میکنیم؟ میتوانم بگویم اکثر کشورهای جهان از این توازن بین المللی استفاده خواهند کرد. به این معنا که بهره سوریه از این توازن جدید غیر مستقیم خواهد بود؛ بنابراین نباید حضور روسیه را فقط در چارچوب مبارزه با تروریسم قرار دهیم، زیرا عمر این توافق ۴۵ سال است و تروریسم ۴۵ سال ادامه نخواهد یافت. اما بعد از تروریسم، نقش ضروری روسیه برای توازن بین المللی که حضور نظامی در مناطق مختلف جهان در آن ایفای نقش میکند، اساسی است. البته زمانی که غرب از قدرت نظامی برای ایجاد مشکلات در جهان دست بردارد شاید روسیه به چنین پایگاههایی نیاز نداشته باشد، اما اکنون روسیه و جهان به این توازنی که گفتم نیاز دارند.
مجری شبکه در ادامه مصاحبه پرسید باید از کسانی که همیشه قانون بین المللی را نقض میکنند و آن را نادیده میگیرند صبحت کنیم. شما میدانید که درباره چه کسانی صحبت میکنم. شما رئیس جمهور منتخب جمهوری عربی سوریه هستید. شما رهبری جنگ علیه تروریسم را به عهده گرفتید، قانون در کنار شماست، مردم از شما حمایت میکنند با این حال به طور مستمر از برخی از رهبران غربی سخنان بدی میشنویم به طور مثال میگویند اسد باید کنار برود. ما به خوبی بیاد داریم که باراک اوباما چگونه درباره آن سخن میگفت. متاسفانه اکنون همین موضوع را دونالد ترامپ تکرار میکند. اخیرا کتاب (ترس: ترامپ در کاخ سفید) اثر باب وودوارد روزنامه نگار معروف آمریکایی در آمریکا منتشر شد. او تاکید میکند که در سال ۲۰۱۷ بعد از حمله موشکی به سوریه، ترامپ خواستار ترور شما شد. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
بشار اسد پاسخ داد در رابطه با سخنانی که همیشه درباره لزوم کنار رفتن رئیس جمهور مطرح میشود باید بگویم که آمریکا عادت کرده است که روسایی داشته باشد -بهتر است بگوییم آنها مزدوران آمریکا هستند یعنی آمریکا آنها را میگمارد - بنابراین به آنها میگوید اکنون بمانید و زمانی که نقش آنها به پایان میرسد به آنها میگوید بروید. آنها به این شیوه عادت کرده اند. من یکی از آنها نیستم؛ بنابراین همه سخنانی که مطرح شد برای ما اهمیتی ندارد و ما را آزار نمیدهد. این سخن آمریکایی برای آمریکاییها است.
مجری پرسید آیا نگاه احیانا تحقیر آمیز غرب، شما را آزار نمیدهد؟
بشار اسد پاسخ داد نه، زیرا کمتر از آن است که کسی به آن اهمیت بدهد و خواهم گفت چرا. اگر به سخنان اخیر ترامپ که در کتاب مذکور آمده است توجه کنیم میبینیم که چیز غیرمنتظره و جدیدی نیست، زیرا سیاست آمریکا از زمان جنگ سرد و از زمان پایان جنگ جهانی دوم تا به امروز همان سیاست سلطه و سیاست کودتاها و سیاست ترورها و سیاست جنگها است. پس این امری طبیعی است و ترامپ چیز جدیدی نگفته است. برعکس باید بپذیریم که ترامپ ویژگی مهمی دارد و نظام آمریکا را رسوا کرده است. نظام آمریکا نزد ما رسوا شده است، اما این نظام با سخن گفتن از دموکراسی و حقوق بشر و مسائل مشابه، خود را با برخی نقابهای زیبا پنهان میکرد.
ترامپ انسان رُکی است و میگوید این چیزی است که ما انجام میدهیم. حتی اگر ترامپ این را نگفته بود باید بدانیم که این بخشی از سیاست و تفکر آنها است. آمریکا نمیپذیرد که شرکایی در جهان داشته باشد بنابراین کشورهای مستقل از جمله غرب را نمیپذیرد. غرب وابسته به آمریکا است. آنها شریک آمریکا نیستند. آنها مستقل نیستند. آنها شخص مستقل و کشور مستقل را نمیپذیرند. آنها حتی نمیپذیرند روسیه که کشور بزرگی است مستقل باشد. آنها شما را در تاریخ نمیپذیرند و شما میدانید که نقش شما را در از بین بردن نازیسم رد میکنند گویا روسیه نقشی در از بین بردن آن ندارد. پس اگر روسیه را در تاریخ نپذیرند آیا آن را در حال حاضر خواهند پذیرفت؟ اگر کشور بزرگ روسیه را به عنوان یک کشور مستقل نپذیرند آیا ممکن است کشور کوچکتری مانند سوریه را به عنوان کشور مستقل بپذیرند؟ این همان مشکل آمریکاییها است. آنها هر شخصی را که به خاطر منافع کشورش فعالیت کند یا به خود احترام بگذارد یا در تصمیم گیری ملی مستقل باشد، نمیپذیرند.
