عملکرد تیم ملی در جام جهانی بسیار عالی بود. این را باید نسبت به ادوار گذشته و شرایط حاکم در بسکتبال و ورزش کشور دید. همچنین کیفیتی که حریفان به نسبت امکانات و شرایط خود داشتند. بازیکنان ما پیشرفت خیلی خوبی نسبت به قبل داشتند و میشد نتیجه بهتری هم نسبت به گذشته بگیریم؛ اما با همه این شرایط خوب کار کردیم.
از قبل جام جهانی انتظار میرفت که حداقل در یکی از مسابقات تونس و پورتوریکو پیروز شویم و عدهای انتظاراتی فراتر از این هم داشتند.تونس تیم خیلی خوبی است که بازیکن آمریکایی آنها به تیم "آرمانی"، یکی از مدعیان یورولیگ رفته است. اگر در بازی با پورتوریکو آن اتفاقات نمیافتاد، ما در بازی با تونس بهتر عمل میکردیم. از طرفی حتی امکان پیروزی مقابل اسپانیا هم وجود داشت.
ما در مسابقات تدارکاتی، چیزهایی نشان داده بودیم، پیروزی مقابل نیجریه با بازیکنان NBA، پیروزی مقابل روسیه یا بازی اول مقابل یونان که عملکرد خوبی داشتیم. در مجموع مشخص است که تیم دچار تغییراتی شد.
کسانی که از دور انتقاد میکنند، قابل احترام هستند؛ اما وقتی نزدیک تیم بشوند، میتوانند شرایط بسکتبال را ببینند. برای اظهارنظر باید شناخت کافی از همه جنبهها داشته باشیم، کیفیت لیگهای خارجی چطور است؟ بازیکنان آنها کجا بازی میکنند؟ سوابق این تیمها چطور است؟ پورتوریکو برای مثال چند دوره المپیک و جهانی بوده است. حالا با همه این شرایط بازیکنان ما زحمت خود را کشیدند و نتوانستیم این تیمها را شکست دهیم. اگر جای صربستان یا لیتوانی بودیم چه میشد؟
یعنی توقعات از تیم زیاد بود؟به نظرم در مواردی توقعات بی جهتی به وجود آمده است، اینکه مثلا به المپیک ۲۰۲۰ برویم و جزء چهار تیم باشیم، اینها منطقی نیست. مجموع شرایط مثل وضعیت لیگ خود را هم باید ببینیم.
دو سال در این مملکت برای صعود به جام جهانی کار کردیم؛ اما مشکلات زیادی داشتیم. از این پنجره انتخابی تا پنجره بعدی چهار بازیکن نبودند یا حاشیههایی پیش میآمد که باید جمع میکردیم، با همه این شرایط به جام جهانی و المپیک رسیدیم. در حالی که فیلیپین به عنوان مهد بسکتبال آسیا در رده سی و دوم جام جهانی قرار گرفت. چین ۲۰ میلیون دلار هزینه کرد و به المپیک نرسید. ترکیه با آن ساختار یکی دو پله از ما بالاتر قرار گرفت.
شما از ایرادی که به بحث سطح بالاتر حریفان گرفتیم، ناراحت شدید. درست است که حریفانی مثل پورتوریکو و دومینیکن بازی تهاجمی و تیمهای خوبی دارند؛ اما باید هر وقت باختیم، بگوییم سطح حریفان بالاتر است؟ قطعا وقتی ۱۵ امتیاز از حریف پیش هستید، میتوانید در کنار زمین با دید بهتری کار کنید و این بدیهی است؛ اما در ساختاری شکننده به هر شکلی، گروهی را بعد از دو سال زحمت و نداشتن حتی یک قرارداد مشخص به این شکل زیر سوال ببریم و بگوییم این تنها دلیل باخت است، درست نیست.
من مسئولیت کار خودم را میپذیرم و حاضر نیستم هیچ کدام از بازیکنانم زیر سوال بروند. همه این بازیکنان ثمره همین لیگ هستند و اگر جایی اشتباه کردند، از همین شرایط بر میآید.
آنهایی که مثلا ۳۰ دقیقه این بازیکنان را در لیگ تمرین میدهند، رد پایشان در این تیم هست. هر چند تاکید میکنم مسئولیت خود را در آن لحظات میپذیرم؛ اما بحث ساختار بسکتبال، اساس کار است. حرف شما این است که وقتی حدود ۱۵ امتیاز بالا هستیم، همه مسائل دیگر را فراموش کرده و باید برنده میشدیم؟ آنجا وظیفه کادرفنی است و این موضوع را میپذیرم. با وجود این در جام جهانی امسال ترکیه، لیتوانی، صربستان و چند تیم دیگر هم شکستهایی داشتند. من را قبول ندارید، مربیان آن کشورها را که قبول دارید؟ چرا آنها به اندازه خودشان موفق نشدند؟ چرا یونان، صربستان و .. حذف شدند؟
دقایق بازی بازیکنان به کنار زمین مربوط است. مربی این مدیریت را در ارتباط با بازیکنان انجام میدهد. اتفاقا در بازیهای آسیایی جاکارتا کاملا برعکس بود و خیلیها میگفتند چرا فلان بازیکن را بیرون آوردی؟
به هر حال بازی بسکتبال همین است، یک روز برد و روز دیگر باخت است. زمانی به تیم ژاپن میبازیم که در جام جهانی سی و یکم شد و زمانی تیم استرالیا را میبریم.
