با تصويب شوراي عالی امنيت ملی كشور دسترسي به اينترنت محدود شده است.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما، اينترنت به معنايي كه تا روزهاي قبل ميشناختيم از دسترس خارج شد و آنچه باقي ماند تنها سايتها و بسترهايي بودند كه با دامنه داخلي كار ميكردند. گوشيهاي همراه بدون اپليكيشنهاي معمولشان در دستهاي كاربران بيكار مانده بودند و ارتباط دوباره وابسته شد به تماس و پيامك.
روز يكشنبه 26 آبان 1398 ديگر فرقي نميكرد كسي گوشي آيفون در دست دارد يا يكي از دهها برند ديگر را. تفاوتي نداشت كه اپراتور خدماترسان اينترنتش كدام شركت بود و داشتن يا نداشتن فيلترشكن داخلي يا خارجي، پولي يا رايگان هم محلي از اعراب نداشت. اينترنت از ساعتهاي آخر شب روز شنبه قطع شده بود و اين قطعي تا زمان تهيه اين مطلب در بعدازظهر يكشنبه، كش آمد.
اينترنت به معنايي كه تا دو روز قبل ميشناختيم از دسترس خارج شد و آنچه باقي ماند تنها سايتها و بسترهايي بودند كه با دامنه داخلي كار ميكردند. گوشيهاي همراه بدون اپليكيشنهاي معمولشان در دستهاي كاربران بيكار مانده بودند و ارتباط دوباره وابسته شد به تماس و پيامك.
روزهای سخت بدون اينترنت
صفحههاي روزنامه به عادت هر روز بسته شدند، عكسها و خبرها و گزارشها و آگهيها سر جاي خود نشستند، فقط يك چيز سر جايش نبود؛ اين بسته آماده را حالا چطور بايد روانه چاپخانه كرد؟ با قطع اينترنت روزنامهها، شنبه شب را به روشهاي سنتي ارسال پيك بسنده كردند چون رسيدن فايل صفحات آماده چاپ از نقطه الف يعني دفتر روزنامه به نقطه ب كه چاپخانه باشد ديگر از پشت ميز و صفحه كامپيوتر ممكن نبود. دسترسي از طريق اپراتورهاي اينترنتي همراه اول روي گوشيها قطع شد و بعد از ساعت 22 شنبه شب نوبت به تمامي اپراتورهاي اينترنتي رسيد. صبح روز يكشنبه هم شهروندان چشمشان را به روي گوشيهايي باز كردند كه برخلاف هر روز بدون پيامهاي مختلف از تلگرام و واتساپ و اينستاگرام و توييتر بيصدا مانده بودند و علاوه بر آن به هيچ يك از سايتها و دامنههاي اينترنتي خارج از ايران دسترسي نداشتند. ايسنا به نقل از يك منبع آگاه در وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات نوشت: «با تصويب شوراي امنيت كشور و ابلاغ دبيرخانه آن به اپراتورهاي اينترنت از شب گذشته و به مدت ۲۴ ساعت دسترسي به اينترنت محدود شده است.» و ايلنا به نقل از منبع آگاه ديگري اعلام كرد: «ناامنيهاي اخير موجب شده شوراي امنيت تصميم به قطع اينترنت بگيرد.»
لابهلاي خبرهايي كه در مورد «توجيهناپذير بودن گراني كالاها» و رسيدن گزارش خبرگزاريها از «آرام شدن وضعيت» در استانهاي مختلف ميرسيد، برخي مسوولان دستگاههاي مختلف هم تلاش داشتند، بگويند قطعي اينترنت اختلالي در خدماترسانيهاي معمول ايجاد نكرده است. به عنوان مثال مدير روابط عمومي دانشگاه علومپزشكي مشهد اعلام كرد: «آيپي سايت نوبتدهي دانشگاه علوم پزشكي داخلي است و مراجعان ميتوانند به راحتي از اين سايت استفاده كنند. قطعي اينترنت خللي در كار ايجاد نكرده است.» مهر هم در مطلبي با تيتر «امكان دسترسي به سايتها و خدمات بومي مستقل از شبكه اينترنت» نوشت: «با توجه به قطعيهاي پيش آمده در شبكه اينترنت كشور از روز گذشته، استفاده از مزاياي شبكه ملي اطلاعات بيش از پيش مورد توجه قرار گرفته و شواهد نشان ميدهد سرويسهايي كه بر بستر شبكه ملي اطلاعات شكل گرفتهاند، هماكنون بدون اختلال در دسترس كاربران قرار داشته و به فعاليت خدماترساني خود ادامه ميدهند.»
