برای دنیای ما هم فکری کنید.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری صدا و سیما مرکز زنجان ؛از 25 تیرماه به مدت یک هفته در تقویم رسمی ما هفته بهزیستی
در بند ۲۵ مصوبه سی و هفتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ارتباط با حقوق افراد معلول آمده است: اصل تساوی حقوق معلولان و افراد سالم حاکی از آن است که نیاز همه افراد جامعه از اهمیت یکسانی برخوردار بوده و رفع این نیازها اساس برنامه ریزی جوامع را تشکیل می دهد.
استفاده از فضاهای شهری و معابر عمومی شاید یکی از مهترین مطالبات معلولان درراه این تساوی حقوق باشد ،این مهم برای افراد معلول و کم توان نه تنها از نظر حمل و نقل و جابجایی بلکه از دیدگاه اجتماعی و بعد انسانی نیز اهمیت زیادی دارد و این در حالی است که با وجود کارهای انجام گرفته از سوی دستگاههای متولی در این خصوص همچنان مشکل این قشر پابرجا بوده و راه ها برای آنان هموار نیست.
هرچند مقوله مهم مناسب سازی همواره در استان زنجان هم مورد توجه دست اندرکاران و متولیان امر بوده اما به گفته مسوولان این مهم آنگونه که باید و شاید عینیت نیافته و چالش هایی در این مسیر وجود دارد.
برای هرچه ملموس کردن این مشکلات با یکی از معلولان شهرمان دراین شرایط کرونایی درمسیر تمرین روزانه اش همراه وهم
رقیه شجاعی از جمله بانوان معلول و ورزشکار موفق زنجانی است، که به گفته خودش مسیر زندگی اش، آنطوری که میخواست طی نشد و یک حادثه تلخ و فراموش نشدنی او را در جمع معلولان قرار داد، در ارتباط با موانع حضور موثر معلولان در عرصه های مختلف گفت: همواره و با وجود محدودیت هایی که برایم به وجود آمد، موفقیت های مختلفی را در حوزه ورزش کسب کرده ام و به این باور رسیده ام که معلولیت، محدودیت نیست، هر چند نگاه مردم به این قشر متفاوت و گاه ترحم آمیز است.
اما درواقع درمسیر او و امثال او محدودیت های فراوانی وجود داشت.این را از رفتار قهرمان شهرم می شد فهمید.
از همین سرکوچه تا خیابان اصلی،کوچه که چه عرض کنم،خیابانی 16متری که سرعت گیر ابتدای این خیابان نخستین مانع او در مسیر روزانه اش بود،سرعت گیری پهن وبلند مجبور شدم دسته ویلچرچ را بگیرم تا ناخواسته درسراشیبی این سرعت گیر تند ،او هم سرعت نگیرد.
باخنده تلخی نگاهم را دنبال کردو گفت،این اولین خوان از هفت خوان روزانه مسیر من است.
گرم صحبت بودیم که به سرخیابان رسیدیم ،قرار شد برای تهیه مایحتاج روزانه از عابر بانک پول بگیرد ،عابر بانکی که ارتفاع غیر استاندارد آن اجازه استفاده از آن را برای معلولان غیر ممکن کرده بود.
با خود فکر می کردم که برای رقیه شجاعی شاید کسب مدال آسان تر از امورات روزمره داخل شهر باشد.
خانم شجاعی باگلایه از وضعیت نامناسب خدمات شهری برای استفاده معلولان گفت: نامناسب بودن بافت شهری معلولان را همواره آزار می دهد، هر چند کارهایی در این ارتباط انجام شده، اما نبود بسترهای کافی در این بخش مشکلاتی را برای این قشر فراهم کرده است.
او این را هم گفت که معلولان برای تغییر نگرش عموم افراد به این قشر باید حضور فعالی در جامعه داشته باشند که تحقق این مساله می تواند به پذیرش راحت آنان در بین عموم و زندگی عادی معلولان منتهی شود.
گوشم به حرفهای قهرمان شهرم وچشمهایم به لیست مخاطبان تلفن همراهم بود،درآخرین ردیف اسامی شماره آقای یگانه کلید دار شهر رایافتم هرچند صحبت با متولی بهزیستی استان ومعاون عمرانی استانداری زنجان را هم دربرنامه خود داشتم ، تعداد زنگهایم به 2زنگ نرسیده بود که پاسخم داد از شهردار زنجان در خصوص آخرین اقدام های انجام شده برای بهره مندی معلولان از خدمات حمل ونقل شهری پرسیدم خبرخوبی داشت.
شهردار زنجان می گوید: در گذشته برای جابجایی معلولان خرید یک دستگاه ون پیگیری و در حال حاضر این خودرو خریداری شده و تجهیز خواهد شد.
حبیب الله یگانه با بیان اینکه جهت مناسب سازی فضاهای شهری و پارکها از طرف شهرداری اقدامات مناسبی انجام شده است گفت: پارکها و فضاهای سبزی که در حال حاضر ایجاد میشود برای استفاده معلولان نیز مناسب سازی میشود.
مناسب سازی واقعی تا رسیدن به چشم انداز فاصله دارد
با صحبت های شهردار زنجان ناخودگاه یاد حرفهای معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار زنجان در جلسه ستاد هماهنگی و پیگیری مناسب سازی استان درمحل این جلسه افتادم
مهرداد سلطانی درخصوص همین مسائل می گفت: برای رسیدن به برنامههای تعیین شده در حوزه مناسبسازی معابر برای
وی با اشاره به اقدامات انجام شده در کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری های استان گفت: پرونده ای که به کمیسیون ماده ۱۰۰ ارجاع داده می شود، تیک مناسب سازی و یا عدم آن لحاظ شود که این مهم وظیفه شهرداری است.
