گزارش مکتوب
نه به نام ایران، نه به کام ایران
فروش پرسود زعفران، طلای سرخ کشاورزان ایرانی، اینک در دستان اتباع بیگانه رنج زحمات کشاورزان را بر باد میدهد.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما مرکز یزد، دستانش پینه بسته بود و چشمانش کم سو. چند دقیقهای که کنارش نشسته بودم، در هر نفس سرفه میزد، اما دستانش از حرکت نمیایستاد. اینجا روستایی کوچک، اما پُر از کار و تلاش و ثروت است.
روستای ده عسکر بخش آسفیچ بهاباد، روستایی که ۲۴۰ کیلومتر تا مرکز استان یزد فاصله دارد، با مردمانی سختکوش و مهمان نواز که بیشتر به کشاورزی مشغولند و به اندازه نیاز خود دامپروری هم میکنند.
فصل برداشت زعفران است و تا چشم کار میکند گلهای بنفش رنگ زعفران را میبینی که در مزارع چشم نوازی میکند.
هوا گرگ و میش است که با مریم بانو، پیرزن ۷۵ ساله این روستا راهی مزرعه اش میشوم. سوز سرما برای من طاقت فرساست، اما انگار برای او امری عادی است. وارد مزرعه میشویم و او با نام خدا شروع به چیدن گلها میکند. به کمکش میروم و در همین حین با او همصحبت میشوم. مریم بانو میگوید: از ساعت شش و نیم صبح، چیدن گل را شروع میکنیم تا ساعت ۱۱ صبح. او با بیان اینکه روزانه هشت کیلوگرم گل زعفران از مزرعه اش برداشت میکند، میافزاید: پس از برداشت، آب گلها را میگیریم و بعد از آن، قسمت قرمز رنگ گل را جدا میکنیم.
حاج علی، همسر مریم بانو نیز در مزرعه حضور دارد و به او در چیدن گل کمک میکند. چند سالی است که بازنشست شده و از کارش راضی است. او در هر بار چیدن گل زیر لب کلمه"الحمدالله" را زمزمه میکند و خدا را بخاطر هرآنچه به او داده است، شکر میگوید.
اواسط فصل برداشت زعفران است و اینجا روستائیان در تکاپو و تلاش برای ثمره یکساله خود هستند. کمی جلوتر مزرعهای را میبینم که جمعی از بانوان روستا، مشغول چیدن گل زعفران هستند، جلو میروم و با صاحب مزرعه که پیرمرد خوشرو و خنده رویی است، همصحبت میشوم.
او میگوید: در سطح پنج هزار مترمربع زمین، زعفران کاشته است و سالیانه با کمک خانواده چهار نفره خود، یک و نیم کیلوگرم محصول برداشت میکند.
اینها مشتی، نمونه خروار است. آسفیچ یکی از مناطق عمده کشت زعفران در استان یزد که طعم و عطر زعفران آن نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر هم یکه تازی میکند.
به سراغ مسئول جهاد کشاورزی بخش آسفیچ میروم. جوانی که اهل و ساکن آسفیچ است و در زادگاه خود به مردمانش خدمت میکند. علی تیموری میگوید:۳۵۰ هکتار از مزارع شهرستان بهاباد زیرکشت زعفران است که ۲۵۰ هکتار آن در بخش آسفیچ قرار دارد.
او میافزاید: کشاورزان منطقه از هر هکتار پنج تا شش کیلوگرم و در مجموع هزار و ۴۰۰ کیلوگرم زعفران خشک از مزارع خود برداشت میکنند.
ایران، بزرگترین تولید کننده زعفران در جهان
تاریخچه زعفران به سه هزار و ۵۰۰ سال قبل بر میگردد. ادویهای خوش طعم و خوش بو که در طول تاریخ در میان گرانترین مواد جهان قلمداد شده است. مورخان ریشه و تبار زعفران را بومی آسیای جنوب غربی میدانند که برای نخستین بار در یونان کشت شد. اما هم اکنون ایران، با تولید نه دهم زعفران بزرگترین تولید کننده طلای سرخ در جهان به شمار میرود.
مرغوبترین زعفران جهان در ایران تولید میشود و متقاضیان زیادی از سراسر جهان دارد، گرچه زعفران در کشورمان در مصارف خوراکی استفاده میشود، اما در کشورهای اروپایی این محصول در صنایع داروسازی جایگاه ویژهای دارد.
طبق آمارهای سال گذشته حدود ۴۰۰ تن زعفران در سطح زیرکشت ۱۲۳ هزار هکتار از اراضی سراسر کشور تولید شد و استان خراسان رضوی با تولید سالانه ۱۶۰ تن زعفران، مهمترین منطقه تولید این محصول به شمار میرود.
