هنوز هم ردی از تازیانه ی آتش، بعد از گذشت یک سال بر پیکر دالان تاریخ تبریز پیدا است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز آذربایجان شرقی خشت های یکی از 35 سرای بازار جهانی تبریز یعنی سرای ایکی قاپیلی لار به دلیل اتصال برق در آتش سوخت و تلی از خاک و خاکستر بر جای گذاشت.
سوختن یک سرا
18 اردیبهشت 1398 ساعت 22:20 خبری به ایستگاه آتش نشانی بازار رسید : آتش سوزی گسترده درسرای ایکی قاپیلی لار که محل تجارت لوازم خرازی ، آرایشی ، بهداشتی و البسه است .
به گفته مسئولان وقت آتش نشانی ، هنگام رسیدن ماموران به محل، ساعتها از وقوع حریق گذشته بود و دودی که شهروندان از بالای بازار بزرگ تبریز می دیدند ، نشان از سوختن سرمایه مردم و البته بخشهایی از تاریخ بود.
اما علت حادثه چه بود؟
وقتی بعد از 4 ساعت حریق مهار شد، وارد سرا شدیم. بوی خاکستر، بد جور مشام آدم را آزار می داد . شیلنگ های آتش نشانی به همه جا کشیده شده بود. زمین خیس و حتی گودال هایی از آب پر شده بود. زیر پایمان پر بود از اسپری های منفجر شده و حوله و لباسهای های سوخته.
خرده شیشه های مغازه ها و سایبان های فلزی که سقوط کرده بودند ، مجال راه رفتن را از ما می گرفت. اما سیم های برق آویزان از هر در و دیوار و پنجره حکایت دیگری داشت.
آن حجم از سیم ها و لامپ هایی که بعد از آتش ذوب شده بودند ، تعجب هر بیننده ای را جلب می کرد.
اهالی سرا مبهوت از دود شدن سرمایه زندگی بودند. مرد جوانی گوشه ای گریه می کرد. می گفتند مستاجر یک مغازه بود. تنها دارایی اش همان جنسها بود که حتی نتوانسته بود آنها را بیمه کند.
چند نفر از ریش سفیدهای سرا، ما را به سمت یکی از خروجی ها بردند. می گفتند : این ترانس برق را می بینید؟ 10 سال قبل آوردند و نصب کردند.
همین بوده که منفجر شده و ما را به خاک سیاه نشانده است. چند وقت پیش هم اتصالی داشت. به اداره برق اطلاع دادیم، آمدند و گفتند مشکلش را حل کردیم. اما حتما حل نشده بود ...
کارشناسان شرکت توزیع برق تبریز و آتش نشانان مشغول بررسی شواهد و مدارک موجود برای کشف علت اصلی حادثه بودند و قرار شد در نخستین فرصت آن را اعلام کنند.
برق و دیگر هیچ!
بعد از روزها تحقیق و بررسی سرانجام روز 27 اردیبهشت 1398 در فرمانداری تبریز رسما اعلام شد که اتصال برق علت آتش سوزی بوده است.
اما اینکه سیم ها باعث اتصال برق و آتش سوزی سرا و ترانس شده بودند یا اینکه ترانس منفجر شده بود و سرا را به آتش کشیده بود تبدیل به گرهی شد که تا کنون در هیچ دادگاهی باز نشده است!
طبق گزارش اداره کل مدیریت بحران استانداری آذربایجان شرقی 120 مغازه از 30 تا 100 درصد خسارت دیده بودند و این جدای از سوختن کالاهای داخل مغازه ها و انبارهای سرا بود.
کارشناسان بیمه برآورد خسارت را تنها برای 80 باب مغازه ای که بیمه داشتند 7 میلیارد تومان اعلام و بعد از یک ماه آن را پرداخت کردند ولی 40 مغازه دار دیگر، بلاتکلیف به دنبال راه چاره رفتند.
با سیم تا آتش
بعد از یک سال که از وقوع آتش سوزی مهیب در سرای ایکی قاپیلی لار بازار جهانی تبریز می گذرد، هنوز هم علت و معلول حادثه در هاله ای از ابهام است.
