مواضع جدید لندن در چارچوب مجموعه دیپلماسی دو سوی اقیانوس اطلس ارزیابی میگردد.
"بوریس جانسون" پس از دو روز سکوت در قبال شهادت "سردار قاسم سلیمانی"، به فراخوان جامعه بین المللی برای کاهش تنش، پیوست. اما روز سه شنبه گذشته, در مورد پرونده هسته ای ایران، موضعی مخالف نظر اروپا در پیش گرفت و گفت که کشورش آماده است تا توافق سال 2015 میلادی را با توافق دیگری که مورد نظر "دونالد ترامپ" است، جایگزین کند. "بوریس جانسون"، ترامپ را یک "مذاکره کننده عالی" توصیف کرد.
این اظهارات سبب شد برخی تصور کنند شکاف در موضع اروپا در زمینه برجام حاصل شده است. با این وجود، چند ساعت بعد لندن، همراه با پاریس و برلین، تعهد خود را به این توافق یادآوری و خاطر نشان کرد نمی خواهد به سیاست های تحریمی آمریکا بپیوندد.
خبرگزاری فرانسه نیز ادعا کرد نخست وزیر انگلیس، میان اروپایی ها و آمریکایی ها، راهبرد میانه روی را برمی گزیند.
این خبرگزاری امروز گزارش داد: نخست وزیر انگلیس، پس از خروج از اتحادیه اروپا، برای جلوگیری از به خطر افتادن آینده انگلیس، میان آمریکا، متحد تاریخی خود و اتحادیه اروپا، که کشورش قصد ترک آن را دارد، به صورت متوازن عمل می کند. از ایران گرفته تا شرکت هوآوی, تولیدکننده چینی تجهیزات مخابراتی، "بوریس جانسون" سعی می کند، تعادل را رعایت کند. جانسون در حالی که در نزدیکی اروپاییان است، نگرانیِ خود را مبنی بر عصبانی نکردنِ "دونالد ترامپ"، رئیس جمهور آمریکا، که او (جانسون) را مورد ستایش قرار می دهد و قصد دارد در پایان ماه ژانویه به توافق نامه تجاری بلند پروازانه ای (با آمریکا) بپردازد، ابراز می کند.
«سایمون آشروود»، محقق علوم سیاسی در دانشگاه "سوری" (انگلستان)، در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه گفت: «او بیشتر طرفدار آمریکا است، اما از نخست وزیری که (قبلا) داشتیم، بیشتر طرفدار (آمریکایی ها) نیست.» این استاد دانشگاه، در شرایط خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، می افزاید: «آمریکا بدیهی ترین گزینه و بدیل برای اروپا است.»
اما پرسش اساسی در این جا این است که آیا لندن برای این به سمت برگزیت رفته است که سیطره آمریکا را جایگزین سیطره اروپا کند؟! در این صورت برگزیت تنها به سود آمریکا تمام شده است نه به سود مردم انگلیس و این رمز حمایت بی شائبه ترامپ از برگزیت است.
با وجود این ارزیابی ها نمیتوان مواضع جدید لندن را درباره برجام تنها از منظر رقابتهای انگلیس بین آمریکا و اتحادیه اروپا و یا شکاف در بین اروپائیان تبیین کرد. به نظر میرسد، این مواضع در چارچوب مجموعه دیپلماسی دو سوی اقیانوس اطلس ارزیابی میگردد و آمریکا و اروپا با این رقص دپیلماتیک میکوشند وانمود کنند اروپا یک گام بیشتر به آمریکا در زمینه ایران نزدیک شده است.
پیش از این سه کشور اروپایی امضاکننده توافق هسته ای شامل فرانسه، آلمان و انگلیس در بیانیه ای مشترک اعلام کردند ساز و کار حل اختلاف را در این توافقنامه با حسن نیت فعال کرده اند که هدف, نجات دادن آن دربرابر کاهش تعهدات ایران در این توافق بوده است نه تسریع فروپاشی آن.
هدف این کش و قوس در مواضع اروپائیان هم شاید آزمودن عزم ایران در ادامه سیاستهای گذشته اش - بخصوص پس از تحولاتی چون اعتراضات آبان ماه، شهادت سردار سلیمانی، سقوط هواپیمای اوکراینی و اعتراضات بعد از آن - باشد.
این تحرکات در حالی صورت میگیرد که به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران بر خلاف آمریکا و اروپا دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. حتی بنابر دیدگاه بسیاری از صاحبنظران غربی دو سال سیاست های قهری واشنگتن در قبال تهران نه از نفوذ منطقه ای ایران جلوگیری کرده و نه موجب شده است توافق هسته ای "بهتری" حاصل شود و هرچند هیچ یک از امضاکنندگان آمریکایی و اروپایی برجام به طور کامل از این توافقنامه رضایت ندارند، اما تقویت آن بهتر از فروپاشی آن خواهد بود. زیرا از منظر منافع غربی فروپاشی برجام سبب میشود از همان یک گام برداشته شده برای حل مسائل سه گانه آنها با تهران - یعنی برنامههای هستهای و موشکی و سیاستهای منطقهای ایران - هم عقب نشینی شود و این خسرانی بزرگ برای آنها میباشد.
-------------------------------------------
عبدالرضا خلیلی