قرنها گذشته از شهادت غریب بقیع، اما چه به دل مینشیند فرمایشاتی که، چون در و گوهرند. سخنانشان فصل الخطاب نه تنها شیعیان که تمام انسانهایی است که میخواهند به کمال زندگی برسند.
به فرموده امام صادق علیه السلام هر کس مؤمنی را بر انجام دادن گناهی سرزنش کند، نمیمیرد تا آن که خود آن گناه را مرتکب شود (الکافی، ج ۲، ص ۳۵۶.) تا چه اندازه دل به این جمله میسپاری؟
مردم را از راهی غیر از زبانهایتان به خوبی دعوت کنید، به گونهای که تلاش و راستگویی و پرهیزکاری را (در عمل) از شما ببینند. (مشکاة الأنوار، ص ۳۰) فرمایش دیگری از امام صادق علیه السلام که شاید این روزها کمرنگ شده ...
غیبت آن است که درباره برادرت چیزی بگویی که خداوند آن را پنهان کرده است. (میزان الحکمه، ح۱۵۵۱۰) همین سه جمله از فرمایشات رئیس مذهب شیعه کافیست تا محک بزنی خودت را که چقدر شیعهای؟
در روز شهادت غریب بقیع، رئیس مذهب شیعه، دست ارادت به روی سینه با اشک غربت و دلتنگی بر چشم؛ بوسه میزنیم بر ضریح نداشته ات، حالا که رنج نامه نانوشته شیعه، بر خاک و سنگ مزار صادق آل پیامبر، گویاتر از هر زمان به شِکوه و شهادت ایستاده است لحظاتی ورق میزنیم چند برگی از کتاب پر از دّر و گهر زندگینامه ایشان را
در روایت وارد شده است که امام صادق (علیه السلام) در نماز قرآن تلاوت میکرد، تا آن که غش کرد، وقتی که به حالت عادی برگشت کسی پرسید: چه چیز باعث این حالت برای شما شد؟ آن حضرت فرمود: من مرتب آیات قرآن را تکرار میکردم تا آن که حالی برای من پیدا شد که گویا قرآن را رو در رو از کسی که آن را فرستاده میشنیدم. (بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۵۸)
و از آن حضرت نقل شده است که فرمود: همه دانش مردم را در چهار چیز یافتم، اول: این که پروردگار خود را بشناسی، دوم: این که آنچه درباره تو انجام داده بدانی، سوم: این که آنچه از تو خواسته است بشناسی، چهارم: آنکه بدانی چه چیز تو را از دینت بیرون میبرد.
بیشترین حجم روایات، احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، اهمیت معارف منقول از ایشان به میزانی است که شیعه به وی منسوب شده است: ”شیعه جعفری“. کمتر مسئله دینی (اْعم از اعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است.
حضرت صادق جعفر بن محمد بن علی بن الحسین (علیه السلام) از میان برادران خویش جانشین پدرش حضرت باقر (علیه السلام) بود، و وصی آن جناب بود که پس از او به امر امامت قیام نمود، و در فضل و دانش سر آمد همه برادران گشت، و از همه آنان نام آورتر، و در قدر و منزلت بالاتر، و در میان شیعه و سنی مقامش ارجمندتر بود، و به اندازه مردم از علوم آن حضرت نقل کرده اند که سخنانش توشه راه کاروانیان و مسافران و نام نامیش در هر شهر و دیار زبانزد مردمان گشته، و از هیچ یک از این خاندان علماء و دانشمندان بدان اندازه که از آن جناب حدیث نقل کرده از دیگری نقل نکرده اند.
مشهورترین لقب او «صادق» است. برطبق روایتی، پیامبر اسلام (ص) این لقب را به او داده است تا از جعفر کذاب تمایز یابد؛ اما برخی گفتهاند امام صادق (ع) به جهت پرهیز از شرکت در قیامهای عصر خود، صادق لقب گرفته است؛ چراکه در آن زمان به کسی که مردم را گرد خود جمع و به قیام برضد حکومت تحریک میکرد، کذّاب (دروغگو) میگفتند. در همان دوران ائمه این لقب برای امام صادق (ع) به کار میرفته است. مرحوم مجلسی در جلد ۴۷ بحار الانوار صفحه ۸ روایتی بدین مضمون نقل کرده است:
«امام زین العابدین (علیه السلام) از پدرش و او از جدش امیر المؤمنین (علیه السلام) نقل کرده که فرمود: پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: وقتی که فرزند من جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب متولد شد، او را صادق نام گذارید، زیرا در اولاد او کسی همنام او خواهد بود که به ناحق دعوی امامت میکند، و او را کذاب خواهند گفت.
