یادداشت روز
توافق به اصطلاح صلح طالبان و دولت ترامپ در افغانستان (بیم و امیدها، سناریوها و راهکارها)
مقدمه
پس از حملات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ در آمریکا (که گروه القاعده مسئولیت آن را برعهده گرفت)، آمریکا از گروه طالبان خواست اسامه بنلادن رهبر القاعده را (که در افغانستان بسر میبرد) تحویل دهد. طالبان به این درخواست پاسخ منفی داد و در پی آن آمریکا در اکتبر ۲۰۰۱ علیه طالبان حمله کرد که تقریبا سراسر افغانستان را در کنترل خود داشت، و با کمک نیروهای داخلی موسوم به نیروهای ائتلاف شمال، این گروه را سرنگون کرد. از آن زمان تا کنون، جنگ خونین میان نیروهای آمریکایی، گروه طالبان و نیروهای امنیتی افغانستان در جریان بوده و این طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا خوانده شده است. در مراسم امضای توافق صلح در قطر، دولت افغانستان حضور نداشت و زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان و ملا عبدالغنی برادر، معاون سیاسی گروه طالبان این توافقنامه را شنبه (۱۰ اسفند) امضا کردند. دو طرف ۱۸ ماه سرگرم مذاکره برای دست یافتن به این توافق بودند که بر اساس آن قرار است همه نیروهای آمریکایی در خلال ۱۴ ماه آینده افغانستان را ترک کنند و در عین حال مرحله دیگری از تلاشها برای برقراری صلح آغاز شود که هدف آن مصالحه میان طالبان و دولت افغانستان خواهد بود.
نکات مهم توافقنامه آمریکا و طالبان
تاکنون جزئیات توافقنامه منتشر نشده است، اما بر اساس اظهارات حاضران در نشست دوحه بخشهایی از توافقنامه به قرار زیر است:
۱- تا پیش از آغاز گفتگوهای بینالافغانی یعنی ۱۰ مارس ۲۰۲۰، دولت افغانستان مکلف است ۵ هزار زندانی طالبان را از زندانهای این کشور آزاد کند.
۲- براساس این توافق، آمریکا متعهد شده است همه نیروهای نظامی و غیردیپلماتیک خود و متعهدانش را تا ۱۴ ماه آینده بهصورت کامل از افغانستان خارج کند.
۳ - طالبان متعهد شده است مجوزی برای فعالیت القاعده و سایر گروههای تروریستی در افغانستان صادر نکند و با آنها همکاری نکند.
اعلامیه مشترک افغانستان و آمریکا
همزمان با امضای توافق صلح طالبان با آمریکا، کابل و واشنگتن اعلامیه مشترکی منتشر کردند که در آن به همکاری دو طرف برای مقابله با گروههای "تروریستی" تاکید شده است.
این اعلامیه مشترک در یک مقدمه و سه بخش تنظیم شده است
طبق تلویزیون ملی افغانستان، مقدمه این اعلامیه شامل: تاریخ همکاریهای آمریکا و افغانستان، ادامۀ این همکاریها و نیز شرایط امضای توافق صلح، تضمین جلوگیری از استفاده از خاک افغانستان توسط گروههای تروریستی، مشخص شدن جدول زمانی برای خروج همه نیروهای آمریکایی و نیروهای ائتلاف از افغانستان، توافق صلح در پی مذاکرات میان افغانها و برقراری آتشبس همیشگی و جامع است.
