به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما، به نقل از سردبیر روزنامه رای الیوم، هرچند پیش بینی میشد مصر در بحران لیبی دخالت نکند، اما اظهارات اخیر رئیس جمهور این کشور خلاف این پیش بینی را ثابت میکند و در صورت وقوع جنگ، لیبی به مهمترین پایگاه افراط گرایان و گروههای موسوم به جهادی تبدیل خواهد شد.
عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم که از لندن به روز میشود نوشت: دولت وفاق که بر بیشتر مناطق غرب لیبی سیطره دارد حق داشت اظهارات روز شنبه عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر هنگام بازدید از نیروهای خود در منطقه غربی به ویژه صحبت از خط قرمز بودن سرت و الجفره را کوبیدن بر طبل جنگ و نشانهای از دخالت قریب الوقوع ارتش مصر در بحران لیبی برای حمایت از نیروهای ژنرال خلیفه حفتر به شمار بیاورد که نیروهایش ظرف هفتههای اخیر شکستهای خفت باری متحمل شده اند.
آینده شهر راهبردی سرت که در مرکز و بین شرق و غرب قرار دارد و زادگاه معمر القذافی رئیس جمهور سابق لیبی است سرنوشت جنگ کنونی در لیبی با حضور طرفهای داخلی و منطقهای و بین المللی را معین میکند. السیسی با این اظهارات که با دقت از قبل تهیه و نوشته شده بودند به دولت وفاق و دولت ترکیه که حامی آن است هشدار میدهد و به شکلی واضح میگوید که سیطره بر سرت به معنای آغاز دخالت نظامی مصر و متحدانش در جنگ است، چون ممکن نیست که سقوط این شهر را بپذیرد.
سیطره ترکیه بر شهر سرت از طریق دولت وفاق که از مشروعیت بین المللی برخوردار است به معنای تامین امنیت طرابلس، پایتخت لیبی از هرگونه حملات در آینده و سیطره بر پایگاه هوایی القرضابیه در آن و گشودن راه برای پیشروی از غرب برای سیطره بر هلال نفتی و از جنوب برای بازگردادن الجفره و تحت کنترل گرفتن ساحل آفریقا خواهد بود و در واقع این شهر به منزله ناف آفریقاست.
السیسی که از جنگ دوری میجست و بیشتر بر تحکیم زیرساختهای اقتصادی که جز با تثبیت امنیت و ثبات محقق نمیشود تمرکز داشت خود را بر لبه دو جنگی یافت که گریزی از ورود همزمان یا جدا جدا به هر دوی آنها وجود نداشت. جنگ نخست با اتیوپی بعد از فروپاشی مذاکرات سد النهضه و در خطر قرار گرفتن امنیت آبی مصر است و جنگ دوم در لیبی که منبع تهدید اصلی برای امنیت ملی مصر به شمار میرود. به نظر میرسد السیسی تصمیم گرفته است جنگ اول را به تعویق بیندازد، چون ضرورت کمتری دارد و پر کردن مخازن سد النهضه بر اساس طرح اتیوپی به سه سال زمان نیاز دارد. اما او به ورود به جنگ دوم و اولویت بخشی به آن ناچار است، زیرا رسیدن نیروهای وفاق با پشتیبانی زرهپوشها و هواپیماهای ترکیه و حضور بیش از ۱۴ هزار جنگجو از عناصر گروههای افراطی و به اصطلاح جهادی و نیز عناصری از سازمان القاعده و داعش در شرق لیبی که با مصر خصومت دارد تهدیدی راهبردی برای کشور مصر به شمار میآید و خطر همتای او در صحرای سینا در برابر این خطر ناچیز است، زیرا مصر با شرق لیبی هزار کیلومتر مرز زمینی دارد.
نکته قابل توجه دیگر در اظهارات السیسی این بود که به صورت تعمدی در حالی که فرمانده ارتش و رئیس ستاد آن و نیز فرماندهان نیروهای مسلح مصر از جمله زمینی، هوایی، دریایی و نیروهای ویژه اطراف او را گرفته بودند گفت: ”هرگونه دخالت نظامی مستقیم از سوی کشور مصر در لیبی از مشروعیت بین المللی برخوردار است خواه در چارچوب منشور سازمان ملل متحد در حق دفاع از خود یا بنا بر درخواست تنها قدرت مشروع و منتخب مردم لیبی یعنی مجلس نمایندگان (پارلمان طبرق). این دخالت برای حمایت و تامین امنیت مرزهای غربی مصر و عمق راهبردی آن و سرعت بازپس گیری امنیت و ثبات در عرصه لیبی به عنوان بخشی جدانشدنی از امنیت مصر و ثبات آن و نیز امنیت قومی عربی است“.
