محله «شهید حاج قاسم سلیمانی» نام بخشی از نمایشگاه دستاوردهای دفاع مقدس و مقاومت است که میتوان آن را در یک جمله بُعد معنوی دستاورد دفاع مقدس دانست.
محله «شهید حاج قاسم سلیمانی» این نمایشگاه بخش متفاوت این رویداد ملی است که ابعاد مختلف غرورآفرینی را در معرض دید عموم مخاطبین قرار داده است. برای ورود به محله شهید حاج قاسم ابتدا با چند خادم شهید روبرو میشویم که بساط اسفند بپا کردهاند و مشغول آب و جارو کردن محله هستند؛ محلهای که رنگ و بوی سالهای مهربانی، خوبی و برادری؛ یعنی سالهای دفاع مقدس گرفته است.
بوی عطر اسفند ما را به حال و هوای عاشورا نزدیک میکند، عاشورایی که با اینکه زمان زیادی از آن نگذشته، اما خیلی یادش میکنیم؛ و هماینکه شاید در این اوضاع شیووع کرونا نیز ضدعفونی خوبی برای این هوای مطبوع باشد. جوانی در ورودی این محله ضمن خوشآمدگویی همه را برای ذکر صلواتی به روح سردار آسمانی دلها، تشویق میکند.
بوی اسفند مشامم را پر میکند و همین لحظه است که موسیقی سریال سیمرغ از بلندگوها پخش میشود و آن طرفتر غرفهای یک صوتخوش مداحی پخش میکند: «خداحافظای ماه غم، کتیبه و سنج و علم/ خداحافظای گریه و، دم نوحهی محتشم/ خداحافظای تکیهها، خداحافظای پرچما/ خدایی دلم تنگ میشه، برا گریهی نوکرا/ بهت بدجوری کردم عادت/ من حاجت گرفتم تو روضت/ بهت خیلی دارم ارادت/ محرماتو دوس دارم و، پیرن سیاتو دوس دارم و بین تموم ماهها فقط، ماه عزاتو دوست دارم و.
همه چیز آماده برای ورود به محله حاج قاسم است، کاش میشد بدون وضو وارد محله حاج قاسم نشویم، کاش. وارد محله حاج قاسم میشوم و همان ابتدا با میز و نیمکتهای روبرو میشوم که من را به دوران مدرسه میبرد. این کلاس درس در گذر شهید بهنام محمدی قرار داده شده است.
تصویرهای شهیدان حسن باقری و حاج قاسم سلیمانی دوطرف تخته کلاس نصب شده است. گوشهی دیگری تابلویی نصب شده که روی آن نوشته شده است: «خداوند!ای عزیز! من سالهاست از کاروانی بهجا ماندهام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم، اما خود جا ماندهام، اما تو میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.»
کمی جلوتر میروم، «پایگاه جهادی» در گذر شهید حبیبپور واقع شده است که مربوط به خدمات سازمان بسیج سازندگی و برای نمایش فعالیتهای صورت گرفته آنها ایجاد شده که تصویری ماندگار در این غرفه برایم یادآور خاطرات زیادی میشود. دقیقاً روبروی این غرفه، پایگاه دانشجویی واقع شده که تابلوی با تیتر درشت «ما ملت امام حسینیم» نصب شده است.
جلوتر میروم و با محوطهای روبرو میشوم که حوض و صدای فوارههای آب آن جلوهگری میکند. این خیمه جذابیتهای بصری زیادی دارد. دور تا دور حوض را غرفههایی فراگرفته که مربوط به بخشهای عملیات بسیج، راهیان نور، جامعه زنان، مهدقرآن، تعلیم و تربیت، دارالقران و عملیات بسیج میباشد.
تصویر شهیدان ابومهدی المهندس، حمید سیاهکالی مرادی و شهیده صدیقه رودباری به عنوان شهدای شاخص سال ۹۹ صالحین بسیج در بخشی از این غرفه نصب شدهاند و چند روحانی مشغول مباحثه اخلاقیاند.
از این بخش عبور میکنم و از رواقی وارد مسجد امام خمینی (ره) میشوم که بخش جالبی است. تصویری از دوران جوانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در دفاع مقدس، حاج احمد متوسلیان بر دیوار پایگاه فناوری اطلاعات ارتباطات نصب شده و روبروی آن که غرفهای مربوط به پایگاه علمی پژوهشی است نقاشی زیبایی از شهید مصطفی احمدی روشن را نصب کرده است؛ سری داخل این غرفه میچرخانم که متوجه تصاویری از دیگر شهیدان هستهای؛ رضایینژاد، محمدی و شهریاری میشوم.
گذر شهید امینی محله شهید قاسم سلیمانی غرفههای زیادی دارد. چند نوجوان با هیجان روبرویم ظاهر میشوند که از این غرفه بازدید میکنند. اینجا بخشهایی از فعالیتهای هنری بسیج را عرضه کرده است که البته مربوط به گذر شهید آوینی است. غرفهای از بسیج هنرمندان و روایت فتح در محله قرار گرفته است و آنطرفتر پایگاه اقتصادی وجود دارد.
کارگاه نقاشی و مقاومت در بخش انتهایی گذرآوینی توجه همه رهگذران را به خود جلب میکند. پنج هنرمند در این اتفاق مشغول خلق اثر هنری هستند که قرار است آثار آنها در جشنواره هنر مقاومت به مسابقه گذاشته شود. محله شهید حاج قاسم سلیمانی را در یک جمله میتوان دستاورد معنوی دفاع مقدس برای تطهیر روح دانست.