با این حال همین هفته پیش سیم کشی های غیرمجاز یکی از مغازه ها، می رفت تا شعله ها را باز هم به جان مغازه ها بیندازد اما با هوشیاری گشت شبانه آتش نشانی که از سال گذشته در بازار راه اندازی شده ، به خیر گذشت .آیا قرار است همیشه بخت با کسبه یار باشد؟
بدری مدیرعامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تبریز می گوید : البته که چنین نیست. اگر چه حتی همان سال قبل هم حداقل 30 شیر هیدرانت در بازار وجود داشت و برای خاموش کردن آتش وارد عمل شد اما تا وقتی کسی فکری به حال انشعاب های غیرمجاز برق در بازار نکرده است، ایکی قاپیلی لار یا دیگر بخشها هر لحظه آبستن حادثه است. حتی اگر تجهیزات ایمنی اختصاصی هم داشته باشد.
حالا اینکه انشعاب غیرمجاز چه ماجرایی دارد ، باید راهی سرا شویم تا بدانیم ...
سرا ، از پارسال تا امسال
ایکی قاپیلی لار، سرایی میان دو راسته بازار تاریخی تبریز است . بازاری که 27 هکتار وسعت دارد و مساحت این سرا تقریبا 1200 متر مربع است که به دلیل 2 طبقه بودن و نیز دارا بودن 3 دالان، سطح آن به 2500 مترمربع می رسد.
این بخش به طور کامل از آتش سوزی آسیب دیده بود و چه خوش شانس بودیم که وسعت خرابی 0.9 درصد بازار را شامل می شد و اگر به 1 درصد می رسید، نام بازار از فهرست میراث جهانی حذف می شد ...
بر اساس کارشناسان سازمان میراث فرهنگی کشور، 20 میلیارد تومان برآورد خسارت به این بنا اعلام شده بود.
حالا به گفته حمزه زاده، مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی ، 8 میلیارد تومان اعتبار به اضافه هزینه های زیادی از سوی اصناف صرف شده تا با همکاری مدیریت پایگاه تاریخی بازار جهانی تبریز و شهرداری تبریز مرمت بازار به پایان خود نزدیک شود.
از سمت خیابان دارایی مسیر تقریبا سرراستی وجود دارد که از دالان کمپانی ما را به سرا می رساند. در طول بازدیدهای مختلفی که از 13 خرداد، روز آغاز مرمت تا پایان پاییز 1398 که حجم اصلی کار تمام شده بود برای تهیه گزارش از سرا داشته ای ، روند دل گرم کننده احیای بنا را دیده ایم.
اگر چه همچنان چند باب مغازه به دلیل مشکلاتی همچون ناهماهنگی وراث یا بی رغبتی دارندگان سرقفلی نیمه کاره مانده است، اما فعالیت رسمی کسبه قرار بوده بعد از تعطیلات نوروز آغاز شود .
حالا ولی تاریکی دالانهای سرا چنین چیزی را نشان نمی دهد!
مهدی زاده که به همراه برادرش سالهاست در این مکان فعالیت می کنند، می گوید : هنوز هم برق ما وصل نشده است چون 48 نفر از کسبه علیه شرکت برق شکایت کرده اند و خواهان انتقال ترانس برق از سرا هستند.
جعبه های مختلفی از لوازم خرازی جلوی مغازه ای توجهم را جلب می کند.
مرد جوانی داخل مغازه مشغول است. می پرسم چه خبر ؟ دکور می چینید؟ با خنده تلخی می گوید : خیر خانم. جمع می کنم. چند ماه دیگر می توانم منتظر برق بمانم؟ این وسایل ریز را مشتری در تاریکی چگونه ببیند و پسند کند؟ کسی نمی آید.
گوشه ای دیگر پیرمردی با چراغ قوه ای که یک مغازه دار برای دیدنش گرفته در حال انتخاب اجناس است . می گوید : چشمای من که سو ندارد. چندان تشخیص نمی دهم. ولی به هر حال اینجا مرکز عمده فروشی است و خیلی سال مشتریش بوده ایم. گفتم بیایم از همین جا خرید کنم.
چگونه بعضی چراغ ها روشن است؟
اگر چه برق سرا به کل قطع است اما چراغ های زیادی در برخی مغازه ها روشن است!!! وارد یکی از آنها می شوم .
مرد مسنی مشغول حساب و کتاب است. می گویم پدرجان برق مغازه شما چطور وصل شده است؟ با لحن سرشار از گله جواب می دهد: خودم از مغازه پسرعمویم در راسته روبرو آورده ام . نگاهی به دیوارهای مغازه می کنم. کابل و سیم و دوشاخه و پریز از چند گوشه به چشم می خورد.
می پرسم اینها خطرناک است. اتصال کند چه ؟ پسرش که کنارش ایستاده می گوید: چه کنیم ؟ با شمع که نمی توانیم کار کنیم. ما به تمام استان کالا پخش می کردیم اما یک سال است بیکار مانده ایم.
