به گزارش
سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛روزنامه الرأی کویت در مقالهای با تشریح علل گرایش به محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران و نقش سیاستهای رژیمهای آمریکا و صهیونیستی در این خصوص و با اشاره به حمایتهای ایران از مقاومت به خصوص در فلسطین اشغالی، به فلسطینیان در کرانه باختری اشغالی رود اردن توصیه کرد از مقاومت در لبنان الگو بگیرند چرا که گزینهای جز تسلیم شدن یا مقاومت پیش رو ندارند.
ایلیا ج. مغنایر در مقالهای با عنوان «سیاست ترامپ– نتانیاهو؛ بزرگترین حامی برای ایران. فسطین: تسلیم یا انتفاضه سوم؟» که در روزنامه الرأی کویت منتشر شده و روزنامه اینترنتی رأی الیوم نیز آن را منتشر کرده است نوشت: آمریکا و اسرائیل بدون قصد قبلی و به علت سیاست شکست خورده خارجی به بزرگترین حامیان درخشش ستاره «محور مقاومت» به رهبری ایران تبدیل شده اند.
سیاستهای شکست خورده واشنگتن و تل آویو، ملتها را به شورش در برابر سلطه آمریکا در خاورمیانه ترغیب کرده است. اگر به نتایج این سیاستها بازگردیم در مییابیم که اسرائیل به میزان زیادی در شکل گیری حزب الله لبنان در سال ۱۹۸۲ میلادی یعنی زمانی که به لبنان حمله کرد، سهیم است. آمریکا نیز در سال ۲۰۱۴ میلادی یعنی زمانی که داعش یک سوم عراق را اشغال کرده بود با خودداری اش از تحویل سلاح به بغداد که عراق پول آن را پرداخت کرده بود به شکل گیری بسیج مردمی عراق کمک کرد.
جنگ تحمیلی آمریکا به سوریه و حمایتهای اسرائیل از آن به شکل گیری گروههای مقاومت سوری و ایجاد پایگاههای حزب الله و ایران در سرزمین شام منجر شد. زمانی که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا قدس و جولان اشغالی و نیز کرانه با ختری و دره اردن را به اسرائیل هدیه کرد فلسطینیان نیز فرصت ملحق شدن به ایران را از دست ندادند و شمار زیادی به محور مقاومت ملحق شدند. آیا انتفاضه سومی در پیش روست؟
واشنگتن کم تجربگی اش را در قبال پویایی خاورمیانه و فرهنگ کشورهای اسلامی و عربی ثابت کرده است. ترامپ در لغو توافق هستهای با ایران و ماندن در سوریه برای سرقت نفت آن و دادن جولان و قدس به تل آویو و ترور سرلشکر (شهید حاج) قاسم سلیمانی و اجرای اجباری «سرقت قرن (معامله قرن)» به مشاورش یعنی بنیامین نتانیاهو اتکا کرده است. همه این کارها نیز برای راضی کردن لابی قدرتمند اسرائیل در آمریکا و اروپاست تا ترامپ رأی آنان را برای انتخاب مجدد به دست آورد.
اما هدف نتانیاهو تقویت وجهه اش برای فرار از زندانی است که پس از پایان نخست وزیری اش در انتظارش است، زیرا او به فساد در اسرائیل متهم است.
این تصمیمات باعث وحدت مواضع گروههای فلسطینی در برابر دشمن مشترکشان شده است، اما همچنان از وحدت بر سر طرح فلسطینی با سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی فاصله دارند، ولی عباس توقف همه همکاریهای امنیتی و غیر امنیتی با اسرائیل و با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) را اعلام کرده است.
عباس از گفتگوی تلفنی با ترامپ به سبب تصمیم وی در خصوص سرقت قرن (معامله قرن) خودداری کرد، اما اسرائیل به واکنش محمود عباس توجهی ندارد و میخواهد کرانه باختری را به اسرائیل ملحق کند و آن هم یک علت دارد: اخراج فلسطینیان از این منطقه به غزه یا اردن یا خارج از فلسطین. او قرار است این کار را ماه آینده انجام دهد.
سؤالی که مطرح میشود آن است که محمود عباس تا چه زمانی میخواهد واکنش ملت فلسطین در قبال این تصمیم غیر قانونی آمریکا و اسرائیل درباره سرزمین فلسطین را مهار کند؟
هدف از این اقدام نیز تصرف همه سرزمینهای فلسطینی و ایجاد نسل جدیدی در خاورمیانه است که به حق بازگشت و حق استرداد سرزمین غصب شده اجدادی در سال ۱۹۴۸ میلادی اهمیتی نمیدهد. میلیونها فلسطینی در اردن و سوریه و لبنان بدون هویت به عنوان آواره زندگی میکنند، اما غرب به سرعت به آنان تابعیت داد تا حق بازگشت فراموش شود.
این تدابیر ظالمانه در حق فلسطینیان موجب تقویت اهداف «محور مقاومت» به رهبری ایران و طرح آن یعنی شورش علیه سلطه آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه است. زمانی که اسرائیل به مصادره اراضی فلسطینیان متهم میشود
اسرائیلیها دلیل میآورند که سرزمینشان زمانی که ارتشهای عربی به آنها یورش بردند غصب شده است.
اما تاریخ، داستان متفاوتی را نقل میکند. پدر جوخههای تروریستی هاگانا یعنی بن گورین که نخستین نخست وزیر اسرائیل پس از آنکه باندهای آرگون مرتکب اقدامات تروریستی خونینی شدند بر سرزمین فلسطین مسلط شد. نخستین جنایت نیز نابودی هتل ملک داود بود که در آن ۹۰ نفر کشته شدند و پس از آن قتل عام دیر یاسین رخ داد که ۱۰۷ فلسطینی در آن کشته شد ند.
