گزارش مکتوب؛ همسران روی پلهی سی امِ جدایی
ایلام، طلاق را طلاق داد
معاون سیاسی، امنیتی استانداری ایلام: استان ایلام در مقایسه با آمار کشوری بر روی سیر نزولی قرار گرفته و در جایگاه سی امِ طلاق ایستاده است.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ برایمان عادی شده بود، تراژدیِ آغازی عاشقانه و پایانی تلخ؛ آنقدر که دیگر مترادف
بودن ازدواج و طلاق را میشد ازنگاه دختران ایلامی خواند. ترسی که حتی رکورد هم زد؛ تجرد دختران ایلامی با
۳۳/۸۸ درصد در رتبه نخست کشوری قرار گرفت.
داغِ طلاق، سالها بر دل رسانهها نشسته بود و روز به روز افزایش مییافت؛ به گونهای که هنوز هم آثار روانی آن کهنه نشده است و حتی آمار آن هراز گاهی شدت و ضعف مییابد.
اما علت این پدیده در استان کوچکی مانند ایلام چیست؟
یک دکترای جامعه شناسی با اشاره به تاریخچهی طلاق میگوید: قدمت طلاق به قدمت ازدواج بر میگردد.
طلاق در بسیاری از ادیان الهی و غیر الهیِ پیش از اسلام نیز وجود داشته است. در عصر جاهلیت حق طلاق با زنها بود به این صورت که زن درهای خانه را که به سمت راست بود به طرف چپ برمی گرداند و مرد با دیدن چنین وضعیتی متوجه میشد که همسرش او را طلاق داده و دیگر نزد او بازنمی گشت. در بابل، اما طلاق وجود نداشته و مرد هرگز نتوانسته است زن خود را طلاق بدهد حتی اگر نازا بود، باید کنیزی به خانه میآورد تا برایش فرزندی به دنیا بیاورد.
حمید حیدرپناه با اشاره به نگاه ادیان به مقوله طلاق میافزاید: در مذهب مسیحیت برخلاف اسلام و یهود طلاق حرام است و ازدواجِ مجدد برابر با زنا محسوب میشده است؛ اما دین مبین اسلام طلاق را سرزنش میکند و آن را مورد غضب خداوند معرفی کرده است. حتی حضرت علی (ع) در این خصوص میفرماید: طلاق ندهید زیرا عرش الهی به لرزه در میآید.
اما از طرفی باید گفت که اسلام مایل نیست آرامش و آزادی انسانها از بین برود و در سختی و عذاب به سر ببرند؛ بنابراین طلاق را امری حلال دانسته؛ اما حلالی که نزد خداوند بسیار منفور است.
فرش قرمز اعتیاد برای طلاقوی ریشه اصلی طلاق در ایلام را با توجه به تحقیقات میدانی، اعتیاد در بین مردان عنوان کرد و گفت: علت بیشتر طلاقها در ایلام به این معضل برمی گردد.
"استناد"به گفته زهرا همتی، مدیر کل بهزیستی ایلام نیز، حدود ۲۸ درصد درخواستهای مراجعان به مراکز کاهش طلاقِ این سازمان به علت اعتیاد است.پشت درِ اتاق آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی خانم ۲۹ سالهای که انگار درِ دنیا به رویش بسته شده بود با غمی سنگین که در چهره اش موج میزد، بر روی صندلی نشسته بود و در انتظار رفتن به اتاق مشاوره؛ با او که همکلام شدم گفت: برای ترک اعتیاد همسرم همه کاری کردم، بارها او را به مراکز ترک اعتیاد بردم، اما باز هم به سراغ مواد رفت و حالا بزرگتر از غم ناکامی خودم، بی سرانجامی دختر ۳ ساله ام است که نمیدانم آینده اش چگونه رقم خواهد خورد. فقر، بیکاری و خیانت، رقیبهای اعتیاد در طلاقاما کارشناسان یکی دیگر از دلایل این معضل اجتماعی را فقر و بیکاری عنوان میکنند. زندگی در حاشیهی شهر و زاغه نشینی نیز
از عواملی ست که به تنش و طلاق منجر میشود.
حیدرپناه با اشاره به محلههای فقیرنشینی مانند بانبرز، بانبور، سبزی آباد و ... گفت: ارتکاب جرمهای مختلف و افزایش پدیدهای مانند طلاق در این محلهها زنگ هشداری جدی برای توجه به بالا بردن سطح رفاه اجتماعی و زیرساختهای شهری و فرهنگی در این گونه مناطق کم برخوردار است.
لیلا - م ۱۷ ساله اهل یکی از این محله هاست؛ او میگوید جمعیت زیاد و فقر و تنشهای خانواده باعث شد تا به ازدواج با مردی تن بدهم که اختلاف سنی زیادی با من داشت و بعدها در طول زندگی متوجه شدم که اهل خیانت هم هست.
