بازارهای محلی گیلان سمفونی ای از نشاط ، سرزندگی ، پویایی اقتصادی و فرهنگ فولکلور را به نمایش می گذارد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز گیلان ؛ عقربه های ساعت ، درست 7 صبح را نشان می دهد !
تاکسی های زرد و ون های سفید و سبز ، فعلا میدان دار مسیرند و کم کم ، خیابان می رود تا گرم رفت و آمد سرویس های مدارس شود و پیاده روها از لباس های رنگارنگ فرم دانش آموزان رنگ بگیرد.
قدم به قدم کفتر چاهی های خیابانی ، از زمین به هوا و از هوا به زمین می پَرَند و پیاده رو از ضرب آهنگ کفش های جور و واجور، جاری ِحرکت و نشاط صبحگاهی می شود.
بیشتر از همه اما بساط سبزی، میوه و تره بارِ ِ دست فروشان ِمحلی ، به این نشاط صبحگاهی پیاده رو قوام می دهد.
اینجا ، نمایشگاهی زنده از گویش ها ، آواها ، عطرها و رنگ ها است.
زن و مرد ، پیر و جوان در کنار هم بساط کرده اند و هر کدام طراوت و تازگی محصول خود را به رخ شهر می کشند.
پدر و مادرهایی که فرزندان شان را به مدرسه می برند ، حتما در راه برگشت ، دست به جیب و کیف می شوند و محصول تازه این دست فروشان ِمحلی را به خانه می برند.
کارمندان اما بیشتر این مسیر را برای رفتن به محل کار انتخاب می کنند تا سر راه شان محصول سر درختی و نوبرانه کشاورزان را ارزان تر از همه جا بخرند.
و این ، قصه هر روزه محله سام رشت است ؛ محله ای که با بساط فروش محصولات روستاییان ، سال هاست که گرمی ِبازار محلی را تجربه می کند و البته چند سالی است ، جمعه ها رنگ و بوی بیشتری دارد.
حدود 30 کیلومتر آن طرف تر وسط هفته، سه شنبه بازار فومن به راه است ؛ شهرستانی که مناطق کوهستانی اش تالش نشین و شغل بیشتر مردمانش دامداری و روستاهای جلگه ای اش هم گیلگ نشین و اهالی اش بیشتر کشاورزند.
شاید وجود این 2 قوم و گویش و همچنین محصولات مختلف و متنوع شان، باعث شده سه شنبه بازار فومن که به شهر مجسمه ها شهره است ، شور و حال دیگری داشته باشد.
بازاری که کمی دورتر از هیاهوی مرکز شهر ، در کمربندی فومن ، سه شنبه ها میزبان مشتریان بسیاری از شهرهای مختلف گیلان و حتی برخی مواقع گردشگران خارجی است.
در سه شنبه بازار فومن، برخی از مردان تالشی ، با کلاه نمدی، شلوار ، جوراب پشمی و با گویش تالشی، جلوه ای از فرهنگ فولکلور را به نمایش می گذارند.
مَش انعام ، به گویش تالشی از خاصیت پنیر محلی، کره و عسلی که از ییلاق به بازار آورده می گوید و خاله زَربالا از کیفیت جوراب های پشمی که بافته ، برای مشتریان نقل می کند.
پاییز است و بساط محصولات کشت دوم حسابی به راه است ؛ کربلایی عباس، در سه شنبه بازار فومن برگ سیر و تـُرُب را روی هم چیده و بغل آن کدو و انارهای سبز ِ ترش گذاشته ، با گویش گیلکی آواز محلی را زمزمه می کند و می خواند : " ارزان ِ کودیم دِه بِـَده نـَمانه، بِده نـَمانه " یعنی ارزان کردم تا دیگر جنسم روی دستم نماند.
و این آوای دست فروشان محلی است که صفا بخش بازارهای محلی گیلان است ؛ آواهایی که مشتریان را پابند بازارهایی کرده که بیشتر هفتگی برپا می شود.
" ای شاهی ، شاهی ، شاهی ، بزن به قلب ماهی " آوازی است که مثل بازارهای محلی دیگر در شنبه بازار شهر ساحلی بندرانزلی برای فروش تره شاهی ، زمزمه می شود ؛ بازاری که در نزدیکی دریا ، قدم به قدم روی میزهای چوبی شیب دار ، به مشتریان ماهی تازه و محصولات کشاورزی عرضه می کند.
به خصوص حالا که پاییز است و فصل صیدماهیان استخوانی .
بعضی ها مثل عمو محمد ، با همان لباس خیس صیادی آمده اند تا سر و وضع شان سندی باشد بر تازگی ماهی هایی که می فروشند و در بعضی از راسته های بازار هم بالا و پایین پریدن ماهی ها ، خودش گواهی بر صید تازه آنها است.
