از سرگیری روابط ایران وعربستان بدون تغییر سیاست خارجی سعودی ها ممکن نیست
از سرگیری روابط ایران و عربستان, بدون تغییر رویکرد منطقه ای سعودی ها بعید است به ویژه اینکه آنها مانند کبک سرخود را زیر برف فرو برده اند و تصور می کنند که با فرافکنی علیه تهران, دیگران اقدامات آنها را نمی بینند.
روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی همواره با کش وقوس های فراوانی روبرو بوده, به ویژه اینکه سعودی ها همواره از بیم الگوگیری مردم عربستان از انقلاب اسلامی و قیام آنها علیه حاکمیت مطلق یک خانواده, سعی داشتند که به شیوه های مختلف علنی و مخفی از تقویت جمهوری اسلامی جلوگیری نمایند.
یکی از بارزترین اقدامات ضد ایرانی آل سعود, حمایت آنها از صدام در جریان جنگ تحمیلی بود. این اقدامات خصمانه ارتباط مستقیمی با فقدان مشروعیت در خاندان آل سعود و وابستگی آنها به سیاست های دیکته شده از سوی امریکا وبرخی متحدان غربی اش چون انگلیس داشت که آنها را وادار کرده بود تا در خصوص برخی مسایل منطقه از جمله مسئله اصلی یعنی فلسطین تصمیم های سازشکارانه اتخاذ نمایند و با سیاست های ضد ایرانی امریکا علیه ایران متحد شوند تا اینکه ادامه حاکمیتشان در عربستان از سوی امریکا و متحدان غربی اش تضمین شود.
همین فقدان مشروعیت و وابستگی سبب شد که آنها در طرح های منطقه ای امریکا و رژیم صهیونیستی گرفتار شوند حمایت وکمک به لشکرکشی امریکا به افغانستان وعراق, حمایت از گروههای تروریستی برای جلوگیری از برقراری دموکراسی در عراق, کمک مالی به انتقال گروههای تروریستی از سراسر جهان به سوریه و همچنین کمک های معنوی از طریق صدور فتاوای تکفیر دیگران برای آسان کردن جنایت گروههای تروریستی بخشی از اقدامات سعودی ها بوده است.
بر اساس گزارش ها عربستان فقط درسوریه برای براندازی بشار اسد چیزی حدود 250 میلیارد دلار طی سال های 2011 تا کنون صرف گروههای تروریستی چون جیش الاسلام کرده است آن هم فقط به این علت که بشار در کنار ایران حاضر نشد که اشغالگری رژیم صهیونیستی را بپذیرد.
مداخله نظامی در بحرین ویمن و همچنین حمایت مالی از برخی رژیم ها برای سرکوب قیام های مردمی در مصر یا تونس بخش دیگری از سیاست هایی بود که طی این مدت آل سعود بر آنها تمرکز داشته است.
اما این رویکرد پس از به قدرت رسیدن سلمان و سپردن امور اجرایی به فرزندش محمد سبب شد تا رویکرد ضد ایرانی آل سعود یا حداقل بخشی از این خاندان, حالت علنی تر وتهاجمی تر به خود بگیرد و محمدبن سلمان علنی در مصاحبه با نیویورک تایمزتهدید کند که جنگ را به خاک ایران می کشاند.
از همین زمان اتهامات جناح تازه به قدرت رسیده در عربستان علیه ایران شدت بیشتری گرفت و آنها با سرکوب اعتراضات داخلی به ویژه در بخش های شرقی این کشورمدعی شدند که معترضان عوامل ایران هستند.
این اقدامات تهاجمی با تهاجم نظامی عربستان وامارات به یمن شکل تازه ای به خود گرفت وبه موازات آن افزایش کمک های اطلاعاتی, مالی وتسلیحاتی به گروههای تروریستی چون گروه وابسته به عبدالمالک ریگی معدوم یا گروه تروریستی منافقین نشان داد که این جناح تازه به قدرت رسیده علیه ایران علنی تر وفعال تر وارد معرکه شده است.