او با بغضی که در گلویش نشسته بود و غم چشم هایش ادامه داد: در ابتدا ارتباط هایش را از من مخفی میکرد، اما به مرور و زمانی که به او گفتم متوجه علت تلفنهای مشکوک و دیر به خانه آمدن هایش شده ام، آن حجاب هم از بین مان برداشته شد و دیگر جلوی چشم من قرارهایش را میگذاشت تا این که کار به جایی رسید که دیگر راهی جز طلاق برایم باقی نماند.
مدرنیست، کارچاق کنِ طلاق
"استناد"
رئیس دادگاه خانواده ایلام گفت: ایلام یک جامعه سنتی در حال حرکت به سمت صنعتی شدن است که هجوم فرهنگ غرب و کم کاری دستگاههای فرهنگی موجب به وجود آمدن آسیبهای اجتماعی و به خصوص طلاق در آن شده است.
عبدالوهاب بخشنده، هجوم ماهوارهها، گسترش مواد مخدر، فیس بوک و سایتهای همسریابی در استان ایلام را موجب شکلگیری پدیده طلاق عنوان کرد و افزود: هنوز تاثیر منفی برخی برنامههای شبکههای ماهوارهای به خوبی برای جامعه تبیین نشده است.
وی ادامه داد: متاسفانه دوست دختر و پسر در بین جوانان عرف شده و اغلب آنها عشقهای صوری بوده که مبنا و اصول خاصی نیز ندارند و این مهم موجب شکلگیری ازدواجهایی بر پایه دروغ میشود که طلاق نتیجه طبیعی آن است.
اما در حالی که به نظر میرسد با افزایش سطح علم و دانش افراد و گذار از سنت به مدرنیست، مهارت تحمل و برقراری صحیح ارتباطها باید افزایش یابد؛ اما در واقع عکسِ این موضوع رخ میدهد و زن و شوهر قادر به برقراری رفتارهای صحیح و منطقی با یکدیگر نیستند.
از طلاقهای ثبتی تا طلاقهای عاطفی
یک کارشناس روانشناسی هم با واکاوی بیشتر این موضوع میگوید: در گذشته حتی بر زبان آوردن کلمه طلاق هم برای مردم سنگین و برخلاف عرف بود بنابراین اختلافاتِ منجر به طلاق، خیلی کم پیش میآمد و در واقع آستانه تحمل و صبر در برابر مشکلات بسیار بالا بود و اگر هم اختلافها بالا میگرفت بزرگان فامیل دور هم جمع میشدند و مشکلات زن و شوهر را از طریق کدخدامنشی حل و فصل میکردند. اما امروز نه تنها در شهرها، بلکه در روستاهای استان نیز اتفاق تلخی به نام طلاق بسیار به گوش میرسد.
پرستو عزیزی افزود: ریشه تمام طلاقهای ثبتی از طلاقهای عاطفی نشات میگیرد.
وی تصریح کرد: طلاق عاطفی در سالهای اخیر در بین زوجها شایع شده که از مهمترین نشانههای آن بی مهری، احساس بیگانگی و زندگی کردن از روی عادت از سوی طرفین است.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی تشریح کرد: ویژگی اخلاقی نامطلوب در زوج ها، ازدواج دیرهنگام، خشونت، دخالتهای بی مورد دیگران، بیکاری و از دست دادن موقعیت شغلی، ضعف در مهارتهای ارتباط کلامی و غیر کلامی، مقاومت در برابر ابراز احساسات و نادیده گرفتن نظرات یکدیگر را از مهمترین دلایل ورود طلاق عاطفی در بین زوجها برشمرد.
زوج درمانی، بهترین راهکار مقابله با طلاق عاطفیوی زوج درمانی را بهترین راهکار مقابله با طلاق عاطفی دانست و یادآور شد: در این شیوه که در قالب جلسههای مشترک بین زن و شوهر و به منظور بهبود روابط آنها و رفع مشکلاتشان انجام میشود، شناخت زوجها از یکدیگر افزایش مییابد.
ازدواج فامیلی و سن جوانِ طلاق در ایلام بر اساس آمارها طلاق در استان ایلام، سنی جوان دارد و بیشتر در میان گروه سنی ۲۰ تا ۳۰ سال اتفاق میافتد.
به زعم یک جامعه شناس بومی این آمار نشان میدهد که بعضی از خانوادهها در استان ایلام برای ازدواج فرزاندان خود عجله میکنند.
فریبا جوادی فر میافزاید: جوانی که هنوز آماده پذیرش تعهد و مسئولیت زندگی نیست (چه دختر، چه پسر) به اجبار خانواده ازدواج میکند؛ ازدواجی که به طلاق منجر میشود.
