گوشه اتاق پشت میز تحریرش نشسته؛ روپوش مدرسه به تن، در حالی که دستش را به نشانه حاضری بالا آورده، یک عکس سلفی از خودش میگیرد و به گروه کلاسی اش در شاد میفرستد و مینویسد: «معین اسدی، حاضر!»
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، تمام تلاشش را میکند که شبیه به یک دانش آموز سرکلاس درس واقعی به نظر برسد؛ در حالی که، در کادر بسته عکسی که از خودش انداخته، خیلی چیزها را حذف کرده؛ مثل ظرف میوهای که یک طرف دست اوست و لب تابی که طرف دیگر روشن است برای تماشای کارتون مورد علاقهاش!
از روپوش مدرسه هم فقط پیراهش را به تن دارد؛ شلوارِ فرمِ مدرسه که در تصویر دیده نمیشود را نپوشیده و با همان شلوار راحتی خانه، سر کلاس مجازی حاضر شده.
نوبت او که میشود، معلم سوالش را میپرسد؛ جواب که میدهد، نصفه نیمه، درست یا غلط، فرقی نمیکند! خیالش راحت میشود که معلم حالا حالاها سراغش را نمیگیرد، و کلاس را موقت ترک میکند؛ مینشیند به تماشای کارتون مورد علاقه اش؛ چند دقیقه بعد سَری به آشپزخانه میزند و یک سیب زمینی سرخ شده از کنار اجاق گاز برمی دارد و میخورد؛ رویش هم یک لیوان آب! به اتاقش بر میگردد و احتمالاً به کلاس مجازی اش.
این توصیفی است از روزهای حضور یک دانش آموز مقطع ابتدایی در کلاس مجازی اش.
برخلاف زمانی که در کلاسهای حضوری، همه دانش آموزان موقعیتی شبیه به هم داشتند حالا در کلاسهای مجازی برای هرکدام میتوان یک تیپ و موقعیت متفاوت را متصور شد.
موقعیتهایی که در میان آنها صحنههای کمیک و بامزه کم نیستند؛ مثل دانش آموزی که خونسرد جلوی تلویزیون نشسته و مادرش بیشتر از او پیگیر کلاس مجازی است و حرص و جوش میخورد؛ یکی تا این حد کلاس برایش شوخی است و آن یکی که ذاتاً دانش آموز منضبطی است، در هر شرایطی چه کلاس حضوری باشد و چه مجازی، آداب نشستن سر کلاس را رعایت میکند؛ سر وقت حاضری میزند و حواسش را شش دانگ میدهد به معلم؛ در جواب دادن به سوالها و شیرین زبانی برای معلم هم از بقیه دانش آموزان سبقت میگیرد.
بعید نیست همزمان با حضور در کلاس یکی در حال غذا خوردن باشد، یکی گوش به فرمان سفارشهای مادر و یکی مشغول بازیهای موبایلی و یکی هم در ماشینِ در حال حرکت!
داستان طنازی هایشان در گروه مجازی کلاس و استیکرهای با ربط و بی ربطی که هر لحظه برای تأیید یا رد همدیگر ارسال میکنند هم برای خودش ماجرایی است.
قطع و وصلی نت هم بهانه خوبی برای تأخیر حضورشان در کلاس یا دیر جواب دادن به سوالهای معلم است.
خلاصه این که این روزها برای دانش آموزان و خانواده هایشان، با همه سختی ها، ناشناخته ها، ناهماهنگی ها، بگیر نگیرها و کلافگیهایی که ممکن است داشته باشد، بخش گریزناپذیری از زندگی در حال رقم خوردن است که اتفاقا در آینده قدرش بیشتر معلوم میشود!
برای بچههای عصر مجازی، کرونا کاتالیزوری شده تا زودتر ابعاد مختلف زندگیشان را با اصول و قواعد مجازی هماهنگ کنند.
تجربه مجازی شدن مدرسهها کمترین فایده اش تمرین یک سبک زندگی جدید برای بچه هاست. تمرین استفاده از فرصتها و قابلیتهای فضای مجازی؛ تمرین آموزش از راه دور برای روزهای خاص و بحرانهای پیش بینی نشدهای مثل بارش برف و یخبندان و آلودگی هوا؛ یا روزهایی که بیماریهای واگیردار و کسالتهای جزئی بچهها را خانه نشین میکند.
این روزها بچه هایمان هر چقدر هم نیم بند و نه چندان جدی و باانگیزه سر کلاسها حاضر شوند باز هم برایشان یک تمرین است.
بعید نیست روزی برسد در دنیای بدون کرونا وقتی دوباره کلاسهای حضوری از سر گرفته شد، دانش آموزانی که با کلاسهای مجازی خو گرفتهاند حضور در مدرسه را برای خودشان معطلی و وقت تلف کردن بدانند.
شاید همین دفتر و کتابها هم حذف شوند و نسخههای دیجیتال جایگزینشان.
بچههای این عصر میان انبوهی از فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی زندگی میکنند. تقویتِ سواد رسانهای مان را نباید دست کم بگیریم؛ در روزهایی که بچه هایمان روز به روز بیشتر به قابلیتهای این فضا نیازمند میشوند.
خوش به حال دانش آموزان و خانوادههایی که در فرصت باقیمانده از عمرِ کرونا بهرهٔ لازم از فرصتهای پیش آمده را میبرند.
زينب چخماقی خبرنگار سرويس اجتماعي، خبرگزاری صدا و سیما |