اینجا برخی هم مثل سید اکبر در فصل شکار ؛ مرغابی، خوتکا و چنگر شکار می کنند و در بازار می فروشند.
حدود60 کیلومتر به طرف شرق گیلان که بروی ، به آستانه اشرفیه ، شهر بادام زمینی می رسی ؛ شهری که بازارهای محلی اش ، دوشنبه ها و پنج شنبه ها در خیابان های امام خمینی و ابوذر برپا است.
در این بازارها ردیف ، ردیف ، روی پارچه ها و گونی های نایلونی ، پیله های تر و خشک بادام زمینی ، سبزی و فلفل محلی چیده شده و لابه لای سبزی های محلی ، بساط مرکباتی است که از شهرهای شرق گیلان و حتی مازندران آمده است.
کمتر کسی است که برای بار اول به بازار محلی آستانه اشرفیه برود و بدون صنایع دستی چون سبد ، زنبیل ، حصیر و انواع سبدهای مُروار بر گردد.
حلیمه خانوم ، وسط های بازار ، یک قابلمه سفالی را روی گاز پیکنیکی گذاشته و با خمیری که از شب درست کرده ، نان های محلی خُلفه ، برنجی و گندمی درست می کند و داغ داغ به مردم می فروشد.
بوی واویشکای محلی گیلان یا جغول بغول که پای ثابت بازارهای محلی گیلان است، همه جای بازار آستانه اشرفیه پیچیده و فروشندگان دوره گرد که در گویش محلی به آنها " بازار مَج " می گویند ، منتظر ظهرند تا ناهارشان را گرم ِگرم بخورند و جان تازه ای برای بازارمَجی ِ بعد از ظهر بگیرند.
جنوبی ترین شهرستان گیلان رودبار هم از شنبه تا پنجشنبه 7 بازار محلی در7 شهر دارد؛ شلوغ ترین بازارهای محلی رودبار چهارشنبه بازار رستم آباد و سه شنبه بازار لوشان است، بازارهایی که در آن محصولات روستاها، در کنار محصولات صنعتی از جمله پارچه ، ظروف ، لباس ، کیف و کفش و دیگر ملزومات به فروش می رسد .
در این بین اما محصولاتی چون گردو ، فندق ، عسل، دوغ ، ماست ، شیر و کره محلی ، زیتون ، ازگیل و زالزالک وحشی و طیور بومی به این بازارها رنگ و بوی محلی می دهد.
آقا یدالله پای چند مرغ و اردک را با ریسمان به هم بسته و به جای نشستن در گوشه ای، ریسمان به دست از این سر تا آن سر چهارشنبه بازار رستم آباد می رود ، تا مرغ ها و اردک هایش را زودتر بفروشد.
بازارهای محلی گیلان به همین چند بازار خلاصه نمی شود و بر اساس اعلام اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان، در شهرهای گیلان شنبه ها 16، یکشنبه ها 9، دوشنبه ها11، سه شنبه ها 10، چهارشنبه ها 17 و پنج شنبه ها 13 بازارمحلی بر پا می شود.
بازارهایی که مهمترين واحدهاي عرضه محصولات کشاورزی و صنایع دستی گیلانیان است و انواع پوشاك، پارچه، لوازم خانگي و كيف و كفش هم در آنها به فروش می رسد.
عرضه مستقیم و بدون واسطه کالاها و کنترل تورم، رفع بیکاری های فصلی و رونق اقتصادی خانوارها ، تبادل فرهنگ و جذب گردشگر از جمله مزایایی است که در کنار یکدیگر، سمفونی از نشاط اجتماعی، پویایی اقتصادی و فرهنگ فولکلور را در بازارهای محلی گیلان به نمایش می گذارد.
گرمی بازار خرید و فروش و سردی تورم زیر چتر هفتگی بازارهای محلی
معاون امور بازرگانی و توسعه تجارت سازمان صنعت، معدن و تجارت گیلان با اشاره به تازگی، ارزانی و تنوع کالا در بازارهای هفتگی گیلان می گوید : از آنجا که در این بازارها ، روستاییان تولیدات خود را مستقیم و بدون دخالت واسطه ها می فروشند ، هم قیمت کالاها ارزان تر است و هم روستاییان می توانند محصولات تولیدی شان را با قیمت بهتری بفروشند.