این کارشناس اجتماعی با اشاره به وجود ادامهی رگههایی از فرهنگ ازدواجهای فامیلی در بین خانوادههای ایلامی به ویژه در روستاها میگوید: نداشتن رضایت قلبی در این نوع ازدواجها و صرفا به خاطر رودربایستیهای خانوادگی یکی از دلایل طلاق در استان است.
"سمیرا- د" با داشتن یک دختر و پسر ۸ و ۱۶ ساله میگوید: ۲۰ سال است که به یک زندگی اجباری ادامه داده ام؛ زندگیای که تمامش برایم زجر و غم و غصه بود. من ۱۵ سال بیشتر نداشتم که به اجبار خانواده با پسرخاله ام ازدواج کردم و با وجودی که همسرم با علاقه به خواستگاری ام آمد، اما یک طرفه بودن این علاقه کم، کم به او هم سرایت کرد و سال هاست که از هم طلاق عاطفی گرفته ایم تا این که بالاخره تصمیم به جدایی گرفتیم.
۵ ازدواج ۱ طلاق معاون سیاسی، امنیتی استاندار ایلام میگوید: در طول ۵ سال گذشته میزان طلاق در ایلام ۲ برابر شده و این مساله زنگ خطری
برای این استان است.
محمد نوذری میافزاید: هرچند استان ایلام در زمینه طلاق رتبه سیام کشور را دارد، اما آمار طلاق در آن رو به افزایش است.
وی افزود: تا رسیدن به مقصود نهایی یعنی به صفر رساندن آمار طلاق در استان فاصله بسیاری داریم، اما تلاشهای مردم و مسئولان برای تحکم بنیان خانواده روندی موفقیت آمیز دارد.
نوذری مهمترین مولفههای طلاق را بیکاری، فاصله فکری و طبقاتی، چشم و همچشمی و ازدواجهای فامیلی عنوان کرد و افزود: رفع این مشکلات نیازمند همت جمعی و فرهنگ سازی است.
بازگشت از تصمیم طلاق با آموزش
مدیرکل بهزیستی استان میگوید: سالانه ۲۰۰ تا ۳۰۰ زوج در استان ایلام با شرکت در کارگاهها و کلاسهای آموزشی و همچنین دریافت مشاوره، از طلاق منصرف میشوند.
همتی آموزشهای قبل از ازدواج را لازمه تداوم زندگی مشترک و جلوگیری از طلاقهای زودرس عنوان میکند و میافزاید: برگزاری دورههای آموزشی راهکار مناسبی است و برای رونق این کارگاهها باید دستگاههای مختلف، همکاری و همراهی کنند.
تدوین سند توسعه اجتماعی
معاون سیاسی، امنیتی استاندار ایلام نیز از تدوین سند توسعه اجتماعی در ایلام به منظور کاهش آسیبهای اجتماعی از جمله طلاق در این استان خبر داد و گفت: ۲۶ درصد جمعیت استان ایلام را جوانان تشکیل میدهند و این یعنی آسیب اجتماعی طلاق در آن نیازمند طرحهای مهم و برنامهریزیشده برای پیشگیری است.
"نوذری" بیان کرد: توانمندسازی اقشار مختلف مردم با آموزشهای لازم به منظور کاهش طلاق در استان ایلام ضروری است.
و یک هشدار! طلاقهای کرونایی
با شیوع کرونا در جهان، خانهنشینی اجباری زوجها، موجب بالا رفتن تنشها و جدی شدن اختلافات پیشین آنها با یکدیگر شده و عوارضی مانند افزایش درخواست «طلاق» را به دنبال داشته است.
متخصصان بهداشت روانی نسبت به تاثیرات منفی این رخداد بر سلامت روانی مردم هشدار داده اند و آن را تهدیدی جدی برای فروپاشی کانون خانوادهها دانسته اند.
به عقیده این متخصصان، یکی از عوارض بالقوه این امر سیل «طلاقهای کرونایی» است.
یک جامعه شناس با بیان اینکه مشکلات پسا کرونا مشکلات جدی تری است، تاکید کرد: یکی از مشکلات ما دوران پسا کرونایی است.
جوادی فر افزود: در چین میزان درخواست طلاق زیاد شده و این امر به خاطر از بین رفتن کسب و کارها و تحت تاثیر قرار گرفتن اقتصاد خانوادهها است؛ بنابراین به نظر میرسد که مسئولان برای پیشگیری از این معضل چاره اندیشی کنند.
"قجر" روستایی با قصهی طلاقهای زودهنگام
اما در میان تمام علتها و معلولها و در میان همه راهکارهایی که کارشناسان برای پیشگیری از طلاق و کاهش آن عنوان میکنند، معلمی با راهکار مهربانی و نوعدوستی برای از میان برداشتن معضلی به نام ازدواج و طلاقهای زودهنگام در روستای قجر پیشقدم شد و کلاس درسی به وسعت قلب مهربان و سخاوتمندش دایر کرد که برای همیشه ماندگار شد.