در راستاي همين بحث ساختاری و امکانات، از مشکل توپهای جام جهانی صحبت کردید. داستان توپ چه بود؟ما از "مولتن" به عنوان تولید کننده درخواست کردیم که توپ به ما بدهند. با توجه به تحریمها توپ ندادند و به صورت آزاد هم نشد که توپ جام جهانی را بگیریم. وقتی به روسیه رفتیم، از باشگاه زسکا چهار توپ گرفتیم که یکی از آنها در راه خراب شد. اینها را به عنوان دلیل باخت نمیگویم؛ اما به هر حال این مسائل وجود دارد.
وضعیت روانی تیم از موارد غیرفنی بود که مورد توجه قرار گرفت. اینکه تیم در مسابقات مقابل پورتوریکو و تونس شرایط ذهنی راحتی نداشت و برای مثال در دیدار سخت مقابل اسپانیا با توجه به انتظارات کمتر، شرایط روحی بهتری بر تیم حاکم بود. این موضوع را قبول دارید؟به هیچ وجه، این بحث کاملا غلط است. حساسترین مسابقه ما مقابل فیلیپین بود که بهترین بازی را انجام دادیم و سختترین بازی هم مقابل اسپانیا بود. اگر کسی درباره مسائل روانی حرف میزند، باید تخصص داشته باشد. فقط این را قبول دارم که اگر بازی اول را مقابل پورتوریکو میبردیم، در مسابقه دوم مقابل تونس راحتتر بازی میکردیم. اتفاقا در بازی با پورتوریکو راحت بازی کردیم و بهترین بازی ما مقابل این تیم بود.
حدادی و صمد به ترتیب بعد از بهنام یخچالی، بیشترین زمان بازی را در جام جهانی داشتند، این حتی مورد توجه فیبا قرار گرفت که بازیکنان ایران خسته هستند، آیا امکان کنترل دقایق بازی ستارهها وجود نداشت؟ خود این بازیکنان پذیرای دقایق کمتر بازی بودند؟
آرمان بازیکن بسیار خوبی است و بسکتبال را میفهمد. اشتباه او در دقایق آخر بازی مقابل پورتوریکو عمدی نبود و این اشتباهات جزئی از بازی است.
دقایق بازی بازیکنان به کنار زمین مربوط است. مربی این مدیریت را در ارتباط با بازیکنان انجام میدهد. اتفاقا در بازیهای آسیایی جاکارتا کاملا برعکس بود و خیلیها میگفتند چرا فلان بازیکن را بیرون آوردی؟ حالا نظراتی که میگویند چرا دقایق بازی این بازیکنان کنترل نشد، کاملا متناقض با آن نظرات است. در هر صورت تیم و بازیکن بزرگ باید به صورت عملی مدیریت شود، نه نظری. مدیریت عملی یعنی زمان بازی باید به شکلی متناسب با آن بازیکن بزرگ باشد.
از طرفی برخی بازیکنان هم قبلا در فضایی مثل جام جهانی نبودند و هر چه به پایان میرسید شرایط برای استفاده از آنها بهتر میشد.
قبلا درباره بازی نکردن میثم میرزایی توضیح دادید. محمد حسن زاده در جام جهانی زمان بازی زیادی نگرفت و حتی وقتی در بازی آنگولا خوب بازی میکرد تعویض شد. آرمان زنگنه در مقابل، اشتباهی در بازی پورتوریکو داشت که ما هم موافق حملات به دلیل این اشتباه نبودیم؛ اما در مجموع چرا به نسبت برخی بازیکنان زمان بازی بیشتری میگرفت؟
آرمان بازیکن بسیار خوبی است و بسکتبال را میفهمد. اشتباه او در دقایق آخر بازی مقابل پورتوریکو عمدی نبود و این اشتباهات جزئی از بازی است. او یکی از بهترینها در مسابقات تدارکاتی بود. اگر تغییراتی در این پست ایجاد میشد، فقط براساس شرایط بازی بود. کار دفاعی حسن زاده برای مثال مقابل "بلچ" بازیکن فیلیپین لازم بود و از او در این بازی بیشتر استفاده کردیم. جایی هم فضای بیشتری در بازی لازم بود و از آرمان استفاده کردیم.
