اما نکته ب: آقای مکرون به ما اتهام زد که ما داریم جهان را می ترسانیم, کسانی که ما را به ترساندن متهم می کنند, همان کسانی هستند که ماه گذشته سیاست هراس افکنی را در حق نخست وزیران و در حق فراکسیون ها و در حق احزاب و در حق نیروهای سیاسی به کار گرفتند تا دولتی این چنینی را به پیش ببرند, تهدید کردن و ترساندن از مجازات ها و تهدید به بدتر شدن اوضاع, این زبان تهدید است که در رسانه ها موجود است.
حال دو راه وجود دارد، یا از بد به بهتر یا از بد به بدتر. ما به کجا داریم میرویم؟ ما قرار است کشتی نجات لبنان را به چه کسی بسپاریم؟ خوب نخست وزیران چهار نفر بوده اند که قدرت را از سال ۲۰۰۵ تا به حال در دست داشته اند.
آیا غیر این است که نخست وزیران در طول ۱۵ سال اینها بوده اند، البته همه ما مسئولیت میپذیریم، اما بخش بزرگ مسئولیت بر دوش چهار نخست وزیری است که در باشگاه نخست وزیران پیشین هستند. اینها خودشان نظارت داشتند، اینها نمایندگانی داشتند، البته ما نمیخواهیم از زیر بار مسئولیت فرار کنیم بلکه برعکس ما از آنها میخواهم که مسئولیت پذیر باشند، خودشان بیایند و با هم تفاهم داشته باشیم، برای نجات لبنان، شما بیایید و مسئولیت بپذیرید.
اما آیا پذیرفتنی است که یک جناح سیاسی خاص که بیشترین مسئولیت را دارد و بیشترین تقصیر را در ۱۵ سال گذشته داشته است، حال شما میخواهید دوباره کشور را در دست بگیرید، کدام عقل و منطقی این را میپذیرد؟ چه کسی این را میپذیرد؟
موضوع سوم در مورد خود ما در حزب الله، البته من فقط در مورد حزب الله سخن میگویم، حال برادران ما در جنبش امل همیشه در دولتهای قبل بوده اند، قبل از اینکه ما در دولت باشیم. شما میدانید که ما از سال ۲۰۰۵ اصلا در فضایی نبودیم که در دولت شرکت کنیم، بعد از سال ۲۰۰۵ آری فضا بهتر شد، در انتخابات سال ۲۰۱۸ من خیلی در این مورد سخن گفتم، در خیلی از گفتگوهای انتخاباتی، که ما باید باشیم و در دولت حضور داشته باشیم، نه اینکه چشم طمع داشته باشیم برای وزارت خانه یا منصبی یا اینکه بخواهیم حقوق بگیریم یا پولی داشته باشیم.
خدا را شکر، خدا را شکر که ما بی نیازیم از پول و از بودجه لبنان، با این حال من به وضوح علت این موضوع را گفته ام، علت این است که اولا ما میخواهیم که پشت مقاومت قوی باشد و در این باره توضیح داده ام و دیگر نیاز نیست که توضیح بدهم. حال برخی از دوستان و هم پیمانان ما گفته بودند که نه حزب الله نیاز نیست برای حمایت از مقاومت حتما در دولت حضور داشته باشد. آری این نظر آنان بود,، اما ما نظر خود را داریم، آری ما باید در دولت باشیم، حال حزبی باشد یا غیر حزبی، بعد در این باره سخن میگوییم.
ما باید در دولت حضور داشته باشیم تا از مقاومت حمایت کنیم تا دوباره دولتی مانند دولت پنجم مه سال ۲۰۰۸ تشکیل نشود، چه کسانی آن زمان در دولت پنجم مه سال ۲۰۰۸ بودند، همین کسانی که الآن در دولت جدید هستند. دولت پنجم مه سال ۲۰۰۸ در آن زمان تصمیم خطرناکی گرفت و نزدیک بود که ارتش و مقاومت با یکدیگر درگیر شوند و این طرحی آمریکایی، اسرائیلی و سعودی است که ما را با یکدیگر درگیر کنند خدا را شکر ما از این مرحله گذشتیم.