بخش نخست این اعلامیه تحت عنوان «تعهدات افغانستان و آمریکا»، چهار ماده دارد:
- جمهوری اسلامی افغانستان و آمریکا تصدیق میکنند که القاعده، شاخۀ خراسان داعش و سایر گروهها یا افراد تروریستی جهانی همچنان از خاک افغانستان برای جذب اعضا، جمعآوری سرمایه، آموزش افراد وابسته و برنامهریزی و تلاش برای انجام حملات استفاده میکنندکه امنیت آمریکا، متحدانش و افغانستان را تهدید میکنند. برای مقابله با این تهدید تروریستی مداوم، جمهوری اسلامی افغانستان و آمریکا اقدامات خود را برای شکست القاعده، وابستگان آن و سایر گروهها یا افراد تروریستی جهانی ادامه خواهند داد؛ آمریکا تعهدات خود را در مورد پشتیبانی از نیروهای امنیتی افغانستان و سایر نهادهای دولتی از طریق تلاشهای مداوم برای ارتقای توانایی نیروهای امنیتی افغانستان در مهار و پاسخ به تهدیدات داخلی و خارجی، مطابق با تعهدات خود تحت شرایط موجود توافقنامههای امنیتی بین دو دولت تأکید میکند. این تعهد شامل پشتیبانی نیروهای امنیتی افغانستان در برابر القاعده، شاخۀ خراسان داعش و سایر گروههای تروریستی جهانی یا افرادی است که از خاک افغانستان برای تهدید آمریکا و متحدان آن استفاده میکنند؛ آمریکا آمادگی خود را برای ادامۀ فعالیتهای نظامی در افغانستان با رضایت جمهوری اسلامی افغانستان بهمنظور مختل کردن و تخریب تلاشهای القاعده، شاخۀ خراسان داعش و سایر گروههای تروریستی جهانی یا اشخاص برای انجام حملات در برابر آمریکا یا متحدین آن مطابق با تعهدات خود در توافقنامههای امنیتی موجود بین دو دولت و با درک موجود که عملیات ضد تروریستی آمریکا برای تکمیل و پشتیبانی از عملیات ضد تروریستیی نیروهای امنیتی افغانستان انجام میشود، {توام با}احترام به حاکمیت افغانستان و توجه کامل به امنیت و امنیت مردم افغانستان و حمایت از غیرنظامیان تأیید میکند؛ آمریکا متعهد میشود تا مذاکرات بین افغانستان و پاکستان را تسهیل کند.
بخش دوم این اعلامیه در پنج ماده به چگونگی خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان پرداخته است:
- آمریکا ظرف ۱۳۵ روز از اعلام این اعلامیۀ مشترک و توافقنامۀ آمریکا و طالبان، تعداد نیروهای نظامیاش را در افغانستان به ۸۶۰۰ کاهش خواهد داد و سایر تعهدات در توافقنامه را نیز اجرا و با متحدین خود کار خواهد کرد، به همین ترتیب، کشورهای عضو ائتلاف، برای کاهش متناسب تعداد نیروهایشان در افغانستان در یک دورۀ معادل ــ بهشرط عملی شدن تعهدات طالبان در توافقنامه ــ عمل خواهند کرد؛ مطابق با ارزیابی مشترک آمریکا و جمهوری اسلامی افغانستان، آمریکا، همپیمانانش و ائتلاف، بیرون شدن نیروهای باقیمانده را از افغانستان در ۱۴ ماه پس از اعلام این اعلامیۀ مشترک و امضای توافق صلح آمریکا با طالبان تکمیل خواهند کرد و همه نیروهایشان را از پایگاههای باقیمانده در افغانستان ــ با انجام تعهدات طالبان در این توافقنامه ــ بیرون خواهند کرد؛ آمریکا تعهد خود را مبنیبر جستوجوی بودجۀ سالانه، آموزش، تجهیز، مشاوره و حفظ نیروهای امنیتی افغانستان تأیید میکند تا افغانستان بتواند بهطور مستقل از تهدیدهای داخلی و خارجی دفاع کند؛ جمهوری اسلامی افغانستان برای ایجاد شرایط بهمنظور دستیابی به یک توافق سیاسی و دستیابی به آتشبس پایدار، در یک گفتوگوی آمریکا با نمایندگان طالبان در مورد اقدامات اعتمادسازی شرکت خواهد کرد؛ این بحثها شامل تعیین امکانسنجی رهایی تعداد قابل توجهی از زندانیان از هر دو طرف است و آمریکا و جمهوری اسلامی افغانستان برای حمایت از این بحث از کمیتۀ جهانی صلیب سرخ کمک خواهند خواست؛ با آغاز مذاکرات میان افغانها، جمهوری اسلامی افغانستان متعهد میشود تعامل دیپلماتیک را با شورای امنیت سازمان ملل متحد دربارۀ فهرست تحریمهای این سازمان بر طالبان آغاز کند.
