اسفند، ماه خوشه چینی کاسبان است که چشم امیدشان به بازار شب عید است، بازاری که امسال در گردابی از رکود ناشی از ویروس کرونا گرفتار شده است.
اوضاعی که مهمان تیزپای این روزها برای برخی کاسبان به راه انداخته است ، همین چند روز پیش وقتی در باغ راه خیابان ارم قدم می زدم، صحنه فوتبال بازی کردن کاسبان آن مسیر را دیدم ، می گفتند: سرگرم کردن خودمان شده کاسبی شب عید.
علی پسر 30 ساله ای از جمع پر تعدادشان بیرون آمد و گفت: به خدا برای شب عید پول قرض کردم تا بلکه بتوانم کار و کاسبی ام را رونق بدم، اما با این اوضاع چطور می توانم؟!
بیشتر کاسبان جوان بودند ، این بار یکی دیگرشان لب به سخن گشود و گفت: این مسیر همیشه یکی از مکان های شلوغ برای خرید بوده، برای مردم قم و هم مسافران و زائران؛ به مخصوص حالا که به شب عید هم نزدیک می شویم، اما اینجا پرنده هم پر نمی زنه چه برسد به آمدن مشتری.
سخنانشان می گفت، ماندن مردم در خانه گرچه به کاهش شیوع کرونا ویروس کمک کرده اما کاسبی ها را حسابی تحت الشعاع قرار داده است.
سایه سنگین کرونا بر بازار شب عید
وارد بازارچه ننه عباس شدم؛، با یکی از مغازه دارها که اتفاقا جز مشتریانش هستم گفت و گو کردم، آقای ملکی که 20 سال است فروشگاه کیف و کفش دارد، می گفت: برای شب عید کلی جنس خریدم و در انبار گذاشتم به امید فروش آنها در شب عید، اما با این اوضاع الانِ بازار، جنس ها روی دستم می ماند، اینطوری پیش برود ورشکست می شوم.
دستان لرزان و چانه لرزان تر و بغض در گلو مانده اش می گفت: کسب و کارش حسابی در خطر است.
بازار کسب و کار مثل همه آنهایی که اسیر کرونا شده اند، حالش خوب نیست؛ این بار به سراغ بازار بزرگ قم رفتم؛ پله های بازار را که پیمودم، سکوت کر کننده ای ذهنم را پر کرد.
آوای ورود به بازار برایم همیشه صدای استکان هایی بود که به هم برخورد می کرد و مرد فروشنده به خریداران تلاش می کرد که بگوید جنسشان عالیست تا مشتریان با خیال راحت بتوانند آن طور که دلشان می خواست با بلوریجات مد روز از میهمانانشان پذیرایی کنند.
همین سال گذشته اینجا مسیر رفت و آمد دخترکانی بود که کفش مورد علاقه شان را طلب می کردند؛ دخترانی که با دست پر و لب های خندان به سمت پله های بازار حرکت می کردند؛ اینجا سال پیش اوایل اسفند مسیر رفت و آمد خانواده هایی بود که از فروشنده تخفیف می خواستند و چانه می زدند، به قول مش رحیم که از معدود کسانی است که کرکره مغازه اش بالاست تخفیف نمک معامله است.
از مش رحیم پرسیدم، چه خبر شده؟! می گوید: مردم از خانه هایشان بیرون نمی آیند که مبادا دچار بیماری شوند به همین خاطر خرید را تعطیل کرده اند و همین نیامدن مشتری کار و کاسبی ما را هم بهم زده است.
انگار ویروس به بازار هم سرایت کرده؛ یک فروشنده وسایل آرایشی و بهداشتی میگوید: ما در طول سال، ماههایی داریم که فروش در آنها به شدت کاهش پیدا میکند و در مقابل در برخی ماهها، سفارشات بالا میروند و هفتههای پایانی اسفند، اصلیترین فرصت فروش است.
به گفته او در شرایطی که سال گذشته، فروش اسفند بسیار بالا بود در روزهای اخیر سفارشها بسیار پایین آمده و با توجه به تعطیلی بسیاری از آرایشگاهها به نظر نمیرسد در شب عید امسال بازار شرایط خوبی داشته باشد.
یک آرایشگر هم میگفت: در شرایطی که در روزهای پایانی سال، مشتریها از هفتهها قبل وقت میگرفتند، امسال چنین برنامهای نیست و حتی تعداد زیادی از کسانی که وقت گرفته بودند نیز آن را لغو کردهاند.
