همت اهالی روستای فمی در بخش امامزاده بادرود نماد خودکفایی و سخت کوشی وتحقق عینی مهاجرت معکوس است.
این شروع صحبت احمدآقا از اهالی روستای فمی در بخش امامزاده بادرود است که حدود چهارسال پیش از زادگاهش کوچ کرد تا به قول خودش کاری پیدا کند و شهرنشین شود.
آن هم روستایی که مردمانی پرتلاش دارد که نماد خودکفایی و سخت کوشی هستند .
فمی روستایی با مهاجرت معکوس که همه روی پای خود ایستاده اند
برای گفت و گوی حضوری با احمدآقا و گزارش مهاجرت معکوس ،صبح زودراهی روستای فمی در 145 کیلومتری شمال اصفهان شده بودم و پس از یک ساعت و نیم و عبور از شهر بادرود سرزمین یاقوت سرخ استان اصفهان از توابع شهرستان نطنز و 10 تا 12 کیلومتر حرکت به سمت شرق، به روستای فمی رسیدم.
روستایی که هم بافت قدیمی و کاه گلی دارد با کوچه پس کوچه های قدیمی و هم ساختمان های نوساز و خیابان های امروزی.
از کربلایی علی از ریش سفیدان روستا، سراغ احمدآقارا گرفتم.
بوی زندگی، جنب و جوش، تلاش و کوشش سراسر روستا را پر و هر خانه و زمین کشاورزی را بوی محصولات درحال برداشت یا برداشت شده عطرآگین کرده بود.
پیر و جوان، کودک و بزرگ و مرد و زن همه همدل و همزبان مشغول کارند، این را پس از گفت و گو با چند نفر از اهالی در مسیر رسیدن به منزل احمدآقا متوجه شدم.
ازخانم طبائی که راننده وانتی بود که بارشوید از مزرعه می آورد و با زبان محلی درحال سلام و احوالپرسی با دیگر اهالی بود،نشانی مقصدم را گرفتم که لبخند به لب،ضمن خوشامدگویی و دادن نشانی،محصولاتش را تعارف کرد و گفت:شوید اینجا پرآوازه است پشیمان می شوی.
به خانه ایی با دری سبز می رسم که اهالی گفته اند خانه احمدآقاست.
مهمان خانواده باصفای احمدآقا می شوم،بخشی از خانه اش نوساز است و بخشی قدیمی،وی به همراه همسرش به استقبالم می آید و پس از نوشیدن چای ترش که انصافا خوشمزه و گوارا است پای دردو دل آنها از زندگی و معضلات شهرنشینی در کنار خاطرات باصفای روستایشان می نشینم.
احمدآقا پاسخ نهایی سوالم مبنی بر علت مهاجرت از شهر به روستا را به پایان گشت و گذار از روستا یا به قولی روستا گردی به همراه همسرش موکول می کند.
فمی نمادخودکفایی و سخت کوشی
تا چشمم کار می کرد در کوچه و کشتزارهاهمجوارمنازل روستایی ،کسی بیکار نبود و به قولی همه روی پای خود ایستاده بودند.
در مسیر، خانم های را می دیدم که جلوی در خانه بساط پاک کردن سبزی های خشک کرده خودرا که بیشتر سیر،شوید و نعنا بود راه انداخته بودند و عده ایی هم گندم الک وبا زبان شیرین محلی با یکدیگر گفت و گو می کردند؛زبانی که من اصلا متوجه آن نمی شدم.
در حیاط سقف دار منازل هم زنان،مردان و نوجوانان با هنر سر پنجه شان مشغول نقش آفرینی روی تارو پود دار قالی بودند و زمزمه وار شعر محلی می خواندند.
سکینه خانم 25 ساله می گوید: تاکنون ده قالی بافته ام.
احمدآقا می گفت که این لهجه همه اهالی بادرود است اما با این وجود همه اهالی فارسی هم بلدند.
ازوی پرسیدم این پسران و دختران مدرسه نمی روند که در پاسخ گفت:"بعد ازظهری اند و خودشان با شورو شوق ایام نوجوانی و باسرمشق گرفتن از والدین،تمایل به کاردارند.
به استخرهای پرورش ماهی هم سر زدیم ،بچه ها همراه مادرشان مشغول دانه پاشی برای مرغ های کنار خاک استخرهستند و گاهی هم غذای ماهی ها را درون آب می ریزد.
اردک ها و غازها هر چند دقیقه یک بار ، به دل آب می زنندتا در خوردن غذا با ماهی های قزل آلای کف استخر ، شریک شوند.
صدای مرغ ، خروس و اردک فضا را پُر کرده ، در این بین اما غازها پر سر و صدا ترند و جبران کننده سکوت همیشگی ماهی های استخر.
راهی ساختمان شورای اسلامی روستا که از قبل هماهنگ کرده بودم شدیم .
رئیس شورای اسلامی روستای فمی با گشاده رویی به گرمی به استقبالمان آمد و تا می توانست از ظرفیت های روستا برایم گفت.
