اعزام نظامیان امریکایی به عربستان تناقض در رویکرد ترامپ، یا؟
اعزام هزاران نظامی امریکایی به عربستان می تواند با نگرانی از اوضاع داخلی این کشور در سایه اشتباهات محمدبن سلمان و احتمال بروز جنگ قدرت بر سر جانشینی سلمان بن عبدالعزیز هم در ارتباط باشد.
در روزهای اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا بارها از لزوم خارج کردن نظامیان امریکایی از خاورمیانه سخن گفته است. او پنجشنبه شب در تجمع انتخاباتی در مینه سوتا گفت: اکنون زمان بازگرداندن نظامیان آمریکایی به کشور است. ما کار خودمان را انجام داده ایم. ما هرکسی را که قرار بود شکست دهیم شکست دادیم و اکنون هم به پلیس تبدیل شده ایم ما اکنون دیگر نمی جنگیم فقط کار پلیسی انجام می دهیم.
اما هنوز یک روز از سخنان او نگذشته بود که براساس گزارش رویترز پنتاگون اعلام کرد ۳ هزار نیروی اضافی و دو اسکادران جنگنده و دو سامانه دفاع موشکی تاد و پاتریوت به عربستان ارسال خواهد کرد.
مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا بامداد شنبه در سخنانی با اشاره به ارسال نیرو و تجهیزات به عربستان گفت که واشنگتن به دنبال تقویت توان دفاعی ریاض است. ترامپ هم گفت که عربستان موافقت کرده که هزینه اعزام نظامیان و تجهیزات آمریکایی بیشتر به این کشور را پرداخت کند.
این رویکرد متناقض ترامپ را چگونه باید تفسیر کرد؟ آیا او راهبرد مشخصی در باره وضعیت نیروهای امریکایی در منطقه ندارد یا اینکه بطور هدفمند و در چارچوب پیگیری طرح های منطقه ای امریکا یا بسته به شرایط تحمیلی یا اهداف تجاری در این باره تصمیم گیری می کند؟
به نظر می رسد همه این موارد به نوعی در تصمیم گیری های ترامپ دخالت دارد . او از یکسو بسته به اقتضای وضعیت سوریه بخش کوچکی از نیروهایش را از مناطق شرق فرات به عقب می برد تا فضا برای دخالت نظامی ترکیه در این منطقه باز شود و هم بدین ترتیب شبه نظامیان کرد و هم ترکیه را داشته باشد هم اینکه از تنش های جدید میان ترکیه و سوریه و تضعیف دو طرف به نفع طرح های امریکا بهره برداری نماید. از سوی دیگر با اعزام نیرو به عربستان می کوشد منافع اقتصادی حاصل کند و هم اهداف دیگری را دنبال نماید که در ذیل به آنها اشاره خواهد شد.
مقام های امریکایی مدعی اند که اعزام این نیروها و سامانه های دفاعی در واکنش به حملات پهپادی حوثی ها به تاسیسات نفتی آرامکو در تاریخ 14 سپتامبر است اما آیا مگر پیش از این حملات امریکا صدها نظامی را به منظور مدیریت سامانه های دفاعی پاتریوت به عربستان اعزام نکرده بود؟
مقام های امریکایی همچنین مدعی اند اعزام این نیروها و تجهیزات به عربستان توان دفاعی و بازدارندگی عربستان را افزایش می دهد؟ اما این سوال مطرح است که عربستان وقتی خود در جایگاه یک کشور متجاوز به یمن قرار دارد چگونه می تواند هم زمان در نقش دفاع قرار داشته باشد و چرا تا کنون صدها میلیارد تجهیزاتی پیشرفته ای که برای آنها هزینه شده و هزاران مستشار خارجی که در کنار ارتش عربستان به آموزش آنها و نحوه کاربرد این تجهیزات مشغولند نتوانسته اند در برابر واکنش های دفاعی ارتش و کمیته های مردمی یمن امنیت این کشور را تامین نمایند؟
با توجه به این موارد به نظر می رسد اعزام نیروهای امریکایی بیشتر به عربستان را می توان از دو زاویه دیگر مورد بررسی قرار داد: نخست اینکه این اقدام امریکا می تواند با شکل گیری فضایی برای کاهش تنش در روابط ریاض و تهران مرتبط باشد. به این صورت که با آشکار شدن رویکرد ترامپ در تحقیر سعودی ها و دوشیدن آنها، عربستان اکنون به فواید کاربرد دیپلماسی و کاهش تنش با ایران پی برده است و بنابر این در چنین وضعیتی امریکا با اعزام نیرو سعی می کند بار دیگر به سعودی ها چیزی را بفروشد که خریدنی نیست و تجربه این سالها به خوبی آن را به اثبات رسانده است.
دیدگاه دوم به اوضاع و احوال داخلی عربستان بر می گردد. واقعیت اینجاست که محمدبن سلمان پس از به قدرت رسیدن به خاطر خامی و جاه طلبی هایش اشتباهات بزرگی را در جنگ یمن، قطع روابط با همسایگان، قتل خاشقچی و زندانی کردن دیگر شاهزادگان سعودی و سرکوب داخلی و دهها مورد از این دست مرتکب شد که اکنون نتایج آن گریبانگیر وی شده و او را به شخصیتی فاقد صلاحیت های جانشینی سلمان تبدیل کرده است.
این وضعیت به ویژه با توجه به اتکای عربستان به درآمدهای نفتی و از دست رفتن بسیاری از سرمایه های سعودیها در جنگ یمن و حمله حوثی ها به آرامکو و کاهش قیمت های نفت و ورود تولید کنندگان دیگر نفت مانند امریکا به بازار، بطور بارزتری خشم دیگر شاهزادگان سعودی را از سیاست بن سلمان در پی داشته و آینده این کشور را در تونل تاریکی قرار داده است.
دو هفته پیش خبرگزاری رویترز گزارش داد پس از وقوع بزرگترین حمله انجام گرفته علیه زیرساخت های نفتی عربستان، تردید در توانایی ولیعهد عربستان در دفاع و رهبری کشورش در میان چندین شاخه خاندان آل سعود که 10 هزار عضو دارد، افزایش یافته و از احمدبن عبدالعزیز به عنوان جانشین شایسته سلمان سخن می گویند.
این وضعیت در حالی است که در کنار مطالبات انباشته داخلی وشکست های پی درپی محمدبن سلمان، برخی منابع از نفوذ گسترده محمدبن نائف که از ولیعهدی به نفع بن سلمان عزل شد در سازمان های اطلاعاتی و ارتش عربستان سخن می گویند و از سویی هر آن ممکن است سلمان بن عبدالعزیز پادشاه کهنسال که عملا در حال حاضر قدرتی ندارد با مرگ روبرو شود و در چنین شرایطی جنگ قدرت این کشور را وارد تونل تاریکی نماید که به فروپاشی آن منجر شود. قتل مشکوک ژنرال عبدالعزیز الفغم محافظ شخصی سلمان و همچنین آتش سوزی عظیم در تاسیسات خط راه آهن جده در این ارتباط زنگ هشدار را به صدا در آورد که از هم اکنون مناقشه در خاندان سلطنتی آغاز شده است.
در چنین شرایطی اقدام امریکا به اعزام نیروی بیشتر به عربستان می تواند این معنی را داتشه باشد که ماموریت این نیروها بر خلاف ادعاهایی که مطرح می شود می تواند با مدیریت اوضاع داخلی و جلوگیری از جنگ قدرت و فروپاشی خاندان آل سعود مرتبط باشد.
-----------------------------------------------
رضا محمدمراد