در بخش سوم این اعلامیه، درباره گامهای بعدی توافقات و تأیید آن از سوی شورای امنیت سازمان ملل بحث شده است. این بخش نیز چهار ماده دارد:
-آمریکا برای این توافقنامه و ترتیبات مربوطه، درخواست تصویب و تأیید شورای امنیت سازمان ملل خواهد کرد؛ آمریکا و جمهوری اسلامی افغانستان متعهد به ادامۀ روابط مثبت از جمله همکاریهای اقتصادی برای بازسازی هستند؛ آمریکا از تهدید یا استفاده از زور در برابر تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی افغانستان یا مداخله در امور داخلی خودداری خواهد کرد؛ آمریکا به کار خود برای ایجاد اجماع منطقهای و بینالمللی بهمنظور حمایت از تلاش مداوم برای دستیابی به یک توافق سیاسی در افغانستان ادامه خواهد داد.
نگاه طرفهای مذاکره و سایر بازیگران داخلی به توافقنامه صلح
اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان در کنفرانس مطبوعاتی در کابل گفت که همه مواد توافقنامه مشروط است، طالبان باید همه تعهدات و شرایط را عملی سازد.
"اعلام پیروزی" از سوی طالبان
شیر محمد استانکزی رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر امضای توافق صلح با آمریکا را توافق برای خروج نیروهای "اشغالگر" آمریکایی از افغانستان و "پیروزی طالبان" عنوان کرد. او این روز را "روز فتح" خواند و آن را به همسنگران شان و اعضای طالبانی که در زندانهای افغانستان محبوس هستند، تبریک گفت.
رئیس دفتر سیاسی طالبان مدعی شد از امروز تا ۱۴ ماه آینده، نیروهای خارجی از افغانستان خارج خواهند شد و این کشور یک بار دیگر به آزادی دست خواهد یافت و آنان یک نظام اسلامی در افغانستان برقرار خواهند کرد.
او گفت: "پدران ما یک صد سال پیش با شکست انگلیس و سی سال پیش هم با شکست روسیه شاهد چنین روزی بودند. "
ملا هیبت الله، رهبر طالبان درباره امضای توافقنامه میان آمریکا و طالبان نوشته که "امارت اسلامی به نصرت پروردگار و به نمایندگی مردم دلیر افغانستان توانست که پس از تقریبا ۱۹ سال جهاد و مبارزه، بالاخره برای پایان اشغال از افغانستان به توافق برسد. "رهبر طالبان در بخشی از پیام خود به این مناسبت، گفته است که از این پس همه مخالفان را عفو میکنند. "از هرکسی که در مخالفت با امارت اسلامی سهم گرفته باشد و در عموم هر آن کسی که از امارت اسلامی تشویش دارد، از طرف ما همه اعمال گذشته آنها مورد عفو و بخشش است. "
رهبرطالبان امضای توافق را یک پیروزی نامیده است.
عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی دولت افغانستان با استقبال امضای توافقنامه میان آمریکا و طالبان و با اشاره به مرحله بعدی روند صلح افغانستان و برگزاری گفتگوهای بینالافغانی، گفت: "تیم مذاکره کننده باید همهشمول باشد. همه اقشار باید در آن مشارکت داشته باشند. او گفت که اعلام نتایج انتخابات تحت فشار و اهداف شخصی بود. مردم آماده دفاع از حق خودشان هستند. "
ترامپ: مردم افغانستان از فرصت به میان آمده برای صلح استفاده کنند
ژنرال عبدالرشید دوستم معاون پیشین رئیس جمهور غنی که حالا با او ناسازگار است و از عبدالله حمایت میکند، با صدور یک اعلامیه از امضای این توافقنامه پشتیبانی کرده و آن را آغاز روندی برای پایان یافتن جنگ چهل ساله در این کشور دانسته است.
