فرشتگان تولد دستانی را جشن میگیرند که قرار است روزی چراغ حماسه را بیفروزد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز اصفهان، تو متولد شدى، ولی اول دستهایت به جهان آمدند. دستهایت که پیش از تولد تو در تمام هستی زبانزد بودهاند. دستهایت که دست استغاثه تمام عالم به سوی آنهاست. دستهایت که تاریخ را ساختهاند… خدا دستهایت را آفرید… به آن دستهاي توفانی عاشقانه نگاه کرد و گفت: «این دستها برترین دستهاي عالمند…»
دستهایت، آیینه دستان پر پینه مردی است که تمام هستی در دست ولایت اوست. مردی که سالیان سال نان بینوایان را بر دوش می گرفت و بر در منزلهايشان می برد و سفرههايشان را نمکگیر خویش می کرد.
تو فرزند دستهاي حیدرى. مردی که ذوالفقار را در دست داشت، ولی هرگز دانه جوی را به ستم از دهان موری باز نگرفت. پس از دستان او که نانآور خاک بود، دستهاي تو آبآور زمین شدند. دستان تو ساقی روزگارند.
دستهایت، برکت عشق را در سفرههاي عاشقان مینهند. اینک نان و خرما نه، که از تو آب حیات میطلبیم، آب مراد… . از تو عافیت میخواهیم. از دستهاي توانگرت، سعادت می خواهیم اي مرد! کاش دستهاي تو تمام ابرهای سیاه ستم را از آسمان جهان فراری دهند. کاش دستهایت به یاری انسان برخیزد و وی را وارث صلح و آشتی کند.