خوزستان ، پاییزش هم گرم است ، گرم و شرجی؛ اما این گرمای طاقت فرسا حتی ذره ای در عزم پولادین بانوان محجبه ، برای کاستن از پوشش خود ، ایجاد نکرده .
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز خوزستان، گرانی هم اینجا تا دلت بخواهد ، به وفور هست و قشر آسیب پذیر، که بعضا طیف وسیعی از جامعه هستند ، با آن دست و پنجه نرم میکنند. خانم موسوی بالاخره بعد از چند ماه پس انداز، تصمیم گرفته چادرش را نو کند . فروشگاه ، برعکس خیابان خلوت و بی مشتری است. نگاهی به قفسه پارچه های چادری می اندازد ، اما قیمتهای سربه فلک کشیده که نسبت به چند ماه قبل چندین برابر شده ، خانم موسوی ، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش را از خرید منصرف میکند.
اگر قبل از طلوع خورشید درخشان اسلام ، چادر، فقط پوشش زنان اشرافی ایران بود ، حالا و با این گرانی که در این چند ماه اخیر، بر این کالای فرهنگی خیمه زده ، خرید آن از توان قشر بزرگی از جامعه خارج شده . آقای امیری هم درست مثل خانم موسوی ، توان خرید چادر نو برای دخترانش را ندارد . چرا که کارگر است و با حقوق کمتر از ماهی دو میلیون تومان ، نمیتواند از عهده پرداخت چنین هزینه ای بر بیاید.
قیمت برخی انواع چادر مشکی در یکسال گذشته بیش از پنج برابر افزایش داشته . یعنی اگر بانوان محجبه ، زمانی برای خرید انواع چادر ، بین هفتاد تا دویست هزار تومان هزینه می کردند ، امسال باید بین چهارصد تا یک میلیون و صد هزار تومان هزینه کنند.
هرچند بعضی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس پیشنهاد کوپنی کردن این کالا را دادند، اما به نظر نمیرسد که این راه هم بتواند رشد لجام گسیخته قیمت چادر را مهار کند.
در حالی که گفته میشود عدم توجه به تولید داخلی ، عامل گرانی چادر است اما وابستگی نود درصدی بازار چادر کشور به خارج ، توانسته نجومی ترین سود را برای واردکنندگان ، به ارمغان بیاورد. اگر چه فروشندگان ادعا میکنند که بالا رفتن قیمت ارز ، دلیل اصلی بالا رفتن قیمت کالاها از جمله انواع پارچه های چادریست ، اما با یک حساب و کتاب ساده ، روشن میشود که قیمت این محصول ، برای وارد کنندگان بسیار کمتر از بهایی ست که به مشتری عرضه میشود.
مطلبی که آقای بقال زاده ، از قدیمی ترین فروشندگان منسوجات در اهواز هم به آن اشاره میکند. او میگوید چادری که بعد از خرید و با احتساب هزینه های گمرکی و باربری ، با قیمتی حدود صد و پنجاه هزار تومان به دست دلال میرسد ، با قیمتی بیش از هشتصد هزار تومان به فروش میرسد ، و این تنها به دلیل وجود دستهای پنهان دلالان و عدم ارتباط مستقیم فروشنده با وارد کننده است .
فروش چادر مرغوب وارداتی با چنین تفاوت فاحشی نسبت به بهای تمام شده آن در بازار ، حکایت از سودی بادآورده و غیر منطقی دارد که تنها به دلیل عدم نظارت صحیح اتحادیه و دیگر ارگانهای مسئول در این خصوص به وجود آمده و با هیچ منطق و چرتکه ای قابل توجیه نیست . آقای پودات هم که از قدیمی ها و معتمدین صنف پارچه و منسوجات است معتقد است که گرانی با گرانفروشی کاملا متفاوت است و حالا این پوشش مقدس ، دستخوش گرانفروشی شده ، نه گرانی.
در این میان اما نقش کمرنگ سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده ، به شدت حس میشود ، هرچند که مسئولین سازمان صمت از پاسخگویی در این خصوص خودداری کرده و معتقدند چون هیچ شکایتی مبنی بر گرانی چادر از سوی مصرف کنندگان صورت نگرفته ، پس گرانی هم وجود ندارد، اما باید این سوال را از آنان پرسید که آیا سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده ، برای حمایت از مصرف کننده باید منتظر شکایت بماند؟ مگر بجز وارد کننده و یک عده افراد بسیار معدود چه کسی از قیمت تمام شده چادر وارداتی مطلع است؟ و آیا خریدار چادر میداند که چادری که یک میلیون تومان برای خرید آن باید هزینه کند در بدو ورود چقدر بوده ؟ اینها همان ، سوالاتی ست که همچنان از سوی مسئولین سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده بی پاسخ باقی مانده .
به اعتقاد فعالان این عرصه ، شناخته شدن چادر به عنوان یک کالای فرهنگی، میتوانست گره ای از مشکلات خریداران این کالا را باز کند ، راهکاری که توسط اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس پذیرفته نشد.
هرچند فروشندگان به بهانه گرانی ارز ، قیمت های نجومی پارچه های چادری را برای خریداران توجیه میکنند ، اما این سوال مهم وجود دارد که : حالا که قیمت ارز کاهش یافته ، چرا قیمت چادر نه تنها ارزان نشده ، بلکه در مواردی روند افزایشی هم داشته است ؟
خانم موسوی ، حالا در راه بازگشت به منزل ، آن هم با دستهای خالی ، فروشگاههای مسیر را یک به یک از نظر میگذراند. مانتوها و ساپورت های رنگانگی که با قیمت هایی نه چندان گران ، حالا در جشنواره فروش پاییزه ، شامل تخفیف های بسیار خوبی هم شده ، پشت ویترین ها خود نمایی میکند!!!!
آموزگار بازنشسته مهربان ، حالا مصمم تر از قبل ، میراث مادرش را با همان دستان خالی ، محکم تر از گذشته ، حفظ میکند تا برای دخترش به ارث بگذارد......
*سهام خزلی