کاروان کربلا یا کاروان عرشی بر روی فرش مسیر احیای دین رسول خدا (ص) را هموار میکنند تا چشم بصیرت مردم را باز و فطرتها را بیدار کنند.
اما بیعت مثل حضرت امام حسین (ع) با مثل یزید ابن معاویه هرگز امکان تحقق ندارد و امکان نخواهد داشت، تا ابد هم حسینیان با یزیدیان بیعت نمیکنند و هر گروهی با یزیدیان زمان و امروز بیعیت کنند دیگر در گروه حسینیان نخواهند بود و جایی نخواهند داشت. یزیدیان زمان هم ساکنان کاخ سفید هستند.
حضرت امام حسین (ع) برای اصلاح امور دین جدش؛ حرکت خود را از مدینه به سمت مکه آغاز کرد و سپس به سوی کربلا رفت؛ و این کاوران عرشی میخواهد دین اسلام را در روی فرش احیا کند.
یکی از بخشهای مهم این حرکت، فرستادن حضرت مسلم بن عقیل از تبار پاک بنیهاشم و نواده حضرت ابوطالب عموی پیامبر (ص) به سمت کوفیان است تا عنوان سفیر ناب اسلام راستین با پاسداری از آرمان امام زمان خود، پیام نهضت را به شیعیان ناب برساند و مقبولیت مردمی را هم ارزیابی کند.
حضرت مسلم از خاندانی پاک، شجاع و با فضیلت است و در محضر حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) درسها آموخته است، در رکاب امیرالمومنین (ع) رشادتهای زیادی نشان داده و در جنگ صفین و حکومت امیرالمومنین (ع) حضور داشت و جناح راست سپاه امیر المومنین (ع) در دست او بود.
حضرت مسلم با امام حسین (ع) رهسپار مکه شد و به عنوان نایب خاص و سفیر امام به کوفه اعزام شد.
امانت داری و تعهد حضرت مسلم و سابقه درخشان و بصیرت بالای او در پیروی از ولایت و جامعیت علمی و عملی، سبب شد امام (ع) او را به عنوان نماینده خود برگزیند و در معرّفی او به مردم کوفه نوشت:
وَ انّی باعِثٌ الیکُم بِاخی وَ ابْنِ عَمّی وَ ثِقَتی مِنْ اهْلی «مُسْلِمِ بن عَقیل» لِیُعْلِمَ لی کُنْهَ امْرِکُمْ وَ یَکْتُبَ الَیَّ به ما یَتَبَیَّنَ لَهُ مِنْ اجْتماعِکُمْ.
همانا من برادرم و پسر عمویم و شخص مورد اعتماد اصحابم، یعنی مسلم بن عقیل را به سوی شما (مردم کوفه) میفرستم تا حقیقت امر شما را به من اعلام کند و آنچه از اجتماع شما برای او روشن میشود به من بنویسد.
مردم کوفه نیز پیش از حضور ابن زیاد در کوفه؛ به خوبی از حضرت مسلم استقبال کردند و در مورد جایگاه حضرت مسلم (ع) نزد امام حسین (ع)، همین بس که وقتی خبر شهادت او به حضرت (ع) رسید فرمود: «لا خَیْرَ فِی الْحَیاهِ بَعْدَکُمْ» بعد از شما خیری در زندگی نیست.
حضرت مسلم در جریان پیشنهاد ترور عبید الله ابن زیاد در منزل هانی بن عروه با وجود مهیا بودن همه شرایط برای از بین بردن ابن زیاد، از این کار خودداری کرد.
زمانی که علت را جویا شدند، حضرت مسلم فرمود: سخن پیامبر (ص) را به یاد آوردم که فرمودند مؤمن غافلگیرانه نمیکُشد و این عمل خود را مستند کرد به سیره نبوی و این نشان از بصیرت، آگاهی و دانش او نسبت به سیره نبوی و پایبندی و تقوای بالای او در التزام به اصول است.
هدف این سفیر راستین کربلا، ارزیابی مقبولیت مردمی بود و به مشروعیت حرکت امام حسین (ع) باور تام داشت و ذرهای هم از آرمان این نهضت کوتاه نیامد.
اما تزویر و نفاق بازهم کار خود را کرد و در روز عرفه سال ۶۰ هجری، پسر عموی با شهامت امام حسین (ع) و فرستاده آن حضرت به کوفه، به شهادت رسید و کیفیت شهادت آن جناب در منابع تاریخی تشیع به طور کامل آمده است.
البته هر تلاش و جهادی هم در راه خدا اگر خالصانه و ناب باشد تا ابد پایدار خواهد ماند و هرگز از بین نمیرود. سیره حضرت مسلم هم از این زمره محسوب میشود و خدا این سیرهها را زنده نگه میدارد.
حادثه کربلا و قیام و قیامت حضرت امام حسین (ع) از ابتدا تا انتهای تاریخی وقوع ان نقشه کامل و جامع و مانع راه آزادگی و مقاومت محسوب میشود، اما شرایط و شروطی دارد که یکی از شرایط آن هم داشتن "بصیرت" است.