حامد کرزی رئیس جمهوری پیشین افغانستان گفته است موافقتنامه آمریکا و طالبان گام بزرگی برای پایان دادن به جنگ و استقرار صلح است.
کریم خلیلی رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان و رئیس شورای عالی صلح در واکنش به توافق صلح قطر آن را گام مهمی در جهت حل بحران جنگ دانسته است.
او همچنین گفته است که امیدوار است بحران سیاسی کنونی انتخابات به زودی حل شود تا افغانستان بتواند تیم مذاکره کننده همه شمول را برای شرکت در مذاکرات بین الافغانی ایجاد کند.
اما به نظر شهرزاد اکبر رئیس کمیسیون حقوق بشر افغانستان توافق آمریکا و طالبان برای افغانستان صلح به ارمغان نخواهد آورد. "به جنگ خونین افغانستان نقطه پایان نخواهد گذاشت. این نخستین گام مهم، اما شکننده برای حل سیاسی و تنشهای کنونی در افغانستان است. "
آثار احتمالی مثبت:
۱. آغاز مذاکرات بینالافغانی: یکی از پیآمدهای مثبت و سریع توافق صلح میان امریکا و طالبان آغاز مذاکرات بینالافغانی است که در آن همه طرفها شامل نمایندهگان دولت مشارکت خواهند داشت. مزیت مذاکرات بینالافغانی این است که همه جوانب ذیدخل میتوانند نگرانیها و خواستههایشان را بیان کنند تا به یک راهحل بنیادی برسند. اگرچه تا کنون شاهد سه نشست بینالافغانی میان شماری از چهرههای سیاسی افغانستان و نمایندهگان طالبان بودهایم، اما به دلیل اینکه طالبان حاضر به مذاکره با دولت نبودند، هیچ نماینده رسمی دولت در آن نشستها مشارکت نداشت.
۲. آتشبس و یا کاهش خشونت و تلفات انسانی: دومین گام بعد از آغاز مذاکرات بینالافغانی موافقت روی آتشبش و یا حداقل کاهش خشونت میان دولت افغانستان و طالبان خواهد بود که با پایان یافتن جنگ، احتمال دارد تلفات نظامی ناشی از جنگ نیز کاهش یابد.
۳. از بین رفتن چهره ترور: در نبود حاکمیت دولت در مناطق تحت تسلط طالبان، حدود ۲۱ گروه تروریستی در افغانستان فعالیت دارند، اما بنا بر نبود دیدگاه واحد و تعریف مشخص از دوست و دشمن دولت افغانستان تاکنون نتوانسته به طور مؤثر با این گروهها به مبارزه بپردازد. در صورتی که توافقنامهی صلح میان دولت افغانستان و طالبان که عنوان بزرگترین گروه تروریستی در افغانستان را یدک میکشد، نهایی شود، گروههای دیگر تروریستی چتر پوششیشان را از دست میدهند و دولت میتواند با دیدگاه روشن و تعریف واضح با آنها مبارزه نماید.
۴. گسترش حاکمیت دولت: حدود ۴۰ درصد اراضی کشور تحت تسلط طالبان قرار دارد که علاوه برظلم و بیعدالتی در آن مناطق، طالبان منابع طبیعی را نیز به طور غیرقانونی استخراج و به خارج قاچاق میکنند. علیرغم تلاشها برای مبارزه با مواد مخدر، کشت و تولید مواد مخدر همه ساله رو به افزایش بوده است. در صورت برقراری صلح و شامل شدن طالبان در حکومت، دولت به تمام ساحات تحت تصرف طالبان و منابع طبیعی موجود در آن تسلط خواهد یافت.
