”شهید سرلشکر خلبان عباس دوران“ قبل از شهادت، چندین بار به همرزمانش در گردانهای پروازی، به صراحت گفته بود: اگر روزی هواپیمای من در خاک دشمن مورد اصابت قرار گیرد من شهادت را بر اسارت ترجیح میدهم.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، در طول هشت ساله دفاع مقدس، سال ۱۳۶۱ برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، سالی سرشار از موفقیت و پیروزی بود.
در این سال عملیاتهای پی در پی، پیروزمندانه، مهم و سرنوشتسازی همچون فتحالمبین و بیتالمقدس با موفقیت کامل توسط رزمندگان ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای مردمی علیه نیروهای متجاوز بعثی عراق اجرا شد.
رزمندگان غیور ارتش اسلام چنان عرصه را بر نظامیان بعثی صدام تنگ ساختند که هرگونه قدرت تصمیمگیری و اقدام مؤثر در جبهه نبرد از آنان سلب شد و در این عملیاتها آمار کشته شدگان، اسیران جنگی و ادوات و تجهیزات به غنیمت گرفته و انهدامی به حدی سنگین، بهتآور و باور نکردنی بود که ارتش متجاوز بعث عراق به وضوح در سیمای ارتشی مغلوب و شکست خورده در انزار جهانیان ظاهر شد.
به دنبال متلاشی شدن سازمان رزمی و کاهش توان نظامی نیروهای نظامی رژیم بعثی عراق در عملیات بیتالمقدس، شکست راهبرد نظامی، ناکامی در تحقق اهداف اعلام شده و زیر سؤال رفتن مشروعیت و کارآمدی صدام، رژیم بعثی عراق برای نجات از این بحرانهای نظامی پیش آمده مذبوحانه دست به تلاشهای سیاسی زد.
درخواست فوری تشکیل اجلاس شورای همکاری خلیج فارس توسط عراق و بهره برداری سیاسی
رژیم بعثی عراق در حالی که مشغول دفع حملات نیروهای ایرانی در عملیات بیتالمقدس بود، به همسایگان عرب خود گوشزد کرد به موجب موافقتنامه سال ۱۹۵۰ اتحادیه عرب، ۲۲ کشور عضو این اتحادیه مجبورند به هر کشور عربی که درگیر جنگ است کمک نظامی ارسال دارند.
شش کشور عرب منطقه در پایان اجلاس ۲ روزه شورای همکاری خلیج فارس ضمن حمایت خود را از رژیم صدام نگرانی خود را از پیروزیهای رزمندگان اسلام ابراز کردند. این اجلاس تأثیری بر روند حملات بیامان و برتری نیرویهای ایرانی در سراسر جبهههای نبرد نداشت.
نقشه بهره برداری سیاسی صدام ازحمله رژیم غاصب صهیونیستی به جنوب لبنان
در مدت کمتر از یک ماه پس از آزادی خرمشهر، رژیم غاصب صهیونیستی در یک اقدام هماهنگ برای نجات رژیم عراق از ضربات سهمگین و کاهش فشار بر این کشور و همچنین ضربه زدن به مواضع نیروهای ملی اسلامی فلسطینی و لبنانی، نیروهای خود را بطور همه جانبه به جنوب لبنان برد و تجاوز گستردهای را علیه خاک لبنان آغاز کرد.
رژیم عراق که برای بدست آوردن چنین فرصتی لحظهشماری میکرد، به دنبال تجاوز صهیونیستها اعلام کرد که «به منظور مقابله با اسرائیل نیروهایش را از باقیمانده اراضی اشغالی ایران عقب میکشد.»
