رئیس جمهور کوبا در نشست مجازی مجمع عمومی سازمان ملل متحد تاکید کرد
آمریکا رهبر امپریالیسم جهانی است
رئیس جمهور کوبا، آمریکا را رهبر امپریالیسم جهانی توصیف کرد که مروج رقابت تسلیحاتی در جهان است.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، میگل دایاز کانل Miguel Díaz-Canel در سخنانی از پیش ضبط شده که به صورت مجازی برای هفتاد و پنجمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک پخش میشد گفت: درحالیکه بیماری همه گیر جهانی (کرونا) زندگی روزمره را به صورت اساسی تغییر داده است، شاهد هستیم که روز به روز بر شمار میلیونها افراد مبتلا به این بیماری افزوده میشود و هزاران نفر جان خود را از دست میدهند در حالیکه متوسط طول عمر آنها به لطف توسعه افزایش یافته است. شبکههای بیمارستانی با پیشرفتهترین خدمات خود ناکارآمد شده اند و ساختارهای نظام درمان در کشورهای فقیر به علت فقدان فاحش شفافیت در عملکرد خود، از هم پاشیده اند.
وی در ادامه افزود: قرنطینههای وحشتناک سبب شده اند شهرهای پرجمعیت جهان به مناطق خالی از سکنه تبدیل شوند. دیگر حیات اجتماعی وجود ندارد مگر در قالب شبکههای دیجیتالی (اینترنتی). سالنهای تئاتر، محلهای شادی، نگارخانهها و حتی مدارس تعطیل شده اند یا اینکه اصلاحات اساسی در برنامههای آنها ایجاد شده است. مرزهای کشورهایمان بسته شده است. اقتصاد کشورهایمان درحال کوچک شدن است. منابع ما در حال افول شدید است. زندگی انسانها در حال تجربه کردن بازطراحی اساسی شیوههای قدیمی است و عدم قطعیت در زندگی جایگزین قطعیت میشود. حتی دوستان نزدیک دیگر نمیتوانند به هنگام عبور از کنار هم، یکدیگر را بشناسند که علت آن پوشیدن ماسکهایی است که از آنها درمقابل آلوده شدن به این بیماری محافظت میکند.
وی در ادامه گفت: همانطور که یافتن راه حلی برای این بیماری همه گیر اهمیت فوری دارد، تلاش برای دموکراتیزه کردن این سازمان نیز اقدامی اجتناب ناپذیر است تا اینکه این سازمان بتواند به گونهای موثر بتواند پاسخگوی نیازها و آمال همه ملتها باشد و بتواند به دنبال حقوق بشریت برای بهره بندی از زندگی در صلح و امنیت و توام با عدالت و آزادی باشد. اینها پایه و اساس وحدت میان ملتها است که به صورت مستمر در معرض تهدید است.
وی در ادامه افزود: در حال حاضر بیش از یک هزار و نهصد میلیارد دلار برای رقابتهای تسلیحاتی هدر میرود که امری بی معناست. ترویج کننده این وضعیت، سیاستهای جنگ افروزانه و تجاوزگرانه امپریالیسمی است که رهبری آن در حال حاضر دولت ایالات متحده است که حدود سی و هشت درصد کل هزینههای نظامی جهانی را به خودش اختصاص داده است. منظور ما رژیمی است که از نظر اخلاقی فاسد و به گونهای قابل توجه رویکرد تهاجمی دارد و از چندجانبه گرایی نفرت دارد و به آن حمله میکند و از باج گیریهای مالی در مناسبات خودش با سازمانهای وابسته به سازمان ملل متحد و ساختار آن بهره میگیرد و این کار را به گونهای انجام میدهد که نشان دهنده عدم توازن بی سابقه در ساختار این سازمان است و به همین جهت از سازمان جهانی بهداشت، یونسکو و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خارج میشود.