به صراحت بگویم که ما نه از ارتش، نه از افسران ارتش و نه از سربازان هراسی نداریم، زیرا ارتش، سازمان و نهادی ملی است، نگرانی ما از این تصمیمات سیاسی اشتباه است و ما باید در تصمیم گیریهای سیاسی شرکت کنیم تا مانع این گونه مشکلات و دشواریها شویم و از مقاومت حمایت کنیم.
اما علت دوم: در همه مباحث قبلی و در گذشته همیشه به حزب الله خرده میگرفتند که شما مقاومت را انتخاب کرده اید، شما وارد سوریه شده اید، وارد عراق شده اید، درگیر فلسطین هستید، شما اوضاع داخلی را رها کرده اید، اوضاع اقتصادی و مالی را رها کرده اید. بهانه جوییها و گلهها شروع شد اینکه شما سلاح در اختیار دارید و سلاح فساد میآورد و از این قبیل بهانه جویی ها.
حال ما در این باره بحثی نداریم، نمیخواهیم وارد این بحث شویم، من فقط میخواهم از این موضوع استفاده کنم که ما نمیتوانیم در دولت مشارکت نداشته باشیم یا حضور نداشته باشیم، این سخن کاملا صریح و آشکار است، چرا؟ به این علت که ما نگرانیم که همین باقی مانده اقتصاد لبنان از دست برود، یا امنیت اقتصادی یا مالی یا دیگر امور. ما نگرانیم، نگرانیم که همین مقداری که از لبنان باقی مانده است، از دست برود.
من نگران حزب الله نیستم، ما نگران کل کشور لبنان و نگران مردم لبنانیم، نگران آینده لبنانیم، چرا؟ خوب نگران اینکه اگر چنین دولتی که آنان میخواستند، تشکیل شود، ما اصلا نمیشناسیم که چه کسانی هستند، حالا شاید حاضر بودند که بدون، چون و چرا چک سفید بدهند به صندوق بین المللی پول، حالا من نمیخواهم وارد جزئیات شوم، مردم، خود مردم نظر بدهند که آیا ما اجازه داریم این را بپذیریم؟ حالا ما خودمان در مجلس حضور داریم، ما میخواهیم رای اعتماد بدهیم به وزیرانی که شاید اینها همین طور بدون هیچ گونه رایزنی چکهای سفید امضا کنند و از صندوق بین المللی پول وام بگیرند و هر شرطی که آنها بگذارند، اینها باید امضا کنند.
خوب آیا ما حق نداریم که بترسیم از دولتی که چشم بسته بیاید و به خاطر مشکلات مالی هر شرطی را قبول کند و در مقابل کل حاکمیت کشور و داراییهای دولت را بفروشند؟ یا به بهانه خصوصی سازی بیاییم کسری بودجه را جبران کنیم؟ آیا نباید نگران باشیم؟ ما حق نداریم نگران باشیم؟ به خاطر این ریش سفید من بگویید که دولتهای قبلی که ما نیز با آنها بودیم و ما در اکثریت بودیم، چه مشکلاتی به خاطر همین مالیات بر ارزش افزوده داشتیم و با تصمیم گیران مالیاتی؟ همین دولتی که میخواستند تشکیل دهند، در اولین قدم مالیات بر ارزش افزوده را بالا میبرد در حالی که ما تعهد دادیم که اجازه نمیدهیم که مردم دوباره زیر بار فشار اقتصادی بروند.
آیا مردم تحمل این فشارها را دارند؟ شما دیدید که وقتی چند لیر برای واتساپ اضافه کردند، چه جنجالی در لبنان به پا شد. آیا ما نباید بترسیم و نگران باشیم که میخواهند با سرمایه سپرده گذاران چکار کنند؟ آری عزیزان! ما میترسیم برای کشورمان، برای مردممان، برای داراییهای دولت، برای داراییهای سپرده گذاران. ما از شروط صندوق بین المللی پول میترسیم، ما میترسیم از این که از بد به بدتر برویم. البته من ادعا نمیکنم که راه حلهای سحر آمیز و جادویی دارم، بلکه گفتیم که جایگزینهایی هست.
