العهد
دست و پا زدن سعودیها سودی ندارد، پیروزی از آن یمنی هاست
العهد: اوضاع در ششمین سال تجاوز علیه یمن همانند سالهای نخست عملیاتی که طوفان قاطعیت نامیدند نخواهد بود و اکنون آل سعود به پایان خط نزدیک شده اند .
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاری صدا و سيما,عربستان بیش از دیگران درک می کند که معادلات در یمن و موازنه ها به زیان آن تغییر کرده است و ازسرگیری عملیات نظامی در الحدیده، نبرد را به نفع ریاض یکسره نخواهد کرد و به خدمت گرفتن هزاران مزدور و استفاده از آن ها برای حفظ شهر مأرب نیز سودی نخواهد داشت و جبران نیروهایی که در میدان نبرد از دست داده است نیز نمی تواند برای سعودی ها پیروزی رقم بزند تا آبروی آن را حفظ کند.
پایگاه اینترنتی خبری العهد لبنان در مقاله ای به قلم اسماعیل المحاقری با عنوان "آیا با پس گیری استان مأرب تجاوز علیه یمن متوقف می شود؟" با اشاره به اینکه کوتاه ترین راه برای خروج ائتلاف متجاوز سعودی از باتلاق یمن اتخاذ تصمیم روشن و صریح برای متوقف کردن تجاوز و لغو محاصره این کشور است نوشت قدرتی که در به زانو درآوردن یمنی ها عاجز مانده, نخواهد توانست آن ها را شکست دهد و آنها به عامل و قدرت نظامی مهمی تبدیل شده اند.
العهد نوشت هر آغازی پایانی دارد و جنگ عرب ها علیه یمن به پایان خود نزدیک شده است؛ هر چند که عملا در پنجمین سال از عمر تجاوز بعد از ضعف و سستی ائتلاف و استفاده عربستان از همه گزینه ها و راههای نظامی و امنیتی به پایان نرسیده است. اوضاع در ششمین سال تجاوز علیه یمن همانند سالهای نخست عملیاتی که طوفان قاطعیت نامیدند نخواهد بود؛ نه از نظر حمایت مهاجمان با تجهیزات به علت متفاوت بودن برنامه ها و اهداف شان و درگیری خونین بین آن ها و نه از نظر ساختار ائتلاف و حمایت و پوشش بین المللی از آن در سایه عقب نشینی امارات و سودان و همچنین مشغول بودن سایر کشورها به بحران ها و مشکلات داخلی خود.
علاوه بر این ارتش و کمیته های مردمی یمن در نبرد زمینی از عملیات نصر من الله در مرزهای یمن و عربستان در دو مرحله گرفته تا عملیات البنیان المرصوص در جبهه نهم، بازپس گیری کامل استان الجوف و کوبیدن درهای شهر مأرب به پیروزی هایی دست یافته اند. همچنین قدرت و توان آن ها در پاسخ دادن و بازدارندگی در عمق خاک سعودی با موشک های بالستیک یا پهپادها افزایش یافته است؛ پهپادهایی که یمن را در چارچوب قواعد درگیری گسترده تر و کامل تر در موقعیت تهاجمی قرار داده است که با آن، پیروزی نظامی برای ائتلاف متجاوز دور از دسترس شده است البته اگر محال نباشد. پس قدرتی که در به زانو درآوردن یمنی ها –در حالی که در ضعیف ترین شرایط خود قرار دارند- عاجز مانده و شکست خورده است نخواهد توانست آن ها را شکست دهد و آن ها به عامل نظامی مهمی تبدیل شده اند که همه شاهد آن هستند.
در ادامه این مقاله آمده است در مقابل عقب نشینی نمایندگان و عوامل متجاوزان در یمن در چند جبهه، عربستان و امارات به سرعت به دنبال تثبیت حضور خود و در حد امکان تحقق طمع ورزی های خود در شهرهای جنوبی و شرقی مانند کشیدن خط لوله نفت سعودی در المهره و تسلط کامل بر مهم ترین جزایر و بنادر یمن هستند و این مسئله قابل پیش بینی بدان معنا نیست که مرحله نخست عملیات نظامی به نفع دشمنان تمام شده است بلکه کاملا برعکس است بنابراین آشکار شدن برنامه ها و اهداف و ابعاد درگیری به این شکل روشن و علنی نشان می دهد ائتلاف متجاوز با دو قطب اصلی آن (عربستان و امارات) به علت احتمال خروج آن ها از یمن با شکست ها و ناکامی ها و بدون محقق شدن اهداف مورد نظر خود در ضعف و نگرانی به سر می برد.
واقعیت این است که زمان به نفع متجاوزان و اشغالگران نیست و نزدیک شدن درگیری ها به شهر مأرب محاسبات را در استان های مرکزی و شمالی به نقطه صفر باز نخواهد گرداند و توهم های تقسیم و تجزیه را به پایان نخواهد رساند و به طرح رسیدن به صنعا پایتخت یمن تا ابد پایان نخواهد داد. بلکه سقوط این استان با موقعیت راهبردی و ثروت های نفتی و گازی آن پایانی برای طرح نظامی اخوان خواهد بود که نماینده آن حزب الاصلاح در یمن است.
عربستان بیش از دیگران درک می کند که معادلات در یمن و موازنه ها به زیان آن تغییر کرده است و ازسرگیری عملیات نظامی در الحدیده، نبرد را به نفع ریاض یکسره نخواهد کرد و به خدمت گرفتن هزاران مزدور و استفاده از آن ها برای حفظ شهر مأرب نیز سودی نخواهد داشت و جبران نیروهایی که در میدان نبرد از دست داده است نیز نمی تواند برای سعودی ها پیروزی رقم بزند تا آبروی آن را حفظ کند.
با توجه به این مطالب کوتاه ترین راه برای خروج از باتلاق یمن در پیش گرفتن شیوه گرسنه نگه داشتن و سیاست مانور دادن برای به دست آوردن زمان و کنار هم چیدن برگه های پراکنده بازی همانند اقدام اخیر فرستاده سازمان ملل و درخواست های بین المللی برای ازسرگیری مذاکرات سیاسی به منظور جلوگیری از سقوط مأرب نیست بلکه کوتاه ترین راه اتخاذ تصمیم روشن و صریح برای متوقف کردن تجاوز و لغو محاصره یمن است؛ همانند وضعی که هنگام اتخاذ تصمیم جنگ از واشنگتن وجود داشت. غیر از این نظام سعودی نمی تواند درباره پایگاههای نظامی و تأسیسات حیاتی و نفتی خود اطمینان داشته باشد. همانطور که نظام سعودی مزدوران خود را از دست می دهد و همه امیدهای آن برباد رفته است ارتش و کمیته های مردمی یمن گزینه های گسترده و راهبردی در اختیار دارد که می تواند بیشتر پایداری و ایستادگی کند و عربستان را به تسلیم شدن و تمایل به صلح وادار کند حتی اگر این وضع با ادامه محاصره یمن همراه باشد. اما نبرد به تأخیر افتاده ای وجود دارد که برای دستیابی یمن به استقلال از دست رفته خود و تغییر نقشه منطقه تعیین کننده خواهد بود.