ماجرا از آنجایی شروع میشود که آقای عبداللهی فر، عضو شورای هیأت حل اختلاف استان، با پروندههایی از مشکلات زناشویی در بین دختران کم سن و سال روستای قجر مواجه میشود، سیل پروندههای جوان و ناکام از خوشبختی در این روستا او را بر آن میدارد تا علت اختلافهای زناشویی و طلاق را در بین دختران جوان و کم و سن سال جویا شود.
اقای عبداللهی فر میگوید: پس از تحقیقات میدانی به این نتیجه رسیدم که دختران روستا به دلیل نداشتن مدرسه راهنمایی، قادر به ادامه تحصیل نیستند و به ناچار ازدواج میکنند.
کم سن و سالی و نا آگاهی نسبت به زندگی مشترک و مقولهی ازدواج باعث میشود که پس از مدت کوتاهی کار آنها به طلاق منجر شود؛ بنابراین تصمیم گرفتم که به عنوان معلم به این روستا بروم و از همهی توانم برای رفع این مشکلات بهره بگیرم.
اما برای این که اهالی روستا من را بپذیرند باید یک نفر میشدم از جنس خودشان؛ بنابراین سعی کردم که با آنها در زندگی روزمره اشان شریک شوم و در کارهای مختلف کمکشان کنم. مدرسه ابتدایی روستا هم حال و روز خوبی نداشت، آستین هایم را بالا زدم و به تعمیر و مرمت آن پرداختم. دیوارها را رنگ زدم، سرویسهای بهداشتی را تعمیر و بازسازی کردم، چاه فاضلاب مدرسه را به تنهایی حفر کردم، خلاصه خودم هم مدیر بودم هم معلم و هم مستخدم و برای ایجاد مقطع راهنمایی نیز علاوه بر برگزاری جلساتی با بزرگان و ریش سفیدان روستا از جمله رییس شورا و دهیار روستا با رایزنیهایی نیز که با آموزش و پرورش انجام دادم، تصمیم بر این شد که با تغییر کاربریِ آزمایشگاه به کلاس دانش آموزان راهنمایی و نیز ایجاد کیت دیواری آزمایشگاهی در کلاسها امکان ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی را برای دانش آموزان روستا فراهم کنیم.
وی افزود: ادامه تحصیل دختران مطلقه هم یکی از نقاط امید در این روستا بود؛ به گونهای که دیگر نه تنها آمار طلاق کاهش یافت بلکه از ازدواج زودهنگام نیز در روستا خبری نیست.
اما تغییر نگاه اهالی روستا به این سادگی نبود و آن چیزی که باعث شد آقای عبداللهی فر در دل اهالی روستا نفوذ کند تواضع و خلوص نیتی بود که مردم از آن به عنوان برگ برنده اش یاد میکنند.
یکی از اهالی روستا میگوید: وجود شخصیتی مثل آقای عبداللهی فر باعث شد تا من دخترم را برای ادامه تحصیل به مدرسه بفرستم، چون هم شخصیت او را قبول دارم و هم برایمان شخصی قابل اعتماد است.
اما در دل روستای کوچک قجر علاوه بر تابیدن نور امید در دل دخترانی که دیگر مسیر خوشبختی و پیشرفتشان را کوتاه نمیدیدند، دختران مطلقه هم خود را سر کلاس درسی میدیدند که بیشتر از علم و دانش، بذر امید به زندگی و خودباوری را در دل هایشان میکاشت.
زیبا میگوید: نه در میان دختران هم سن و سالم جایی داشتم و نه بزرگترها من را در دنیای خودشان میپذیرفتند؛ فقط من بودم و یک دنیا تنهایی با آیندهای که کاملا برایم تیره و تار بود؛ اما امروز من و دختران روستا به لطف آقای عبداللهی و صحبتهایی که با خانواده هایمان کرد دوباره مشغول به تحصیل شده ایم و دیگر دختران هم سن و سال من مجبور نیستند که به ازدواج زودهنگام تن بدهند و یا با مُهر مطلقه بر پیشانی شان، یک عمر در خلوت خود به زندگی کسالت بار و غم انگیزی ادامه دهند؛ و اینگونه شد که آقای عبداللهی فر قهرمان تراژدی زندگی دختران روستای قجر شد و پایانی خوش برای این قصه نوشت؛ با قلم مهربانی و عشق...
ما هم یادمان باشد، جدایی فقط زمانی برایمان راحت و آسان خواهد شد که دچار فراموشی شویم و تمام لحظات عاشقانه امان را از یاد ببریم.
یادمان باشد که یادمان نرود....
***زهرا پوراسماعیل