به هر حال ما طرحهایی پیشنهاد کردیم و گفتیم که ما میتوانیم از ایران فرآوردههای نفتی بگیریم که میتواند میلیاردها دلار برای خزانه لبنان فراهم کند، یا اینکه نگاه مان به شرق باشد بدون اینکه غرب را رها کنیم اگر ممکن باشد، همچنین روسیه، چین، عراق، جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورها. اما دیدید و شنیدید که چه کردند و آمریکاییها چه تهدیدهایی کردند، ما فقط گفتیم که جایگزینهایی داریم، بیایید با هم همکاری کنیم، چرا فقط به یک طرف متمایل میشویم؟
حال من به صراحت میگویم که ما دیگر برای مقاومت یا غیر مقاومت، دیگر نمیتوانیم به دولت پشت کنیم و چشم بسته رفتار کنیم و بگوییم هر دولتی باشد و هر تصمیمی بگیرد و ما تسلیم شویم. اصلا چنین چیزی نیست و ما نمیتوانیم بپذیریم. به هیچ وجه چنین چیزی جایز نیست.
ما در حزب الله به دنبال سلطه و قدرت نیستیم، به دنبال حضور در دولت هستیم. خوب این درباره آنچه اتفاق افتاد، اما باید درمورد اصولی نیز سخن بگوییم که در دولتهای بعدی باید رعایت شود، این اصول را باید مشخص کنیم. من درباره کنفرانس آقای مکرون مطالبی دارم، هم درباره جزئیات و هم درباره کلیات آن، خوب ببینید که جناب رئیس جمهور فرانسه مشکل را به گردن فراکسیونها و جریانهای سیاسی انداخت.
ما در این باره میگوییم که آیا طرح فرانسه گفته بود که چهار نخست وزیر پیشین، خود به تنهایی بیایند و دولت تشکیل بدهند و آن را به همه فراکسیونهای پارلمان و به رئیس جمهور تحمیل کنند و خودشان آن را اداره کنند، وزیران را معرفی و آنها را از همه طوایف تعیین کنند؟ بله یا خیر؟ ما جواب گرفتیم و گفتند نه طرح فرانسه اینگونه نبوده است.
حال کنکاش کنیم که چه کسی طرح فرانسه را ناکام گذاشت و چه کسی از این فشار فرانسویها بهره برداری کرد تا بیاید و چنین دولتی تشکیل بدهد و آن را تحمیل کند و در واقع بدعتی را پایه گذاری کند و بخواهد دستاوردهای سیاسی به دست آورد که در ۱۵ سال گذشته نتوانسته است؟ خودتان ببینید و بیاندیشید. شما ببینید که چه چیزی در حال رخ دادن است؟
آنچه رخ میدهد بسیار مصیبت بار است. خوب آنچه اتفاق افتاد طرحی برای هیمنه و تسلط یک گروه کوچک بر کل ساختار سیاسی لبنان بود و اینکه همه نیروهای سیاسی لبنان کنار بروند؛ لذا خواهش میکنم که ناکامی ابتکار خود را به گردن همه نیاندازید. معین کنید که دقیقا چه کسانی باعث ناکامی این طرح شدند. خوب وقتی آمدید و گفتید که همه جناحهای سیاسی در این ناکامی مقصرند.
حالا من نمیخواهم فقط از حزب الله دفاع کنم، بلکه بر عکس من آرزو میکردم که آقای مکرون بیاید و بگوید که اصلا حزب الله مقصر است و بقیه را زیر سوال نمیبرد. عزیز من! اصلا برخی جناحهای سیاسی در لبنان هستند که با آنها چیزی مطرح نشد، با آنها مشورت نشد، اصلا برخی از این نیروها را آدم حساب نکردند، اصلا نمیدانند چه نامهایی مطرح بوده است. چرا آنها باید مقصر شمرده شوند؟ اینگونه به آنها اتهام بزنید.