نقشه بهره برداری سیاسی صدام از اجلاس و کنفرانس سران غیر متعهدها در بغداد
رژیم بعثی عراق و حامیانش اعم از کشورهای غربی، برخی از کشورهای نزدیک و متمایل به سیاستهای بلوک شرق و رهبران مرتجع عرب به منظور کاستن آثار تبلیغی پیروزیهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، رها ساختن عراق از تنگنای سیاسی و نظامی داخلی و بین المللی، گشودن جبههای جدید در عرصههای سیاسی و دیپلماسی علیه ایران و نیز به انزوا کشاندن ایران و ایجاد زمینهای مناسب برای توجیه و ارائه کمکها و مساعدتهای اقتصادی و نظامی بیشتر به رژیم عراق، تصمیم به برگزاری اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در بغداد گرفتند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضای ثابت کشورهای غیر متعهد با درک سریع خطر و حساسیت موضوع دست به فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک وسیعی در سطح منطقه زد، و با اعلام مواضع روشن خود در این رابطه تاکید کرد در حالیکه نیروهای عراق بخشهایی از خاک ایران را در اشغال خود دارند، هیچ هیأتی از سوی تهران در این اجلاس شرکت نخواهد کرد و اصولاً بغداد محل امنی برای برگزاری کنفرانس سران غیر متعهدها نیست و دولت عراق توانایی و صلاحیت میزبانی و برگزاری اجلاس را ندارد و این اجلاس باید در کشور دیگری برپا شود.
با اعلام مواضع رسمی ایران در مورد ناامنی بغداد برای برگزاری کنفرانس غیر متعهدها، رژیم عراق را بر آن داشت تا با انتشار بیانیه و تبلیغات پرحجم و دامنهدار خود که از سوی اغلب رسانههای خبری جهان با آب و تاب فراوان انعکاس داده میشد بر امنیت فضا و آسمان شهر بغداد، تأکید نماید و محافظت دائمی از آن را که توسط شبکه دفاعی مستحکم خود متشکل از انواع موشکهای زمین به هوای ارتفاع بالا، متوسط و پائین، پوشش گسترده راداری و توپخانه ضد هوایی و انواع هواپیماهای رهگیر بود، به رخ سران کشورها بکشاند. عراق همچنین بغداد را به لحاظ پدافندی با شهر مسکو در زمان حمله متفقین در جنگ جهانی دوم مقایسه میکرد!
با توجه به تلاش وسیع و گسترده دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، کشورهای مرتجع منطقه و قدرتهای زورگوی جهانی از برگزاری این اجلاس در بغداد حمایت و آمادگی سران و مقامات بلندپایه خود را برای شرکت و حضور در اجلاس اعلام کردند.
صدام در سایه تبلیغات جهانی و به منظور ارعاب برخی از دولتهای عربی منطقه خود را اسوه و منجی اعراب معرفی و به بهانه حمایت و امنیت منطقه خلیج فارس از کشورهای منطقه باج خواهی بیشتری میکرد.
شاید در بین برخی از نیروهای خودی و طرفدار انقلاب نیز به رغم دلبستگی و وفاداری به نظام و کشور شک و تردیدهایی درباره درستی و اثربخشی راهبرد دفاعی کشور در آن برهه پدیدار میشد.
در چنین شرایط حساس و خطیری که اقدامات سیاسی ایران به نتیجه مطلوب نرسیده بود برای غلبه بر راهبرد سیاسی تبلیغاتی رژیم عراق، تصمیم به استفاده و بهره برداری از نیروی هوایی به لحاظ ساختار ویژه و امتیازات خاص آن گرفته شد و این نیروی قوی و قدرتمند نظامی بنا به دستور در خدمت استراتژی سیاسی کشور قرار گرفت، تا با استفاده از ویژگیهایی از قبیل، سرعت عمل، قابلیت انعطاف، برد زیاد، تحرک و واکنش سریع، قدرت آتش و... با شکستن دیوار صوتی شهر بغداد و بمباران مناطق حساس و راهبرد نظامی آن، ناتوانی عراق در اثبات ادعاهای خود مبنی بر امنیت فضای شهر بغداد و محل کنفرانس سران را به اثبات رساند.
به این منظور و جهت برهم زدن امنیت اجلاس و شهر بغداد، نقاط حساس و حیاتی رژیم متجاوز بعثی صدام در حاشیه و داخل شهر بغداد مورد شناسایی و بررسی و تحلیل دقیق کارشناسان نظامی و سیاسی کشور قرار گرفت.