احمدرضا حسن پور به پرآوازه بودن شویدفمی به خاطر کیفیتش که ناشی از آب و هوای روستاست اشاره می کند و از چای ترشی گفت که امسال ،آزمایشی نخستین بارکشت شده و به خوبی جواب داده،محصولی که آب نمی خواهد و اتفاقا مشتریان زیادی از شهرستان ، استان و حتی گردشگران پیداکرده است.
وی از نعناو دانه های قرمز انار روستا که شیرین و آبدار و در شهرستان نطنز سرآمد است هم گفت و اینکه هر محصول کشاورزی از سبزی و صیفی و زراعی و باغی که فکر کنید اینجا هست و همه محصول ها بار داده اند.
بخشدار امامزاده بادرود هم به جمع مان اضافه شدو در پاسخ سوالم از اوضاع و احوال روستا می گوید: فقط یک کلام بنویسد که فمی روستایی است که بیکار ندارد و مهاجرتش معکوس است.
احمدرضا اصغری ادامه می دهد : تلاش و همت اهالی این روستا در عرصه های کشاورزی ، دامداری ، گردشگری، پرورش ماهی زینتی و فرش بافی باعث شده نه تنها مردم این روستا به شهرها مهاجرت نکنند بلکه در چند سال اخیر افزایش جمعیت هم داشته باشند.
وی اضافه می کند: با حضور خانوادگی در فعالیت های اقتصادی و تولیدی روستا، شمار جمعیت اینجا از هزار و 142 نفر در سرشماری سال 1395 ،درحال حاضر به هزار و 244 نفر در این روستای کویری رسیده است.
به گفته اصغری،شیرهای تولیدی به علت استفاده دام از علوفه طبیعی،طعم خوبی دارد و میزان چربی و پروتئین آن مطلوب وسرآمداست.
با بخشدارو رئیس شورای روستا راهی مزارع و باغ های مجاور خانه های روستا شدیم ؛ مزارع و باغ هایی که تا چشم کار می کند، محصولات کشاورزی دیده می شود؛تنوع محصولات باعث شده فضا با بوی خاص اما شامه نواز ،عطرآگین شود. عده ایی از خانم ها و آقایان مشغول برداشت چای ترش هستند،محصولی که 9 نفر از اعضای خانواده امسال نخستین بار در این روستا کاشتند و الان پیش بینی برداشت تا دو تن را دارند و بسیار هم از کمیت و کیفیت آن راضی هستند،برخی هم مشغول چیدن نعنا و برخی شوید و عده ایی هم در حال کاشت محصول.
مسئولان همراه ،در طی مسیر،از میانگین برداشت سالانه دوهزار تنی انواع صیفی، 30 تنی شوید و 15 تنی نعنا از مزارع روستای فمی می گویند و اینکه کیفیت آن بر کمیتش چیره شده است.
خداقوت گویان از آنجا گذر می کنیم تا ناهار میهمان تنها اقامتگاه بوم گردی روستا که به کمک اعضای پنج نفره خانواده ایی از اهالی روستا اداره می شود،شویم،اقامتگاهی سنتی با دیوارهایی از خشت و گل ،حوض پر از آب درحیاط با صفای خانه،طنین صدای شرشر آب و ایوان هایی آراسته با فانوس و صنایع دستی بومی محلی از گلیم ها تا وسایل تزیینی دست ساز.
می توان گفت شکوه و ویژگیهای معماری خانههای کویری را می توان از حیاط اندرونی و بیرونی گرفته تا داخل اتاق های این اقامتگاه بومگردی همه را یکجا نظاره گر باشی.
وی اضافه می کند: روزی که رفتم به دنبال تجربه زندگی و کار در شهر بودم اما نمی دانستم زندگی همین جا جریان دارد و آسمان همه جا یکرنگ نیست و الان درجواب دوستان شهری ام با صراحت می گویم به شهر بیایم که چه کنم؟ عطای شهر را به لقایش بخشیده ام، اینجا چشم باز کرده ام و مطمئن شده ام دیگر اینجا ماندن به صلاحم هست...
آری به واقع حرفه و شغل در فمی متنوع است ،اهالی روستا دست به دست هم داده اند و کویر را به صنعت و تولید تبدیل کرده اند،اهالی با سخت کوشی،وحدت و همدلی تلاش می کنند دیارشان را از مهاجرت حفظ کنند.
این خودکفایی و سخت کوشی اهالی روستی فمی در راستای اقتصاد مقاومتی،گامی بلند به سوی رونق تولید و اشتغالزایی است.
در بسیاری از خانوارهای روستایی کشور، فرزندان به علت تک محصولی بودن و درآمد کم کشاورزی، تمایلی به ادامه شغل پدران خود ندارند و مجبورند برای کسب و کار به شهرها مراجعه کنند اما درفمی فرزندان خانوارهای روستایی که اغلب افراد تحصیل کرده هستند، برای خود شغلی دست و پا کرده اند در روستا مانده اند یا مهاجرت معکوس از تهران و اصفهان داشته اند.
نویسنده:سیده پروین امامی