۵. کاهش هزینه جنگ: با توافق روی آتشبس و یا کاهش خشونت بین دولت افغانستان و طالبان، منابع مالی متمرکز به هزینههای جنگ کاهش مییابد که میتواند برای توسعه و پیشرفت کشور به مصرف برسد.
۶. فرصت سرمایهگذاری خارجی در افغانستان: با وجود اینکه بسیاری از کشورها و سرمایهگذاران خارجی علاقهمند سرمایهگذاری در افغانستاناند، به دلیل وضعیت بد امنیتی از اقدام به سرمایهگذاری در افغانستان اجتناب کردهاند. اما، با آمدن صلح و بهبود وضعیت امنیتی این وضعیت تغییر خواهد کرد و برای بسیاری از تجار خارجی زمینه سرمایهگذاری در افغانستان مساعد خواهد شد.
۷. فرصت آموزش و خدمات بهداشتی: در اکثریت مناطق تحت تصرف طالبان، مردم به خصوص زنان از خدمات بهداشتی و آموزشی محروماند و با وجود صلح همگانی به آموزش و خدمات بهداشتی در فضای آرام و عاری از خشونتها دسترسی خواهند یافت.
۸. فرصت جذب گردشگران: در فضای پس از صلح، افغانستان به خاطر جوی متفاوت در چهار فصل و مناظر طبیعی فوقالعاده، میتواند مقصد خوبی برای گردشگران خارجی باشد که منبع درآمد خوبی برای افغانستان خواهد بود.
۹. کاهش صدمات روحی و روانی ناشی از جنگ: با آمدن صلح مثبت، مردم صاحب امنیت فزیکی و روانی خواهند شد.
۱۰. بهتر شدن جایگاه بینالمللی افغانستان: با برقراری صلح، به طور طبیعی تلاشها برای عبور از بحران در افغانستان آغاز میشود که تغییر در وضعیت امنیتی، سیاسی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی را باعث ثبات میشود و این یعنی بالا رفتن جایگاه افغانستان در نگاه منطقهای و جهانی.
آثار احتمالی منفی:
۱. نبود دیدگاه روشن در مورد نتیجه صلح و تداوم فعالیت تروریست ها: صلح با طالبان به معنای صلح همهجانبه باید باشد و در آن دغدغههای ناشی از فعالیت گروههای دیگر تروریستی از جمله داعش هم حل شود اما، با توجه به شرکت نکردن دولت افغانستان در گفتگوهای صلح میان امریکا و طالبان تضمینی وجود ندارد که توافق صلح میان امریکا و طالبان منتج به نتیجه مثبت شود، و دور از امکان نخواهد بود که رنگ پرچم طالبان از سفید به سیاه بدل گردد و افغانستان یکبار دیگر به پرتگاه سقوط نزدیک شود.
۲. کاهش نیروهای خارجی: یکی از موضوعات چهارگانه مورد مذاکره میان طالبان و امریکا در گفتوگوها، خروج نیروهای خارجی از افغانستان بوده است که با موافقت روی حضور تعداد نظامیان در افغانستان و جدول زمانی خروج، روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان آغاز خواهد شد، که عمدهترین پیآمد منفی آن تضعیف دولت افغانستان در مبارزه با دیگر گروههای تروریستی مانند داعش و همچنان تضعیف جایگاه دولت افغانستان در مذاکرات بینالافغانی با طالبان است.
۳. تحدید حقوق زنان: یکی از مهمترین دستآوردهای ۱۸ سال اخیر حضور سیاسی و اجتماعی زنان در جامعه بوده است. طالبان نیز در اعلامیه نشست قبلی حقوق زنان را در قالب موازین و ارزشهای اسلام پذیرفتند. اما، اگر تعریف طالبان از حقوق زنان هممانند ۱۸ سال پیش باشد، این به معنای راندن زنان از حوزه عمومی به حوزه خصوصی و بر خلاف آموزههای اسلامی وضع محدودیتها بر زنان خواهد بود.