شما همه نهادها را متهم میکنید. خوب رئیس مجلس مخاطب بوده است، اما رئیس جمهور چکار کرده است؟ چه اشتباهی داشته است؟ چرا باید مسئولیت بر دوش او باشد؟ مشکل وی کجا بود؟ خوب به هر حال شما میخواهید همگان را مسئول بدانید به این علت که طرح فرانسه ناکام مانده است، حتی رئیس جمهور لبنان، شما بگویید میشل عون چکار کرده است؟ چرا او مسئول باشد؟ اصلا نوبت به میشل عون نرسید، حتی یک نفر نرفت که فهرست را به او بدهد که این اسامی وزیران، این را باید امضا کنید یا نه.
اما موضوع سوم، گفته بودند مسئولیت بر عهده ما است و ما داریم به سمت بدتر میرویم. برعکس آنچه ما انجام دادیم، مانع رفتن کشور به سمت بدتر شدن و بحرانی شدن اوضاع بود. آری هم اکنون اوضاع ما بد است,، اما امیدواریم که دوباره خود لبنانیها بنشینند و از بد به بهتر بروند نه از بد به بدتر. حالا موارد بعدی را بگویم.
خوب ما چه تعهدی دادیم که ما وفادار نبودیم؟ چه قولی دادیم و وفادار نبودیم؟ آقای محمد رعد که خدا حافظ او باشد، نماینده و رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت، در مباحثات خود به طور صریح گفت که آری ما فهرست را خواندیم و ما نود درصد پیشنهاد شما را پذیرفتیم. آقای مکرون گفت شما واقعا نود درصد را پذیرفتید؟ او گفت آری ما قبول داریم البته دیگر نگفت که آن ده درصد چه بوده است. اگر فرض کنیم که ما صد درصد موافق بودیم، خوب جناب مکرون! ما چه وعدههایی داده ایم که به آن عمل نکرده ایم.
دبیر کل حزب الله لبنان درباره طرح پیشنهادی مکرون و اتهام های وارد شده به حزب الله در خصوص تعلل در اجرای این طرح گفت: در وارد کردن این اتهام به حزب الله مطالب مختلفی گفته شده است اما نهایت چیزی که گفته اند این بوده است که شما در ابتدا با تشکیل دولت وحدت ملی موافقت کردید اما بعداً از این مساله عقب نشینی کرده و آن را باطل کرده اید، باشد فهمیدیم اشکال ندارد، حال اشتباه ترجمه بوده، یا فشار آمریکا یا سعودی بوده است که آنها این مطلب را بیان کرده اند به هر حال کار نداریم. آمدید و گفتید -شاید بهترین چیزی هم که گفتید همین باشد- دولت فن سالاری از افراد مستقل تشکیل شود.
حال سوال این است که این وزرای مستقل را چه کسی معرفی می کند. این مساله در طرح فرانسه نیامده است. هیچ کس با دیگری توافق نکرده است که چگونه وزرا معرفی شدند. احزاب هستند که این ها را معرفی می کنند، مثلاً سعد الحریری رئیس یک حزب است، نجیب میقاتی رئیس یک حزب است، فواد السنیوره عضو حزب است، حالا چطور می شود که برخی احزاب حق داشته باشند که تمامی وزرا را معرفی کنند اما بقیه احزاب چنین حقی را نداشته باشند.
جناب رئیس جمهور [فرانسه] ما متعهد نشده ایم که با دولت جدید هرگونه که باشد همراهی کنیم، ما متعهد نشده ایم که کشور را به دولت جدید هرطور که باشد تقدیم کنیم، هیچ کس با دیگری توافق نکرده است که دولت چگونه تشکیل شود و چه کسی وزرا را معرفی کند، این مساله در طرح هم نیامده است اما از طرح ارائه شده سو استفاده شده تا این مساله را به تشکل ها و احزاب سیاسی لبنان تحمیل کنند.
جناب رئیس جمهور فرانسه ما در پیش دوست و دشمن معروف به آن هستیم که به وعده ها و تعهدات خود عمل می کنیم. اعتباری که ما نزد دشمن داریم همچون اعتباری است که نزد دوستان خود داریم. ما برای اینکه به وعده های خود عمل کنیم جانفشانی می کنیم. ما حتی دوستان و هم پیمانان ما را از خود می رنجانیم برای آنکه به وعده های خود عمل کنیم و دیگر لازم نیز نیست که برای این مساله مثال ذکر کنم زیرا این امر بر همگان روشن و آشکار است.