خانم شجاعی را در جریان خبر های آقای سلطانی گذاشتم و به او گفتم که معاون استاندار از دغدغه های شما گفت:از لزوم دسترسی گروههای هدف در بناهای تاریخی همانند رختشویخانه شهر زنجان تا راه آهن و ایجاد آسانسور و پله برقی که قرار است تا اواخر بهمن امسال محقق شود.
همه این ها را گفتم تا سرآخر برسم به متولی اصلی امور معلولان استان برسم ،او هم طبق معلول تماس تلفنی من را بی پاسخ نگذاشت.
دستگاههای اجرایی عزم جدی در حوزه مناسب سازی ندارند
مدیرکل بهزیستی استان زنجان بااشاره به اقدام های انجام شده برای جامعه هدف بهزیستی استان، از مناسب سازی انجام گرفته از سوی ارگانها و دستگاههای اجرایی رضایت کامل نداشت.
آقای محمدی قیداری دغدغه افزون تر مطالبات من داشت ،به گفته مدیر کل بهزیستی استان هم اکنون هم اکنون در این استان بین ۳۰ تا ۴۰ هزار معلول با انواع معولیت ها زندگی می کنند و با در نظر گرفتن محدودیت های برخی افراد عادی، زنان باردار و سالمندان نیز این تعداد جمعیت بیشتری را شامل می شود که این مهم برنامه ریزی و مناسب سازی را ضروری تر کرده است.
وی، با اشاره به بازنگری قانون حمایت از حقوق معلولان ادامه داد: این قانون طی اسفند سال ۹۶، به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و در اردیبهشت پارسال نیز توسط رییس جمهوری برای اجرا به سازمان ها و نهادها ابلاغ شد که یکی از موارد مهم آن تصویب آیین نامه اجرایی ماده ۲ توسط هیات دولت بود.
این آئین نامه دستگاه ها را به ارائه برنامه عملیاتی جهت اجرایی کردن ماده ۲ قانون در ادارات ستادی و شهرستانی در محدوده زمانی سه سال آتی موظف کرده است.
باتوجه به بازه زمانی سه ساله مندرج در ماده ۶ آیین نامه اجرایی و درصورت عدم اجرای ضوابط توسط دستگاههای اجرایی، با متخلفین برخورد قاطع و قانونی انجام می گیرد.
مدیرکل بهزیستی استان زنجان این را هم گفت که با توجه به بازدید تیم مناسبسازی بهزیستی از بازار زنجان، اصلاح موانع تعبیه شده در ورودی بازار برای تردد ویلچر و کالسکه، اتصال پیاده رو به داخل بازار با اجرای خط ویژه نابینایان به صورت سکه ای، اجرای خط ویژه نابینایان و کف سازی و رفع اختلاف ارتفاعها از موارد مورد تاکید ستاد مناسب سازی بوده که همچنان مغفول مانده است.
هم مکالمه ام با مسئولان درمسیر همراهی خانم شجاعی طولانی شده بود وهم خانم شجاعی به مقصد رسیده بود با قول پیگیری این مشکلات با او خداحافظی کردم،درمسیر برگشت چشمم به ساختمان چند طبقه ای افتاد که تقریبا درمراحل پایانی ساخت بود،ساختمانی زیبا وهشت طبقه ،درحالی همه حرفهای معاون عمرانی استاندار ،شهردار،مدیرکل بهزیستی وخانم شجاعی کوه از دغدغه را در ذهنم ایجاد کرده بود مسیرم را به این بنای زیبا کج کردم،به ورودی بنا که رسیدم چهار پله تقریبا عریض وبلند پیش پایم بود،خودم را روی ویلچر تصور کردم،حالا باید منتظرکسی بودم که دستم را بگیرد،پله ها را که بالا رفتم ،محوطه ای کوچک پیش پای ساختمان بود،دوباره حدود 6پله را باید بالا می رفتی ،درکنار پله ها راهرو ی قوس داری مسیری شیب دار را به طبقه هم کف جدا می کرد که معلوم بود که پارکینگ خودروهاست،درذهنم نمی گنجید ، حتی تصور مراجعه یک معلول به این بنا هم برایم سخت بود،پله ها را که تاپاگرد بالا رفتم به مردمیانسالی برخوردم،از لباس رنگیش پیدا بود که نقاش است،وحضور او نشان می داد که کار این ساختمان درمراحل پایانی است.از او درباره درباره ساختمان وکاربری اش پرسیدم،گفت تجاری است،شاید هم خدماتی،ساختمان پزشکانی چیزی،گفتم درباره مناسب سازی چه می دانی،گفت:چیزی نمی دانم اگر در مورد تخلف ساختمان است جانم برایت بگوید که با جریمه حل می شود،به او گفتم مگر می شود گفت:به همه ساختمانهای پزشکان در شهر سر بزن شده،خنده تلخی کردم وبا نگاه به آن بنا دوباره مسیر محل کار را درپیش گرفتم،آمد وشد درشهر زیاد بود،کمی از ظهر گذشه بود در انبوه جمعیت که بی اعتنا به خیلی چیزها دررفت وآمد بودند خیلی چیزها گم می شد چه برسد به مشکلات مناسب سازی شهر.
نویسنده : مائده بیگدلی