کودتای ۲۸ مرداد، مبدأ تاریخ ۶۷ ساله خیانت و جنایت امریکا در ایران و نتیجه اعتماد و خوشبینی به این کشور است؛ کودتایی ننگین که شیرینی ملی شدن صنعت نفت را در کام ملت تلخ کرد.
توسل این کشور به نهادهای بینالمللی، تحریم نفت و فشار اقتصادی، تهدید نظامی و اعزام چند رزمناو به خلیج فارس و نیز تحریک مردم علیه دولت، از جمله اقدامات این کشور در ایران بوده است.
پس از بی نتیجه ماندن این اقدامات، انگلیس تلاش میکند تا امریکا را نیز با خود همراه کند.
امریکا که در اوایل جریان ملی شدن نفت با برخی اقدامات کوتاه و پراکنده، از مصدق حمایت و توجه او را جلب کرده است، در پشت پرده و در لوای ژست بیطرفانه و میانجیگرانه با انگلیس همراه میشود.
پس از مذاکراتی مفصل، جان فاستر دالس وزیر خارجه امریکا و آلن دالس رئیس وقت سیا، موافقت دولت خود را با کودتا اعلام میکنند.
سه ضلعی اجرای کودتا یعنی "بیگانگان، نظامیان و عناصر خودفروخته داخلی " شکل میگیرد، نام عملیات هم از طرف امریکایی ها، "آژاکس" گذاشته میشود.
سیا در مقدمه یکی از سندهای فاش شده در خصوص هدف کودتا مینویسد: هدف از عملیات آژاکس سرنگونی دولت، بازسازی منزلت و قدرت شاه و اداره ایران با سیاستهای سازنده است.
کرمیت روزولت رئیس اداره خاور نزدیک سازمان سیا به فرماندهی عملیات انتخاب شد و امریکا و انگلیس، ستاد مشترکی را در ایستگاه اطلاعاتی انگلیس در قبرس تشکیل دادند.
نخستین مرحله از عملیات برای اجرا در ۲۵ مرداد طراحی میشود.
طراحان کودتا در خارج از مرزهای ایران با رهبران کودتا در داخل کشور از جمله "شاپور ریپورتر" قرار میگذارند و برای اطمینان دادن به شاه که حالا از تهران خارج شده است و در رامسر به سر میبرد، در نیمه شب ۲۴ مرداد با پخش کردن پیام رمز "اکنون ساعت دقیقا ۱۲ نیمه شب است" از رادیو بی. بی. سی، حمایت خود را از عملیات کودتا اعلام میکنند.
در پی وحدت رهبران نهضت و حضور مردم، اولین مرحله عملیات در ۲۵ مرداد بر هم میخورد؛ ۲۷ مرداد آیت الله کاشانی در نامهای به مصدق، از قریب الوقوع بودن کودتای امریکایی - انگلیسی خبر میدهد، اما اعتمادی خودساخته و القا شده از طرف امریکاییها باعث میشود مصدق خبر را ساخته توده ایها بداند؛ اعتمادی که همچون تیشهای تیز، ریشه نهضت را هدف قرار میدهد.
کرمیت روزلت" طراح کودتا" که در ۱۶ تیر ۱۳۳۲ با گذرنامه جعلی به نام جیمز ف. لاکریج از مرز عراق وارد ایران شده است، پس از شنیدن خبر شکست کودتا، مجددا با بهره گیری از منابع مالی دولت امریکا، اوباش خیابانی و گارد سلطنتی را به صف میکند، تشنج سراسر تهران را فرا میگیرد.
روز ۲۸ مرداد اوباش وفادار به شاه به سرکردگی شعبان جعفری، با پشتوانه دلارهای امریکایی به خیابانها میآیند و با ضرب و شتم مردم و هواداران دولت، شرایط را آماده میکنند.
گارد سلطنتی بدون هیچ گونه مقاومتی خانه مصدق را محاصره، او را دستگیر و زندانی میکند.
با عزل مصدق، سرلشکر فضلالله زاهدی مجری طرح کودتا، نخست وزیر میشود.
محمدرضا که پس از شکست کودتا در ۲۵ مرداد ابتدا به بغداد و سپس رم گریخته است، به کشور وارد میشود و دیکتاتوری تام و تمامی را برای ۲۵ سال دیگر بر ملت ایران تحمیل میکند.
او که دوام سلطنت خود را مدیون کودتاگران میداند، کشور و منابع آن را در اختیار امریکا و عوامل داخلی آنها قرار میدهد و ۲۸ مرداد ۳۲ نقطه عطفی در وابستگی کشور میشود، وابستگیای که تا پیروزی انقلاب اسلامی در همه حوزهها ادامه مییابد.
مادلین آلبرایت وزیر خارجه وقت ایالات متحده امریکا در دوره زمامداری بیل کلینتون، اولین مقام یانکیها بود که پس از دههها به مداخله دولت این کشور در کودتای ۲۸ مرداد اعتراف کرد.
باراک اوباما نیز در پی انتشار اسناد سازمان سیا و آشکار شدن نقش این کشور در طراحی کودتا، پس از سالها پنهانکاری بر این دخالت آشکار صحه گذاشت.
اعترافهایی که نشان میدهد، کودتای ۲۸ مرداد، مبدأ تاریخ ۶۷ ساله خیانت، جنایت و ستم امریکا در ایران و نتیجه آشکار اعتماد و خوشبینی به این کشور است.
نگاهی که اگر در هر مقطع دیگری از تاریخ نیز تکرار شود، بار دیگر دست چدنی امریکا از زیر دستکش مخملی بیرون خواهد آمد.