وی در ادامه گفت: نکته قابل تامل این است کشوری که مقر اصلی سازمان ملل متحد در آن واقع است (آمریکا)، از معاهدههای بنیادی بین المللی از قبیل پیمان تغییرات اقلیمی پاریس دوری میکند، توافقنامه هستهای حاصل شده از طریق اجماع با ایران را رد میکند، ترویج دهنده جنگهای تجاری است، به تعهدات خودش در قبال اسناد بین المللی مربوط به کنترل تسلیحات پایان میدهد، فضای سایبری را نظامی میکند، اقدامات قهری و تحریمهای یک جانبه اش را توسعه میدهد، در مقابل کشورهایی قرار میگیرد که حاضر نیستند در مقابل آمال این کشور کرنش کنند و حامی سرنگون کردن توام با زور دولتهای مستقل از طریق شیوههای جنگی غیرمتعارف است.
وی همچنین گفت: در راستای چنین رویکردی که به اصول قدیمی همزیستی مسالمت آمیز و احترام به حق دیگران برای تعیین سرنوشت خودشان به عنوان عوامل تضمین کننده صلح، بی توجه است، دولت دونالد ترامپ با اهداف خرابکارانه اش در حال مداخله و از بین بردن همکاری در سپهر دموکراسی و حقوق بشر است آن هم در حالی که در حوزه سرزمینی خودش و در حیاط خلوت خودش (در داخل خود آمریکا) انبوهی از موارد کنترل نشده بروز و ظهور نفرت، نژادپرستی، اقدامات بیرحمانه شدید پلیس و تخلفات در نظام انتخاباتی اش وجود دارد و حق رای شهروندان این کشور نقض میشود.
رئیس جمهور کوبا در ادامه گفت: در چنین شرایطی، اصلاحات در سازمان ملل متحد، فوریت دارد. این سازمان قوی که پس از کشتار میلیونها نفر در دو جنگ جهانی ظاهر شد و در نتیجه درک جهانی از اهمیت گفتگو، مذاکره، همکاری و حاکمیت قانون در عرصه بین المللی شکل گرفت، نباید به روز شدن و دموکراتیزه شدن خودش را دیگر بیش از این به تعویق بیندازد. جهان امروز به سازمان ملل متحد به همان اندازه نیاز دارد که در زمان شکل گیری آن به آن نیاز داشت. آنچه اهمیت آن بسیار اساسی و عظیم بود ناکام مانده است همانطور که در نقض روزمره و دائمی اصول تصریح شده در منشور سازمان ملل متحد و روند فزاینده استفاده از تهدید در مناسبات بین المللی شاهد آن هستیم. به هیچ وجه دیگر نمیتوان به چنین وضعی ادامه داد که گویی طبیعی و گسست ناپذیر است حال آنکه نظم بین المللی موجود، نابرابر، ناعادلانه و غیردموکراتیک است. در چنین نظم بین الملل، خودخواهی بر همبستگی غلبه دارد و ابزارهای منفعت طلبی اقلیتی قدرتمند بر آمال مشروع میلیونها نفر برتری دارد.
رئیس جمهور کوبا بر لزوم اصلاحات در ساختار سازمان ملل متحد تاکید کرد.
وی همچنین گفت: باتوجه به نارضایتیها و مطالبات مطرح برای ایجاد تغییرات در سازمان ملل که از جانب کشورهای مختلف و میلیونها نفر از شهروندان جهان مطرح است، انقلاب کوبا نیز با این خواسته همراه است و بر حفظ موجودیت این سازمان برای همیشه تاکید دارد و اینکه در این سازمان باید چندجانبه گرایی اجتناب ناپذیر حاکم باشد و درمقابل زورگویی امپریالیستی بایستد. کوبا بارها در این مجمع، علاقه مندی خودش را به همکاری در روند استقرار دموکراسی در سازمان ملل ابراز داشته است و اینکه همکاریهای بین المللی توسعه یابد که میتواند نجات دهنده این سازمان باشد. همانطور که دبیر اول حزب کمونیست کوبا و ژنرال رائول کاسترو روز گفته است " جامعه بین المللی همواره میتواند به صدای صادقانه کوبا در مقابله با بی عدالتی، نابرابریر، توسعه نیافتگی، تبعیض، و ظلم و همچنین تلاش برای استقرار نظم بین المللی توام با عدالت و برابری بیشتر، متکی باشد که واقعا بر انسانها، کرامت انسانی و رفاه آنها متکی باشد".