هیچ کس حق ندارد که از وعده هایی که در خصوص ارائه کمک های مالی می دهد برای خط زدن نیروهای سیاسی اساسی کشور سواستفاده کند و نتایج انتخابات را دور بزند.
امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه میگوید جنبش امل و حزب الله و در واقع شیعه باید بین یکی از این دو گزینه انتخاب کنند، آنها یا باید دموکراسی را برگزینند یا وضعیت بدتر را. ما دموکراسی را برگزیده ایم، اما آنچه او از ما خواسته است با دموکراسی منافات دارد. اگر انتخابات توجه به نتایج آن دموکراسی نیست پس دموکراسی چیست. دموکراسی در سال ۲۰۱۸ نتیجه خود را نشان داد و اکثریت سیاسی پارلمان معلوم شد، اما جناب رئیس جمهور فرانسه شما خواهان آن هستید که اکثریت پارلمانی کنار کشیده و خود را تابع اقلیت گردانیده و کشور را به اقلیت و حتی بخشی از اقلیت پارلمانی وابگذارد.
ما انتخابات پارلمانی و شوراها را برگزیده ایم. ما شراکت سیاسی را برگزیده ایم. ما وضعیت بدتر را انتخاب نکرده ایم. ما جنگ را انتخاب نکرده ایم. ما به هیچ کس تجاوز نکرده ایم. این صهیونیستها بودند که جنگ علیه کشور ما به راه انداختند و کشور ما را اشغال کردند و ثروتهای ما را مصادره کردند و این صهیونیستها هستند که کشور ما را تهدید میکنند.
ما به سوریه برای نبرد با غیرنظامیان نرفتیم، ما با موافقت دولت سوریه به این کشور رفتیم تا با گروههایی که خود شما هم آنها را تروریستی و تکفیری میدانید بجنگیم، فرانسه خود بخشی از ائتلاف بین المللی برای مبارزه با تروریستها است و خود شما هم به صورت غیرقانونی و بدون موافقت دولت سوریه در خاک فرانسه حضور دارید.
ما برای مبارزه با غیرنظامیان به سوریه نرفتیم ما برای دفاع از کشورمان و سوریه و منطقه در برابر خطرناکترین طرح -پس از طرح صهیونیستی- در منطقه به سوریه رفتیم، ما برای مبارزه با طرح تروریسم تکفیری در سوریه حاضر شدیم. ما بخشی از طبقه فاسد نیستیم. ما پولی از پولهای کشور را برنداشته ایم. اینکه پول ما از کجا میآید کاملاً مشخص و آشکار است. ما درآمدهای خاصی نداریم که بخواهیم از آنها محافظت کنیم یا طرحهای حزبی نداریم که به دنبال محافظت از آنها باشیم.
گفته میشود که ما جلوی تشکیل دولت را گرفته ایم. این حرف نادرست است ما با تعیین مصطفی ادیب به عنوان نخست وزیر مسئول تشکیل کابینه موافقت کردیم ما بدون تفاهمهای پیشین و بدون پیش شرط و صرفاً بر اساس حسن نیت با انتخاب ادیب موافقت کردیم، اینکه ما با تسهیل تشکیل دولت موافقت کنیم یک امر است و اینکه کلاً تسلیم شویم مساله دیگر است. اینکه ما کشور را به کورها تسلیم کنیم مسالهای دیگر است.
ما بازی ارعاب و هراس افکنی علیه هیچ کس در پیش نمیگیریم، متاسفانه مکرون چنین ادعایی دارد حتی اگر این ادعا در چارچوب ابراز تردید در خصوص نتایج انتخابات لبنان باشد.
آقای مکرون سفارت و سازمان اطلاعات تو که در لبنان حضور دارند میتوانی از آنها مسائل را بپرسی، آنها به تو خواهند گفت که در لبنان کوچک، رسانه ها، وسائل ارتباط جمعی، شخصیتهای رسانهای و سیاسی و روزنامهها روز و شب به ما توهین میکنند و به ما فحش میدهند و ما را خراب میکنند و به ناروا ما را متهم میکنند و از هیچ کس هم ترسی ندارند.