تازه چون تحمل سیم ها و فیوزها نمی کشد، بالابر مغازه را کنار گذاشته ایم. چند سال قبل 8 میلیون بابتش پول داده بودیم.حالا بلااستفاده مانده است. اجناس را با پله از انبار می آوریم.
از راه پله انبارها بالا می روم . البته سیم ها و کابلها قبل از ما راهی شده اند. تمام دیوارها را با گره هایی طی کرده و بالا رفته اند. در یکی از پاگردها سیم از پنجره هم رد شده و ظاهرا به سرویس بهداشتی سرا منتقل شده است. کنجکاوانه به لنت پیچ شدن زخمهای سیم خیره شده ام که ناگهان دو جوان از پنجره وارد می شوند! پای یکی به سیم گیر کرده که به ترتیبی خلاص می کند!!!
هنوز هم نمی دانم چطور می گویند در سازه تاریخی بدون اجازه میراث فرهنگی یک میخ هم نمی شود به دیوار خودمان بزنیم .پس برای کوبیدن این همه میخ و پرچ و لامپ و تابلو از کجا اجازه گرفته اند؟!!
نظارت، شاید وقتی دیگر
سراغ مدیر پایگاه تاریخی بازار جهانی تبریز می روم.
اسمعیلی سالهاست در بازار تبریز تحقیق و مدیریت می کند. اما می گوید هنوز هم راهکاری برای نظارت بر سیم کشی های داخل مغازه ها پیدا نشده است.
بعد از بررسی هایی که سال گذشته انجام دادیم، دوباره در سرای ایکی قاپیلی لار سوالم را تکرار می کنم ، که چه کسی می تواند مانع این انشعابات غیرمجاز شود؟
پاسخ می دهد : در نخستین مرحله خود کسبه باید مانع شوند . بارها توصیه کرده ایم از موسسات و شرکتهای معتبر برای تعبیه اتصالات بهره بگیرند. اما می بینید که توجه نشده است.
اسمعیلی می گوید : کسبه در بسیاری از موارد با ما همراهی می کنند . چه اقتصادی و چه مرمتی . اما این بحث برق به جایی نمی رسد. میراث فرهنگی نه موظف است و نه توان آن را دارد که تک به تک مغازه ها را کنترل کند. بهتر است اتاق اصناف یا نظام مهندسی وارد عمل شود.
موضوع مهم این است که تابلوهای برقی، کولرهای گازی ، دوربین های مدار بسته ، انواع لامپهای تزیینی نه تنها در این سرا بلکه در جای جای بازار از سروکول این بنای عظیم تاریخی بالا می رود و کسی نمی داند مسئول رسیدگی به این نابه سامانی کیست و کجاست؟!
طبق قانون، شرکت توزیع برق تنها مسئول تامین انشعاب ایمن تا درب مغازه است اما انگار قانونی برای تعیین تکلیف برق در داخل مغازه وجود ندارد!
بر اساس اعلام سازمان آتش نشانی، آتش سوزی هایی که گاه و بیگاه، کوچک و بزرگ نه تنها در ایکی قاپیلی لار بلکه در راسته کفاشان با انبارهای پر از مواد آتش زایی چون چسب و چرم و یا سرای صادقیه هم رخ می دهد، به ماجرایی تکراری در ماموریت آتش نشانان تبدیل شده است. در سراهایی که اغلبشان سالهاست نگهبان هم ندارد، معلوم است که حادثه جاخوش می کند.
پست برق، بلاتکلیف میان کسبه و شرکت برق
با فرماندار تبریز گفتگو می کنم . مهدوی معتقد است برای کاستن از مشکلات مضاعفی که به علت قطعی برق این سرا، گریبان بازار را گرفته لازم است هر چه سریع تر تکلیف راه اندازی ترانس معلوم شود.
او ادامه می دهد: کسبه مانع از تعمیر ترانس آسیب دیده قبلی شده اند.
البته کارشناسان به ما اعلام کرده اند که معایب آن برطرف شده و هیچ مشکلی وجود ندارد . با این حال چون بازاریان یک بار هم قبل از این حادثه با مشکل اتصالی در پست مواجه شده اند، به کل انتقال آن را از محوطه خواستار هستند.
حالا که همه مسائل را جمع بندی کرده ایم، باید راهی شرکت توزیع نیروی برق شویم.