جایگاه هفتمی کشاورزان سختکوش یزدی در تولید زعفران ایران
کشت زعفران در استان یزد به دهه ۵۰ بر میگردد. زمانی که جمعی از کشاورزان بهابادی پیاز زعفران را از منطقه بشرویه خراسان جنوبی خریداری و آن را در مزارع خود کشت کردند.
اکنون پس از گذشت بیش از چهار دهه، زعفران جای خود را در میان یکی از محصولات پربازده کشاورزی در خطه کویر باز کرده است به طوریکه رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان یزد میگوید: یزد با اختصاص شش درصد سطح زیرکشت و تولید زعفران، در جایگاه هفتم کشور قرار دارد.
سیدجمال سجادی پور با اشاره به اینکه بیش از ۵۰۰ هکتار از اراضی استان یزد به کشت زعفران اختصاص دارد، میافزاید: متوسط عملکرد محصول، پنج کیلوگرم در هر هکتار است و کشاورزان یزدی به طور متوسط سالانه بیش از دو و نیم تن زعفران برداشت و روانه بازار مصرف میکنند.
وی میگوید: شهرستان بهاباد با تولید بیش از یک و نیم تن زعفران، عمده منطقه کشت این محصول در استان یزد به شمار میرود که به لحاظ عطر و اسانس از بهترین زعفرانهای کشور است.
زعفران، نه به نام ایران و نه به کام ایران
سالها تلاش و سختکوشی برای به ثمر نشستن محصولی که اکنون با بی توجهی به تاراج میرود، خستگی را بد جور به تن کشاورزان منطقه آسفیچ بهاباد نشانده است.
از سختیهای کِشت تا تحمل سرمای سوزان برداشت و درد عمیق پاک کردنِ محصولی که فقط نامش با طلا عجین شده است.
بگذارید بیشتر برایتان بگویم. از حال و روز حاج اکبر ۷۰ ساله که وقتی با دستان لرزان و چشمانی پر از اشک از تاراج محصولش در کشور بیگانه میگوید. او که تنها راه درآمدش از فروش زعفران است، میافزاید: چند سالی است که عدهای از اتباع افغان در زمان برداشت محصول به منطقه آسفیچ بهاباد میآیند و زعفران را به طور فلهای خریداری میکنند.
حاج اکبر با بیان اینکه متاسفانه در این منطقه مکانی برای بسته بندی و فراوری زعفران وجود ندارد، میگوید: کشاورزان برای امرار معاش مجبور میشوند تا دسترنجشان را به دلالان که عمدتاً تبعه افغانی هستند، بفروشند. زعفران بهاباد بصورت فلهای به فروش میرسد و در کشوری همچون افعانستان به کشورهای اروپایی صادر میشود و نام و نشانی از محصول ناب ایرانی نمیماند.
حاج اکبر میافزاید: محصول ما را به قیمت پائین میخرند و با قیمتی دو تا سه برابر به فروش میرسانند.
اما این همه ماجرا نیست، کربلایی محمد که از زعفران کاران نمونه آسفیچ است و سالانه دو کیلوگرم محصول از زمینهای خود برداشت میکند، از دغدغه اش برای مهاجرت روستائیان میگوید.
او معتقد است اگر مسئولان بیشتر حمایت کنند، کارخانههایی برای بسته بندی و فرآوری محصول زعفران در منطقه دایر شود و اگر صادرات محصول زعفران کاران تسهیل و پای واسطهها از این صنعت بُریده شود، نه تنها سود طلای سرخ به جیب کشاورزان محروم منطقه میرود بلکه جوانها دوباره به دیارشان بر میگردند و روستاها هم رونقی دوچندان پیدا میکند.
با تعدادی از کشاورزان، مزارع را به سمت خانههای روستای ده عسکر ترک میکنیم. به خانه آقای تیموری میروم. دیدار من و مریم بانو دوباره تازه میشود. ملحفهای سفید، پُر از گلهای زیبای زعفران وسط اتاق پهن است و بانوان، هر یک در گوشهای از آن مشغول پاک کردن گل زعفران هستند.
کنارشان مینشینم و من هم کمک کارشان میشوم. تا باب صحبت را باز میکنم تا از سختیهای کارشان بگویند، زهرا خانم با صدایی بغض آلود از بی مهری مسئولانی میگوید که حتی حاضر نیستند سالی یکبار هم که شده، پای درد و دلشان بنشینند.
او میگوید: سی سال است که زعفران کاریم. زعفران ما را مثقالی ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان میخرند، اما این قیمت کجا و سختیهای کاشت و داشت و برداشت آن کجا!
