به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما ؛ به نقل از شبکه تلویزیونی سی ان ان، نویسنده آمریکایی تصریح کرد ریشه های بحران اجتماعی-سیاسی-اقتصادی در کشورهای عربی عمیق است و همین وضع سبب استمرار تروریسم در این منطقه می شود.
فرید زکریا گفت: کشته شدن ابوبکر البغدادی پیروزی واقعی در جنگ با گروههای تروریستی به شمار می رود اما همانطور که تظاهرات اخیر از عراق گرفته تا لبنان نشان می دهد، خاورمیانه همچنان منطقه ای مشکل دار است. باید به خاطر داشت که پس از حملات یازده سپتامبر ، توجه جهانیان به منطقه خاورمیانه معطوف شد و یک واقعیت اساسی روشن شد به این معنا که این منطقه منحصر به فرد است و در طول چندین سال، هیچ پیشرفت سیاسی،اجتماعی و اقتصادی نداشته است. در مناطق مختلف جهان می بینیم که رژیمهای کمونیستی سقوط کرده اند و حکومتهای نظامی محو شده اند و رشد اقتصادی سبب تحول در کشورهای در حال توسعه شده است. اما در خاورمیانه، زمان متوقف شده است و از برخی جهات، حتی به عقب بازگشته است. بسیاری معتقدند که افراط گرایی اسلامی می تواند در چنین فضایی رشد کند و گسترش پیدا کند. در سال دو هزار و ده، سازمان ملل متحد گزارشی درباره توسعه در کشورهای عربی منتشر کرد. این گزارش به چالشهای عظیم این منطقه پرداخته بود. در این گزارش به فقدان فرصتهای آموزشی، حقوق سیاسی و پیشرفتهای اجتماعی در اکثر کشورهای جهان عرب اشاره شده بود. در سالهای پس از آن تاریخ، دستاوردهایی در بسیاری از حوزه ها ازقبیل متوسط طول عمر، سواد، و توانمندسازی زنان حاصل شد. اما همانطور که در گزارش اخیر سازمان ملل متحد درباره توسعه در کشورهای عربی تصریح شده است از سال دو هزار و ده، تقریبا همه کشورهای عربی ازنظر میانگین سالانه پیشرفتهای توسعه انسانی، رشد کندشده یا منفی داشته اند. این وضعیت باوجود تظاهرات بهار عربی در سال دو هزار و یازده است که بر لزوم اجرای اصلاحات بیشتر در این کشورها تاکید داشت. چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟ بخشی از علت این مسئله آن است که بهار عربی عمدتاً شکست خورد و فقط تونس توانست به سمت دموکراسی گذار داشته باشد. در مصر شاهد بازگشت حاکمیت سرکوبگر بودیم. لبنان هم از هم پاشیده شده است و یمن نیز بدترین بحران انسانی را در سطح جهان شاهد است. باوجود این مشکلات در این منطقه، خاورمیانه با چالشهای عظیمی مواجه است. ترکیب جمیعتی این منطقه نگران کننده است بطوریکه بالاترین رقم بیکاری جوانان در سطح جهان در منطقه خاورمیانه وجود دارد. الگوی اقتصادی در این منطقه بسیار ناکارامد و پرهزینه است و استمرار آن امکان پذیر نیست زیرا دولتها شمار زیادی از افراد را در استخدام خود دارند و در بخش انرژی و غذا، رایانه های عظیمی پرداخت می کنند. گزارش نهفته در گزارش سال دو هزار و دو سازمان ملل متحد این بود که اگر فضای این کشورها از نظر سیاسی باز شود، اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در این کشورها آسانتر خواهد بود زیرا فضای باز سیاسی سبب می شود رهبرانی انتخاب شوند که حمایتها را از افراطیون اسلامی دورکنند. فضای بازسیاسی سبب ظهور شورشیان و خشونتهای فرقه ای و جنگ داخلی و عقبگرد شدید به گذشته شد. شاید بزرگترین نتیجه التهاب مستمر در جهان عرب، عقب نشینی آمریکا از منطقه بوده است. این روند از دوره دوم ریاست جمهوری جرج بوش شروع شد و در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما ادامه یافت و حالا در دوران دونالد ترامپ هم ادامه یافته است. در این روند، امریکا از منطقه خاورمیانه خسته شده است. وقتی ترامپ می گوید می خواهد به جنگهای بی پایان ، پایان بدهد بخش اعظم جامعه آمریکا با این سخن موافق هستند. پس شاهد ظهور خاورمیانه پساآمریکایی هستیم و در این شرایط، قدرتهای منطقه ای برای نفوذ و قدرت بایکدیگر دست به یقه شده اند. دو قدرت اصلی این منطقه عربستان سعودی و ایران هستند. البته ترکیه و اسرائیل هم منافع خودشان را پیش می برند. این منطقه وضع بسیار ملتهبی دارد آنهم در دورانی که بسیار ناآرام است.