۴. قربانی شدن دستآوردهای ۱۸ ساله: با توجه به روحیه حاکم در صف طالبان این گروه هنوز هم معتقد به امارت اسلامیاند تا جمهوری اسلامی. ورود طالبان با روایت امارات اسلامی به معنای عدم تغییر در نوع نگاه طالبان نسبت به حکومتداری و ارزشهای اجتماعی است.
۵. دو طرف کماکان نسبت به اجرای این تعهدات بهدیده تردید مینگرند، از سوی دیگر قرار است تا دو هفته آینده مذاکرات بینالافغانی میان گروه طالبان و طرف معرفیشده از داخل افغانستان برگزار شود، اما اعلام نتایج نهایی انتخابات افغانستان در هفته گذشته باعث شده است تا هماکنون شاهد شکافی جدی در بدنه رهبران سیاسی کابل باشیم و اینکه قطعاً امکان تجمیع این رهبران بر سر یک هیئت جامع و فراگیر برای حضور در مذاکرات بینالافغانی با گروه طالبان بعید بهنظر میرسد.
۶. نکته قابل تأمل دیگر، این است که نه آمریکا، نه گروه طالبان، نه حکومت حاکم کنونی در افغانستان و نه رهبران سیاسی این کشور، هیچ کدام طرح و نقشه راهی مشخص برای آینده حکومتداری در این کشور ندارند.
۷. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری این کشور، نیاز به پایان دادن به طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا دارد. او پس از سر کار آمدن با افزایش چندهزارنفری درتعداد نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان تلاش کرد از طریق نظامی و حملات گسترده بمبافکنهای خود گروه طالبان را به زانو در آورد، اما پس از حدود ۲ سال نه اینکه در این اقدام موفق نبود، بلکه براساس گزارشهای نهادهای معتبر امنیتی آمریکا گروه طالبان قدرتمندتر از همه ۲۰ سال گذشته به حیات خود در افغانستان ادامه داد.
۸. اما آنچه روشن مینماید این است که آمریکاییها پس از حدود ۲۰ سال حضور نظامی و همهجانبه در افغانستان خواهان رها کردن همه منافع خود در این کشور نیستند و بهراحتی خاک افغانستان را ترک نخواهند کرد. ترامپ برای پیروزی در انتخابات آتی با عجله فراوان این توافق را به امضا رسانده و عکس یادگاری این وزارت خارجه خود با طالبان را گرفته است، اما او طرف مقابل خود را بهخوبی نمیشناسد، طرف مقابل او یک گروه شبهنظامی است که تعهدات یک دولت مستقل و شناختهشده بینالمللی را ندارد. ترامپ بر این باور است همانگونه که با ایران در برجام با چین در توافق تجاری و با کره شمالی در مسائل هستهای برخورد کرده این بار نیز میتواند با گروه طالبان برخورد کند.
۹. ترامپ با توجه ویژگی¬های روانشناختی در آینده میتواند بهبهانههای مختلف زیر این توافق بزند و طالبان هم بهخاطر پایبندی به این تعهد مجبور است سلاح خود را بر زمین بگذارد، اما باید گفت طالبان تا اینجای کار علاوه بر تمام امتیازاتی که از طرف آمریکایی گرفتهاند، حاضر به خلع سلاح و اجرای آتشبس عمومی در افغانستان نشدند، این بدان معنی است که طالبان همه بدنه نظامی خود را در سراسر افغانستان حفظ خواهد کرد و بهمحض اینکه آمریکاییها ذرهای از این توافق عدول کنند بار دیگر آتش جنگ در افغانستان شعلهور خواهد شد.