نقاطی مانند: پایگاه هوایی الرشید، نیروگاه هستهای تموز، ایستگاه ماهواره مخابراتی بعقوبه، مجلس الوطنی، کاخ صدام، پادگانهای نظامی، ستاد ارتش، پل راه آهن، کارخانه برق، وزارت کشور، ساختمان حزب بعث، وزارت جنگ، انبار مهمات و اسلحه سازی و پالایشگاه الدوره...
ایران راهبرد نظامی و تبلیغاتی خود را چنان طراحی کرده بود که برای دولت بعثی عراق امکان انکار و پرده پوشی آثار شکست میسر نباشد.
حالا کدامیک از اهداف مزبور بهتر میتوانست راهبرد نظامی، سیاسی و تبلیغاتی ایران را تأمین و ضریب موفقیت آن را تا حد ممکن افزایش دهد.
پالایشگاه الدوره که در داخل محدوده شهر بغداد قرار گرفته بود، به دلایل زیر به عنوان هدف انتخاب شد: از نظر مکانی به پایگاه هوایی الرشید که هواپیماهای شکاری میگ، جنگندههای سوخو و میراژ در آن مستقر بودند نزدیک بود و هیچ تردیدی را در مورد حضور دفاع هوائی عراق در اذهان سران غیر متعهدها باقی نمیگذاشت. انهدام و آتش سوزی ناشی از بمباران پالایشگاه الدوره و حجم عظیم دود و آتش برخاسته از آن در کوتاه مدت غیرقابل کنترل و اطفا بود و به سبب نزدیکی آن با هتل محل اقامت اصحاب رسانه و خبرنگاران که از سراسر جهان در آن اسکان یافته بودند غیرقابل انکار بود و سند زندهای برای موفقیت عملیات به شمار میآمد. با توجه به حملات هوایی انجام شده دشمن علیه پلایشگاههای ایران هیچگونه محدودیت و ملاحظات سیاسی برای از بین رفتن این نقطه حساس و حیاتی وجود نداشت. انهدام این پالایشگاه اثراتی را در روند تامین سوخت مورد نیاز ماشین جنگی عراق به جای میگذاشت. اثرات روانی این بمباران به دلیل قرار داشتن هدف درداخل محدوده شهر بغداد قابل ملاحظه بود. در صورت انتخاب محل دیگری برای بمباران، دولت عراق سریعا قادر به خنثی کردن اثرات حاصله و ایجاد پوشش خبری بر علیه آن بود.
در این عملیات تاریخی غرورآفرین و کم نظیر برای تضمین هرچه بیشتر اهداف و کاهش خسارات و ضایعات احتمالی طرح ریزی و اجرای عملیات با انتخاب شش تن از برجستهترین و ورزیدهترین خلبانان نیروی هوایی از بین تعدادی از داوطلبان یکی از پایگاههای هوایی انجام گرفت.
به منظور دستیابی به هدف و تضمین و اجرای کامل عملیات، تعداد سه فروند هواپیمای (اف-۴) برای اجرای مأموریت در نظر گرفته شدند که دو فروند آن نقش اصلی را بر عهده داشتند و هواپیمای سوم به عنوان (رزرو) و برای ادامه مأموریت که در صورت وقوع حادثه یا رویداد غیرمنتظره وارد عمل شود.
در سحرگاه روز ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ خلبانان دلاور، با عزمی راسخ و اراده پولادین، در سکوت مطلق رادیویی جان بر طبق اخلاص نهاده و از پایگاه هوایی مربوطه با پرواز در ارتفاع پایین، دل آسمان را شکافته و به فضای خاک دشمن، به قصد ضربه زدن به شبکه دفاعی امنیتی کاملاً امن مورد ادعای صدام نفوذ کردند.
رهبر و فرمانده دسته پروازی این عملیات، یکی از خلبانان فداکار، ورزیده و با تجربه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سرهنگ خلبان عباس دوران بود.