رئیس جمهور کوبا در ادامه گفت: جناب رئیس! باعنایت به اهمیت وضعیت کنونی که بسیاری، همه تقصیرات را فقط متوجه کووید-۱۹ میکنند، فکر میکنم بیان این سخن ضروری است که تاثیرات این بیماری، بسیار فراتر از حوزه سلامت و درمان است. به علت تکرار شوم روند این بیماری، آمار تکان دهنده مرگ و میر آن، و ضربههای وارد شده به اقتصاد جهانی و سیر قهقرایی سطوح توسعه اجتماعی، گسترش این بیماری در ماههای اخیر سبب شده است الام شدید و یاس دامنگیر رهبران جهان و شهروندان همه کشورها شود. این وضعیت نشان دهنده شکست اساسی سیاستهای غیرانسانی است که ازجانب دیکتاتوری نظام بازار، بر جهان تحمیل شده است. امروزه با تاسف شاهد ان هستیم که جهان به علت تولید نامعقول و ناپایدار و نظام مصرف گرایی و سرمایه داری، به سمت فاجعهای رانده شده است و چند دهه نظم بین المللی ناعادلانه را به ارمغان آورده است. ما شاهد اجرای سیاستهای بیحرمانه و فراگیر نظام نئولیبرالیسم هستیم که سبب شده است نابرابریها شدت پیدا کند و حقوق ملتها در دستیابی به توسعه فدا شود. نئولیبرالیسم مردمانی را از دایره توسعه خارج میکند و سبب میشود میلیونها نفر از انسانها کنار گذاشته شوند و به آنها توجهی نشود و آنها را به ارتزاق از باقیمانده سفره ضیافتهای ثروتمندان یک درصدی محکوم میکند. اما برخلاف این نظام نئولیبرالیسم، کووید-۱۹ هیچ تفاوتی بین مردم مختلف قائل نمیشود. آثار مخرب اقتصادی و اجتماعی این ویروس ازنظر ضربه زدن به زندگی مردم، در میان طبقات آسیب پذیر و با درامد پایین، مرگبار است فارغ از اینکه آنها در کشورهای توسعه نیافته زندگی کنند یا اینکه در گوشه گوشه محلههای فقیرنشین شهرهای بزرگ صنعتی زندگی کنند. براساس پیشبینیهای سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد فائو، تعداد ششصد و نود میلیون نفر از مردم جهان که در سال دو هزار و نهصد دچار گرسنگی بودند امسال یکصد و سی میلیون نفر بیشتر میشود که علت آن رکود اقتصادی ناشی از این بیماری همه گیر است. بررسیهای سازمان جهانی کار نشان میدهد که بیش از سیصد و پنج میلیون فرصت شغلی از دست رفته است و زندگی و معیشت بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون کارگر در معرض خطر قرار گرفته است. نمیتوان به مقابله با کووید ۱۹ از یک سو و مقابله با گرسنگی، بیکاری، نابرابری فزاینده اقتصادی و اجتماعی بین اشخاص و کشورها به صورت پدیدههای بیربط به هم نگریست. اجرای سیاستهای یکپارچهای فوریت دارد که به انسانها اولویت بدهد و نه منافع اقتصادی و دستاوردهای سیاسی. به تعویق انداختن تصمیمات و امروز فردا کردن این تصمیمات، جنایت است. ترویج همبستگی و همکاری بین المللی برای کاهش دادن آثار سوء این بیماری، ضروری است. فقط سازمان ملل متحد با این همه عضویت جهانی اختیارات لازم و امکانات موردنیاز را برای احیای مبارزه عادلانه و بخشودگی بدهیهای خارجی غیرقابل وصول داراست که با تاثیرات اجتماعی و اقتصادی این بیماری همه گیر شدت پیدا کرده است و بقای انسانهای ساکن در نیمکره جنوبی تهدید میکند.