۱۰. حکومت، صلح را تنها از دو بعد داخلی و خارجی (پاکستان- طالبان) بدون توجه به ریشههای جنگ مطالبه میکند. در بعد داخلی، تنها حکومت طالبان را بدون تعریف، عدم جستجوی عوامل جنگ و ناامنی؛ تأمینکننده جنگ و صلح در کشور میداند. در بعد خارجی، حکومت افغانستان خواهان همکاری بدون مطالبه است. یعنی اینکه در سیاست خارجی مدرن، در پس تحقق هر همکاری امتیازی نهفته است، برای به واقعیت پیوستن وعدهها و همکاریها نیاز به دادوستد یک سلسله امتیازات است. همچنان کشورهای امریکا، انگلستان، پاکستان، ایران، روسیه، عربستان و چین بازیگران اصلی خاورمیانه هستند و نقش بسزایی در جهت تأمین صلح و جنگ در کشور دارند؛ بدون همنظر ساختن این کشورها درروند صلح، راه به جایی نخواهند برد؛ حکومت صلحخواهی و صلحجویی را به یک مرجع (شورای عالی صلح) خلاصه کرده است که این تشکیلات باوجود خلأهایی که دارد نمیتواند نماینده خوبی از جانب ملت و حکومت برای تأمین صلح در کشور باشد. صلح، جنگ، طالبان، پاکستان و سایر کشورهای ذیدخل در این روند باید تعریف و واکاوی شوند.
۱۱. اعطای یک سلسله امتیازات برای مخالفین مسلح که به روند صلح میپیوندند؛ باعث تشویق افراد سودجو دیگر میشود.
۱۲. بحران اجتماعی-اقتصادی: بیتوجهی به وضعیت بد اقتصادی، بلا تکلیفی افراد بیکار مناطق دوردست و محروم، محروم ماندن مناطق دورافتاده، از تحصیل و پائین بودن وضعیت فرهنگی، زیستی و بهداشتی آن مناطق. وارد شدن جنگجویان طالب به افغانستان و برگشتن دوباره آنها به زندهگی عادی، احتمال بروز بحران اجتماعی در کشور بسیار قوی است. چون از یک طرف دیدگاه و ارزشهایی که طالبان برای خودشان ترسیم کردهاند، با افراد جامعه تفاوت فاحش دارد، از سوی دیگر دولت ظرفیت فراهم نمودن زمینهی اشتغال برای همه جنگجویان را ندارد و این امر باعث افزایش بیکاری در جامعه گردیده و سطح جرایم جنایی را بلند خواهد برد.
راهکارها:
در قدم اول، حکومت باید پروژه صلحجویی را به پروسه صلحخواهی در کشور تبدیل کند تا به پاسخ مثبت و کاهش هزینه و صلح دائمی دست پیدا کند. طالبان باید تعریف شوند؛ طالبان مجموعه یکدست و یکپارچه نبوده بلکه عبارت از آن عده عناصری هستند که وابسته به سازمانهای تروریستی جهانی و اطلاعاتی بیرونیاند که رهبری شهروندان عادی این کشور را به عهدهدارند. اکثریت گروههای طالبان افرادی هستند که از بیکاری و یا بنا به نارضایتی از عملکردهای حکومت و یا ترس از طالبان، به صفوف مخالفین پیوستهاند. حکومت برای ضعیف کردن این حلقهها باید به چند مورد زیر متوسل شود.
- در اکثر مناطق ناامن کشور، زمین و دشتهای حاصل خیزی وجود دارد که اگر امکانات کشاورزی فراهم شود ثمرات خوبی خواهد داد، بیکاری در این مناطق رفع وزندگی مردمان آن نواحی تغییر خواهد کرد؛ این امر سبب کاستن از ناامنی خواهد شد؛ تعلیم و تربیت علمی با حمایت قاطع حکومت باید در قسمتهای ناامن فراهم گردد تا باعث تغییرات فکری و ذهنی آن مردم شود؛ ایجاد دسترسی و گسترش ارتباطات به نواحی؛ سرمایه گذاری در ورزش؛ کم کردن هزینه جنگی و گسترش دادن قوای امنیت ملی و پیشگیرانه؛ حوزهبندی مناطق ناامن و تشکیل شوراهای امنیتی و پیشگیری؛ شناسایی مخالفین؛ به اقناع رساندن آنها در جهت تأمین امنیت؛ تمرکز و توجه حکومت از شهرهای درحالتوسعه به شهرهای زیرخط توسعه؛ توجه بیشتر حکومت از شهرها به روستاها؛ همگانی کردن، مذاکرات صلح؛ دخیل همۀ شخصیتهای صاحب نفوذ و کشورهای منطقه و فرا منطقهای که نقش مهمی در ایجاد صلح و امنیت در کشور دارند؛ تلاش در جهت عضو شدن به سازمانهای امنیتی منطقهای و فرا منطقهای؛ استفاده از ظرفیتها و فرصتهای این سازمانها؛ حل و توافق با همسایگان در قسمت مشکلات مرزی، آبی و تجارتی میتواند بخشی از ناامنی در کشور را از ببین ببرد و گامی باشد در جهت تأمین صلح و ثبات در کشور.