این دسته پروازی که شامل چهار خلبان ورزیده بود، پس از عبور از دیوار دفاعی و شبکه آتش ضد هوایی دشمن، خود را به فضای شهر بغدادرسانده و با پرواز در ارتفاع کم بر فراز خیابانهای این شهر، صدای غرش سهمگین پرندههای آهنین بال خود را به گوش حکام و مردم در خواب فرو رفته بغداد رساندند، بدینوسیله حضور قدرتمند نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و آسیبپذیری و ناامن بودن شهر بغداد را به عینه به سران کشورهای غیر متعهد و افکار عمومی جهانی اثبات کردند.
این عقابان تیز پرواز پس از نمایش قدرت و مانور برفراز شهر بغداد، خود را به بخش جنوبی شهر بغداد رسانده و به پالایشگاه الدوره یورش بردند و چندین تن بمب هواپیماهای خود بر سر حاکمان جنگ افروز وقت عراق فرو ریختند؛ و پس از نمایش قدرت و شکستن دیوار صوتی در آسمان شهر بغداد و در حین بازگشت هواپیمای لیدر دسته پرواز و فرمانده عملیات سرهنگ خلبان عباس دوران مورد اصابت موشک سامانه پدافند هوایی دشمن قرار گرفت.
سرهنگ خلبان عباس دوران، به کمک خلبان همرزمش «ستوانیکم منصور کاظمیان» در کابین عقب دستور ترک هواپیما را داد، اما خود علیرغم اینکه میتوانست با استفاده از چتر نجات سالم فرود آید همچنان سعی کرد هواپیمای سانحه دیدهاش را به سوی یکی از تأسیسات مهم عراق که در چند مایلی محل برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها بود بکشاند و خود طعم شیرین شهادت را به اسارت و بهرهبرداری تبلیغاتی دشمن ترجیح دهد.
شهید عباس دوران که در تعداد پرواز جنگی در نیروی هوایی رکورد داشت و عراق برای سرش جایزه تعیین کرده بود، پس از بمباران پالایشگاه بغداد هواپیما را که آتش گرفته بود به هتل محل برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها کوبید و با شهادت خود، کاری کرد که اجلاس سران غیرمتعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد.
شهید سرلشکر خلبان عباس دوران قبل از شهادت، چندین بار به همرزمانش در گردانهای پروازی، به صراحت گفته بود: «اگر روزی هواپیمای من در خاک دشمن مورد اصابت قرار گیرد من شهادت را بر اسارت ترجیح میدهم.»
به دنبال بمباران سنگین پالایشگاه «الدوره» دود و آتشی عظیم فضای شهر بغداد را در هالهای از سیاهی فرو برد و ترفندهای سیاسی صدام در مورد امنیت این شهر، در مقابل چشمان وحشتزده خبرنگاران خارجی مستقر در هتلهای بغداد نقش بر آب شد و بدین روش تشکیل اجلاس کنفرانس سران غیر متعهدها در شهر بغداد منتفی و شهر دهلی نو در کشور هند انتخاب شد.
با اعلام لغو اجلاس سران کشورهای غیر متعهد در بغداد، قدرت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با داشتن خلبانان شجاع و جان برکفی همچون شهید سرلشکر خلبان عباس دوران و سایر همرزمان او در این عملیات بعنوان اهرم فشاری در تحمیل اراده سیاسی و حاکمیت ملی و حفظ اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران در اذهان عمومی جهان مورد تأکید مجدد قرار گرفت.
«عباس دوران» سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود
دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در شیراز گذراند. وی پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۹ به خدمت مقدس سربازی میرود و بعد از بازگشت، به دلیل علاقهای که به یادگیری فن خلبانی و خدمت به میهن دارد در ۱۳۵۱ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش میشود. پس از طی نمودن دوره مقدماتی پرواز در ایران برای ادامه تحصیل و فراگیری دوره تکمیلی خلبانی به کشور آمریکا اعزام گردید. با توجه به استعداد فوقالعاده در کمترین زمان موفق به اخذ نشان و گواهینامه خلبانی شده و به ایران باز میگردد و با درجه ستواندومی در پایگاه هوایی همدان مشغول به خدمت میشود. هنگامی که جنگ تحمیلی آغاز شد، وی در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیات فرماندهی پایگاه سوم شکاری همدان (شهید نوژه) انجام وظیفه میکرد.