کاظمی مدیرعامل این شرکت معتقد است دلایل و مدارک به حد کافی وجود دارد که نشان می دهد منبع ما عامل اتش سوزی نبوده و بلکه خود از آتش سوزی آسیب دیده است. ساعت 22:19 دقیقه به دلیل گرمایی که آتش به بدنه آن وارد شده، سیستم هشدار وارد عمل شده و جریان را قطع کرده است. این اتفاق در اتاق دیسپاچینگ نیز ثبت شده است.
می پرسم پس کسبه چه می گویند؟ بر اساس کدام دلیل و مدرک شکایت کرده اند؟ پاسخ می دهد : ما همه منتظر رای نهایی دادگاه هستیم. قرار است اعلام شود.
کاظمی در خصوص اینکه آیا منبع دیگری می تواند جایگزین ترانس فعلی شود، توضیح می دهد : بله. اتفاقا برای رفع دغدغه کسبه اقدام به خرید ترانس هرمتیک ( زیرزمینی ) کرده ایم. هفت ماه قبل بیش از یک میلیاردتومان هزینه برای خرید تجهیزاتش صرف شده ولی همچنان در انبار است چون کسبه، انتقال پست را به بیرون از بازارخواستار هستند. اقدامی که از نظر ما عملی و علمی نیست.
همه منتظر یک رای
این بار با جمعی از اعضای هیات امنای بازار صحبت می کنم. یکی از آنها معتقد است اگر ادعای شرکت برق قانونی است بیاید و کار نصب و انشعاب را شروع کند .
آنها نسخه هایی از نظرات کارشناسان دادگستری را نشان می دهند که حاکی از آن است که اتصالی در ترانس کوچک رخ داده و به منبع اصلی منتقل شده و آتش به وقوع پیوسته است.
می گویند: منبع اصلی از درون متلاشی شده است. اما از آن جایی که درب آن توسط شرکت برق پلمپ شده ، صحت این ادعا برای ما روشن نیست.
سراغ ترانس کوچک می رویم . خاطرم هست پودر شدن اجزای آن سال قبل هم خیلی سروصدا کرده بود. جمالی که مغازه اش درست روبه روی این ترانس است می گوید : دو روز قبل از حادثه چند قطعه از فیوزهای این جعبه سوخته بود . کارشناسان برق آمدند و گفتند این تجهیزات دیگر وارد کشور نمی شود. به همین دلیل با سیمهای کلفت جایگزین ، جریان برق را برقرار کردند.
به گفته وی همین سیمها تاب آوری جریان را نداشته و سوخته اند که با انتقال به ترانس اصلی ، آن را منفجر کرده و آتش به همه جا سرایت کرده است.
در تماس تلفنی با دادستان تبریز، علیلو توضیح می دهد که این موضوع در اداره کل دادگستری استان پیگیری می شود. برای مصاحبه پیگیر هستم اما می گویند فعلا مقدور نیست و در واقع قراراست هر زمان تمام شرایط احراز شد، رای نهایی هم اعلام شود.
همه منتظر رای هستند به جز حادثه. حادثه هرگز منتظر نمی ماند.
جدیت لازم است حتی به مقدار اندک!
بازار تبریز در سال 2010 میلادی در فهرست میراث جهانی به عنوان تنها سازه مسقف یکپارچه آجری زنده در دنیا ثبت شده است.
این دالان تاریخ تبریز، یکی از شاخص ترین آثار کشور به شمار می رود که همواره در جمع سه مقصد اول گردشگران ورودی به آذربایجان شرقی است .
این بازار یک کیلومترمربع مساحت و 165 عنصر سازه ای مختلف دارد، از تیمچه و حیاط و مسجد گرفته تا حمام و مقبره و مدرسه.
بنای به یادگار مانده از جاده ابریشم، بیش از 7 هزار کسبه را در خود جای داده که در همه حوزه های اقتصادی مشغول فعالی هستند.
در کالبد این بازار تاریخ و فرهنگ و تمدن و زندگی به اصیل ترین شکل ممکن جاری است . آیا شایسته است با اتصال برقی که با سیم کشی های غیرمجاز جریان دارد، گاه و بیگاه حادثه ای رخ دهد و به تن و روح بازار آسیب برساند ؟!
آیا وقت آن نرسیده که کسبه این اثر جهانی و مسئولان استان همتی کنند و همراه شوند تا اتش برق را از خرمن بازار دور کنند؟
خطر حذف از فهرست میراث جهانی جدی است ،اگر قدمی برای پیشگیری از تکرار این حوادث برنداریم.
گزارش مکتوب از مهین انتظار