آنسوی اولین رزمایش مشترک ایران، چین و روسیه در قلب مثلث طلایی
رزمایش دو قدرت بین المللی یعنی چین و روسیه در کنار ایران تحولی جدید محسوب شده و تصویری از یک قدرت بزرگ از ایران ارائه می دهد و می تواند نشانه ای از عضویت کشور در سازمان شانگهای در آینده ای نه چندان دور باشد.
در بررسی اولین رزمایش مشترک ایران، چین و روسیه در دریای عمان چند نکته جلب توجه می کند:
نخست اینکه برگزاری این رزمایش نشان می دهد که سه کشور ایران، چین و روسیه با تهدید مشترکی روبرو هستند و منشاء این تهدید چیزی نیست جز یکجانبه گرایی امریکا که بعد از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ بار دیگر همانند دوران جرج بوش پدر و پسر در دستور کار امریکا قرار گرفته اما نکته مهم و قابل توجه در این زمینه این است که یکجانبه گرایی امریکا دیگر بی پاسخ نمی ماند و همچنانکه پیش از این کنت والتز بنیانگذار رئالیسم تدافعی در مخالفت با نظام تک قطبی استدلال کرده بود شکل گیری چنین نظامی دنیا را علیه امریکا بسیج خواهد کرد و اینکه سه کشور ایران ایران، چین و روسیه با دارا بودن نظام های سیاسی مختلف و قرار گرفتن در مناطق جغرافیایی مختلف گام در مسیر ائتلاف با یکدیگر گذاشته اند بی دلیل نیست.
دوم اینکه چین و روسیه هر دو جزء قدرت های بزرگ محسوب می شوند و دارای قدرت وتو در شورای امنیت هستند و پیش از این نیز رزمایش های مشترک در چارچوب سازمان شانگهای با یکدیگر برگزار کرده بودند اما نکته مهم و جدید قرار گرفتن ایران درکنار این دو قدرت بین المللی است که خود تحولی جدید محسوب می شود و در عین حال تصویری از یک قدرت بزرگ از ایران ارائه می دهد و می تواند نشانه ای از عضویت ایران در سازمان شانگهای در آینده ای نه چندان دور باشد .
و سوم اینکه روسیه تا پیش از این نیز در منطقه دریای عمان و خلیج فارس حضور داشته است و این حضور به چندین دهه می رسد اما ورود چین به این مناطق در این حد سابقه نداشته است و به نظر می رسد تحت تاثیر دو عامل صورت می گیرد: نخست اجرای طرح عظیم جاده ابریشم جدید تحت عنوان یک جاده یک کمربند که امتداد آن به دریای عمان و خلیج فارس هم می رسد و این مناطق بخشی از مثلث طلایی ( محدوده واقع در میان سه تنگه فوق استراتژیک مالاکا، باب المندب و هرمز)را تشکیل می دهد.
مدتی است که ورود چین به این مثلث واکنش شدید امریکا را برانگیخته به گونه ای که دونالد ترامپ با تهدید کویت این کشور را از واگذاری جزایر بوبیان و فیلکه به چین در دهانه خلیج فارس در ازای دریافت 50 میلیارد دلار جلوگیری کرد و در عین حال فشارهای امریکا علیه دولت عراق درست بلافاصله بعد از آن آغاز شد که عادل عبد المهدی نخست وزیر این کشور با سفر به پکن به تفاهم اولیه برای امضای قرار دادهای همکاری به ارزش 500 میلیارد دلار در زمینه های مختلف دست یافت .
دوم اینکه به نظر می رسد امریکا هر چه به منطقه تحت نفوذ چین در شرق آسیا نزدیک می شود و در صدد ایجاد چالش برای چین بر می آید درمقابل پکن نیز با فاصله گرفتن از سیاست محافظه کاری گذشته حوزه نفوذ و حضور خود را در مناطق تحت نفوذ امریکا بیشترمی کند و این نشان می دهد که راهبرد جدید امریکا در تمرکز بیشتر حضور نظامی خود در شرق آسیا برای مهار چین با عکس العمل متقابل دولت پکن مواجه شده است.
----------------------------------------------
احمد کاظم زاده