در سی و یکم شهریور سال ۱۳۵۹ نیروی هوایی عراق در یورشی ناجوانمردانه تعداد زیادی از مواضع ایران را بمباران میکند. عباس هم همانند دیگر خلبانان شجاع نیروی هوایی به مقابله با دشمن پرداخت.
پس از مدتی عباس برای ادامه پروازهای جنگی به پایگاه ششم شکاری بوشهر منتقل شد. هنوز چندی نگذشته بود که طرح عملیات مروارید ارائه میشود که بر اساس آن تصمیم گرفته میشود که نیروی هوایی و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در این عملیات به صورت مشترک عمل کنند.
بدین ترتیب بهترین خلبانان پایگاه انتخاب میشوند. در بین انتخاب شدگان نام دلیرانی همچون شهید سرلشکر عباس دوران، شهید سرلشکر حسین خلعتبری، شهید سرلشکر سید علیرضا یاسینی و شهید سرلشکر حسن طالب مهر به چشم میخورد.
مروارید، خاری در چشم بعثیها
عملیات مروارید در تاریخ هفتم آذر ۱۳۵۹ شروع شد. در همان ساعات ابتدایی نبرد، در یک عملیات متحورانه عباس دو ناوچه نیروی دریایی عراق را در حوالی اسکله «الامیه» و «البکر» سرنگون کرد. عباس بینهایت شجاع و بیباک بود. آن روزها سختترین مأموریتها را قبول میکرد. در این عملیات به او که درحال پرواز بود اطلاع دادند باید عملیات نیمه تمام رها شود، که عباس قبول نکرد و با رشادت تمام این دو اسکله را نابود ساخت. چنان چه میگفتند و به اثبات هم رسید فرمانده نیروی دریایی عراق را سرهنگ خلبان عباس دوران و سرهنگ خلبان خلعتبری به نابودی کشاندند.
به دلیل رشادتهای فراوانی که عباس از خود بروز داده بود، علاوه بر یک درجه دورهای که به او تعلق میگرفت، یک درجه تشویقی نیز گرفت و به درجه سرهنگ دومی مفتخر شد. در همین اوصاف فرماندهان تصمیم میگیرند که با انتقال او و سپردن یکی از پستهای حساس ستادی در تهران، از تجربیات او استفاده بیشتری کنند که دوران نمیپذیرد و میگوید: «پرواز نکردن، برای من مثل مردن است.»
شهید سرلشکر خلبان عباس دوران در طول ۲۲ ماه حضور در دفاع مقدس ۱۲۰ مأموریت بمباران هوایی در جنگ انجام داده که از این لحاظ یکی از رکورد داران پروازهای بمباران هوایی در بین خلبانان نهاجا محسوب میشد. این تعداد پرواز نشان از آمادگی همیشگی او برای اجرای عملیات هوایی علیه ارتش عراق بود. در بین نیرویهای دشمن نیز شهید سرلشکر خلبان عباس دوران خیلی معروف به شجاعت و بی باکی بود و زهرچشمی از عراقیها گرفته بود که عراقیها آرزو داشتند او را اسیر کنند.
در حقیقت شهید سرلشکر خلبان عباس دوران با انهدام هواپیما و شهادت خودش، بجای ۱۰ هزار نفر رزمنده، اقدامی تاریخی را در نبردهای هوایی به یادگار گذاشت.
پیکر پاک و مطهر این خلبان سرافراز لشکر اسلام پس از ۲۰ سال دوری از وطن در تاریخ پنجم مرداد سال ۱۳۸۱ به همراه ۵۷۰ شهید دیگر در روز دوم مردادماه ۱۳۸۱ به خاک پاک میهن بازگشت و در زادگاهش شیراز به خاک سپرده شد.
ما مدیون شما هستیم
دست مارا بگیرید