اما حتي با وجود بودن بسترهاي اينترنتي داخلي، بريدن راه ارتباط مجازي با دنياي بيرون چقدر ميتواند راهكار موثري باشد؟ اين سوالي است كه مجيد رضاييان، مدرس ارتباطات در دانشگاه به آن پاسخ ميدهد.
قطع شدن اينترنت شكل متفاوتي داشت به اين معنا كه سايتها با دامنه داخلي كار ميكنند، اما اين از دسترس خارج شدن سايتها و اپليكيشنهاي غيرايراني با خودش احساس قطع ارتباط با دنياي خارج را به همراه آورد، اين احساس چه آثاري با خودش دارد؟
قبل از اينكه به اين بحث بپردازيم بايد بدانيم كه در فضاي اطلاعرساني مسوولان ما چقدر فعال بودهاند كه با اولين اتفاق اينگونه دارند منفعلانه عمل ميكنند. اين اتفاق نشانه انفعال است چون شما اگر در فضاي وب فعالانه حضور داشته باشيد، ميپذيريد كه در اين عرصه شما هستيد و بقيه هم هستند، پس اصلا نيازي به قطع ارتباط نيست. اما موضوع در حال حاضر حكايت از اين دارد كه دولت استراتژي ارتباطي- اقناعي ندارند. اولين ركن اين استراتژي اين است كه شما ابهامها را شناسايي كنيد و به آنها بپردازيد و بعد با حضور فعالانه پاسخ بدهيد. اين پاسخگويي يعني فعال هستي. يكي از مباني فكري ارسطو كه برگرفته از سقراط است، اين بود كه پرسش را بايد جدي گرفت. از 475 سال قبل ميلاد تا آستانه سال 2020 اصل مساله همين است كه بايد به پرسشها پاسخ بدهيد، حال شايد اين پرسش پاسخ داشته يا نيازمند تبيين باشند. وقتي به اين پرسشها و ابهامها پاسخ نميدهيم، طبيعي است كه منفعل ميشويم و ارتباط را قطع ميكنيم.
شبكههاي داخلي در دسترس هستند و يكسري روي همين فراهم بودن بسترهاي داخلي مانور ميدهند و برخي كاستيها را هم مانند دوران قبل از گسترش انواع اپليكيشنها و شبكههاي اجتماعي ميدانند كه ميتوان با آن سازگار شد. اصلا چقدر ميشود گفت وقتي تكنولوژي امكاناتي را در اختيار آدمها قرار ميدهد ميشود به گذشته نگاه كرد و گفت كارها را ميتوان مانند قبل پيش برد؟
اصلا بياييد به اين موضوع نگاه مثبت داشته باشيم. بله وب در بستر داخلي فراهم است، اپليكيشنهاي داخلي مثل اسنپ و تپسي هم كار ميكنند. پس چه باقي ميماند؟ اما در واقع شما وقتي ارتباط را با جهان خارج قطع كنيد يعني خلائي در كاربران ايجاد ميكنيد. حرفم اين است كه براي حل اين موضوع بايد صورت مساله را حل كنيم و حضور فعال داشته باشيم، الان مساله اصلي اين است كه بايد از اين جريان درس بگيريم.
بايد اين درس را بگيريم كه براي اجراي يك طرح و يك سياست بياييم شش ماه، يك سال روي افكار عمومي كار كنيم، آن را به نظرسنجي بگذاريم، مردم را به مشاركت بطلبيم و بعد وقتي ميخواهيم آن را اجرا كنيم ديگر مردم آنچه بايد درك كنند، درك كردهاند يا حداقل فاصله بين آن سياست با خواست افكار عمومي كم شده است. براي حل مسائل بايد به مشاركت افكار عمومي و ديدن خواسته و نظر مردم تن بدهيم و بدانيم كه شايد در اصلاح آن سياست هم موثر باشد.
براي اجراي يك طرح و يك سياست بياييم شش ماه، يك سال روي افكار عمومي كار كنيم، آن را به نظرسنجي بگذاريم، مردم را به مشاركت بطلبيم و بعد وقتي ميخواهيم آن را اجرا كنيم ديگر مردم آنچه بايد درك كنند، درك كردهاند.