انسان در مسیر پیاده روی اربعین، خود را قطرهای از اقیانوس میبیند و تجربهای جمعی از فناء فی الله و فدای اهل بیت شدن را به نمایش میگذارد.
هنگامی که انسان در مسیر کربلای ابا عبدالله الحسین علیه السلام قدم به قدم پیش میرود پاهایش خسته میشود و خستگی را به طور عمیق احساس میکند ارتباط روحی اش هم با سیدالشهدا و یاران باوفایش بیشتر میشود.
پیاده رفتن زائر به حرم امامان علیهم السلام، نه تنها عملی نمادین است بلکه ارزش ذاتی نیز دارد، پیادهروی، تنها کسب آمادگی جسمی نیست، روحِ انسان در جریان این پیادهروی، تمرین میکند و آمادهتر میشود.
پیادهروی اربعین فرصتی عجیب و استثنایی است که نباید آن را از دست داد، هر قدمی که انسان در این مسیر نورانی بر میدارد، پاک کنندۀ آلودگیهای روحِ انسان است. در روایت داریم، کسی که از زیارت حرم اباعبدالله علیه السلام باز میگردد، گناهان گذشتۀ او بخشیده میشود و روح او پاک و مطهر میشود.
زیارت با پای پیاده، بزرگداشتی است که از گذشته بوده و اختصاص به زمان خاصی ندارد، همانگونه که نقل شده، حضرت آدم هزار بار به زیارت خانه خدا رفت؛ در حالی که این مسیر را به وسیله قدمهایش پیمود؛ این شیوه، اختصاص به دین و فرهنگ خاصی ندارد، همان گونه که قیصر، پادشاه روم با خدا پیمان بسته بود که هرگاه در نبرد با امپراتوری ایران پیروز شود، به شکرانه این پیروزی بزرگ، از مقر حکومت خود (قسطنطنیه)، پیاده به زیارت بیتالمقدس برود.
در دین مبین اسلام نیز، زیارت با پای پیاده، سنتی حسنه و بر آن سفارش شده است.
امام صادق (ع)، محبوبترین وسیله تقرب بنده به خداوند را زیارت خانه او با پای پیاده دانسته و میفرمایند: یک حج با پای پیاده، برابر با هفتاد حج است.
تشرف با پای پیاده به بارگاه ائمه اطهار (ع) نیز مورد تأکید بسیاری قرار گرفته و امام صادق (ع) میفرمایند: هر که پیاده به زیارت امیر مؤمنان (ع) رود، خداوند متعال به هرگامی ثواب یک حجّ و یک عمره برای او نوشته میشود و اگر پیاده برگردد، به هر گامی، برای او ثواب دو حجّ و دو عمره مینویسند.
زیارت امام حسین (ع) نیز با پای پیاده سفارش شده و امام صادق (ع) میفرمایند: هر که پیاده به زیارت او رود، هر گامی که بردارد و بگذارد، ثواب آزاد کردن بندهای از اولاد اسماعیل را دارد و در روایت دیگری نیز میفرمایند: هر که پیاده به زیارت قبر امام حسین (ع) رود، خداوند متعال به عدد هر گام برای او هزار حسنه مینویسد و هزار گناه را از او محو میکند و روایات در این باب، بسیارند.
مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ هجری قمری از اصفهان پیاده به زیارت امام علی بن موسیالرضا (ع) رفت.
اهل بیت (ع) نیز به این سنت نیکو اقدام کردهاند و نقل شده است که امام حسن (ع) ۲۵ مرتبه از مدینه پیاده به زیارت خانه خدا رفتند.
امام حسن (ع) در مسیر زیارت خانه خدا، از مرکب پیاده شده و مسافت بین مدینه تا مکه را پیاده طی کرد و تمام کاروان نیز به تأسی از ایشان از مرکب پیاده شدند؛ به گونهای که دیگر سوارهای در کاروان وجود نداشت و در روایت دیگری نیز بیان شده است که امام حسین (ع) راه را پیاده میپیمود، در حالی که محملها و جهازها در کنار ایشان حرکت میکردند.
