مدتی است پاهایم یاریم نمی کند. تک تک نخل های نخلستان های اهواز را می شناسم با آنها گاهی گفتگو می کنم.
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز خوزستان؛ سکوت نخلستان فریادی دارد از بیقراری . هر وقت به ایام اربعین نزدیک می شویم حال نخل ها جور دیگر می شود .من متوجه می شوم. انگار آنها هم می خواهند ریشه از خاک درارند و هم پای زوار طریق الحسین راهی نخلستانهای کربلا شوند.
از وقتی یاد دارم پدرم و پدر بزرگم نوکری زوار امام حسین(ع) بودند و از همین نخلستان خرمایی جمع می کردند و برای پذیرایی به سر جاده طریق الحسین می آمدیم و بین زوار تقسیم می کردیم. معمولا از هفتم تا هجدهم صفر خادمی زوار را انجام می دادیم و بعد از آن راهی کربلا می شدیم برای زیارت.
پدرم می گفت : به کربلا نمی رسی مگر با هزار یا علی گفتن .بسم الله گفتم و یا علی گویان پا در طریق الحسین (ع) گذاشتم.
به موکب عبدلکریم حسینی رسیدم . او الان 75 سال سن دارد و با دستانی پینه زده هرسال اربعین به رسم اجدادش موکبی را برای زوار در جاده طریق الحسین محیا می کند . او از محصول خرمای نخلستانش به همراه مقداری آب و نان محلی در نایلونی لفافه می کند و به نیت نذر سلامتی به زوار تقدیم می کند.
آشنایی من با عبد الکریم به راهپیمایی اربعین پارسال برمی گردد. شنیدن صدایش در میان انبوه پیاده روان اربعین مرا به سمتش کشاند. او فوری من را شناخت .
با فریاد های هله بالزوار، هله بیکم، هله بالزوار ، من را به اجبار به موکب خود دعوت کرد. با دستان پیرش عرق از چهره ام پاک کرد و بوسه ای بر پیشانی ام زد و آب و نانی دستم داد . لحظه ای برای استراحت بر روی یک تنه نخل قدیمی در کنار موکب عبد الکریم نشستم و می دیدم که چطور التماس می کند تا زوار، به موکب او بیایند و از آذوقه ای که تهیه کرده تناول کنند.
محبت او به اهل بیت و زوار، اشک را در چشمانم به جریان در آورد. واقعا طریق کربلا عاشق می خواهد. عاشق هم که نباشی اگر قدم در این راه گذاری ،عاشق می شوی.
رادیویی را که همراه دارم روشن می کنم . مدیرکل انتظامی و مرزی استانداری استان خوزستان خبری را عنوان می کند که بررسی آمارهای سال گذشته و مقایسه آن با آمار امسال نشان میدهد که خروج زائران از دو مرز شلمچه و چذابه نسبت به سال 97 افزایش 8 برابری داشته است که از این تعداد، 28 هزار نفر از اتباع خارجی و از کشورهای پاکستان، افغانستان و آذربایجان بوده اند.
فریاد های یا حسین ،یا زینب توجه مرا به خود جلب می کند . از دور پرچم هایی به رنگ سبز و قرمز و مشکی را می بینم که نام صل الله علیک یا سیدالشهدا، لبیک یا حسین، السلام علیک یا اباعبدالله، یا زهرا، یا حیدر، یا رسول الله! یا لثارات الحسین روی آنها نقش بسته است.
هر کس برای خود علامتی داشت، یا پرچم حمل میکرد یا سربند بسته بود و یا گِل به پیشانی و صورت مالیده بود. غوغایی بود و شوری حسینی.
عبدالکریم را گفتم آنها که هستند که دارند می آیند؟ گفت مشایه الاهواز هستند پسرم.
آنطور که عبد الکریم می گفت : کاروان 40 هزار نفری مشایه متشکل از مردم اهواز هر ساله ظهر روز 8 صفر حرکت خود را به سمت عتبات عالیات آغاز می کند.
این کاروان پس از اقامه نماز ظهر از مسیر بخش اسماعیلیه اهواز حرکت خود را آغاز و زائران شهرهای سوسنگرد، حمیدیه، الهایی و عین 2 در مسیر حرکت به سمت مرز چذابه به این کاروان ملحق میشوند.
عبدالکریم گفت: در مسیر حرکت این کاروان، زائران مناطق کریشان، شهرک اهواز، گلدشت، کوی سادات، کوی علوی، کوی مندلی و سایر مناطق این مسیر به کاروان مشایه الاهواز ملحق میشوند.
کاروان مشایه از 5 سال گذشته با جمعیت 5 هزار نفری حرکت خود را آغاز کرد و حالا با گذشت چندین سال از حرکت نخستین کاروان، جمعیت زائران به 40 هزار نفر رسیده .
چند نوجوان را دیدم که با ویلچر آمده بودند. فراموش کرده بودم که به علت سانحه ای که برایم پیش آمده بود پاهایم ضعیف شده بودند.با دیدن آن جوانان ویلچری نگاهی به پاهایم کردم و بی اختیار گریه ام گرفت همان طور که اشکهایم را پاک می کردم پرده ای دیگر در مقابل دیدگانم آمد.
در میان زایران اربعین نوجوانانی با لباس متحد الشکل نظرم را جلب کرد . پشت کوله هرکدامشان تصویری از شهیدی بود.گفتم شما خانواده شهید هستید . یکی از آنها که از نظر سنی بزرگتر به نظر می رسید گفت : نه برادر ما بچه های مسجد حجازی اهوازیم .هرکداممان به نیابت از یک شهید محله به زیارت می رویم . یکی از آنها جلو آمد و با فریادی بلند گفت : اگر نام شهید را از کوچه ها حذف می کنند، اما نمی توانن یاد شهیدان را از دلمان حذف کنند. یا حسینی گفت و از جلوی چشمانم رفت اما نمی دانم چرا سخنش هنوز در ذهنم مانده!.
انگار اینجا یک مدرسه است نه یک مسیر زیارت. هم روحت آسمانی می شود هم شعورت متجلی. شاید این همان مکتب حسین (ع) است که هنوز که هنوزه دارد فرزندان عاشورایی تربیت می کند.
پرچمها علامت هستند و نشانه و شاخص. همانطور که عاشورا نشانه و شاخص است برای شناخت حق و باطل. اربعین نیز برای ما علامت و نشانه است. برای همین امام صادق علیه السلام، اربعین را نشانه قرارداد، برای این روزها، برای همیشه تاریخ. زیارت اربعین نشانه است تا نشان دهیم هویت ما چیست، علامت است که بگوییم ما حسینی هستیم و این زیارت، عهد و پیمان ابدی ماست.
*لبیک یا حسین.