وزیر آموزش و پرورش پس از طرح آرزوی کودک سرطانی برای سفر به کربلا همراه معلمش در برنامه بدون تعارف شبکه دوم سیما، با پرداخت هزینههای این سفر؛ به آرزوی این کودک جامه عمل پوشاند
آقای احسان موسوی، معلم فداکار ریگانی که در خانوادهای فرهنگی پرورش یافته و بزرگ شده است، در استان کرمان و در یکی از روستای مناطق محروم شهرستان ریگان به تدریس اشتغال دارد.
وی در مورد یکی از دانش آموزانش میگوید، این کودک با بیماری مواجه بود و غیبتهای متعدد داشت به طوری که یک روز به مدرسه میآمد و چند روز غیبت داشت. این دانش آموز که پیچ خوردگی ساده پایش به دلیل نبود امکانات درمانی و مراجعه به درمانگرهای محلی منجر شده که یک پای این کوک لاغر و با عدم رشد مواجه شود و امکان بازی، ورزش و پیاده روی را از وی سلب کرده بود و باعث میشد تا راه رفتن را برای وی سخت و دردناک کند و یکی از علتهای غیبت متعددش هم این مسأله بود.
معلم فداکار از غیبتهای دانش آموزش نگران میشود، به دنبال درمان دانش آموز میرود که در نخستین قدم و در آشنایی با خانواده یعقوب متوجه میشود که این دانش آموز یتیم است و در خانهای کپری با حداقل تجهیزات زندگی میکنند.
موسوی برای درمان دانش آموزش از درمانگاهها و بیمارستانهای شهرستان بم و کرمان شروع میکند و سپس به بیمارستانهای تهران مراجعه میکند و همه این مراحل و درمانها را با هزینههای شخصی خود یا کمکهای خانواده و اقوام انجام میدهد.
معلم فداکار بعد از ازدواجش و درست زمانی که با همسرش برای ماه عسل قصد عزیمت به مشهد مقدس را دارند با تلفنی که از بیمارستان تهران برای عمل پای یعقوب میشود، ماه عسلش را لغو میکند و با یعقوب به تهران میروند تا پای وی را عمل کنند و در این راه با حمایت و همراهی همسرش کادوهای پای تختی ازدواجشان را هم برای عمل پای یعقوب اختصاص میدهد.
پای یعقوب بعد از ۶ ماه از عمل صاف میشود و مانند سایر کودکان میتواند به بازی و ورزش بپردازد، اما پس از مدتی بعد از عمل پای یعقوب، پزشکان متوجه تومور بدخیم سرطانی در پای وی میشوند و بعد از این تشخیص، یعقوب به مدت ۳ سال تحت مداوای درمان سرطان بدخیم و شیمی درمانی قرار میگیرد و اکنون در انتظار پاسخ پاتولوژی از توده سرطانی پایش است تا ادامه روند درمان خود را پیگیری کند.
موسوی، معلم یعقوب میگوید با تمام سختیها و هزینههایی که در راه درمان یعقوب طی کرده ام، اما هنوز حاضرم تا هر هزینهای را برای بازگشت سلامتی یعقوب انجام دهم و از خیرین و مردم خواست تا به کمک مردم در مناطق محروم برسند و با مشکلات و مصائب این مردم آشنا شوند.
وی میگوید، بسیاری از همکارانش که در مناطق محروم درس میدهند، با مشکلات و مصائب دانش آموزانشان آشنا هستند اقدام به کمک به دانش آموزان میکنند و حتی از هزینه لباس فرزندانشان کسر میکنند و به کمک دانش آموزانشان اقدام میکنند.
یعقوب از دردناکی پایش قبل از عمل میگفت و اینکه هر وسیلهای که به پایش میخورد درد شدیدی احساس میکرد و باعث شده بود تا نتواند مانند کودکان دیگر خوب راه برود و یا به بازی و ورزش بپردازد.
این دانش آموز که از بیماری سرطان بدخیم خودش آگاهی داشت و بیماری نتوانسته است بر او چیره و روحیه اش را ضعیف کند در بیان آرزوی خودش گفت که دوست دارم با معلمم به کربلا بروم و حرم امام حسین (ع) را زیارت کنم و از عشق و علاقه ام به امام حسین (ع) در حرمش به او بگویم.
آقای محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش پس از دیدن این برنامه و درد و رنجهایی که این کودک کشیده است تصمیم به تحقق آرزوی این دانش آموز میگیرد و اقدام به تأمین هزینههای سفر یعقوب به همراه معلم فداکارش به کربلا را میکند.