از نقلهای تاریخی اینگونه به دست میآید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار (ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است؛ ولی در قرنهای گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومتهای مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار (ع) در زمانها و مکانهای مختلف دچار سختیهای فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است.
حاکمان حکومتهای شیعی مانند حکومت آلبویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشتهاند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدوله، یکی از نوادگان عضدالدوله، در سال ۴۳۱ هجری قمری با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شد و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین (ع) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود. در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است.
علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار (ع)، اهتمام زیادی به این سنت حسنه داشتهاند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری مرسوم بوده و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسیالرضا (ع) رفتهاست و مرحوم آخوند خراسانی نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند.
میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین (ع) به پیاده روی از نجف تا کربلا اقدام میکردند و این سفر، ۳ روز به طول میانجامید.
تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری نیز بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن نخستین نوع از اتومبیلها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیتاللهالعظمی سید محمود شاهرودی به عنوان یکی از استادان و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، دوباره پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی میکردند، رفته رفته مردم عراق به این موضوع توجه کرده و اینگونه سفرهای مقدس رواج یافت.
ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه، مسیر کربلا را پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی میکردند. این امر سبب شد تا پیادهروی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارتهایی که به کربلای معلی داشته برای کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را پیاده پیمودهاند.
این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین (ع) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه نیز گروههایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت میکردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است.
سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبتهای مختلف، زائران امام حسین (ع) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را میپیمودند و در بین آن مناسبتها، پیادهروی اربعین از جایگاه ویژهای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این موضوع به شدت برخورد کرد و بسیاری از زائران پیاده را اسیر و اعدام کرد و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشاند، ولی پس از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین (ع) را به سمت خود کشاند و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند زنده شد.
شیعیان و عاشقان سالار شهیدان (ع)، در مناسبتهای مختلف، به ویژه در اربعین حسینی، بسیار پرشورتر از قبل، از شهرها و کشورهای مختلف، به سمت کربلا روانه میشوند و قدم در راه اسیران کربلا میگذارند و مسیرهای منتهی به شهر کربلا را پیاده میپیمایند.
میلیونها عزادار حسینی، چنان نمادی برای شیعه معرفی کردهاند که همانند آن در هیچ آیین و مذهبی پیدا نمیشود و چنان تعظیم شعائری برپا کرده که جهانیان در عظمت آن مبهوت ماندهاند.
مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص إِنْ کَانَ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَی عَنْهُ سَیِّئَةً حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ [الْمُفْلِحینَ الْمُنْجِحِینَ]حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّی إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَی»
امام صادق علیه السلام به یکی از اصحابشان میفرمایند: کسی که به قصد زیارت امام حسین علیه السلام از منزلش خارج شود، خداوند بابت هر قدمی که برای زیارت اباعبدالله علیه السلام بر میدارد، یک حسنه برایش مینویسد و یک سیئه از او محو میکند. وقتی که به حرم میرسد، خداوند او را جزء صالحان برگزیده مینویسد. وقتی مناسک او تمام شد، خداوند نام او را جزء رستگاران مینویسد. وقتی میخواهد بازگردد یک فرشتۀ الهی در مقابل او قرار میگیرد و میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله به شما سلام میرساند و پیغام میدهد که عمل را از سرگیر که گذشتهات بخشیده شده است؛ (کامل الزیارات باب ۴۹/ص۱۳۲الی ۱۳۵)
درباره زیارت امام رضا علیه السلام، حضرت جواد علیه السلام فرمود: هیچکس پدرم را زیارت نمیکند که متحمل سختی شود مثل باران یا سرما یا گرما مگر آنکه خداوند بدن او را بر آتش حرام خواهد کرد.
روی همین روایات بوده که روش زندگی بعضی از علمای قدیم چنین بوده است که سعی میکردند سالی یک بار پیاده به سفر امام هشتم بروند.
احادیث مربوط به فضیلت زیارت حضرت رضا علیه السلام همگی از کتاب شریف وسائل الشیعة ج ۱۰، باب ۸۲ تا باب ۸۸ ابواب المزار نقل شده است.
چه عاشقانه کربلا میروند
به اربعین شهدا میروند
کوله خود بسته و آماده اند
همره مردان خدا میروند