فعالان بازارهایی مانند لباس، کیف و کفش، تجهیزات خانه و برخی شغلهای خدماتی مانند آرایشگران و... شغلهایی هستند که تمام سال را سر میکنند تا در هفتههای پایانی سال با افزایش فروش، سود مدنظر خود را داشته باشند، موضوعی که امسال به شکل قابل توجهی متفاوت شده و با کاهش خریدها و تقاضا برای صاحبان این کسب وکارها مشکلساز شده است.
این همان خبر خوبی بود که در لابه لای این کسادی ها، و روزهایی که کرونا اقتصاد را درگیر خودش کرده به آن نیاز داریم؛ شنیدنش حال هر کسی را خوب می کند چه برسد به من راوی.
این همدردی و همدلی است که در کنار ماسک و مواد ضدعفونی کننده به آنها نیاز داریم تا بتوان از روزهای پریشان با خیالی آسوده عبور کرد؛. همدلی که باید به خانه همه مستاجرها و صاحب خانه ها، همه فروشنده و صاحب مغازه ها و... سرایت کند.
پر تحرک ترین ماه اقتصادی ایران هم دچار کرونا می شود؟!
درست مثل گرمای همدلی مردمان قم، آب و هوای شهر هم با آمدن بهار و سپس تابستان به سمت گرما می رود؛ هوایی که گفته می شود دشمن کرونا است و چشم انداز رفتن به سمت گرما می تواند همه گیری را خاموش کند، و از طرفی دست به کار شدن کشورهای مختلف برای ساخت واکسن این ویروس نوید دیگری است برای بهبودی حال شهرهای جهان؛ و همه این تلاش ها گویا از شب عید بهتری هم خبر می دهد.
همزمانی شیوع کرونا در ایران با ماه اسفند که به دلیل ختم شدن به تعطیلات سال نو، پرتحرکترین ماه اقتصادی ایران در میان کسب و کارهای کوچک است، باعث شده این نگرانی به وجود کرونا شب عید امسال در ایران معنی خود را از دست بدهد؟
یکی از فعالان اقتصادی در کشور در خصوص تأثیر کرونا در اقتصاد بهویژه بازار شب عید می گوید: آثار کرونا چه در داخل کشور و چه در خارج کوتاه مدت است و ظرف یک یا دو هفته تمام و اوضاع عادی میشود.
آقای آل اسحاق که سابقه زیادی در بازار دارد و سرد و گرمش را خوب چشیده، افزود: ظرف یکی دو هفته آینده اوضاع خرید و فروش در بازار دوباره روی غلطک میافتد.
او می گوید: چون هنوز در حال کنترل ویروس هستند کمی بازار از رونق افتاده است ولی تا شب عید حتماً جبران میشود و کسبه نباید نگران بازار شب عیدشان باشند.
سخنان آقای آل اسحاق من را به یاد مردی آجیل فروشی با کلاه نمدی و چهره بشاش انداخت که در سه راه بازار مغازه دارد، وقتی از او در مورد کاسبی اش پرسیدم، گفت: همیشه غر می زدیم وضعیت اقتصادی خرابِ، اما مشتری داشتیم رفت و آمد بود، اما حالا که نیست قدر آن روزها را بیشتر می دانیم، از این اتفاق بد باید درس های خوب گرفت.
او شعری از ابوسعید ابوالخیر هم برای من خواند:
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم محتاج برادران و خویشان نشوم
بی منت خلق خود مرا روزی ده تا از در تو بر در ایشان نشوم
کرونا در چنگ اراده ها
این ابراز امیدواری مردی که کارکشته همین بازار است، می تواند در برابر آن همه کسادی نوید خوبی را برای هفته های آینده به همراه داشته باشد، ایران ما جنگ های بسیاری به خود دیده از جنگ همه کشورها با ایران تا جنگ اقتصادی و فرهنگی و حالا هم جنگ بیولوژیک.
اگر کالبد شکافی از اقتصاد این دهه ها داشته باشیم، همیشه در همه جنگ ها اراده مردم ایران پیروز میدان بوده، درست مثل همین روزها که مردم ما اراده کرده اند تا ویروس کرونا را شکست دهند. در همه این جنگ ها گاهی بازارها تعطیل شده، خریدها کم رنگ شده اما دوباره کرکره کسب و کار بالا زده و الهی به امید تو ذکر لب کاسبان شد. همهمه رفت و آمد مردم هم دوباره موسیقی بازار کسب و کار می شود و نگاه دخترکی که پشت ویترین های رنگارنگ مغازه ها می ماند و بستنی اش آب می شود اما خنده هایش حال یک دنیا را خوب می کند.
سمیه حاجی احمدی_ خبرگزاری صدا و سیما_ قم