مجری شبکه پرسید بله این نقطه مشابه دیگری بین کشورهای ما است. اکنون درباره روند عفو افراد مسلح صحبت میکنیم. روند آشتی بین طرفهای متخاصم چگونه پیش میرود؟ در ماه ژوئیه انتخابات پارلمانی در سوریه برگزار شد و در آن ائتلاف حاکم به پیروزی رسید و این را به شما تبریک میگوییم. اما روشن است که مشکل مخالفان ادامه دارد. همواره به یاد دارم زمانی که مذاکرات در ژنو برگزار شد نمایندگان دولت و مخالفان از درهای مختلف وارد سالن شدند تا بین آنها مشاجره رخ ندهد. این روند اکنون چگونه پیش میرود؟ چه نکته جدیدی درباره کمیته قانون اساسی وجود دارد؟ میانجیگران بین المللی در این روند چه نقشی دارند؟ سازمان ملل متحد و روسیه در این روند چه نقشی دارند و شخصا به چه کسانی اعتماد دارید؟
رئیس جمهور سوریه در پاسخ به این سوال گفت در رابطه با مذاکرات، روسیه و ایران نقش مهمی به منظور حمایت از این مذاکرات و پیشبرد مذاکرات ایفا میکنند تا پیشرفتی هر چند جزئی حاصل شود، زیرا مذاکرات زیاد طول خواهد کشید. اما باید صریح صحبت کنیم. زمانی که از طرف مقابل سخن میگوییم آنها را مخالفان مینامیم و شما نیز در کشورتان مخالفانی دارید. از شروط مخالفان این است که میهن پرست باشند و خارج از ملت روسیه و نماینده بخشی از آنها باشند، اما شما به عنوان شهروند روسیه زمانی که میدانید این مخالفان یا این شخص با دستگاه اطلاعات خارجی ارتباط دارد آن را مخالف نمینامید، زیرا مخالفان میهن پرست هستند.
در رابطه با آنچه در مذاکرات رخ میدهد باید بگویم طرفی هست که دولت سوریه از آن حمایت میکند، زیرا دیدگاه خود را بیان میکند. اما طرف دیگری نیز هست که از سوی ترکیه انتخاب شده است و این طرف سوری نیست. اکنون به نفع ترکیه و کسانی که آمریکا از آنها حمایت میکند و دیگران، نیست که به نتایج واقعی در این کمیته برسند، زیرا خواستههایی که مطرح میکنند به تضعیف و تجزیه کشور منجر میشود، همان اتفاقی که در مناطق مختلف دیگری میافتد که آمریکا در آنها دخالت و قانون اساسی وضع میکند که به جای آنکه به ثبات منتهی شود، به ناآرامی و هرج و مرج منجر میشود. این همان چیزی است که ما آن را نمیپذیریم و درباره مسائلی که به ثبات سوریه آسیب وارد میکند، مذاکره نمیکنیم. به همین علت اگر بخواهیم واقعا این مذاکرات به نتیجه برسد باید همه افراد به آنچه که ملت سوریه با اقشار و وابستگیهای سیاسی مختلف خود میخواهند، بازگردند. من معتقدم در دورهای بعدی مذاکرات واقعیت این مسائل روشنتر خواهد شد. اگر گفتگو سوری- سوری باشد، به نتیجه خواهد رسید و تا زمانی که دخالت خارجی وجود داشته باشد امکان ندارد مذاکرات به نتیجه برسد.