محمود خانزاده در تشریح نقش بازارهای محلی در کاهش تورم هم گفت : برای مثال 90 درصد از میوه و تره بار مورد نیاز گیلان، از استان های دیگر وارد می شود و تا از میدان میوه و تره بار به بازار برسد ، چند دست بین واسطه های فروش و حمل ، می چرخد ، فرآیندی که دست کم 30 تا 40 درصد افزایش قیمت را به دنبال دارد ؛ این درحالی است که روستاییان محصولات محلی مثل مرکبات، کیوی، گلابی،هندوانه ، توت فرنگی ، آلو، گیلاس و خرمالو را از باغ ها چیده و بدون واسطه 30 تا 40 درصد ارزان تر از قیمت بازار می فروشند .
آنطور که معاون امور بازرگانی و توسعه تجارت سازمان صمت گیلان می گوید : ارزش محصولات لبنی و صنایع دستی هم در بازارهای محلی گیلان، به طور میانگین 15 تا 30 درصد زیر قیمت بازارهای ثابت و فروشگاه ها است.
محمود خانزاده افزود : در بازارهای محلی ، برخی فروشندگان کالاهای صنعتی مثل پارچه را خریده و در این بازارها ، دست کم 5 تا 10 درصد ارزانتر از فروشگاه ها ، عرضه می کنند.
وی می گوید : اگرچه از گردش مالی و تعداد فروشندگان بازارهای محلی گیلان ، آماری در دست نیست اما می توان گفت ؛ 95 درصد از گردانندگان و فروشندگان این بازارها روستاییانی هستند که با عرضه انواع محصولات کشاورزی ، دامی و صنایع دستی ، سهم زیادی در گردش مالی بازارها دارند.
رییس سازمان ساماندهی مشاغل شهری و فرآورده های کشاورزی شهرداری رشت، مرکز گیلان می گوید: اگرچه در حال حاضر بیشتر پیاده روها و حاشیه خیابان های رشت، هر روز هفته ، پاتوق بساط محصولات محلی روستاییانی از شهرستان های مختلف گیلان است اما در برخی مواقع بساط کردن این افراد باعث سد معبر و سختی رفت و آمد شهروندان می شود و از طرفی برخورد ماموران سد معبر شهرداری، دلخوری هایی ایجاد می کند.
محمد رضا نظری با بیان اینکه رشت ، تقریبا پاتوق بسیاری از دستفروشان محصولات محلی استان است گفت : برای ساماندهی بازارهای محلی در رشت ، 2 سال پیش در منطقه 4 رشت ، زمینی را برای برپایی بازار محلی در محله حمیدیان اختصاص دادیم که هر روز دایر است و امسال هم در خیابانی به طول 150 متر در محدوده مسکن مهر رشت، بازار محلی دایر و فروشندگان محلی از مناطق مختلف استان ، در آن ساماندهی شده است.
وی افزود : بنا داریم بازارهای محلی دائمی دیگری را در ورودی های رشت در مناطق 1، 2 و 3 این شهر دایر کنیم تا کشاورزان شهرستان های مختلف گیلان، محصولات خود را بدون مزاحمت و به راحتی در این مکان ها بفروشند.
بازارهای محلی، وزنه ای برای بهره وری اقتصاد روستا
دکتر محمد دوستار، استاد اقتصاد به نقش بازارهای محلی در افزایش بهره وری اقتصادی مناطق روستایی اشاره می کند و می گوید : این بازارها افزون بر رفع نیازهای جامعه شهری ، با اتکا به تولیدات محلی و بومی و عرضه مستقیم و بی واسطه آنها ، با درآمد جانبی که نصیب روستاییان می کند ، سبب ایجاد انگیزه برای تولید بیشتر در روستا می شود و بی شک تولید بیشتر، افزایش بهره وری اقتصادی را برای روستاییان و حتی شهرنشینان درپی خواهد داشت.
وی معتقد است با ایجاد روابط و مناسبات بین روستاییان و شهرنشینان در جریان فروش محصولات کشاورزی و خرید محصولات صنعتی و شهری، پیوندهای اقتصادی روستایی و شهری شکل می گیرد و مجموعه ای از این عوامل و مناسبات، پویایی اقتصاد، گردش پول در منطقه و در نهایت توسعه اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.
دکتر محمد دوستار نزدیکی روستاهای گیلان به مناطق شهری را یکی از مهم ترین دلایل رونق بازارهای محلی در این استان نسبت به استان های دیگر کشور می داند چراکه در استان های دیگر به طور معمول فاصله روستاها از شهرها به مراتب بیشتر از گیلان است.
غرفه هایی سَر باز و پُر از کارکردهای فرهنگی و اجتماعی
دکتر مهرداد توکلی راد استاد جامعه شناسی ، بازارهای محلی گیلان را میراثی ماندگار از دیرباز تا امروز می داند که با حضور فعال مردم به ویژه روستاییان ، به بخش مهمی از فرهنگ این سرزمین تبدیل شده و همواره می توان روی آن به عنوان یک جاذبه فرهنگی- اقتصادی حساب باز کرد.