دوران زندگانی آن حضرت مصادف با ایام حکومت پنچ تن از حاکمان اموی و دو تن از حاکمان عباسی بود و در این زمان درگیری شدید بین امویان و عباسیان بر سر حاکمیت، از فشار آنها بر اهل بیت پیامبر (ص) کاسته بود. همین موضوع، زمینه مناسبی برای امام جعفر صادق (ع) فراهم آورد تا به گسترش علوم اسلامی و تربیت شاگردان مکتب خود بپردازد و هزاران فقیه و دانشمند در علوم مختلف، چون طب، شیمی، جبر، نجوم و سایر علوم تربیت کند، چنانکه جابر بن حیان که به پدر علم شیمی مشهور است، از شاگردان آن حضرت بود.
امام جعفر صادق (ع) به همراه پدرش امام محمد باقر (ع) بزرگترین مرکز علمی آن روز جهان اسلام را در شهر مدینه پایه گذاری کرد و عده بیشماری از دانش پژوهان از نقاط دور و نزدیک از محضر درس و علم ایشان بهره بردند.
جنبش فرهنگی در دوران امامت امام جعفرصادق (ع)
عصر امام صادق (ع)، عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود؛ لذا خلأ بزرگی در جامعه آن روز که تشنة هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم میخورد.
در زمینه فضایل و مکارم اخلاقی حضرت صادق روایات و وقایع بسیار زیادی نقل شده است. آن حضرت با رفتار کریمانه و خلق و خوی الهی خود بسیاری از افراد را به راه صحیح هدایت فرمود، به گونهای که پیروان دیگر مکاتب و ادیان نیز زبان به مدح آن حضرت گشوده اند.
شهادت امام صادق (ع)
۶۵ سال، عاشقانه زیست و ۳۴ سال عمر مبارک را امامت کرد تا سرانجام مسمومش کردند و به شهادت رسید و در قبرستان بقیع در کنار پدر و جد و عموی خود امام مجتبی (علیه السلام) به خاک سپرده شد. ابو عبدالله، جعفر بن محمد الصادق معروف به جعفر صادق، امام ششم شیعیان فرزند امام محمد باقر (ع) در ۱۷ ربیعالاول ۸۳ هجری قمری (۷۰۲-۷۰۳ میلادی) در مدینه بدنیا آمد و در ۲۵ شوال ۱۴۸ هجری قمری در سن ۶۵ سالگی به شهادت رسید ایشان بیشترین سال عمر را در میان یازده امام شیعیان داشته است.
شیخ کلینی و دیگران از ابو ایوب جوزی نقل می کنند که گفت: ابو جعفر منصور شبانه به سراغ من فرستاد. پس نزد او رفتم. منصور بر صندلی نشسته و روبهرویش شمعی قرار داشت و در دستش نامهای بود. چون به او سلام گفتم نامه را به سویم افکند در حالی که میگریست گفت: این نامه محمد بن سلیمان، والی مدینه، است که در آن ما را خبر داده که جعفر بن محمد به درود حیات گفته است. آنگاه سه مرتبه گفت: «انا لله و انا الیه راجعون». دیگر مانند جعفر کجاست؟ آنگاه به من گفت: بنویس. من در جای کتابت نشستم منصور گفت: بنویس اگر جعفر به کسی بعد از خود وصیت کرد او را پیش آر و گردنش را به شمشیر بزن. در پاسخ او نوشتند: جعفر بن محمد به پنج نفر وصیت کرده است: ابو جعفر منصور، محمد بن سلیمان، عبد الله و موسی از فرزندانش و حمیدة. منصور با دیدن نام این افراد گفت: هیچ راهی برای کشتن اینها وجود ندارد.
وصیت و سفارش امام صادق (علیه السلام) به شیعیان و دوستداران آن حضرت
شخصی میگوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: مرا وصیت کن، حضرت فرمود: تو را به تقوای الهی و پرهیز کاری، و عبادت، و سجده طولانی، و ادای امانت، و راستگویی، و خوش همسایگی وصیت میکنم، زیرا سرلوحه برنامه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) همین بوده است، و بعد فرمود: در بین فامیل صله رحم به جا آورید، مریضها را عیادت کنید، در تشییع جنازههای مؤمنین شرکت کنید، برای ما زینت باشید و باعث سرشکستگی ما نشوید.