مجری شبکه پرسید اگر اجازه بدهید میخواهم چند سوال شخصی که به نوعی به گذشته ارتباط دارد بپرسم. آیا در زمان جنگی که در کشورتان رخ داد به این فکر کردید که بین مرگ و زندگی هستید؟
بشار اسد پاسخ داد اگر به عنوان قبل از سال ۲۰۱۸ به دمشق میآمدید و در این جا مینشستیم و هر از گاهی راکتها به اطراف مان برخورد میکرد .. احتمال مرگ هر شهروندی وجود داشت .. هر شخصی که پای پیاده یا با اتوبوس یا خودرو به محل کارش یا هر جایی میرفت این امکان وجود داشت که با برخورد راکتی غافلگیر شود که به زخمی شدن یا مرگ او منتهی شود. این احتمال در طول جنگ وجود داشت. اما معتقدم انسان با این وضع کنار میآید. در هر کشور یا هر جای دنیا انسان خود را با شرایط وفق میدهد. به همین علت زندگی در دمشق ادامه یافت و من شخصا هر روز به محل کار میرفتم. من هیچ وقت و با وجود حملات هم کارم را متوقف نکردم، گزینه دیگری وجود نداشت. انسان نمیتواند پنهان شود وگرنه تروریستها به اهدافشان میرسیدند. نقطه قوت این است که زندگی ادامه یافت. به همین علت معتقد نیستم که به این موضوع فکر کنی. شاید در ضمیر ناخودآگاه چیزی باشد، اما به تفکر روزانه خود تبدیل نمیشود و تو به آن عادت میکنی.
مجری شبکه پرسید آیا امروز زندگی شما به عنوان رئیس جمهوری که جنگ علیه تروریسم را رهبری کرد، همان زندگی است که در زمانی که به شیوه دیگری زندگی میکردید، آرزوی آن را داشتید؟
بشار اسد پاسخ داد این تروریسم از دهه پنجاه قرن گذشته ما را هدف قرار میدهد و تازگی ندارد و در هر مرحلهای شیوههای خود را تغییر و گسترش میدهد. در دهه پنجاه نوعی هرج و مرج ایجاد میکرد، اما مسلح نبود. در دهه شصت کم کم به سمت سلاح رفت. در دهه هفتاد و هشتاد سازمان یافته شد و اکنون همان تروریسم تاکتیکهایی دارد و از حمایت سیاسی و کشورها و بانکهای بزرگ برخوردار است؛ بنابراین سرنوشت ما با تروریسم سرنوشت کسانی است که قبل از تولد من و اکثر سوریها وجود داشتند. پس باید در تفکر ما بماند و حتی اگر بر این تروریسم پیروز شویم باید به این فکر کنیم که ممکن است به دلیل ساده بازگردد، زیرا این به اندازهای که یک تفکر است مربوط به افراد نیست و تا زمانی که غرب به تاریخ استعماری خود بازمی گردد و به سلطه میاندیشد ناگزیر است که این تروریسم را به شکلهای دیگری احیا کند. باید به طور واقعی به این فکر کنیم که این چیز حتی اگر نابود شود ممکن است در آینده به شکلهای دیگری ظاهر شود به همین علت از نظر ما نبرد، قبل از اینکه با تروریستها به عنوان افراد باشد، نبرد تفکر تروریستی است، زیرا این تفکر زمانی که به پایان برسد و از بین برود غرب و دشمنان سوریه ابزاری برای احیای دوباره آن، نخواهند داشت.
مجری شبکه گفت آیا اینگونه گمان میکنید؟
بشار اسد پاسخ داد به آن اعتقاد دارم، زیرا غرب در آینده نزدیک تغییر نخواهد کرد. از سوی دیگر جنگ فکری دشوارتر از جنگ نظامی است و احیای نسلهای جدید با تفکر صحیح و تفکری که تندرو و متعصب نباشد زمان زیادی طول میکشد، زیرا ایجاد این تفکر از دهه شصت قرن گذشته پنجاه سال طول کشیده تا به این مرحله برسیم. این فکری نیست که یکباره ظاهر شود و در جهان گسترش یابد. به منظور تثبیت این تفکر صدها میلیارد هزینه شده است و غرب از دوره حکومت بریطانیا و قبل از وجود آمریکا، از این سخن حمایت میکرد. آنها در ابتدای قرن بیستم از افراط گرایی دینی حمایت میکردند و اوضاع تغییر کرده پس باید با آن مقابله کرد.
مجری گفت ما امیدواریم با کمک خداوند و با تفکری باز با هم پیروز شویم.
بشار اسد در پایان مصاحبه گفت میخواهم از این فرصت استفاده کنم و از طریق این برنامه به خانوادههای نیروهای روسیه در سوریه سلام و درود بفرستم. همانطور که در ابتدا گفتم ملت روسیه به اقداماتی ارتش این کشور در سوریه انجام داد افتخار میکند، اما قطعا این خانوادهها حق دارند بیشتر از هر شهروند دیگری به دستاوردها و موفقیتهای بزرگی که فرزندانشان در سوریه کسب کردند افتخار کنند و آنها نه فقط از ملت سوریه بلکه از خانوادههای خود و شهروندان روسیه محافظت کردند.