این در حالی است که در برخی کشورهای عربی که تو (مکرون) از آنها حمایت میکنی و دوست و هم پیمان تو هستند حتی یک نفر جرأت آن را ندارد که مطلب کوتاهی در توئیتر علیه عادی سازی روابط با اسرائیل بنویسد یا از فلان پادشاه یا امیر انتقاد کند. نه ما هیچکس را نمیترسانیم، اما اگر کسی خودش ترسیده مساله مربوط به خودش است، اما ما هیچ کس را نمیترسانیم. مساله اخیر این است که امیدوارم دولت فرانسه به برخی لبنانیها گوش فرا ندهد.
همچنین گفته میشود که ایران خواهان مانع تراشی بر سر راه طرح فرانسه شده است، ایران خواسته است که در معرفی وزیران دولت سختگیری شود، ایران از جنبش امل و حزب الله خواسته است که وزارت دارایی در اختیار آنها باشد، ایران، اینها حرفهای پوچ و واهی است. ایران اینگونه نیست، ایران مثل شما نیست. ایران در امور لبنان دخالت نمیکند. کسانی که درباره امور لبنان تصمیم میگیرند ما هستیم. ما تصمیم میگیریم که در لبنان چه کار کنیم. این ما و جنبش امل و دیگر هم پیمانان مان هستیم که برای لبنان تصمیم میگیریم. ایران در لبنان نه مداخله میکند و نه خواستههای خود را به کسی دیکته میکند.
همچنین صحبت از توافق ایران و آمریکا و مذاکرات آمریکا و ایران شد و ادعا شد که عملکرد حزب الله تابع این توافق و مذاکرات است. باید گفت که میان ایران و آمریکا هیچ توافق و مذاکرهای وجود نداشته است و ندارد دستکم تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هیچ مذاکرهای در کار نخواهد بود و همه ایرانیها بر این مساله تاکید کرده اند.
گفته میشود که ایران میخواهد به فرانسه فشار بیاورد تا در شورای امنیت به نفعش باشد، این چه حرف بی خودی است که میزنید.
اگر بخواهد این جهل و نادانی باقی باشد و اگر این شیوه اشتباه بخواهد ادامه داشته باشد معنای آن این است که هیچ کس در لبنان به نتیجه نمیرسد، زیرا مقدمات اشتباه همیشه منجر به نتایج اشتباه میشود.
آقای مکرون اگر میخواهی در بیرون از لبنان به دنبال علل ناکامی طرحت بگردی این علل را در آمریکا که لبنان را مورد تحریم قرار داده و لبنان را تهدید به تحریم کرده و در سخنرانی ملک سلمان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد دنبال کن.
گذشته از اشکالهای محتوایی طرح مکرون، به اشکالاتی که در شکل و ساختار این طرح وجود دارد بپردازیم، وقتی مکرون میآید و میگوید تمامی نیروهای سیاسی و روسای نهادهای قانون اساسی مرتکب خیانت شده اند؛ باید از او پرسید چگونه خیانت رخ داده است، چه کسی گفته است این مسئولان مرتکب خیانت شده اند. اولاً ما نمیپذیریم که کسی ما را به ارتکاب خیانت متهم کند.
ما چنین اقدام برتری جویانهای را رد و محکوم میکنیم و آن را در قبال خود و هیچ یک از نیروهای سیاسی لبنان نمیپذیریم. ما این لحن و این شیوه را نمیپذیریم. ما نمیپذیریم که کسی در این مساله تردید کند که ما انسانهای محترمی هستیم و حزبی محترم هستیم و به وعدههای خود احترام میگذاریم و به دیگران نیز احترام میگذاریم، ما اجازه نمیدهیم کسی ما را متهم به فساد کند.
