مردمِ شهرِ حماسه آفرین ایثار و شهادت امروز سوگوار پروانه ای خونین هستند که قهرمان جنگِ دیروز بود و اسوه ی مقاومت امروز.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما،مرکز اصفهان؛ اینجا در میدان اصفهان، ساعت به وقت پروانه ای بال و پر سوخته است که بر بلندای آسمانِ هستی نشسته و نظاره گر ما جاماندگانِ بی قرار است.
اینجا در خیابان های منتهی به این میدان تاریخی، زمان به وقت ایستادگی است و به وقت عاشقی!به وقتِ سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی! به وقت پروازِ پرستوی مهاجرِ رهبرِ انقلاب !
عاشقانِ سردارِ دلها امروز در هوای بارانی نصف جهان از هر کوی و برزنِ شهر خود را به میدان امامِ اصفهان رسانده اند و آسمانِ ابری چشمانشان می گرید بر شقایقی خونین و دلسوخته و یاد می کنند از اسطوره ِ دلاورمردی و خاطراتِ پر رنگِ قهرمان جنگِ دیروز و اسوه ی مقاومت امروز!
ای سردار دلها!اي فرياد الله اكبرت رسا! اي زینت بخش واژه مقاومت و شهادت! درود بر اشك و لبخند خدا گونه ات و سوگند به لحظه مقدس آسمانی شدنت! درود بر تو که از تبار عاشوراییان بودی و از نسل مالک و عمار و میثم.
ای همیشه راست قامت! سرزمین ایران ،افغانستان، سوریه و عراق و لبنان، همه و همه شهادت می دهند به نفس هایِ ایثارگرانه تو! به زمزمه مناجات و نماز شب های تو! به روزهای عطش و لب های خشک تو ، به اشک های مظلومانه ات بر پیکرهای سوخته و بدن های قطعه قطعه شده ، به راستی ما چگونه این شجاعت ها ،این ایستادن ها،این مردانگی ها و این سوختن ها را از یادببریم؟
ای دلاورِ بی ادعا !نمی دانم از تکه های آتش که بال و پرت را نشانه گرفت بگویم یا از پروازِ ققنوس گونه ات در بامداد جمعه یا ردِ دست تو روی زمین و یا عقیقِ سرخِ انگشتری ات ....
ای سرباز شصت و سه ساله ی رهبر!دشمن تو را با تمامِ نامردی از پشت هدف گرفت چراکه توان مقابله رو در رو با مالکِ اشتر را نداشت.
ای سالک الی الله ! تو وجودت با عشق سرشته بود و سرنوشتت با شهادت! و شهادت یعنی همین؛ یعنی سوختن! یعنی آتش ! یعنی پیوستن به خیل یاران قدیمی یعنی پایان فراقِ تلخ چهارده ساله ات با سردار شهید حاج احمد کاظمی؛ آن هم پنج روز مانده به سالروز شهادتش.
آه ... نمی دانیم......و نمی دانیم چگونه نبودنت را باور کنیم تا تو بودی تمامِ شهر بوی امنیت می داد و عطرِ مقاومت،فاتحِ قلب ناشکیب ما بگو با چه صبری بر این مصیبت ایستادگی کنیم....
ای اسطوره شجاعت و مقاومت! کاش می فهمیدم چگونه در ماورای زمان و مکان گام نهادی که توانستی به آسمان اوج بگیری و مِیِ شیرین شهادت را بنوشی، تو در مکتب ثار ا... مشق عشق آموختی تا معادلات پوچ این دنیای خاکی را به سخره بگیری و با آفتاب همت و مقاومتِ خویشتن، این دنیای ظلمانی را نور باران کنی.
دلم می گوید تو رفته ای تا نفس تازه کنی و با ظهورِ گل نرگس که بسیار نزدیک است با سپاهی ازشهیدان-" مُؤْتَزِرا کفَنِی شَاهِرا سَیفِی مُجَرِّدا قَنَاتِی"- بر گردی و باز پا در رکاب حضرت با ظالمان بجنگی.
حاج قاسم عزیز!
ما جاماندگان مسیرآسمانی شهادت را هم به سير عاشقانه و سلوك عارفانه ات دعوت کن و برايمان دعا کن تا مديون خون ساري و جاري تو و شهدای راه آسمانیِ اسلام نباشیم.