این قسمت از سخنان او در درجه نخست خطاب به ملت مصر بود، زیرا بهانه و پوشش سیاسی برای ورود به این جنگ و نیز بسیج کردن آنها برای جمع شدن گرد رهبری خود در صورت تصمیم گیری برای ورود به جنگ را فراهم میکند و آنها را برای تحمل هرگونه تلفات جانی ناشی از آن نیز آماده میسازد.
اردوغان رئیس جمهور ترکیه که در گرفتن تصمیم حمایت از متحدان خود در لیبی با تجهیزات نظامی و عناصر جنگجو و پوشش هوایی سریع عمل کرد روی تردید مقامات مصری و ترس آنها از پیامدهای دخالت نظامی در لیبی حساب میکرد و چه بسا هنوز هم حساب میکند. علت آن هم نظریهای است که میگوید مصر از اشتباهات و خسارات خود در جنگ یمن در دهه ۶۰ که ۳۰ هزار سرباز مصری کشته شدند درس گرفته است و تصمیم دارد ارتش مصر را برای جنگ به منظور کمک رسانی به هر مسئله غیرمرتبط با مصر اعزام نکند. به نظر میرسد در صورتی که السیسی بخواهد از قید این موضوع خلاص شود و ارتش و ناوگان و هواپیماهای خود را به لیبی بفرستد این امیدواری بیهوده خواهد بود.
رفتن به سوی سرنوشت سوریه برای لیبی که مانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه نیز بر آغاز آن تاکید کرد احتمالا به محض حمله نیروهای وفاق به شهر سرت که اکنون در دروازههای آن منتظر ساعت صفر هستند آغاز خواهد شد، زیرا دخالت نظامی مصر با پشتیبانی عربستان، امارات، روسیه و فرانسه جز بعد از این حمله و سقوط شهر صورت نخواهد پذیرفت.
این جنگ که در حال طوفانی شدن است برق آسا نخواهد بود و پیش بینی میشود به سبب کثرت دخالت کنندگان در آن و تفاوت منافعشان طول بکشد که میتوانیم نظیر آن را در جنگهای سوریه و یمن و قبلتر در لبنان و عراق ببینیم. این جنگ حتی ممکن است به نابودی دو ارتش بزرگ خاورمیانه یعنی ارتش مصر و ترکیه منتهی شود همان اتفاقی که برای ارتش سوریه و عراق افتاد که این ویرانی قطعا به نفع اسرائیل و آمریکا خواهد بود.
جنگ دوم لیبی اگر شعله ور شود نقشههای خاورمیانه و معادلات قدرت در آن را به هم خواهد زد و ثبات کشور فدرال مغرب را متزلزل خواهد کرد و سازمان ناتو نیز دو دسته خواهد شد. هشت کشور عضو آن موضع فرانسه در لیبی را تایید میکنند و فقط ایتالیا تاکنون موضع ترکیه دیگر عضو ائتلاف را تایید میکند. مهمتر از اینها این که این جنگ ممکن است آغاز جدیدی برای اسلام سیاسی موسوم به جهادی آن هم بعد از شکستهایی که در سوریه و عراق و مصر و افغانستان و شمال آفریقا و حتی در شرق لیبی (درنة و الجبل الأخضر و بنغازی) دید باشد. طبق تحلیل برخی کارشناسان در صورتی که باد بر وفق مراد دولت وفاق و متحدانش در ترکیه بوزد لیبی این کشور شکست خورده که بیش از یک میلیون کیلومتر مربع مساحت دارد و بخش اعظم آن را صحراهای بی آب و علف تشکیل میدهد و در محاصره دست کم شش کشور آفریقایی قرار دارد و انبار بیش از ۲۰ میلیون قطعه سلاح و چندین تن مهمات است مطمئنترین پایگاه برای گروههای موسوم به جهادی خواهد شد.