نیویورک تایمز نوشت هرچند ترامپ به کشتن بغدادی میبالد، اما این پایان داستان نیست
این برای ترامپ که دستور عملیات را صادر کرد، برای عوامل اطلاعاتی که زمینه را فراهم کردند، برای همه کسانی که در اجرای این عملیات کمک کردند و برای نیروهای ویژه که عملیات را اجرا کردند، خبر خوبی است ولی مرگ البغدادی پایان داستان نیست و ممکن است پیامدهای غیر منتظره بسیاری به دنبال داشته باشد.
ترامپ با شور و حرارت از نهادهای اطلاعاتی آمریکا که البغدادی را در سوریه شناسایی و پیدا کردند -جایی که وی مجبور شد برای جلوگیری از به اسارت در آمدن جلیقه انفجاری خود را منفجر کند- تقدیر و ستایش کرد.
ولی آقای ترامپ، این عوامل اطلاعاتی همان کسانی هستند که به شما گفتند روسیه در تلاش برای رقم زدن نتایج انتخابات قبلی ریاست جمهوری به نفع شما و علیه هیلاری کلینتون، در انتخابات دخالت کرد (و هنوز هم دخالت میکند). وقتی نهادهای اطلاعاتی ما این واقعیت را آشکار و برملا ساختند واکنش شما چه بود؟ شما صداقت و کیفیت آنها را زیر سوال بردید و به این کار آنها اعتراض کردید؛ و همین نهادهای اطلاعاتی که البغدادی را ردیابی کردند همان کسانی هستند که دو افشاگر را در کاخ سفید مامور کردند -دو نفری که فاش کردند شما به عنوان رئیس جمهور از قدرت خود برای واداشتن اوکراین به تحقیق درباره جو بایدن، رقیب انتخاباتی خود سوء استفاده کردید؛ و همین نهادهای اطلاعاتی که شما بر سر ماجرای مرگ البغدادی به تعریف و تمجید از آنها پرداختید، همان کسانی هستند که استفانی گریشام سخنگوی کاخ سفید آنها را "یک مشت بروکراتهای رادیکال و متعصب غیر منتخب" لقب داده است که علیه قانون اساسی آمریکا اعلان جنگ کرده اند. "بنابراین از شما آقای ترامپ برای پاکسازی این ابهامات ایجاد شده تشکر میکنیم.
نیویورک تایمز بدون اشاره به نقش آمریکا در پدید آوردن شبکه تروریستی داعش و اظهارات ترامپ در این باره می نویسد: "اما در مورد سرنوشت منطقه خاورمیانه باید این واقعیت را یادآوری کنیم که سازمان اسلامگرای سنی سلفی داعش پس از اقدام دولت باراک اوباما در حذف سرکرده قبلی بدترین گروه تروریستی القاعده یعنی اسامه بن لادن ظهور و بروز کرد. مرگ ابوبکر البغدادی البته به نوبه خود خبر خوبی است، ولی به مثابه پایان مشکلات و دردسرها در داخل و خارج خاورمیانه نخواهد بود.
تلاشهای ترامپ برای کم اهمیت جلوه دادن اهمیت کار دولت اوباما در کشتن اسامه بن لادن -و در عین حال جلوه دادن قتل البغدادی به عنوان کلید برقراری صلح دائم در منطقه- تنها ثابت میکند رئیس جمهور آمریکا تا چه اندازه درباره تحولات منطقه نادان و غافل است."
همانطور که پیشتر گوشزد کرده بودم داعش در سال ۲۰۱۴ در نتیجه هم پوشانی سه جریان یا سه جناح سست و شکننده ایجاد شد.
یک جناح از داوطلبان خارجی تشکیل میشد. بعضی از آنها به اصطلاح جهادگرانی جان سخت بودند، اما بسیاری از این خارجیان را افرادی بازنده، سرخورده و غیر عادی، ماجراجو و جوانانی تشکیل میدادند که حسرت داشتن قدرت، شغل یا حرفه دلخواه به دلشان مانده بود و برای بدست آوردن این سه هدف به داعش پیوستند. داعش برای زنان و مردان از جوامع یا فرهنگهای بسته که هیچکدام از این عوامل برای آنها در دسترس نبود، پول، قدرت و آزادی جنسی را فراهم میکرد.
جناح دوم داعش -یعنی مغز متفکر و ستون فقرات نظامی آن را - افسران سابق سنی حزب بعث تشکیل میدادند که حامیان داعش محسوب میشدند.
و، اما جناح سومی که پیکره داعش را تشکیل میداد، از مدعیان نظریه پردازای مذهبی به سرکردگی البغدادی بودند. آنها نسخه آخرالزمانی خود را از اسلام دارند. ولی این دیدگاه آنها الزاما در عملکرد و رویکرد دو گروه نخست که قبلا از آنها نام بردیم بازتاب نداشت.
و، اما درباره سیاست خارجی ترامپ باید گفت: چشمان وی این واقعیت را نمیبیند که البغدادی بعدی ممکن است هم اکنون در یکی از زندانهای مصر در حال رشد و نمو باشد؛ جایی که عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر که ترامپ وی را زمانی دیکتاتور مورد علاقه خود لقب داده بود، نه تنها افراط گرایان بلکه روزنامه نگاران لیبرال فعالان و سیاستمداران را به زندان افکنده است. تنها جرم آنها این است که میخواهند در رقم زدن سرنوشت کشورشان سهمی داشته باشند و به ایجاد فضایی برای ظهور و بروز ظرفیتهای بالقوه خود در کشور کمک کنند.
وقتی ترامپ از البغدادی به عنوان قربانی مورد علاقه خود و از السیسی به عنوان دیکتاتور مورد علاقه خود ستایش میکند، یعنی همه رشتهها را پنبه میکند. به عبارت دیگر ما تحت این شرایط به جایی نخواهیم رسید.
و ترامپ همچنان در کنفرانسهای خبری از خرد بی نهایت خود در حفظ نظامیان آمریکایی در سوریه برای محافظت از میادین نفتی و زمینه سازی بهره برداری شرکتهای آمریکایی از این منابع سخن گفت. اینها اظهاراتی منزجر کننده و دردسرساز است.
تنها ترامپ است که از کشته شدن البغدادی به خود میبالد و فکر میکند در شرایط کنونی تنها اقدام مورد نیاز محافظت از چاههای نفت خاورمیانه و دیکتاتورهای مورد علاقه و نورچشمی واشنگتن است و نه حمایت از هستههای قدرت آفرین و توسعه کشورهای منطقه.