وی از بازارهای محلی گیلان که به طور عمده هفتگی هستند به عنوان پابرجاترین نوع بازارهای دورهای در ایران یاد می کند و می گوید : این بازارها سابقه ای طولانی دارد و پایه های شکل گیری نخستین شهرها و شهرک های گیلان است ؛ به طوری که حتی در حال حاضر هم برخی روستاها و شهرها مثل «جمعه بازار» ، «دوشنبه بازار» یا «شنبه بازار» به نام روزهای بازار، شناخته شده اند و با همین بازارها، پایه های آبادانی و توسعه آنها فراهم شده است.
دکتر مهرداد توکلی راد با تاکید براینکه بازارهاي محلي گيلان، امکان عرضه مستقیم، جذب سریع تولیدات روستایی و زمینه های توسعه شهری را فراهم می کند گفت : بسياري از توليدكنندگان خرده پا، توليدات اندك هفته را به اين بازارها آورده و با عرضه اين محصولات، درآمد خوبی را براي خانوارهای خود به ارمغان می برند و از طرفی از آنجا که عمده خریداران بازارهای محلی از قشر متوسط جامعه و به دنبال محصولات با قیمت پایین ترهستند ، این بازارها موجب بهبود معیشت و بالا رفتن قدرت خرید این قشر هم می شود.
وی افزود : روستاییان در این بازارها ، افزون بر فروش محصول و خرید مایحتاج زندگی شان، برای تبادل اطلاعات، دیدار دوستان و خویشاوندان و یا لذت بردن از محیط سرزنده بازار، به بازارهای محلی می روند.
این استاد جامعه شناسی با بیان اینکه نيمي از بازديدكنندگان یا فروشندگان بازارهای محلی گیلان، زنان هستند گفت : زنان روستایی با فروش بسیاری از تولیدات خود مثل سبزی، ترشی، مربا، تخم مرغ ، نان های محلی و صنایع دستی مانند سفره و سبد حصیری درآمد خوبی کسب می کنند و از این راه افزون بر این که از نظر مالی به نوعی، استقلال دست می یابند، به اقتصاد خانواده هم کمک می کنند.
دکتر مهرداد توکلی راد با اشاره به اینکه جوانان روستایی جویای کار معمولا ، برای یافتن کار به شهرهای بزرگ می روند، وجود بازارهای محلی و هفتگی را فرصتی مناسبی برای ایجاد اشتغال جوانان و جلوگیری از مهاجرت آنان به شهرها دانست.
موزه های زنده و سیار روستایی
معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری گیلان با اشاره به اینکه پیشینه تاریخی برخی از بازارهای محلی گیلان به بیش از 100 سال و پیش از نهضت جنگل باز می گردد می گوید : پس از گذشت سال ها ، هنوز شاهد تداوم اين بازارها در بيشتر شهرها و مناطق روستايي گيلان هستيم که با مجموعه ای از محصولات و کالاها، گویش ها، آواها و رنگ ها ، به نوعی موزه های زنده روستایی گیلان به شمارمی روند.
حمید آذر پور اگرچه می گوید :اين بازارها با توجه به نياز زمان ، اندكي تغييرکرده است اما در عین حال معتقد است؛هنوز در بيشتر مناطق استان، با همان کارکردهای پیشین پابرجا هستند و جاذبههاي ويژه ای براي مردم به ويژه گردشگران دارند.
آنطور که او توضیح می دهد : افزون بر عرضه محصولات محلی و صنایع دستی در این بازارها، برخی از زنان و مردان روستایی با لباسهای محلی ، گویش ها و لهجه هایی چون گیلکی ، تالشی ، تاتی و حتی کردی و ترکی ، مجموعه ای از مراودات اجتماعی محلی و آداب و رسوم را برای هر گردشگری به نمایش می گذارند ؛ ظرفیتی که معرّف فرهنگ و آداب و رسوم جامعه محلی و نیز افزایش درآمدهای گردشگری در گیلان است.
آنطور که پیداست رونق بیش از پیش بازارهای محلی گیلان، زیر چتر طرح ساماندهی در رشت ، مرکز گیلان کلید خورده است و از طرفی رونق این محل های داد و ستد محلی ، در دیگر شهرهای گیلان، استانی که بازارهای محلی اش سهم عمده ای در بهره وری اقتصاد روستا و تامین نیازهای شهری دارد، مثل جریان یک رودخانه مسیر طبیعی اش را طی می کند.
جریانی که در گذر از سال ها همچنان سمفونی ای از نشاط ، سرزندگی، پویایی اقتصادی و فرهنگ فولکلور گیلان را به نمایش می گذارد.
*نویسنده : مریم امدادی