در روز سوم شهریور ۱۳۲۰ مرزبانان غیور در شهرستان بیله سوار در مقابل حمله ارتش شوروی سابق تا آخرین نفس پایداری کرده و به مقام شهادت رسیدند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مرکز اردبیل؛ در سپیده دم روز سوم شهریور سال ۱۳۲۰ برابر با ۲۵ اوت ۱۹۴۱ میلادی، درست ۱۱ روز بعد از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل و روزولت آزادی استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای کلیه ملل جهان به رسمیت شناخته بودند، کشور بی طرف ایران از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار میگیرد.
در این تجاوز، نیروهای شوروی و انگلستان به عنوان عوامل درگیر در جنگ جهانی دوم که با آلمان و هم پیمانان آنها میجنگیدند، با توسل به همان شیوه هایی که به دشمنان خود نسبت میدادند، به ایران حمله کردند.
فجیع ترین جنایت نیروهای شوروی در حمله به ایران در این زمان در شهرستان بیلهسوار واقع در شمال استان اردبیل رخ داد به طوری که سربازان و مردم پس از آغاز حمله روس ها تا ظهر در مقابل قشون روس شجاعانه دفاع می کنند ولی به علت نبود امکانات و تعداد کم سربازان ظهر روز سوم شهریور ماه شهر بیله سوار سقوط می کند و قشون روس با تصرف ادارات شهربانی، پست و تلگراف، گمرک و پاسگاه مرزی درجه یک منطقه، شهر را به اشغال خود در می آورد.
هزارآفرین بر صدآفرین
نیروهای روسیه همچنین در آن تاریخ از چندین نقطه شمالی ایران از جمله جلفا، خداآفرین، بیلهسوار، گرمی، آستارا و نمین به خاک ایران وارد شده و شهرهای شمالی ایران را به اشغال خود درآوردند ولی این حمله اشغالگران بدون دفاع هم نماند و سربازان این خاک در جای جای نقاط مرزی این سرزمین به مقابله برخاستند.
تلخترین و ماندگارترین حماسه دفاع از خاک پاک ایران در پاسگاه کَلوَز(صدآفرین) شهرستان نمین رخ داد به طوری که یک سرباز غیرتمند اهل آذربایجان ایران در نقطه صفر مرزی به دفاع از خاک کشور خود پرداخت و پس از ساعتها مقابله با متجاوزان در راه میهن به شهادت رسید.
همزمان با تجاوز قوای شوروی به ایران و با وجود اعلام تسلیم دولت ایران در برابر ورود قوای متجاوز به مرزهای این کشور، احتمال ورود نیروهای مسلح خارجی به به پاسگاه کلوز شهرستان نمین اطلاع داده میشود ولی سربازی به نام "حسینعلی صدآفرین" که به عنوان معاون پاسگاه مشغول مرزبانی سرحدات ایران بود، اعلام میکند که در برابر قوای متجاوز به خاک ایران خواهد ایستاد.
حسینعلی که در آن زمان ۱۷ سال سابقه خدمت داشته، پس از شنیدن خبر احتمال حمله قوای متجاوز به مرزهای ایران و بهرغم عدم تمایل رییس پاسگاه به مقابله با متجاوزان و ترک محل خدمت از سوی برخی از هم خدمتیهای خود، به خانه خود رفته و پس از وداع با خانواده به پاسگاه برگشته و برای درگیری با متجاوزان، منتظر قوای متجاوز میماند.
وی تنها با اسلحه در اختیار خود از ساعت چهار صبح که حمله قوای متجاوز شروع میشود، به دفاع از خاک ایران پرداخته و آنها را در مسیر تجاوز به عمق خاک ایران متوقف میکند.
ستون اصلی قوای شوروی قصد ورود به خاک ایران از این منطقه را داشته و انتظار دفاع در این منطقه را نداشته و با احتمال حضور سربازان پرشمار ایرانی، پاسگاه کَلوَز را با توپ گلوله باران میکند.
توپخانه دشمن پاسگاه را ویران کرده و به علت طولانی شدن درگیری، فشنگهای اسلحه حسینعلی سرباز جان فدای وطن نیز تمام شده و او با مشاهده اتمام فشنگ، برای این که اسلحهاش به دست دشمن نیفتد، اسلحه در دست خود را با کوبیدن بر سنگ میشکند و کار به درگیری تن به تن با قوای روس میکشد.
حسینعلی در این درگیری به شهادت میرسد و سربازان روس وقتی متوجه میشوند که فقط یک نفر با آنها میجنگیده است، با قساوت تمام، سر از تن این سرباز غیرتمند ایرانی جدا میکنند.
اهالی روستای خواجه بلاغی در نزدیک پاسگاه کَلوَز که در حین جنگ روستا را خالی کرده و نتوانسته بودند همسر و فرزندان حسینعلی را با خود ببرند، در حالی که فقط چراغ خانه حسینعلی روشن مانده بود، به محل زندگی خود و به سراغ پاسگاه رفته و با جنازه شهید راه وطن حسینعلی مواجه میشوند.
همسر حسینعلی که مربی قرآن و ساکن روستا بود با دو پسرش، به همراه اهالی روستا و ملامرتضی سیدحسینی پیلهرود بر پیکر او نماز میخوانند و جنازه این مدافع وطن را در همان پاسگاه به خاک میسپارند.
چند سال پیش نیز شخص غیوری به نام طومار جعفری از اهالی روستای خواجه بلاغی آرامگاه این سرباز وطن را در این منطقه مرزی کنار پاسگاه بازسازی کرد.
چند سال بعد پاسگاه کَلوَز که در ۳۵ کیلومتری شمال غرب شهرستان نمین و در نقطه صفر مرزی ما بین روستای خواجه بلاغی و خوشآباد پیلهرود قرار دارد، به علت دلاوریهای حسینعلی صدآفرین در برابر قوای متجاوز روس به نام پاسگاه "صدآفرین" تغییر نام یافت.