قطعا" این موضوع به بحران اتمی کوبا در سال 1962 میلادی مربوط است که فیدل کاسترو با مقامات شوروی و امریکا تبانی نمود و یک بحران ساختگی راه انداختند و ترس و وحشت از سلاح دروغین اتمی را به جهانیان باور دادند و به دنبال ان کشورهای شوروی و امریکا به دروغ وجهه یک ابرقدرت را به خود گرفتند و با ایجاد ترس و وحشت از یک جنگ اتمی موهوم انطوری که خواستند دنیا را مدیریت و مهندسی نمودند.
کاسترو مزد این کار خود را گرفت و تا پایان عمرش بر کوبا حکومت کرد.( 57 سال دوران حکومت کاسترو طول کشید و بعد از او بستگان کاسترو همچنان در کوبا قدرت را در دست دارند).
در سال 93 میلادی میخائیل گورباچف رهبر شوروی کاسترو را خائن به بشریت معرفی نمود و این می تواند اشاره اقای گورباچف به بحران موشکی کوبا و همکاری پنهانی کاسترو با امریکا باشد.
و الا چه خیانتی می تواند از سوی کاسترو رهبر کشور کوچک و بی اهمیت کوبا صورت گرفته باشد و انقدر این خیانت بزرگ باشد که اقای گورباچف چنین حرفی بزنند.
جالب است که هیروهیتو امپراطور ژاپن نیز قضیه ای مشابه کاسترو داشت و به خاطر همکاری با امریکا در باور دادن سلاح دروغین اتمی هیروهیتو امپراطور ژاپن اجازه یافت تا پایان عمرش بر ژاپن حکومت کند و خود را تازیانه خدا می خواند.
و بعد از مرگش نیز پسرش اکی هیتو به قدرت رسید و چندی پیش نیز نارو هیتو پسر اکی هیتو رسما" امپراطور ژاپن شد. یعنی دقت نماییم هیرو هیتو به دنبال نجات تاج وتخت و سلسله پادشاهیش بوده است و میلیونها ژاپنی نیز قربانی شدند.
اشاره می کنم که در طول جنگ جهانی دوم حدود 60 شهر ژاپن اسیب کلی دیدند و اثار باقی مانده پس از بمباران این 60 شهر کاملا" شبیه هم هستند زیرا مدل اکثر خانه های ژاپنی از نظر نوع مصالح به کار رفته در انها ( چوب،پلاستیک،یونیلیت و مواد پلیمری ) شبیه هم بود و با بمباران چند نقطه اتش به تمام خانه ها سرایت و انها را نابود می کرد. اما رسانه ها فقط از دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی نام می برند و مدعی هستند این دو شهر با سلاحی عجیب به نام بمب اتمی نابود شده اند.
نقطه ضعف ژاپن این موضوع است که اگر مقامات ایران مسئله دروغ بودن وجود بمب اتمی و خیالی بودن ان را افشا نمایند ، کشور ژاپن از کشورهاییست که بیشترین لطمه را از موضوع به خاطر گذشته دروغین خود و فریب مردم ژاپن خواهد خورد. و به همین دلیل اقای ظریف به ژاپن سفر نمود و مقامات ژاپنی را وادار نمود که به خاطر ابرو و امنیت کشورشان هم که شده باید امریکا را وادار به نرمش نمایند. و به دلیل همین اقای شینزو ابه نخست وزیر ژاپن به ایران سفر نمود. و اقای روحانی نیز به ژاپن می روند تا در مقابل لو ندادن این موضوع امتیازاتی از ژاپن بگیرند.