قرار نیست من درباره همه این جزئیات توضیح بدهم. این دخالت در کار مربیگری است و کمتر از مربیان سوال میشود که چرا از این بازیکن کم یا زیاد استفاده کردی؟ همه این مسائل با توجه به شرایط بازی اتفاق میافتد. ضمن اینکه در مجموع تیم ملی مملکت است و زمان بازی با باشگاه تفاوت دارد. گاهی حتی زمان سرد و گرم شدن بازیکنان و قرار گرفتن آنها در جریان بازی هم فرق دارد و ما این مسائل را میدانیم، چون شبانه روز از این بازیکنان استفاده میکنیم.
پیش از جام جهانی خودتان در نشست خبری گفتید نقطه قوت تیم، دفاع خوب است، ولی مشکلات دفاعی در جریان جام جهانی به چشم خورد، به خصوص در بازی مقابل تونس که پیش از این هم دقیقا همین مشکل در دفاع از تیمی که روز شوت آنهاست، دیده میشد. ارزیابی شما از دفاع تیم چیست؟
امیدوارم تیم ملی زمانی آن چیزی باشد که شما فکر میکنید. به هر حال پوشش نقاط ضعف و قوت تیم برعهده کادرفنی است و تا حدودی ممکن است برطرف شود. کاملا با نکاتی که در بحث دفاع (بازی با تونس) میگویید موافقم. بعضی ضعفهای فنی در آسیا و مسابقات منطقهای خود را نشان نمیدهد و مقابل تیمهایی که استاندارد بهتری دارند، خود را نشان میدهد.
برطرف کردن برخی ضعفها به زمان بیشتری نیاز دارد و بعضی چیزها را هم نمیتوان به راحتی حل کرد. در شرایط بازی، بازیکنان میخواهند بعضی کارها را در زمین انجام دهند و واقعا همه تلاش خود را در این زمینه کردند.
یک نکته ریز هم در بازی با پورتوریکو به چشم آمد. بعضی بازیکنان در دو سوی زمین فعالند و برخی دیگر به قدرت دفاعی یا مثل محمد جمشیدی به قدرت حمله خود معروفند. چرا در اواخر بازی با پورتوریکو، زمانی که به دفاع نیاز داشتیم، بازیکنانی در زمین دیده میشدند که بیشتر در حمله فعالند؟مربیان همه چیز را از جمله دفاع و حمله در کنار هم میبینند، بازیکنان هم همه قدرت خود را در زمین میگذارند. گاهی تعویضی که انجام میدهی، جواب میدهد و برخی مواقع جواب نمیدهد. میشد در بازی با پورتوریکو بهتر باشیم و برنده مسابقه شویم. همیشه پیش بینیها و انتخابها در بازی جواب نمیدهد.
چند چیز بازی را برای ما سخت کرد. فشار دفاعی حریف زیاد بود و باعث افزایش توپهای از دست رفته شد، گاهی هم در پرتابهای آزاد مشکل داشتیم. به هر حال میدان جهانی، واقعا آسان نیست. ما باید در الگوهایی مشابه آن بازی کرده باشیم و مثلا لیگمان هم با کیفیت باشد که بازیکن در آن شرایط تجربه داشته باشد، نه اینکه فقط در شرایط جهانی آن فشار را تجربه کند.
حرف لیگ را زدید، نکته عجیب قبل از جام جهانی این بود که ۳ روز قبل از شروع مسابقات، سرمربیگری شما در تیم شهرداری گرگان اعلام شد. امکان این نبود که تا بعد از مسابقات صبر کنید؟در آن زمان فقط تماس تلفنی با من برقرار شد و گفتم تا جای ممکن کمک میکنم و اين خبر اعلام شد، در حالی که هنوز هم در زمان برگشت کار خاصی انجام نشده است. فکر نمیکنم موضوع خاصی باشد.
تصور این بود که تمرکز مربی به جای جام جهانی روی تیم باشگاهی است.این موضوع واقعا تاثیر خاصی ندارد و تمرکز همزمان روی دو کار نبود، فقط تماسی تلفنی برقرار شد.
نکته دیگر در روزهای قبل از جام جهانی، فوت مرحوم پورشرفی بود که شما هر سال هم با او کار کرده بودید. واکنشتان در چین چه بود؟یکی از بدترین لحظات زندگی ام بود. ۳۵ سال با مرحوم پورشرفی کار کرده بودم، او فردی استثنایی بود و آدمی مانندش پیدا نمیشود. از دست دادن افرادی مانند او یا مرحوم نبوی مهم است که آدم را تحت تاثیر قرار میدهد.