نکته مهم اینکه در ورای چنین رویکردهای منطقه ای که جناح تازه به دوران رسیده در پیش گرفته بود یک دروغ بزرگ وفرافکنی برای سرپوش گذاشتن و توجیه اقدامات شان دردستور کار قرار داشت وآن این بود که اینگونه وانمود کنندکه هر اقدامی را که اجرا می کنند علیه ایران است.
ایجاد تنش جدی در روابط با قطر و ترکیه و دهها مثال از این دست از جمله اقداماتی بود که طی این چند سال از سوی حاکمان جدید عربستان علنی تر پیگیر می شود بدون اینکه ارتباطی با ایران داشته باشد.
نکته هم دیگر اینکه جناح تازه به قدرت رسیده در عربستان از چنین اقدامات نه تنها هیچ دستاوردی نداشته است که اکنون خود در باتلاقی که به دست خود و متهم کردن دیگران در گوشه و کنار منطقه ایجاد کرده گرفتار شده است.
در چنین فضایی که عربستان به هیچ یک از اهداف خود از تنش آفرینی در منطقه نرسیده است این زمزمه شنیده می شود که شاید عربستان اکنون به این درک رسیده باشد که بهتر است با ایران وارد گفتگو شود و برخی گزارش ها هم از کانال های غیر رسمی برای تنش زدایی میان عربستان و ایران خبر داده اند.
اما واقعیت اینجاست که حتی اگر عربستان وارد گفتگو با ایران شود و تنش در روابط دو طرف کاسته شود باز هم این کشور قارد نخواهد بود که از مشکلاتی که خود پدید آورده است رهایی یابد چرا که منشاء این مشکلات چه داخلی و چه خارجی هیچ ارتباطی با ایرن ندارد و همه آنها ناشی از سیاست های غلط داخلی وخارجی است که از سوی امریکا و رژِیم صهیونیستی دیکته می شود.
یا بهتر بگوییم مقام های آل سعود زمانی از باتلاق خارج خواهند شد که به صدای مردم خود وملت های منطقه گوش دهند و از طرح های امریکا و رژیم صهیونیستی دوری گزینند و در غیر این صورت پیروی آنها از امریکا و رژیم صهیونیستی و نشخوارکردن اتهامات ضد ایرانی مقام های امریکایی وصهیونیست دردی از آنها دوا نخواهد کرد.
چگونه می توان انتظار داشت که آل سعود از مشکلات رهایی یابند در حالیکه مانند کبک سرخود را دربرف فروبرده اند و با فرافکنی واتهام زنی علیه ایران تصور می کنند که دیگران اقدامات خیانتکارانه وجنایتکارانه شان را در منطقه نمی بینند؟
یا چگونه می توان انتظار داشت که آل سعود از این مهلکه ها جان بدر برند در حالیکه به جای تصحیح اشتباهات وعذرخواهی از ملت های منطقه, همچنان با فرافکنی ونسبت دادن اقدامات خود به ایران سعی می کنند خود را تبرئه نمایند.
در این باره به سخنان عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه عربستان سعودی اشاره می شود که روز چهارشنبه 30 بهمن ماه با بیان اینکه هیچ کانال تماس پشت پرده با ایران وجود ندارد افزود راه برقراری ارتباط با ایران تغییر در ایران و احترام این کشور به حاکمیت دیگر کشورهای منطقه است! آیا تعجب آورتر از این موضع گیری ها چیزی وجود دارد؟
در چنین شرایطی بعید به نظرمی رسد که روابط عربستان با ایران به سمت بهبود پیش رود مگر اینکه در ورای پرده خبرهای دیگری باشد و سعودی ها برخلاف مواضع علنی خود علیه ایران در پشت پرده عذرخواهی کرده باشند و خواهان بهبود روابط تهران ریاض باشند که البته اگر چنین اتفاقی بیفتد فقط یک اشتباه آنان تصحیح شده است.