اگر دوستان فرانسوی پروندههای فساد وزرای حزب الله یا نمایندگان حزب الله و مسئولان حزب الله را دارند و مدعی هستند که اینها پول کشور را خورده اند، من میپذیرم که این افراد مورد محاکمه قرار گرفته و در پیشگاه دستگاه قضایی لبنان حاضر شوند و ما هرکس که نامش در این پروندههای فساد باشد به دستگاه قضایی تسلیم میکنیم. این یک چالش واقعی است. من این مساله را صد بار گفته ام و باز هم آن را بیان میکنم. اینکه دم از وجود طبقه فاسد و نیروهای سیاسی فاسد زده میشود امری قابل پذیرش نیست.
وقتی مکرون از لبنان دیدن کرد ما از وی و طرحش استقبال کردیم. اما ما از اینکه وی دادستان، بازپرس، قاضی و صادرکننده حکم باشد استقبال نکرده ایم، ما از اینکه او قیم، والی و حاکم بر لبنان باشد استقبال نکرده ایم. ما از مکرون و طرح فرانسه به عنوان دوستانی که لبنان را دوست میدارند و قصد کمک به لبنان را دارند استقبال کرده ایم ما به آنها به چشم کسی نگریسته ایم که میخواهند به لبنان برای خروج از بحران هایش کمک کنند و میخواهند میان دیدگاههای مختلف نزدیکی حاصل کنند، این یعنی دوستی، میانجی گری، برادری، محبت.
اما به هیچ وجه به معنای آن نیست که ما خواسته باشیم کسی -چه مکرون چه هرکس دیگر- قیم یا، ولی یا حاکم یا قاضی لبنان باشد. من از اینکه لبنانیها چنین تصمیمی گرفته باشند خبر ندارم. از این رو ما امیدواریم که در محتوا و شکل این طرح تجدید نظر صورت بگیرد.
ما همچنان هم از طرح رئیس جمهور فرانسه استقبال میکنیم و برای مذاکره، همکاری، گشایش و گفتگو با فرانسویها و تمامی دوستان لبنان و تمامی نیروهای سیاسی موجود لبنان آماده هستیم، اما شیوهای که طی ماه گذشته در پیش گرفته شد درست نبوده و واقعیتها و حقایق موجود نادیده گرفته شده است، با این شیوه نمیتوان به نتیجه رسید.
ما آماده هستیم و امیدواریم که این طرح به موفقیت بیانجامد و از تکمیل آن حمایت میکنیم و مانند سایرین به آن امید بسته ایم، با این حال من خواهان تجدید نظر در زمینه شیوه، عمل، فهم، تحلیل، استنتاج و مدیریت کار هستیم. همچنین ما خواهان تجدید نظر در لحن سخن گفتن نیز هستیم. مهمترین چیز احترام است. مهمترین چیز عزت مردم است.
خدشهای که دو روز پیش وارد شد خدشه بر عزت ملی بود. اینکه برخی مردم از احزاب سیاسی و طبقه سیاسی خشمگین هستند حق شان است که خشمگین باشند، اما کسی حق ندارد که فساد و نادرستی را به همگان تعمیم دهد و همه نهادها، احزاب و نیروهای سیاسی را متهم کند. این مساله با عزت ملی منافات دارد و درست نیست.
ما میدانیم که فرانسویها اخلاقمند بوده و در عمل از دیپلماسی بهره میبرند و از زبان نرمی استفاده میکنند، اما نمیدانم یکشنبه شب چه رخ داد که به گونهای متفاوت عمل کردند. به هر حال ما به خاطر مصلحت کشورمان به صورت گشاده عمل میکنیم. هم اکنون در مرحلهای جدید هستیم و طبیعی است که تشکلهای پارلمانی اقدام به رایزنی و گفتگو با یکدیگر کنند. فرانسویها هم به دنبال تکمیل طرح پیشنهادی شان باشند و از اندیشهها و مبانی جدید سخن به میان آورده شود. من البته در اینجا به دنبال طرح اندیشهها و راه حلهای جدید نیستم، زیرا این مساله نیازمند گتفگو با هم پیمانان و دوستان ما است. اما هیچ کس نباید از فعالیت مایوس شود بلکه همگی باید با همدیگر تلاش کنیم. ما همچنان بر تفاهم همگانی و همکاری همگانی برای عبور از مرحله بد به مرحله خوب اصرار داربم نه اینکه از مرحله بد به مرحله بدتر برویم.
