از روزی که لویی خانِ بریل ابداع خط بریل را به پایان رساند، حدود دو قرن میگذرد.
از روزی که کار ابداع خط بریل به وسیله لویی خانِ بریل به پایان رسید، حالا نزدیک به دو قرن میگذرد. در طول این دو قرن، نابینایان زیادی با تکیه بر این ابداع هوشمندانه سواد آموختند و به مشاغل مختلف دسترسی پیدا کردند و حتی به درجات بالای علمی رسیدند.
حالا و با توجه به پیشرفتهای مختلف و گاه چشمگیری که در عرصه فناوری به وجود آمده، مهندسان هوش مصنوعی، رایانه و حوزههای دیگر به فکر افتادهاند که این خط را به گونهای متناسب برای این روزهای دنیای فناوری، بهینه کنند. بسیاری معتقدند سرعت دسترسی نابینایان به اقسام اطلاعات افزایش قابل توجهی داشته است اما این تسریع، شامل حال خط بریل نشده است. شاید تنها کمکی که فناوری به بریل کرده این است که به جای کاغذ، حالا نابینایان از دستگاههای الکترونیکی بریل خوان نظیر نمایشگر بریل یا یاداشت بردار استفاده میکنند. سرعت خواندن اما همان است که بود. فارغ از درست یا غلط بودن هر کدام از ایدهها، در این نوشته به دو مورد از تلاشهای مهندسان برای تغییر در شیوه دسترسی نابینایان به اطلاعات لمسی، اشارهای میکنیم. یکی که به دنبال جایگزین کردن بریل با یک خط جدید است و دیگری هم میخواهد روش دسترسی به بریل را متحول کند.
شرکت «ELIA Life Technologies»، دو سه سالی است که تأسیس شده و ابزارهای لمسی برای نابینایان طراحی میکند. یکی از طرحهای این شرکت که دو سال پیش رونمایی شده، خط تازهای است که مهندسان این شرکت معتقدند میتواند جایگزین بریل شود. صاحبان این ایده به آمارهای بریل در آمریکا اشاره میکنند و میگویند در این کشور تنها ده درصد از نابینایان میتوانند بریل بخوانند. به علاوه، فقط یک درصد از نابینایان به شکل مادرزاد نابینا بودهاند و بقیه در اثر حادثه یا بیماری بینایی را از دست دادهاند. بر همین اساس آنها اظهار میکنند که یادگیری بریل برای افراد دیر نابینا، نسبت به نابینایان مادرزاد بسیار دشوارتر است. همین مشکل هم باعث میشود که تنها ده درصد از نابینایان به بریل روی خوش نشان دهند و آن را فرا بگیرند.
مهندسان ELIA در تشریح طرح خودشان اینطور میگویند که جناب لویی بریل، خط ابداعی خودش را بر اساس امکانات و قابلیتهای موجود در نیمه نخست قرن نوزدهم طراحی کرده است و حالا باید با توجه به پیشرفتهای به دست آمده، به فکر خطی باشیم که متناسب با امکانات امروز ساخته شده باشد. آنها همچنین معتقدند بریل، خطی به طور کامل انتزاعی است و هیچ ربطی به رسمالخطهای مرسوم در دنیا ندارد. با استناد به آنچه که بالاتر گفته شد، مبنی بر اینکه ۹۹ درصد نابینایان پیشتر بینا بودهاند، میتوان حدس زد که بسیاری از آنها، به هر حال روزگاری، خط بینایی را دیده یا حتی از آن استفاده کردهاند. از این رو، بعد از نابینایی، جایگزین کردن مفهوم خط، با تعدادی کد انتزاعی برایشان بسیار دشوار است.