شاخص اصلی بصیرت هم درک صحیح "هیهات منا الذله" است.
کربلا فقط یک برهه تاریخی یک یا ده روزه یا ۴۰ روزه نیست، بلکه بزرگترین و طولانیترین و ابدیترین حادثهای است که روز بروز بر اهمیت و ارزش ان افزوده میشود.
درسهای نهضت حضرت امام حسین (ع) تاریخ و جغرافیایی به وسعت همه خلقت و بشریت و جهان دارد و محدودیت پذیر نیست.
امروز هم مقاومت مردمی در برابر تمامیت استکبار جهانی و عوامل آشکار و پنهان ان در منطقه از جمله در عراق و سوریه و دیگر کشورها مانند یمن و از همه مهمتر در فلسطین و غزه مظلوم و لبنان فقط پرتوی از نسخه آزادی بخش نهضت حسینی (ع) است.
این موارد ترجمان گوشههایی از (ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه) است.
هیچ راه دیگری غیر از چراغ هدایت و کشتی نجات نیست.
سیره حضرت مسلم هم نقشه راه دیپلماسی جبهه مقاومت و به ویژه نظام جمهوری اسلامی ایران است و نباید آرمانها، منحرف شود.
سیره سیاسی حضرت مسلم به بلندای تاریخ ایستاده است و امروز هم با هویتی مستحکمتر و روشنتر پرده از نفاق و تزویر زمانهها بر میدارد و نشان میدهد که هر روز عاشورا و هر جا کربلاست و بر مومنان و حسینیان است که همواره خیمه حضرت سیدالشهدا (ع) را برپا دارند و لحظهای این امانت را وانگذارند که دشمنان مترصد غفلت ما هستند.
حیات مبتنی بر عقلانیت مذهبی و خرد فطری سرچشمه پایان ناپذیر در حیات دنیوی بشری است که سلامت پیوند جهان و اخرت را تضمین کرده است.
حیاتی که از عقلانیت انسانی و مذهبی دور شود به همان اندازه در تنگنای ممات ذلت میافتد و این زندگی هم در واقع همان مرگی است ننگین و شیطانی و نفاق و دورویی و هزار رویی و در مسیر ظلم بی نهایت.
انسان اشرف مخلوقات است، شریفترین بخش وجود انسان هم جان و عقل انسان است و شریفترین انسانها نیز انبیاء و امامان معصوم (ع) هستند که انها نیز با ارزشترین دارایی خود یعنی جانشان را نثار دین اسلام کرده اند؛ حالا باید بفهمیم اسلام چقدر عزیز است و نظام اسلامی هم عزیزتر. اینجاست که امام راحل فرمودند " حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات" است؛ بنابراین کسانی که در برابر دین میایستند یا ان را تحرف میکنند، با تزویر مخلوط میکنند و ادعای "نومن ببعض و نکفر ببعض" قبول بخشی از دین و کفر به بخش دیگری از دین اسلام را دارند، دین را در خدمت خود میگیرند نه اینکه در خدمت دین باشند؛ ظالمترین، شقیترین و بدترین افرادی هستند که در ظاهر انسان نما هستند و در باطن وارد جریان "اسفل السافلین" شده اند بلکه از ان هم پست تر.
رفتار مردم کوفه در حادثه کربلا، نهایت پستی و رذالت را از کردار و گفتار انها نشان داد.
این رفتار کوفیان در برابر کسانی است که در اوج تعالی انسانی و عصمت رفتاری و کرداری هستند و اینجاست که سیره حضرت مسلم مانند ستاره در تاریخ میدرخشد.
همچنین زندگی انسان از لحاظ فردی، جمعی، جامعه و ملی و جهانی همواره صحنه درگیری جنود دین و جنود کفر است و فقط با بصیرت میتوان از این جریان به درستی عبور کرد و بصیرت ما اگر حسینی نباشد، در برابر یزیدیان، ذلیل و گرفتار زندگی ذلت بار و پستتر از مرگ خواهیم شد.
جنگ بصیرت با تزویر و نفاق همچنان ادامه دارد و ادامه خواهد داشت.
پس تا ظهور حضرت بقیه الله (ع). سرباز بصیرت باشیم.
نظام مردم سالاری دینی در ایران هرگز تزویرپذیر نیست و کسانی که به دنبال آزادی هستند فقط کافی است رفتار حضرت امام حسین (ع) را در شب عاشورا و در خاموش کردن روشناییها؛ به روشنی ببینند نه در مدلهای تروریست پرور غربیها در خاورمیانه و اسرائیل سازیهای دروغین.
حذف لیبرالیسم سیاسی در جامعه باید مد نظر متولیان سیاست باشد و ظرفیت سیاسی را برای تبیین درسهای نهضت کربلا فراهم کنیم.
تحقق این اهداف هم بصیرت میخواهد، شجاعت، بصیرت و هم عاقبت بخیری؛ و سیعلم الذین ظلمواای منقلب ینقلبون.
نویسنده : اسماعیل محمدی