مساله اخیر این است که در هفتههای گذشته مسائل تازهای در منطقه به وقوع پیوست و بحرین و امارات به کاروان عادی سازی روابط با اسرائیل پیوستند. ابتدا باید موضع ملت بحرین در قبال این اقدام را بیان کنیم، جوانان بحرینی با وجود سرکوب و خطراتی که آنها را تهدید میکرد در اعتراض به این اقدام به خیابانها آمدند. علما ساکن در بحرین نیز با نام خود و با لحنی آشکار و شدید بیانیه صادر کردند.
رهبران و علما بحرین در داخل و خارج از کشور و در رأس آنها آیت الله شیخ عیسی قاسم بیانیه صادر کردند و احزاب و نیروهای سیاسی و تشکلهای سیاسی و شخصیتهای مختلف و برخی از نمایندگان در مجلس نمایندگان در قبال این اقدام موضع گرفتند. این موضع موضعی افتخارآمیز است. دولت، پادشاه یا مقاماتی که این تصمیم را گرفته اند اساساً توان تصمیم گیری مستقل را ندارند بلکه با بحرین به عنوان استانی از استانهای عربستان برخورد میشود.
حسابی که ما روی ملت بحرین باز کرده ایم در مورد تمامی ملتها نیز وجود دارد. ما به ملت صابر، شجاع، عزیز، مخلص و وفادار درود میفرستیم، این ملت با وجود زخمهایی که بر تنش مانده و با وجود آنکه شمار زیادی از جوانان، علما، سران و شخصیتهای نمادین بحرین در زندانها هستند، ایستاده و ترسی به دل خود راه نمیدهد و از موضع خود با شجاعت تمام دفاع میکند و سینه خود را برای دریافت گلوله گشوده اند و دست شان را برای بازداشت شدن بر هم نهاده اند. با این حال آنها سخن طنین انداز حق را در دوره سکوت، خیانت، سرسپردگی و خضوع بیان کرده اند.
ما به ملتها دلبسته ایم. ملتها در جهان عرب دارای مواضع افتخار آمیزی بوده اند. موضع دولتی و مردمی تونس، موضع دولتی و مردمی الجزایر برای ما امید بخش بوده است.
مسلماً امروز ما از ملت سودان که تاریخ جهاد و مبارزه آنها علیه استعمارگران مشخص است درخواست میکنیم که به بهانههای فهرست افراد و گروههای تروریستی و وضع اقتصادی اقدام به عادی سازی روابط با اسرائیل نکنند. ملت سودان، نخبگان این کشور و احزاب سودان، باید اتخاذ موضع مناسب کنند. زیرا یکی از کشورهایی که در فهرست عادی سازی روابط با اسرائیل قرار داد سودان است. به هر حال حتی اگر دولتها اقدام به عادی سازی روابط کنند، یک شکست و امری نادرست محسوب میشود.
امید بستن به ملتها اساس کار ما است. بیش از چهل سال است که پیمان کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل منعقد شده است، ببینید از این پیمان چه عاید مردم مصر شده است.
امارات مدعی است که ما از جنگها و جانفشانیها خسته شدیم. راستش این است کهای امارات تو نه جنگیدهای و نه جانفشانی کرده ای. آنها که جانفشانی کرده اند، مصری ها، لبنانی ها، فلسطینی ها، مصری ها، لبنانی و اردنیها هستند. این ملتهایی که جانفشانی کرده اند اقدام به عادی سازی روابط خود با اسرائیل نمیکنند.
دبیر کل حزب الله لبنان همچنین تاکید کرد تا زمانی که ملت فلسطین به حقوق خود پایبند است ما نگرانیای در خصوص هر آنچه در منطقه میگذرد، نداریم. آنها که اقدام به عادی سازی روابط با اسرائیل کردند و آنهایی که در صف عادی سازی قرار گرفته اند، آخرت شان را که از دست داده اند و محاسبههای دنیوی شان ناکام باقی میماند و آنها پی خواهند برد که حتی حساب و کتابهای دنیوی شان نیز اشتباه است.