زهرا خانم میافزاید: در زمان برداشت محصول از ساعت شش و نیم صبح که برای چیدن گل میرویم، گاهی تا اواسط شب درگیر پاک کردن زعفران هستیم. درآمد اصلی مان از همین راه است، از مسئولان میخواهیم به داد کشاورزان برسند. محصول ما خاطرخواه زیاد دارد، اما در بازار غریب است و در کشورهای دیگر هم نام و نشانی از دسترنج ما نیست.
مریم بانو هم میگوید: مشکل اصلی ما تبلیغ و فروش در بازار است. سالهاست که بهترین زعفران را تولید میکنیم، اما هنوز محصول ما در کشور خودمان نیز ناشناخته است. روستای ما تا مرکز استان فاصله زیادی دارد. مجبوریم هر کس آمد، زعفران را بفروشیم. متاسفانه تاکنون هرچه گفته ایم، بی فایده بوده و گوش شنوایی نیست!
به دنبال حلقههای مفقوده از تولید تا صادرات طلای سرخ
روستای ده عسکر را با کوله باری از درد و رنج کشاورزان ترک میکنم. به مرکز شهرستان بهاباد میروم و مغازهای که کشاورزان زعفران خود را در آنجا میفروشند. مرد کهن سالی پُشت دخل ایستاده است، چشمانش کم سوست و گوش هایش هم سنگین.
دخترش جلو میآید و قیمت زعفران را از او سوال میکنم. به انتهای مغازه میرود و بستههای پلاستیکی زعفران را میآورد. هر یک را بر روی ترازو میگذارد و میگوید: هر مثقال زعفران را ۵۰ هزار تومان میفروشیم.
وقتی از وضعیت فروش میپرسم، میگوید: از همه جا سفارش داریم، نه تنها از یزد بلکه از اصفهان و شیراز و مازندران هم مشتری داریم و برایشان ارسال میکنیم.
بله، طلای سرخ ناب کشاورزان بهابادی، در بسته بندیهایی بدون نام و نشان به فروش میرسند. محصولی که در آن سوی مرزها همچون طلا برایش ارزش قائلند و گرم به گرم آن را با بسته بندیهای شکیل و تجاری، در بازار عرضه میکنند.
زعفران به قیمت هر کیلو ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان از کشاورزان خریداری میشود حال آن که نرخ آن در بازارهای جهانی تا ۲۶۰ میلیون تومان به فروش میرسد.
به سراغ مدیر صنایع تبدیلی و غذایی سازمان جهاد کشاورزی استان یزد میروم. علیرضا طاقه باف میگوید: هم اکنون ۱۱ پروانه تاسیس برای واحدهای فراوری و بسته بندی زعفران صادر شده که از این تعداد سه واحد به بهره برداری رسیده است.
او میافزاید: این واحدها به اضافه پنج واحد مشاغل خانگی زعفران، در مجموع ظرفیت فراوری و بسته بندی ۸۰۰ کیلوگرم زعفران را دارند، اما تنها بیست درصد زعفران تولیدی در این واحدها فراوری و بقیه محصول به استانهای دیگر فرستاده میشود.
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی استان یزد هم میگوید: بخشی از مشکل بسته بندی و فروش زعفران به خود کشاورزان برمی گردد چراکه آنها زعفران را به کسانی میفروشند که با مبلغ بیشتری از آنها میخرند.
محمدحسین ملانوری میافزاید: ۸۰ درصد زعفران یزد صادر میشود، اما چون متاسفانه زعفران ما همچون زعفران قائنات بِرند نشده است، حتی واحدهای تولیدی هم ترجیح میدهند پس از بسته بندی، زعفران استان یزد را به دیگر استانها ارسال کنند که پس از آن با بسته بندی و نام زعفران شهرهای دیگر به خارج از کشور صادر میشود.
اکنون نه تنها زعفران یزد به نام یزد صادر نمیشود، بلکه با فروش آن در بین اتباع افغان، یکی از باکیفیتترین طلای سرخ ایران به ثمن بخس به تاراج میرود. واقعیت این است که ارزش افزوده بالای طلای سرخ به جیب زعفران کاران نمیرود، شاید نگاهی به دستان پینه بسته و کمرهای خمیده کشاورزان زعفران کار روستایی، ما را به تامل و بازنگریای جدیتر وادارد. از کشاورزان روستایی نمیتوان این انتظار را داشت که بازار فروش واقعی زعفران خود را پیدا کنند، اما این انتظار از مسئولان بویژه مسئولان وزارت خانه صنعت معادن و تجارت و وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی بویژه سازمان تعاون روستایی این است که نظارت بیشتری بر عرصه تجارت این ماده ارزشمند داشته باشند و اجازه ندهند سود هنگفت این محصول به جیب دلالان یا اتباع بیگانه برود.
نویسنده : سیده سکینه میرطاهری