از دیگر سو، آنها میگویند هر حرف بریل، معادل ۶۲ صدم سانتیمتر فضا اشغال میکند و به همین علت هم نقاط بریل خیلی به هم نزدیک هستند. همین موضوع، یادگیری بریل را برای افراد دیر نابینا بسیار مشکل میکند. این روند برای برخی افراد گاه تا یک سال هم طول میکشد. افزون بر همه اینها، بریل خطی مختص نابینایان به حساب میآید و افراد بینا به این راحتی نمیتوانند آن را یاد بگیرند. همین مسأله باعث میشود برقراری ارتباط نوشتاری میان افراد بینا و نابینا بسیار دشوار شود. همه اینها مهندسان ELIA را بر آن داشته تا خطی تازه طراحی کنند که به زعم خودشان، هیچ کدام از مشکلات بالا را نداشته باشد. در شماره بعد، خطی را که در ELIA طراحی شده بیشتر خواهیم شکافت. همچنین به نمونه فارسی شدهای از این خط هم خواهیم پرداخت.
مهندسان ELIA, به دلایلی که در بالا شرحش رفت، معتقدند یاد گرفتن بریل برای کسانی که در بزرگسالی نابینا میشوند و تعدادشان هم کم نیست، دشوار است. به همین دلیل، به این باور رسیدهاند که باید با اتکا به فناوریهای موجود در قرن ۲۱ خط ویژه نابینایان را بهینهسازی کنند.
مهندسان ELIA, خطی ابداع کردهاند متشکل از دایره، خط، مربع و نقطه. آنها از این ابزارها استفاده کردهاند تا خطی بسازند که هم برجسته باشد و هم از نظر شکلی، شبیه به خط بینایی. به نظر این مهندسان، با توجه به محفوظات ذهنی افراد دیر نابینا، این امر میتواند منجر به تسریع در یادگیری خط برای دیر نابیناها باشد. آنها با استفاده از چهار ابزاری که در بالا گفتیم، حروف را تا حد امکان شبیه به حروف بینایی طراحی کردهاند. آنها همچنین سعی کردهاند شکل حروف را به گونهای طراحی کنند که از هم فاصله داشته باشند تا نابینایان در هنگام لمس حروف با نوک انگشت، دچار مشکل نشوند.
یکی از نکاتی که مهندسان ELIA بر آن تأکید میکنند، سرعت یادگیری این خط است. آنها یک زمان دو ساعته را به عنوان حد اکثر وقتی که یک دیر نابینا برای یادگیری خط باید لحاظ کند، در نظر میگیرند. این مهندسان همچنین معتقدند با توجه به شباهت این خط به رسمالخط معمول بینایی، یاد گرفتن آن برای افراد غیر نابینا هم مثل آب خوردن است و بنا بر این، ارتباط نوشتاری میان بینا و نابینا هم تسهیل میشود. به عنوان مثال، یک معلم که شاگرد نابینا دارد، دیگر نیازی به یادگیری بریل نخواهد داشت. در حقیقت این ابداع به نظر این مهندسان، خط ویژه نابینایان را از یک ابزار تخصصی و اختصاصی، به وسیله ارتباطیِ عمومی تبدیل خواهد کرد.
این خط تازه، یک مدافع سرسخت ایرانی هم دارد. «شهاب سیاوش»، یک طراح ایرانی و شناخته شده فونت یا قلم رایانهای است که تلاش کرده مشابهی ایرانی برای خط ابداعی ELIA طراحی کند. او نام خط جدید را «سپیدخوان» گذاشته است. خطی که بر مبنای رسمالخط فارسی طراحی شده و شکل حروف، با استفاده از دایره و مربع و خط و نقطه به وجود آمده است. سیاوش هنوز نتوانسته خط ابداعی خود را با نابینایان تست کند اما معتقد است این خط میتواند به سرعت جای خود را در میان آنها باز کند. او البته هنوز به امکان پایداری برای چاپ این خط بر روی کاغذ هم دست پیدا نکرده و برای چاپ برجسته نوشتهها در قالب سپیدخوان، از دستگاههایی نظیر شابلونزن و طلاکوب استفاده میکند.
یادداشت از صفا فاضلی