نتیجه گیری
برای اینکه دولت افغانستان بتواند از وضعیت موجود برای صلح استفاده بهینه کرده و همچنان بتواند از پیآمدهای منفی آن جلوگیری کند، ضروری است:
۱- دولت افغانستان برای ایجاد اتاق فکر در ریاست جمهوری اقدام کند و دانشمندان افغان در داخل و خارج کشور، کارشناسان مجرب و متبحّر در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، جامعهشناسی و ... را دعوت نماید تا در عرصههای ذیل برای دولت مشورتهای لازم را بنا بر یافتههای تحقیق- علمی ارائه کنند:
الف. این اتاق فکر در زمینه نوعیت نظام سیاسی بعد از صلح که هم پاسخگوی نیازمندیهای زمان باشد و هم همهشمول بوده و تمام اقشار جامعه را در خودش داشته باشد؛
ب. در زمینه دورنمای قرارداد استراتژیک و امنیتی با امریکا و ناتو، حضور نیروهای خارجی در افغانستان، و مکانیزم حفظ روابط امنیتی و اطلاعاتی با امریکا و ناتو تحقیق گستردهی کرده و پیشنهادهای لازم را به دولت افغانستان ارائه دهد؛
ج. این اتاق فکر در مورد برنامه بعد از صلح تحقیق نموده و طرح مفصلی را برای چگونگی جذب جنگجویان طالبان در جامعه، زمینه سازی تعلیم، تحصیل و اشتغال برای آنها ترتیب نماید؛
د. اتاق فکر باید موضوعات مورد مذاکره را اولویتبندی نموده و در هریک آنها مشورتهای لازم را برای دولت ارائه داشته و خطوط قرمز مذاکره را تعیین کند؛
ه. این اتاق فکر در زمینه ترکیب هیأت مذاکرهکننده با طالبان که هم صلاحیت علمی داشته و هم از تجربه کافی برخوردار باشند، مشورتهای لازم برای رهبری دولت افغانستان ارایه دهد؛
۲. دولت تلاش کند تا در زمینه صلح با طالبان بین قشر سیاسی افغانستان اجماع ایجاد کند و حمایت آنها را جلب نماید تا از موضع قوی با طالبان وارد مذاکره شود؛
۳. دولت با استفاده از دیپلماسی فعال، کشورهای جهان را به حمایت از موضع دولت افغانستان در مذاکرات صلح ترغیب دهد.
دولت افغانستان با راهاندازی کمپین وسیع هم برای مردم در مورد صلح آگاهی دهد و همچنان حمایت آنها را به خود جلب کند تا به عنوان نمایندهی مشروع و اصلی مردم افغانستان با طالبان مذاکره نماید. بی تردید مؤلفههای اصلی جنگ و صلح در بستر زمان با قرائتهای منحصر به هر جامعه، شکل میگیرد. به لحاظ پیچیدهگی روزگار جنگ، رسیدن به صلح نیز نیازمند روند پر پیچ و خم است که برای پیمودن این راه ناهموار، باید صبر پیشه کرد و با تدبیر گام برداشت. جنگ افغانستان، جنگی عمیق و چندبعدی است که نیازمند نه تنها اجماع داخلی، بلکه اجماع منطقهای و بینالمللی نیز است.
نویسنده: دکتر سروش امیری