نویسنده با تشریح بخش دیگری از جنایات صهیونیستها با هدف اشغال سرزمین فلسطین و اخراج فلسطینیان از پیش از سال ۱۹۴۸ میلادی تاکنون نوشت همه این اقدامات فقط یک هدف را دنبال میکرد مجبور کردن فلسطینیان به ترک سرزمین.
۷۵۰ هزار فلسطینی در سال ۱۹۴۸ میلادی از ترس قتل عام گریختند و به جای آنان یهودیان جدید از سراسر جهان جایگزین شدند و ملک و املاک فلسطینیان را تصاحب کردند، اما مهاجرت یهودیان به فلسطین پایانی ندارد. ترامپ چیزی را که مال خودش نیست هدیه کرد. رسانههای بین المللی نیز جرأت ندارند حقیقت را بنویسند، زیرا فعالان رسانه میترسند شغلشان را از دست بدهند یا به یهودی ستیزی متهم شوند، چون گروههای فشار اسرائیل، سازمان یافته و قوی هستند و نفوذشان را نمیتوان نادیده گرفت.
همه این اتفاقات رخ میدهد تا فلسطینیان دست از حقشان در مقاومت برای پس گرفتن سرزمین برداند و توافقنامههایی را که اسرائیل از اجرایشان پس از امضا خودداری کرده است بپذیرند.
اروپایی ها، یهودیان را در جنگ جهانی دوم آزار و اذیت و شکنجه کردند، اما همین یهودیان به فلسطینیان بازگشتند تا جنایات مشابهی را علیه فلسطینیان اعم از زن و مردم و پیر و کودک در برابر چشمان جامعه بین الملل که ناتوان و تماشگر است مرتکب شوند.
مصیبت یهودیان با سقوط آدلف هیلتر پایان یافت، اما مصیبت فلسطینیان از سال ۱۹۴۷ میلادی تا به امروز ادامه دارد.
نویسنده با اشاره به قطعنامههای متعدد سازمان ملل متحد و برخی دیگر از سازمانهای بین المللی در محکومیت رژیم صهیونیستی و بی اعتنایی این رژیم به چنین قطعنامههایی و به توافقات امضا شده اش با مصر و سازمان آزادیبخش فلسطین نوشت با همه اینها اسرائیل خودش را «دمکراتترین موجودیت» در خاورمیانه معرفی میکند و اسرائیل خواهان همه سرزمین فلسطین به استثنای غزه است که مقاومت در آنجا تصمیم گرفته است بجنگد.
ایران برای حمایت از آرمان فلسطین بدون هیچ گونه قید و شرطی اقدام کرد. و دست از حمایتهای مالی و نظامی از گروههای فلسطینی در غزه برنداشت .
متأسفانه فلسطینیان سالها مقصد را گم کردند و شماری از آنان در جنگهای داخلی عربی-عربی جنگیدند، اما امروز گروههای فلسطینی در اتاق عملیات واحدی متحد شده اند و زمانی که جنگی علیه آنان به راه میافتد آنان نیز قاعده درگیری جدیدی را به اسرائیل تحمیل میکنند و آن قاعده نیز تل آویو در برابر غزه.
همین باعث اسرائیل به سمت ضعیفترین حلقه در فلسطین یعنی سازمان آزادیبخش فلسطین در کرانه باختری تمایل پیدا کند و محمود عباس رئیس آن به مبارزه مسلحانه اعتقادی ندارد به همین سبب اسرائیل هیچ دلیلی نمیبیند که امتیازاتی بدهد و فلسطینیان را مجبور خواهد کرد خانه هایشان را ترک کنند و این کاری است که اسرائیلیها از سال ۱۹۴۸ میلادی به آن عادت کرده اند. اسرائیل بر امنیت و اقتصاد و مجوز ساخت و ساز و آب و برق و همه چیز در کرانه باختری از سال ۱۹۶۷ میلادی تاکنون مسلط است. استعماگری اسرائیل هرگز متوقف نشده است و اسرائیل برای واکنش خجولانه و محتاطانه بین المللی اهمیتی قائل نیست، زیرا بر رسانهها و سیاستمداران جهان مسلط است. زمانی که امام خمینی (ره) آخرین روز جمعه ماه مبارک رمضان را روز قدس نامید گفت: «فلسطین مال فلسطینیان یا اعراب یا مسلمانان مسیحیان نیست. فلسطین برای کسانی است که آماده نبرد علیه ظلم و ظالمان هستند و در کنار مستضعفان جهان ایستاده اند.»
برای فلسطین راهی جز تسلیم یا عبرت گرفتن از آنچه در سال ۲۰۰۰ میلادی در لبنان رخ داد وجود ندارد یعنی زمانی که اسرائیل بدون قید و شرط و زیر ضربات مقاومت لبنان پس از ۱۸ سال اشغالگری و مقاومت عقب نشینی کرد. بهای این کار سنگین بود، اما نتیجه اش بسیار غنی و سرشار و راهبردی بود.
امروز نیز گزینههای فلسطینیان در کرانه باختری محدود است و از جامعه بین الملل یا سازمان ملل متحد، آبی برای فلسطینیان گرم نمیشود تا اسرائیل را متقاعد کنند تصمیمش را در خصوص الحاق کرانه باختری و اخراج ساکنانش تغییر دهد در نتیجه تنها راه یا فرار است یا جنگ. به نظر میسد انتفاضه سومی در راه است و قدس و کرانه باختری در انتظار آن است و ایران نیز پشت در منتظر است.